طرفداری - اول سپتامبر 1981 یعنی سی و پنج سال و یک هفته پیش، گولیت 19 ساله، اولین بازی اش را برای تیم ملی هلند انجام داد و در کنار یوهان کرایف به یک ستاره تبدیل شد. حالا، 5 ماه از درگذشت اسطوره هلندی می گذرد. دوسال پیش، کرایف در گفتگو با گاردین گفته بود که در زمان بازی، جای خود را در تیم ملی هلند با آرامش به رود گولیت داده است. گولیت با برادر زاده کرایف ازدواج کرد. این سومین ازدواج گولیت بود و پس از 13 سال سومین طلاقش را نیز تجربه کرد. حالا از زمانی که گولیت و کرایف بازی می کردند، تیم ملی هلند خیلی تغییر کرده است. تیمی که خود را به راحتی در فینال های جام جهانی و یورو می دید، حالا نمی تواند حتی در بازی های انتخابی، به یورو 2016 صعود کند. گولیت در گفتگو با گاردین گفت:
در هلند ما هنوز فکر می کنیم همه چیز را می دانیم. ما به خودمان افتخار می کنیم که در سال 1974 با کرایف در کجا قرار داشتیم. همچنین سال 1988 (زمانی که هلند با گولیت قهرمان یورو شد). اما از آن موقع، مدت ها می گذرد. بنابراین شاید ما همه چیز را نمی دانیم. شاید چیزهایی است که باید یاد بگیریم. فوتبال هلند به هم ریخته است و این مرا آزار می دهد زیرا من می خواهم هلند را در جام جهانی ببینم.
پس از گاس هیدینگ، بلیند سرمربی هلند شد و از گولیت خواست تا به عنوان دستیار در این تیم کار کند اما وی نپذیرفت. گولیت ادامه داد:
من مشکلات زیادی را می دیدم. رئیس فدراسیون هم استعفا داده بود. بنابراین به آنها گفتم اگر به من نیاز دارید، مشکلات را حل کنید تا من بتوانم کار کنم. تصمیم خوب و منطقی گرفتم زیرا احساسم می گفت بگویم بله اما مغزم می گفت الان نه رود!
من به رییس گفتم اگر بلیند از تیم اخراج شود چه اتفاقی می افتد؟ او به من گفت تو سرمربی جدید خواهی شد. گفتم خیلی خوب است. پس بیایید در قرارداد این مساله را شرط کنیم. او گفت نه. به من اعتماد داشته باش. گفتم اگر شما نیز اخراج شوید، نفر بعدی چه کسی خواهد بود و چگونه به او اعتماد کنم؟
دو روز بعد، فان باستن(دیگر دستیار تیم ملی هلند و هم تیمی سابق گولیت) به من زنگ زد و گفت رودی! من می خواهم کار کردن در فیفا را ترک کنم. مردی که با من مذاکره می کرد، همزمان با مارکو هم صحبت کرده بود و به من چیزی نگفته بود و از من می خواست به او اعتماد کنم! به رییس گفتم باید به من می گفتی. چرا باید این کار را می کردم؟ به خاطر سالی 75 هزار یورو؟
- واقعا سالی فقط 75 هزار یورو؟
بله واقعا (در حال خندیدن). به او گفتم این پول را پیش خودت نگه دار. من تصمیمم را گرفته ام.
گولیت در سن 20 سالگی همراه با کرایف در فاینورد، هم بازی شد. وی ادامه داد:
من در آن زمان خیلی کنجکاو بودم. کرایف در آن زمان 36 ساله بود. سعی می کردم توپ را از او بگیرم اما نمی توانستم. پیش خودم می گفتم او 36 ساله است! پس وقتی 24 ساله بوده چه بازیکنی بوده است! در حال بازی مدام به بازیکنان می گفت باید چکار کنند. هر کس کجا قرار بگیرد و آنها را راهنمایی می کرد. در پایان سال، کرایف به من گفت رودی! باشگاه بعدی که وارد می شوی، خودت را آماده کن زیرا مردم در ابتدای کار تو را دوست نخواهند داشت و باید طوری بازی کنی که سایر هم تیمی هایت بازی، برایشان آسان شود. من پیش خودم می گفتم مگر می شود چنین کاری کرد؟ سپس به آیندهوون و بعد به میلان رفتم. تازه فهمیدم کرایف چه می گفت.
در فینال جام جهانی 1974، هلند همراه با کرایف،مقابل آلمان غربی شکست خورد و نائب قهرمان شد. گولیت ادامه داد:
یوهان همیشه می گفت قهرمان واقعی 1974 ما هستیم. زیرا تاریخ همیشه بازی زیبایی که ما ارائه دادیم را به یاد خواهد آورد. من آن زمان با او موافق نبودم و فکر می کردم عناوین است که به خاطر می ماند. همیشه بر سر این موضوع با هم اختلاف داشتیم. من می گفتم آلمانی ها از نظر ذهنی و تاکتیکی آماده و شایسته بودند. یوهان می گفت فوتبال زیبا است که به یاد می ماند و مهم این است که قلب مردم را در اختیار داشته باشید. طبیعی بود. او با 4-3-3 بزرگ شده بود.
برای او 4-3-3 تنها سیستمی بود که تعریف شده بود. من به او می گفتم ببین! ما در میلان با 4-4-2 هر سال قهرمان بودیم. سبک بازی ما در میلان بهتر بود. او می گفت بله اما آن به دلیلِ...! هیچگاه نمی توانست دلیل خوبی بیاورد. من به او می گفتم بله، سیستم تو فوق العاده است اما برای آن باید همه بازیکنانت عالی باشند. باید در بارسلونا با چنین سیستمی بازی کنی. اما در لوانته نمی توانی با این سیستم موفق باشی.
- آیا کرایف از میلان زمان شما که هر سال قهرمان بود، تمجید می کرد؟
البته. او از ما تمجید می کرد اما برای او فوتبال خوب، 4-3-3 بود. همان روش بارسلونا.
گولیت در کتابش گفته بود که شک دارد که بارسلونا با این شیوه در لیگ برتر انگلیس با آن فشار بتواند قهرمان شود. او در این مورد گفت:
من نمی گویم آنها قطعا در لیگ برتر قهرمان نمی شوند. من می گویم نمی دانم بتوانند قهرمان شوند یا نه.
شنبه، مورینیو و گواردیولا در حالی که سرمربی های منچستر یونایتد و منچستر سیتی هستند به مصاف هم خواهند رفت و طبیعتا سبک گواردیولا همان 4-3-3 معروف کرایف است و سبک مورینیو دفاعی است. گولیت در این مورد گفت:
مطمئنا در هلند اگر این را بگویم مثل کفر است زیرا آنها سبک کرایف را دوست دارند اما من می گویم 90 درصد از کارهای ژوزه مورینیو را می پسندم(در حالی که می خندد). در هلند همه عاشق سبک کرایف هستند و به من می گویند چگونه می توانم سبک بازی مورینیو را بپسندم. البته من صد در صد با ژوزه مورینیو موافق نیستم. دوست دارم او کمی ماجراجو باشد. زمانی که به چلسی بازگشت، قرار بود با فوتبال زیبا پیروز شود اول 6 ماه اول کار او در چلسی باور نکردنی بود اما بعد او شروع کرد به این که فقط نتیجه بگیرد! این کار ژوزه است که مرا...!
در پیروزی های مورینیو شکی نیست. اما اگر زیبایی بیشتری به بازی تیمش بدهد فوق العاده خواهد بود. حالا با پپ وضع فرق می کند. مقابل او فرصت اشتباه ندارید. پپ باید خودش را با فوتبال انگلیس وفق دهد. نمی شود مطمئن بود او چکار خواهد کرد. چلسی، یونایتد و سیتی تازه 3 بازی با تیم های کوچک تر انجام داده اند. فعلا برای آنها مثل ماه عسل بوده و نمی شود گفت در پایان کدام تیم قهرمان می شود. به همین دلیل است که لیگ انگلیس انقدر جذاب است. پنج یا شش تیم شانس قهرمانی دارند. 5 مربی بزرگ حضور دارند که همیشه پیروز بوده اند اما در نهایت فقط یکی از آنها قهرمان می شوند. باید دید واکنش رسانه ها، روسا و طرفداران با آنها چگونه خواهد بود.
گولیت در کسوت مربیگری، همراه با چلسی در سال 97، اف ای کاپ انگلستان را برد. جامی که پس از 27 سال نصیب چلسی شد. اما 9 ماه بعد از کار برکنار شد. آن هم در شرایطی که در لیگ دوم بود و در دو جام شانس داشت. گولیت در این مورد گفت:
گاهی اوقات از این مساله می خندم. مربی های زیادی هستند که قهرمان نمی شوند اما هنوز کار می کنند. من با چلسی یک جام گرفتم وبا نیوکاسل به فینال رفتم و فقط از منچستر یونایتد شکست خوردم. من به سختی قضاوت شدم و این بخاطر شخصیتم است که زیاد حرف نمی زنم. من فوتبال را می شناسم و نیازی نیست چیزی را ثابت کنم.
در سن 54 سالگی، آیا دوست داری به مربیگری بازگردی؟
بله البته. اگر شرایط مساعد باشد، فکر می کنم هنوز چیزهای زیادی برای ارائه دارم.
کرایف در سن 68 سالگی درگذشت. گولیت ادامه داد:
در شش ماه آخر زندگی اش او را ندیدم. آخرین بازی که او را دیدم، سرطان داشت اما یوهان هرگز ترحم کسی را نمی خواست. در هر شرایطی غرور خودش را داشت. من شانس این را داشتم که او را در زندگی ام داشته باشم. من افتخار می کنم که او مرا دوست داشت و دنبالم می گشت. ما همیشه بر سر موضوعات فوتبالی بحث می کردیم. یوهان یک نابغه بود. مثل یک کودک 12 ساله نابغه که او را به دانشگاه بفرستید از اساتیدش بیشتر بفهمد. او از زمان خودش چند پله جلوتر بود. برای خیلی از مردم درک حرفهای او سخت بود. یوهان تک بود!
گولیت هم مانند کرایف مرد سال شد اما مانند کرایف در زمینه مربیگری موفق نبود. حالا او فکر می کند در قبال 6 فرزندش پدر چندان خوبی نبوده است و حالا با پسرش ماکسیم 15 ساله، رابطه خوبی برقرار کرده است:
از دو سال و نیم پیش، پسرم با من زندگی می کند. حالا یک پدر کامل هستم. حالا کمتر مسافرت می کنم. یک روز برای گفتگو در بی بی سی بودم و 5 روز به قطر رفتم و پسرم پیش مادربزرگش بود. همه سفرهایم همین بوده است. من لحظات ناراحت کننده ای در زندگی شخصی ام داشته ام اما حالا نه. دلیلی که سه سال گذشته در فوتبال نبوده ام این است که با خودم گفتم نه! دیگر می خواهم کنار پسرم باشم. این رضایت بهترین پیروزی زندگی ام است.
