چه خاطرات شیرینی با علی کریمی رقم خورده است. چه لذتی دارد وقتی بازوبند کاپیتانی تیم محبوبت را علی کریمی به بازو ببندد. چه خاطرات شیرینی با او و دریبلهایش رقم خورده است. کسی که به قول عادل فردوسی پور تنها راه مهارش این است که برایش حاشیه و انگیزه ایجاد نکنی. کریمی هر گاه انگیزه داشت بهترین بود.
چه زمانی که دایی می گفت فوتبال وی تمام شده و جایی در تیم ملی ندارد و چه زمانی که نشریه های آلمانی می گفتند او برف آلمان را هم نخواهد دید. چرا که حس ناسیونالیستی آلمان ها خدشه دار می شد وقتی می دیدند بالاک را نیمکت نشین کریمی شده است.

کاش مصدوم نمی شدی جادوگر. کاش سرنوشت جور دیگری رقم می خورد و در جام جهانی 2006 هم می درخشیدی و اسطوره بایرن می شدی. لقب تو مارادونای آسیا بود. توپ را که به علی کریمی پاس می دادند، خیالمان راحت بود که گره بازی را باز خواهد کرد. ای کاش روزگار بر وفق مرادت بود و به حقت که خیلی بیشتر از این ها بود می رسیدی.
علی فقط کریمی
علی کریمی از آن دسته افرادی است که هیچ گاه زیر بار حرف زور نرفت. زیان تیزش باعث شد تا اکثر اوقات زیر تیغ بزرگان باشد. بزرگانی که کریمی هیچوقت آنها را بزرگ نپنداشت و همواره سعی کرد مردم را نسبت به آنچه پشت چهره افراد پنهان شده است آگاه کند. همان روزی که مچ بند سبز به دستانش بست و در اوج شجاعت 90 دقیقه به خاطر مردمش آن را از دستانش جدا نکرد. همان روزی که سردار آجرلو به روزه خواری متهمش کرد و پشت پرده فشارهای ناشی از بستن همان مچ بند را به زبان آورد.

یا روزی که رویانیان او را اما الفساد پرسپولیس خواند و او باز هم ساکت ننشست. روزهایی که با عزیزمحمدی به مشکل خورد و باز هم خم به ابرو نیاورد و تاکید کرد که حرفهایش سیلی را جاری خواهد کرد که خیلی ها را با خود می برد.
اما چه می شود که او با این همه محبوبیتش بایکوت می شود. چرا همیشه این سردارها و دولتی ها هستند که با وی مشکل دارند. اصلا چرا اینقدر محبوب است و چرا هر چه علیه اش توطئه می شود نه تنها این محبوبیت از بین نمی رود بلکه بیشتر و بیشتر هم می شود. چرا روی سکوها تماشاگرانی که می پرستندش حتی اجازه تشویقش را ندارند. او که اسطوره این فوتبال است. لژیونر اروپایی ماست. سال ها در تیم ملی کشورش عرق ریخته و زحمت کشیده است. همه این ها در یک جمله خلاصه می شود:
کریمی ناحقی ها را می بیند و نمی تواند ساکت باشد، چون او علی کریمی است.
کریمی همیشه با دایی مشکل دارد. مشکلی که هنوز هم معلوم نیست از کجا کلید خورده است. از درگیری هایش در جام جهانی 2006 یا قبل از آن. در آن جام جهانی باز هم کریمی با مردم بود. هیچوقت و برای هیچ چیز مردم را فراموش نکرده است. برای جوانان پیام می فرستد. آنها را تشویق به تلاش و پیشرفت می کند. هیچوقت پول پرست نبود و هر وقت اسم علی کریمی می آید چه مادرانی که برای سلامتی او دست به دعا می شوند. حتی اگر خیلی ها از روی تعصب رنگی او را خودنما خطاب کنند، اما کریمی را نمی توان از مردم جدا کرد. او محبوب است و محبوب می ماند.
مصائب کریمی
1- علی دایی و آن سیلی معروف :مسابقات فوتبال سالنی در ماه رمضان بازار پررونقی دارد. زمستان 76 در سالن كوی نصر (گیشا) جمعیت كیپ تا كیپ نشسته اند چون گلزن اول تیم ملی یعنی علی دایی با برادران و تنی چند از دوستانش در كاپ آنجا تیم داده اند. شهریار میخواهد در تعطیلات بوندسلیگا آمادگی بدنی اش را حفظ كند ولی در تیم مقابل یك جوان تكنیكی مراعات شماره 10 تیم ملی را نمیكند و چند لایی پشتسر هم به او میزند. پاسخش هم كشیده ای از سوی دایی است كه همه تكذیبهای 12 سال اخیر نتوانست آن را جمع كند. سالن به هم میریزد و بچههای طرشت كه جوان تكنیكی عضو آن تیم است به طرف تیم دایی ها حمله ور می شوند ولی ماجرا ختم به خیر میشود. جوان لایی زن علی كریمی بود.

2- داور بازی تیم ملی امید : جادوگر در بازی تیم ملی امید در اعتراض به اخراج علی انصاریان با مشت به سینه داور کوبید و ضمن اخراج یکسال از حضور در میادین محروم شد.
3- امیر عابدینى : درخشش جادوگر پس از بازگشت باعث شد تا تیم هاى عربى خیلی زود برایش صف بکشند اما کریمى تا آخرین روز قراردادش با پرسپولیس در تیم ماند و سپس به عنوان بازیکن آزاد به الاهلى رفت تا ماجراى هشتصد میلیون تومان مهدوى کیا تکرار نشود و به قول خودش قرانى گیر عابدینى نیاید.
4- على پروین : کریمى چند بار با على پروین به طور غیر علنى درگیرى لفظى پیدا کرد اما هیچگاه آنقدر جدى نبود که باعث دردسرش شود.
5- سردار آجرلو: اوج درگیرى کریمى با آجرلو بود که به بهانه روزه خوارى از تیم استیل آذین اخراج شد. درگیرى که خیلى ها به ماجراى دستبند سبز ربطش مى دهند.
6- على کفاشیان : مصاحبه کریمى مبنى بر عدم کفایت مسئولان فدراسیون باعث اخراج کریمى از اردوى تیم ملى در سرعین و آغازگر ماجراهاى دایى – کریمى بود.

7- على دایی : دایی که از مصاحبه قدیم و معروف کریمی در مورد بغل کردنش توسط خدا و همچنین مسائل جام جهانی ۲۰۰۶ پبش زمینه ذهنی داشت ، مصاحبه کریمی مبنی بر عدم کفایت فدراسیون را به دلیل انتخابش به عنوان سرمربی تیم ملی برداشت کرد و درگیری طولانی مدتی را با کریمی پیدا کرد. این درگیری وقتی به پایان رسید که نه ایران به جام جهانی رفته بود و نه علی دایی مربی تیم ملی بود. عکس بالا مربوط به همان آشتی کنان زورکی این دو نفر در رختکن است.
8- سردار عزیز محمدی : درگیری کریمی با عزیر محمدی از بعد از دیدار پرسپولیس استقلال و با مصاحبه های آتشین کاپیتان پرسپولیس آغاز شد. این درگیری با فشار رویانیان مدیر عامل پرسپولیس وعوامل نظامی بعد از یک هفته و با یک آشتی مصلحتی پایان یافت.
9- مانوئل ژوزه (بخوانید سردار رویانیان) : بازیکنی که به عقیده ژوزه جادوگر واقعی بود به ناگاه و بعد از جلسه رویانیان و ژوزه در رختکن از تیم اخراج شد. در حالی که رویانیان نقش بیگناه و آشتی دهنده را این وسط بازی می کند اما به نظر می رسد حقیقت چیز دیگری باشد.

این خلاصه تمام آن ماجراهاست. به اسامی بالا یک بار دیگر نگاه کنید. اکثر افرادی که کریمی با آنها به مشکل خورده است مقبولیت چندانی در جامعه نداشته اند. کریمی مخالف غیر فوتبالی هاست. او رو در روی باندباز های فوتبالی نیز می ایستد. شاید اگر مثل خیلی ها او نیز گردن خم می کرد، هم اکنون کاپیتان پرسپولیس و تیم ملی بود. اما علی کریمی دغدغه ای فراتر از فوتبال دارد. مردم.
به خاطر همین جسارت اوست که نام او هم ردیف ناصر حجازی آورده می شود. او به همان اندازه محبوب و مردمی است. کل کل های رنگی را که کنار بگذاریم و منطقی باشیم، می بینیم که علی کریمی هم اکنون تنها بازمانده نسل طلایی فوتبالمان است. فوتبالی که حالا حالاها رنگ امثال کریمی را به خود نخواهد دید.
بیوگرافی
علي کريمي متولد شهريار است.در تيم ملي و تيم هاي باشگاهي شماره ي 8 را مي پوشد فعاليت مورد علاقه اش هم واليبال ساحلي است.متاهل و داراي دو فرزند پسر به نام هاي هاوش و هيرسا است. در باشگاه های نوجوانان نفت تهران نوجوانان سايپا تهران، جوانان سايپا تهران، فتح تهران، پرسپوليس تهران، الاهلي دوبي، شالکه و در صدر آنها بايرن مونيخ فوتبال بازی کرده است.
کریمی از سال ۱۳۷۷ در تیم ملی ایران حضور دارد و با ۱۲۷ بازی ملی و ۳۸ گل ملی، سومین بازیکن ایرانی از نظر تعداد بازی ملی و همچنین سومین گلزن برتر تاریخ فوتبال ایران به شمار میرود. وی در سال ۲۰۰۴ توانست آقای گلی جام ملتهای آسیا را بهدست آورد و جایزهٔ بهترین بازیکن سال فوتبال آسیا را نیز در همان سال کسب کرد. مجله معتبر کیکر آلمان در سال ۲۰۰۴، پس از بازی درخشان این بازیکن در مقابل تیم ملی فوتبال آلمان، وی را "مارادونای آسیا" نامید. کریمی که در دریبل زنی مهارت دارد در کنار زینالدین زیدان و رونالدینهو از سوی سایت فیفا به عنوان یکی از نامزدهای سلطان دریبل جهان در سال ۲۰۰۵ انتخاب شد.
اگر بخواهیم از افتخارات و زندگی فوتبالی کریمی بنویسیم شاید نیاز با ساعت ها وقت گذاشتن و نوشتن یک کتاب باشد. از مجراهایی که دو بار او را از پرسپولیس جدا کرد گرفته تا بازی های درخشان وی در تیم ملی و باشگاه های خارجی. علی کریمی دو بار پرسپولیس را ترک کرد. در استیل آذین آنقدر خوب بود که قرار شد دوباره به پرسپولیس بازگردد. اما مدیرعامل وقت این تیم این اجازه را به وی نداد تا در بازی مستقیم رو به روی تیم محبوبش پیراهن استیل آذین را به زمین بکوبد و با پیراهن پرسپولیس از زمین خارج شود. هر گاه دایی به پرسپولیس آمد کریمی خود به خود از پرسپولیس کنار گذاشته شد. این دو نفر را هیچ گاه نمی توان با هم جمع بست. شاید خیلی از قرمزها آرزو داشتند که این دو نفر با هم خوب باشند تا کاپیتان محبوبشان هیچوقت از تیمشان کنار نرود. اما اینگونه که پیداست قصه دایی و کریمی تمامی ندارد.

افتخارات:
نفت تهران
نایب قهرمانی نوجوانان تهران
فتح تهران
قهرمانی امیدهای تهران با امیدهای فتح
پرسپولیس
قهرمانی جام آزادگان در فصل ۷۸-۱۳۷۷
قهرمانی جام آزادگان در فصل ۷۹-۱۳۷۸
قهرمانی جام حذفی در فصل ۷۹-۱۳۷۸
نایب قهرمانی جام آزادگان در فصل ۸۰-۱۳۷۹
مقام سوم جام باشگاههای آسیا ۷۹-۱۳۷۸
مقام سوم جام باشگاههای آسیا ۸۰-۱۳۷۹
الاهلی
قهرمانی جام حذفی امارات در فصل ۰۲-۲۰۰۱
قهرمانی جام حذفی امارات در فصل ۰۴-۲۰۰۳
نایب قهرمانی لیگ امارات ۰۴-۲۰۰۳
بایرن مونیخ
قهرمانی جام حذفی آلمان در فصل ۰۶-۲۰۰۵
قهرمانی بوندسلیگا در فصل ۰۶-۲۰۰۵
شالکه
قهرمانی جام حذفی آلمان در فصل ۱۱-۲۰۱۰
صعود به مرحله نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا ۲۰۱۱
ملی
۱۹۹۸ - قهرمانی بازیهای آسیایی
۲۰۰۰ - قهرمانی فوتبال غرب آسیا ۲۰۰۰
۲۰۰۳ - قهرمانی جام بینقارهای آسیا – اقیانوسیه
۲۰۰۴ - قهرمانی فوتبال غرب آسیا ۲۰۰۴
۲۰۰۴ - مقام سوم جام ملتهای آسیا
۲۰۰۶ - راهیابی و بازی در جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان
فردی
بهترین بازیکن مسابقات غرب آسیا ۲۰۰۰
بهترین بازیکن ماه (ژوئن) آسیا ۲۰۰۰
بهترین بازیکن ماه (اکتبر) آسیا ۲۰۰۱
نامزد بهترین بازیکن سال آسیا ۲۰۰۱
بهترین بازیکن جام قهرمانی آسیا-اقیانوسیه ۲۰۰۳
بهترین بازیکن ماه (اکتبر) آسیا ۲۰۰۳
آقای گل مشترک جام ملتهای آسیا ۲۰۰۴
عضو ۱۱ بازیکن منتخب جام ملتهای آسیا ۲۰۰۴
بهترین بازیکن سال آسیا ۲۰۰۴
نامزد بهترین بازیکن سال آسیا ۲۰۰۵
نامزد سلطان دریبل جهان ۲۰۰۵
قرار گرفتن در فهرست منتخب کارشناسان فیفا جهت دریافت کفش طلای جام جهانی ۲۰۰۶ قبل از شروع این مسابقات
نامزد سلطان دریبل جام جهانی ۲۰۰۶
عضو باشگاه صدتاییهای فیفا ۲۰۰۷
تنها آسیایی تیم ستارگان جهان ۲۰۰۹
گلزن ترین هافبک و موثرترین بازیکن نهمین دوره لیگ برتر فوتبال ایران ۸۹–۱۳۸۸
کتاب پنجاه شخصیت فوتبال جهان ۲۰۱۱
گلزن ترین هافبک یازدهمین دوره لیگ برتر فوتبال ایران ۲۰۱۲
عنوان دوم بازیکن سال آسیا ۲۰۱۲
دومین گلزن برتر پرسپولیس در جام قهرمانان آسیا