mahdi urmoloمهندسی حوادث تبريز / سناريوى تورك ستيزى رسانه های پایتخت
سکانس اول: دربی تبریز جنجالی می شود؟!
همه منتظرند تا در دربی تبریز اتفاق خاصی رخ دهد و جنجال ها را از آنجا شروع کنند. دربی تبریز به شکل فوق العاده ای برگزار میشود به طوری که روی سکوها تشخیص هواداران دو تیم کار سختی است.
سکانس دوم: تراختور آزربایجان رقیب است یا تیم ملی قطر؟!!!
رسانه های زنجیره ای تیم پایتخت شروع به جوسازی شدید اتفاقات یک بازی تدارکاتی میکنند! بعضی روزنامه ها و رسانه ها انگار خیال ندارند بازیهای ملی را پوشش دهند و تیم ملی شان همین تیم نارنجک انداز است. آنهم زمانی که باید تمام فکر و ذکرشان بازی بین تیم ملی و قطر باشد!!!
سکانس سوم: رسانه مثلا ملی وارد بازی می شود!
بازی تیم ملی تمام که شد از همان شب علاوه بر همان رسانه ها و روزنامه ها، اینبار رسانه ملی در اخبار ورزشی به برگزاری بازی در ورزشگاه اختصاصی تراختور که ۳ بازی لیگ برتر در کمال آرامش در آن برگزار شده است زوم می کنند. انگار همگان منتظرند اتفاقاتی که دلشان میخواهد در تبریز اتفاق بیافتد.
سکانس چهارم: مصاحبه های جنجالی
بازیکنان تیم نارنجک اندازی که در کل ایران با حرکات منشوریشان همه را نسبت به خودشان متنفر کرده اند شروع به مصاحبه علیه هواداران تراختور آزربایجان میکنند.
سکانس پنجم: شهریاری و قلیچ خانی همان ۲۰۰ هوادار تیم نارنجک انداز هستند؟!!!
تیم نارنجکانداز وارد تبریز میشود آنهم با استقبال باشگاه تراختور... با دسته گل از آنها استقبال میشود. اما ناگهان سایت باشگاه نارنجک انداز که ید طولایی در حاشیه سازی ها دارد شروع به حاشیه سازی کرده و خبر را وارونه کرده و این استقبال را به هواداران نداشته تیم نارنجک انداز نسبت می دهد.
سکانس ششم: رادشوویچ بازیگر قهاری است یا خیر؟!
موقع گرم کردن دو تیم باید بازیکنی خود را مصدوم جلوه دهد و نشان دهد که سنگی به سرش برخورد کرده است. این بازیکن اگر خارجیباشد بهتر است چون بالاخره اذهان عمومی نسبت به این اتفاق روی بازیکن خارجی باورپذیرترند. اما پس از این بازی ناشیانه دروازه بان خارجی پرسپولیس، هرچند ناظر بازی و بقیه مسولین سنگی یا شئ ای در صحنه برخورد پیدا نمیکنند اما رسانه های مذکور آماده مخابره تمامی اخبار کذب هستند و از این رو از تیتر « بارش سنگ و بطری» برای این اتفاق استفاده میکنند!!!
سکانس هفتم: لیدرها نارنجکی برای پرت کردن ندارند ولی حاشیه سازی را خوب یاد گرفته اند...
وقتی سکانس هشتم با شکست مواجه میشود اینبار باید بین تماشاگران اتفاقاتی رخ دهد. اما نه در بین تراختوریها!!! باید این اتفاق میان ۱۰۰ تماشاگر تیم نارنجک انداز رخ دهد. اما به یکباره که نمی شود این سکانس اجرا شود بهانه ای لازم است. بهانه ای که لیدرهای نارنجک انداز منتظرش هستند. و آن بهانه خیلی زود اتفاق می افتد. دقیقه ۵ بازی و پس از اصابت توپ به تیرک تیم نارنجکانداز و دقیقا زمانی که خبرنگار بومی به عکس العمل می پردازد لیدرها شروع به درگیری با خبرنگار میکنند!!!
این درگیری باعث دستگیری لیدر می شود. البته این اتفاق حاشیه ای توسط رسانه ها مخابره نمیشود تا سکانس های بعدی با تاثیرگذاری بیشتری کارگردانی شوند.
سکانس هشتم: لیدرها سنگ روی یخ می شوند...
به یکباره تعدادی از هواداران تیم نارنجکانداز با رهبری لیدرهایشان قصد خروج از ورزشگاه را میکنند و قصد دارند همه ۱۰۰ نفر را با خود همراه کنند. در این لحظه این اقدام از پیش تعیین شده به سرعت مخابره می شود. به گونه ای که میخواهند نشان دهند تماشاگران نارنجک انداز به دلیل نبود امنیت درحال ترک ورزشگاه هستند. اما چون لیدرها با عدم همراهی تماشاگران روبرو میشوند این سکانس نیز باب میل کارگردان به پایان نمی رسد.
سکانس نهم: داوری مشکوک و یک طرفه به سود تیم نارنجک انداز
داور مسابقه قبل از مسابقه نیز سوالات زیادی را به ذهن متبادر میکرد. برای بازی به این مهمی و حساسی، بازی ای که با یک اشتباه کوچک در ورزشگاه اختصاصی می توانست هواداران را به حد انفجار برساند را برای داوری انتخاب میکنند که از بازیکنان پرسپولیس می ترسد و با قطعیت می توان گفت که بالای ۵ کارت را نشان نمی دهد و یک پنالتی مسلم را نیز به سود تیم تراختور آزربایجان اعلام نمی کند. همین امر نیز کافی است که باعث متشنج شدن سکوها گردد. اما این تشنج با پرتاپ چند بطری به پایان می رسد. با پرتاب این بطری ها صدای شعار آتما آتما ( ننداز) وی سکوها بلند شد اما انگار بعضی ها فقط برای پرتاب آمده بودند.
سکانس دهم: فرشاد ... ساتان
در میانه بازی باید یکی از بازیکنان تیم نارنجک انداز طرفداران تراختور را تحریک می کردند. آن بازیکن باید کسی باشد که میانه خوبی با تراختوری ها ندارد و طرفداران حساسیت زیادی نسبت به او دارند.
او کسی نبود جز فرشاد احمدزاده!!!
بله همان فرشادی که ما خودمان بزرگش کردیم و حالا گستاخی را به جایی رسانده که باید در این فیلم حرکتی با دست سمت هواداران انجام دهد و بطری ها به سمت او پرت شوند.
سکانس یازدهم: بزرگنمایی های خبرنگاران ادامه دارد...
بازی تمام می شود و بازهم با پرت شدن چند بطری خالی از آب که به هیچ عنوان با نارنجک های به آن بزرگی که در ورزشگاه فوق العاده امن آزادی ! پرتاپ شد و نیمکت تیم تراختور را به زمین فرستاد و باعث آسیب رسیدن به پای عوامل کنار زمین شد؛ قابل مقایسه نمی باشد و این قضیه پایان می یابد و همه بازیکنان و هواداران صحیح و سالم ورزشگاه را ترک می کنند.
سکانس دوازدهم: بعضی خبرنگاران برای دیدن بازی نیامده بودند!
بازی به خوبی و خوشی تمام شد و استادیوم تقریبا خالی از هوادار شده است... ولی بعضی ها فیلمشان هنوز تمام نشده بود. هنوز سکانس هایی از این فیلم باقی مانده بود که باید اجرا شود. بالاخره آنهمه خبرنگار برای دیدن بازی نیامده اند. از روزها قبل تر برای شکار لحظه هایی ناب و فروش روزنامه هایشان پا به تبریز گذاشته اند. آنها باید صحنه هایی را به وجود آوردند که خوراک خوبی برای تمامی رسانه هایی باشد که شمشیر را برای رویارویی با تراختور آزربایجان و ملت غیور تورک از رو بسته اند.
این سکانس از فیلم تیم نارنجک انداز دو نقش اول دارد که توسط دو خبرنگار روزنامه پیروزی باید بازی شود.
و چه خوب هم اجرا می شود...
به نوعی که هیچ کسی از توهین های این دو خبرنگار به کارگر و مسئول چمن های ورزشگاه اختصاصی اشاره نمی کنند!
هیچ کسی به توهین های این دو خبرنگار نسبت به ملت تورک اشاره ای نمی کنند!
چیزی که همه روزنامه ها و سایت ها به آن اشاره می کنند فقط و فقط درگیری های پایان بازی و تصویر سر بانداژ شده یکی از همان دو خبرنگار است... سری که معلوم نبود واقعا شکسته است یا فقط برای عکس سلفی گرفتن بازیکنان تیم نارنجک انداز و جوسازی بانداژ شده است!!! بعدا در بازی ماشین و استقلال معلوم می شود که این سر بانداژ شده کاملا برای اجرای این فیلم بوده است و همان خبرنگار با سر و دستی سالم در حال عکاسی می باشد !!!!
سکانس آخر: رسانه ملی تیم ملی نارنجک انداز!!!
رسانه ملی تیم ملی نارنجک انداز هم باید نقشی در این فیلم داشته باشد!
برای اجرای این نقش نیز به خوبی وارد عمل می شود و با مخابره کردن اخبار کذب سعی در جنجالی نشان دادن فضا دارد... البته تصاویری که نشان می دهد کاملا گواه این می باشد که عوامل باشگاه و لیدرها باعث این درگیری ها شده اند ولی اذهان عمومی که خوراک خوبی برای دروغ های رسانه ملی هستند از دلایل این درگیری ها خبر ندارند و سریع تمام اتفاقات پایان بازی را گردن عوامل باشگاه تراختور می اندازند و توهین ها و یورش های خبرنگاران را به هیچ عنوان نشان نمی دهند.
خلاصه این فیلم بسیار جذاب اینجا تمام می شود و کارگردانان این فیلم که همگی مثل اینکه دل پری از تراختور و آزربایجان و ملت غیور تورک دارند و متاسفانه از قشر مثلا مظلوم خبرنگار نیز هستند نیز به همه اهدافشان می رسند!
البته در این بین بودند بومی هایی که آتش بیار معرکه شدند و در این سناریوی از پیش تعیین شده ایفای نقش کردند که ما حساب آنها را جدا می دانیم و ان شا الله در زمانی مناسب بدهکاری هایمان را با آنها صاف خواهیم کرد.
اما این وسط چندین سوال بی جواب برای ما وجود دارد:
۱-چرا این حواشی در این دو سال در بازیهای تیم نارنجک انداز و برای تعداد معدودی از این بازیکنان اتفاق می افتد؟!
۲-بطری آب خطرناک است یا نارنجک های به آن بزرگی؟
۳-چرا وقتی در استادیوم های سهند و آزادی و... وارد می شویم بردن بطری آب به داخل ورزشگاه ممنوع است اما در بازی دیروز هیچ منعی نداشت؟!
۴-چرا رسانه ها دوست دارند اتفاقات کوچکی که در تبریز رخ می دهد را همیشه بزرگ جلوه دهند ولی به بدترین اتفاقات در تهران یا نمی پردازند و یا اگر هم بپردازند بقیه تیم ها را جز دو تیم ملی دردانه پایتخت مقصر جلوه می دهند ؟!
به نظر جواب تمام این سوال ها یک ضرب المثل ترکی است :
توركون داشىی چوخ آغيردير ...