طرفداری-
مطلب ارسالی از Also in Have
فوتبال قبل از دهه های 40 و 50 میلادی عمدتا فوتبالی قابل پیشبینی و صرفا متکی بر استعداد ها بود. سورپرایز ها بسیار کم و تیم برنده تا حدودی قبل از بازی مشخص شده بود. سطح فوتبال حرفه ای آن زمان به قدری پایین بود که فوتبالیست ها ناچار به داشتن کاری دیگر بودند تا امورات زندگیشان بگذرد و خیلی ها حتی از اصول حرفه ای قبل از بازی اطلاع نداشتند. تیم های ملی مجارستان و اتریش که اولین کشور های خارج از حوزه ی بریتانیا بودند که مسابقات ملی را برگزار کردند این ادعا را در رقابت هایشان ثابت می کنند. تقریبا همیشه تیم میزبان برنده ی بازی بود و حتی گاهی اوقات تعداد بازیکنان هر تیم تا آخر بازی 11 نفر نمی ماند.
اما شروع فوتبال حرفه ای و یا به عبارت دیگر ورود تاکتیک به فوتبال به گفته ی بیشتر کارشناسان جام جهانی 1954 و سال های درخشش مجارستان جادویی بوده است. جایی که مجار ها با 5 عنصر تهاجمی به نام های زیبور، بوسیک، هیده کوتی، کوچیس و گل سرسبدشان پوشکاش هر تیمی را گلباران میکرد اما در فینال اسیر حربه های تاکتیکی خدایان تاکتیک فوتبال، ژرمن ها شد و با چاشنی بدشانسی جام را از دست دادند.
مجارستان دهه ی 50 به عنوان تیم معرفی کننده ی فوتبال به مردم شناخته می شود و به نحوی استارت فوتبال مدرن را جادوگر های آن تیم می زنند. در ادامه ی آن درخشش رئال مادرید و دی استفانو، فوتبال را باز شناخته شده تر می کند تا دهه ی 60 آغاز فوران ستاره های فوتبال شود و به عنوان ورزش اول دنیا مردم را به استادیوم ها بکشاند.
فوتبال دهه ی 60:
قویترین تیم باشگاهی این دهه در دنیا، سانتوس برزیل برگزاری سیرک فوتبال با حضور ستاره هایی مثل کوتینیو و پله را به مسابقات رسمی ترجیح می دهد تا میزان جذب مردم به فوتبال در مقایسه با سال های گذشته نشان داده شود. رقابت های جام باشگاه های اروپا با درخشش ستاره هایی مانند شیافینو و ماتزولا و اوزه بیو و ریورا که سلطه ی مادرید را شکسته بودند جذابیت ها را بیشتر می کرد. ویژگی فوتبال این دهه استفاده از سیستم های 4.2.4 به عموان سیستم پایه بود و سیتم های 4.4.2 و سیتم های 2-5-3 با پیشگامی هلنیو هررا هم مورد استقبال قرار گرفت. ظهور یاشین سبک ها دروازبانی را شدیدا مورد تغییر قرار داد و دروازه بان از کسی که 90 دقیقه روی خط ایستاده بود به عنوان یار آخر مدافع و شروع کنندهی حملات تغییر نقش داد. وجود ستارگانی مانند بابی مور تغییراتی اساسی در ساختار مدافعان به وجود آورد و امثال هلنیو هررا سطح تاکتیک های آن زمان را ارتقا دادند.
تیم منتخب ستارگان دهه ی 60:
یاشین
فاکتی... بابی مور... دیالما سانتوس...کارلوس آلبرتو
نابی استایلز...لوییس سوارز...بابی چارلتون
گارینچا...پله...جرج بست
ذخیره ها: گوردون بنکس، جیانی ریورا، اوزه بیو، بکن بائر، جرسون
فوتبال دهه ی 70: آغاز لیبرو و درخشش شماره ی 10
دهه ی 70 را باید دهه ی لیبرو ها دانست. بازیکنان بزرگی همچون بکن بائر و پاسارلا و رودی کرول تعریف جدیدی را برای یک مدافع آخر به وجود آوردند. دیگر وظیفه ی مدافع صرفا به دفع توپ خلاصه نمی شد بلکه همواره با توپ رو به جلو حرکت می کرد و در هر خط یک برتری برای تیمش به وجود می اورد. اما مهمترین تغییر را باید در تعریف پست شماره 10 پیدا کرد.
اسطورهی بازیکن شمارهی ۱۰، در دههی ۶۰ میلادی شکل گرفت. در آن زمان، جاافتادهترین سیستم رایج در بازیهای فوتبال، سیستم 4-2-4 بود که در واقع مادر همهی سیستمهای کنونی به شمار میرود. در این سیستم، خط میانی از اهمیت امروزین برخوردار نبود و تیمها بیشتر تلاش میکردند که گل بزنند و گل نخورند. تصاحب میانهی میدان و حفظ توپ برای تسلط بر تیم مقابل یا خنثیکردن برنامهریزی آن، اندیشههای نوآورانهای بود که به تازگی وارد سیستم بازی میشد.
گفتنی است که این اندیشهها در آغاز از روی اجبار و در تیمهای اروپایی شکل گرفت. این تیمها ناگزیر بودند برای خنثی کردن استیلای تکنیکی بیچون و چرای تیم برزیل بر توپ و میدان، چارهای بیندیشند. این اندیشه در ذهن مربیان تیمهای اروپایی جرقه زد که با عقبکشیدن یکی از مهاجمان نوک حمله به میانهی میدان، وظایف یک هافبک سوم را به او واگذار کنند تا مقهور تکنیک بازیکنان هنرمند برزیلی در میانهی میدان نشوند. تا آن زمان، بازیکنان شمارهی ۷ و ۱۱ گوشه راست و چپ خط حمله را تشکیل میدادند و بازیکنان شمارهی ۹ و ۱۰ دو مهاجم وسط نوک حمله بودند.
بدین سان، وظیفهی هافبک نفوذی به بازیکن شمارهی ۱۰ سپرده شد. این بازیکن عقب کشیده شد تا در میان دو هافبک دیگر، در قلب زمین جای گیرد و بر توان خط میانی بیفزاید. ولی به سرعت آشکار شد که انجام وظیفه در چنین پستی، کار هر مهاجمی نیست و این کار بیش از هر چیز به خلاقیت و قدرت بازیگردانی فوقالعاده نیازمند است تا بتوان با بازی سازنده و دقیق و هوش بالا، برتری تکنیکی تیمهای آمریکای لاتین و بویژه برزیل را در میانهی میدان درهم شکست.
این، آغاز گذار از سیستم 4-2-4 به سیستمهای مدرنتر 3-3-4 و 2-4-4 و عصر پدیداری هافبک خلاق و بازیساز و به دیگر سخن بازیکن شمارهی ۱۰ بود. روندی که به برآمد ستارگانی چون آلفردو دیاستفانو، بابی چارلتون، جیانی ریورا، ولفگانگ اوورات، و گونتر نتزر انجامید و عصر طلایی بازیکنان شماره ۱۰ را رقم زد.
تیم ملی فوتبال برزیل نیز که در جام جهانی سال ۱۹۶۶ ناکام مانده بود، در جام جهانی ۱۹۷۰ در مکزیک، همین مسئولیت را به پله سپرد و مروارید سیاه، به کمالیافته ترین شیوهای از پس آن برآمد و به پیراهن شماره ۱۰ شخصیتی بخشید که تاثیری جادویی برجای گذاشت. بیهوده نیست که گفتهاند زیباترین گلهای پله در جام جهانی ۱۹۷۰ آنهایی هستند که خود او به ثمر نرسانده، بلکه به عنوان بازیگردانی خلاق آماده ساخته است. برای نمونه گل چهارم برزیل در بازی فینال در برابر ایتالیا که با نبوغ پله ساخته و پرداخته شد و فقط با ضربهی کارلوس آلبرتو به هدف نشست.
ظهور دروازه بانانی مانند سپ مایر و دینو زوف و توماژوفسکی و درخشش ستارگان بی مانندی چه در قلب دفاع همچون بکن بائر، چه در هافبک همچون نیسکنز و چه در حمله همچون کرایف و گرد مولر، فوتبال این دهه را برای مخاطبان به حد اعلای کیفیت رسنده بود. وجود مربیانی مانند رینوس میشل، ادو لاتک و سزار منوتی غنای تاکتیکی را به حد اعلا رساند و فوتبال زیبا همراه با نتیجه در قالب دو تیم آژاکس و بایرن مونیخ با نسخه هایی متفاوت از توتال فوتبال این دهه را عصری طلایی در تاریخ فوتبال نشان میدهد. فوتبال بریتانیا هم با آقای خاص آن زمانش، برایان کلاف توانست در اروپا هم حرفی برای گفتن داشته باشد و ناتینگهام فارست دو بار قهرمان اروپا لقب گرفت.
تیم منتخب دهه ی 70:
سپ مایر
رودی کرول...بکن بائر...دنیل پاسارلا...برتی فوگتس
یوهان نیسکنس...گونتر نتزر...ریولینو
یوهان کرایف...گرد مولر...ماریو کمپس
ذخیره ها: دینو زوف، سوربیر، فیگوئرا، آری هان، جرزینیو، اولگ بلوخین
این یادداشت از بین مطالب ارسالی کاربران سایت انتخاب شده و تقدیم شما می شود. گفتنی است طرفداری هر هفته به طور میانگین 3 یادداشت یا مطلب خوانندگان را با رای گیری در شواری تحریریه خود و با نام کاربر مورد نظر، منتشر خواهد کرد.