عمو فرانچسکومن که داداشم بعد از گل اول رفت بخوابه وقتی عربده ی من رو بعد از گل اول شنیده بود همینطوری که داشت میرفت گفت جون خودت بزار بخوابیم داد و بیداد راه نندازی می خوام صبح برم سر کار منم خیلی خونسرد بهش جواب دادم : بهت قول نمیدم :)))))
بعد از گل دوم دوباره عر زدم از تو اتاق داد زد :زهر ماااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااار :)))))))))))))
البته بگم که از من کوچیکتره ولی خب زورش بیشتره دیگه خفه خون گرفتم رفتم خوابیدم :))))