سرویس ویدیو<p>متن ویدیو:</p><p>وقتی که به گذشته بر می گردید<br />وقتی که برای اولین بار (به عنوان سرمربی) به رختکن تیمتان وارد شدید<br />آیا اعتماد به نفس داشتید یا در آن لحظه می ترسیدید؟<br />زیرا حالا که پای به رختکن تیمتان می گذارید، احترام دیگران را جلب می کنید<br />به خاطر رکوردهایتان، به خاطر کسی که هستید و می دانید که چگونه به پیروزی برسید<br />آیا در ابتدای دوران سرمربی گریتان نیاز به متقاعد کردن مردم داشتید؟</p><p>من هرگز (این نیاز) را احساس نکردم، هرگز حسش نکردم</p><p>خبرنگار: همیشه اعتماد به نفس داشتید؟</p><p>بله، همواره اعتماد به نفس داشتم<br />شاید .. به این دلیل که ... در حال حاضر، به نظر می رسد که ما در نسلی قرار داریم که<br />مربیان یک روز بازیکن هستند، یک روز کارشناس (تلویزیونی) هستند و یک روز هم در خانه شان هستند که سپس مطمئناً به یک سرمربی تبدیل می شوند<br />قبلاً شرایط سخت تر بود<br />و قبل از اینکه به عنوان یک سرمربی به رختکن تیم وارد شوم، برای 7 سال یک مربی دستیار بودم<br />در برخی از بهترین باشگاه های پرتغال، در برخی از بهترین باشگاه های جهان همچون بارسلونا<br />دستیا بهترین مربیان این نسل؛ آقای رابسون، آقای فن خال<br />کار کردن با بهترین بازیکنان جهان؛ استویچکوف، رونالدو نازاریو، فیگو<br />می دانید<br />...<br />نه این یک تجربه شگفت انگیز برای من بود<br />و این واقعیت وجود داشت که آقای رابسون و آقای فن خال همیشه به من وظایف زیادی را محول می کردند و اعتماد زیادی به من داشتند<br />من در حال کسب تجارب زیادی بودم و برای سرمربی شدن رویاپردازی نمی کردم<br />من تلاش می کردم که یک دستیار خوب باشم<br />اما قبل از آن، بخش دیگری از زندگی ام وجود داشت که اهمیت داشت<br />زمانی بود که در دانشکده به سر می بردم، دانشکده ورزش<br />تحقیقات زیادی می کردم، مطالعات زیادی می کردم و تلاش می کردم که شیوه کاری خودم را خلق کنم<br />شیوه خودم برای مربی بودن<br />و حتی بخش دیگری هم وجود داشت و آن این بود که من به عنوان پسر یک بازیکن فوتبال به دنیا آمده بودم<br />و من پسر جوان یک مربی فوتبال بودم و این محیطی بود که من درآن قرار داشتم<br />بنابراین وقتی که در سال 2000 برای اولین به عنوان سرمربی به رختکن بنفیکا وارد شدم<br />طرز نگاه آن ها به من را نمی دانستم<br />طرز نگاه خودم به شرایط را می دانستم<br />و با آرامش زیادی به شرایط نگاه می کردم<br />با اعتماد به نفس بسیار زیاد<br />همواره می دانستم که مهم تر از جایگاه و نام افراد، شیوه کار کردن من است<br />و حس می کردم و می دانستم که زمانی که کار در درون زمین فوتبال را شروع کنیم، بازیکنان متوجه می شدند که من خوب هستم</p><p>شما می گویید که در حال حاضر، یک سرمربی به طور آنی پدیدار می شود<br />به طور ناگهانی و بدون داشتن سابقه ای همچون شما می آید</p><p>مورینیو: حالا آسان تر شده است، آسان تر شده است</p><p>آیا به این دلیل آسان تر شده است که اطلاعات (تحلیلی) قابل دسترس شده اند، زیرا همه افراد حالا آمار و ارقام را در اختیار دارند؟</p><p>نه. فکر می کنم این تنها یک مسئله فرهنگی باشد<br />در کشور من، زمانی که کارم را آغاز کردم، جوان ترین بودم<br />این آسان نبود، زیرا مردم همیشه می گفتند که من بیش از حد جوان هستم<br />من اولین سرمربی ای بودم که بدون داشتن تجربه یک بازیکن سطح بالا به این جایگاه دست یافته بودم<br />در حال حاضر این مسئله دیگر یک مشکل به حساب نمی آید<br />شما دیگر نیاز ندارید که برای تبدیل شدن به یک سرمربی، سابقاً یک بازیکن سطح بالا بوده باشید<br />در زمان من، در همه باشگاه های بزرگ در پرتغال، سرمربیان از کشورهای خارجی بودند<br />زیرا پرتغالی ها به اندازه کافی خوب نبودند<br />در حال حاضر، لیگ پرتغال 19 سرمربی پرتغالی دارد<br />یک خارجی<br />میانگین سنی (سرمربیان) بسیار بسیار پایین است<br />مردم به مربیان پرتغالی اعتقاد دارند<br />مردم باور دارند که "مورینیوی جدید" از راه خواهد رسید<br />از برخی جهات، دوران تغییر و تحول فرا رسیده است<br />این مسئله در کشور من وجود داشت و در کشورهای دیگر هم شرایط مشابهی اتفاق افتاد<br />زمانی که گواردیولا به اسپانیا آمد، نوع نگاه جدیدی پس از او به وجود آمد<br />و فکر می کنم در حال حاضر یک نوع نگاه جدید به مربیگری شکل گرفته است<br />و این کار را برای کسانی که می خواهند کارشان را شروع کنند بسیار آسان تر می کند</p><p>در سن 53 سالگی، شما شاگردانی را تحویل داده اید<br />برندن راجرز، آیتور کارانکا، آندره ویلاس بواس، استیو کلارک هم همینطور<br />چه چیزی را در آن ها می بینید؟ چه جنبه هایی را از شما (حرفش را قطعی می کند)</p><p>می دانید، من کلمه "شاگرد" را دوست ندارم<br />زیرا نمی خواهم همه آن ها را در یک بُعد قرار دهم<br />و اگر روزی قرار باشد که درباره شاگردی حرف بزنم، او کسی خواهد بود که از سال 2000 با من بوده است، کسی که از هر فرد دیگری پتانسیل بیشتری دارد، کسی که اگر بخواهد همین فردا سرمربی شود، برای انجام آن در بالاترین سطح بسیار بسیار آماده خواهد بود<br />اما او کسی است که خیلی ساده از همه چیز در حال لذت بردن زیاد است<br />اینکه بترسد، او چنین حسی را ندارد<br />اما اگر روزی قرار باشد که جانشنیم را انتخاب کنم، اگر چنین کلمه ای را می خواهید،<br />کسی که واقعاً فکر می کنم مثل من فکر می کند<br />کسی که خودش را با روش رهبری من وفق داده است<br />کسی که خودش را با روش مربیگری من وفق داده است<br />کسی که بیش از همه به من شباهت دارد<br />حتی در برخی جنبه های شخصیتی<br />او دستیار من، "روی فریا" خواهد بود</p><p>او همواره در کنار شما بوده است؟</p><p>بله</p><p>جالب است</p>