طرفداری - دنیزلی در برنامه ویژه شبکه NTV Spor ترکیه حاضر شد و در مورد مسائل فوتبالی مختلف به اظهار نظر پرداخت.
او صحبت را با تمجید از پدیده امسال سوپرلیگ ترکیه آغاز کرد:
مدیران، کادر فنی و بازیکنان باشگاه باشاک شهیر در فصل جاری کاری بزرگ را انجام داده اند و علی رغم حضور تیم های متمول و قدرتمند استانبول، دست از صدرنشینی برنمی دارند. یاران عبدالله آوجی نشان دادند همیشه برای رسیدن به موفقیت لازم نیست پول های میلیاردی خرج کرد و می توان با تلاش و تمرین و اراده ای راسخ به موفقیت رسید. باید از مدیران این تیم هم یاد کرد که با حداکثر استفاده از بازیکنان بومی و چند خرید خارجی خوب، تیمی قدرتمند و مدعی راهی لیگ کرده اند. آنها تیم نوپایی دارند که طرفداران زیادی ندارد. طبیعتا در استانبول اکثر فوتبال دوستان طرفدار گالاتاسارای، بشیکتاش یا فنرباحچه هستند. اما آنها کم کم تماشاگر جذب کردند و حالا تماشاگران شان را تبدیل به طرفدار می کنند. هیچ تماشاگری نمی تواند به پیشرفت فوتبال کمک کند. برای رسیدن به موفقیت باید طرفدار داشت نه تماشاگر. در مورد قهرمانی هم شاید آنها در حضور بشیکتاش آماده، شانس زیادی نداشته باشند، اما باید به این نکته هم توجه کرد که هنوز بازی های زیادی باقی مانده و نمی توان با قطعیت در مورد قهرمان لیگ صحبت کرد. نیم فصل دوم مثل بارگیری گندم از سیلو است. هر هفته که می گذرد بار سنگین تر می شود و اینجاست که عیار واقعی تیم ها مشخص می شود.
وی در مورد کم شدن تعداد ستاره های سوپرلیگ ترکیه اظهار داشت:
این مسئله در تمام دنیا وجود دارد. 10-15سال پیش اگر من از شما لیستی از بهترین بازیکنان دنیا می خواستم شما به راحتی 20اسم را نام می بردید اما حالا شاید در شمارش 5 ستاره فوتبال دنیا هم مشکل داشته باشید. دنیای فوتبال دیگر مثل قدیم پر از ستاره های رنگارنگ نیست و همه چیز تغییر کرده است. این تغییر با تصویب قانون بوسمن شروع شد. قانون بوسمن قدرتی که در دستان باشگاه ها بود را گرفت و آن را به بازیکنان داد. حالا بازیکنان هستند که مشخص می کنند دنیای فوتبال به کدام سمت و سو می رود. بازیکن می داند که با هر کیفیتی می تواند به درآمدی که می خواهد برسد. در ضمن تیم های آلترناتیو هم بیشتر شده اند و هر بازیکنی می تواند در صورت بروز مشکل در تیم فعلی اش، به تیمی مشابه با درآمد مشابه برود و همان روند را تکرار کند. دیگر این روزها شاهد تیم هایی نیستیم که خلع سلاح وارد زمین شوند و به راحتی مغلوب تیم های بزرگ شوند. حالا همه تیم ها در سطح اول فوتبال اروپا و در کشور ما، برای پیروزی می جنگند و به هیچ رقیبی باج نمی دهند. به همین خاطر گل زدن و کسب امتیاز هم سخت تر شده است.
دنیزلی که با هر سه تیم بزرگ شهر استانبول به قهرمانی در سوپرلیگ ترکیه رسیده است، در مورد کیفیت بازی های لیگ ترکیه گفت:
سوپرلیگ ترکیه در جذب تماشاگران ناموفق است. ترکیه همیشه در اروپا در برابر رقبای قدرتمند قرار می گرفت و سعی می کرد با خراب کردن بازی حریف و از جریان انداختن بازی، نتیجه بگیرد. همین نکته در بازی تیم های ما رسوخ کرده و بعد از گذشت چندین دهه هنوز هم اکثر تیم های ما به همین روش بازی می کنند. به همین خاطر در هر بازی لیگ به طور متوسط توپ 51 دقیقه در جریان بازی است و در همین زمان هم تیم ها فوتبالی هجومی ارائه نمی کنند. طبیعتا وقتی شما فوتبالی رو به جلو بازی نکنید نمی توانید انتظار داشته باشید ورزشگاه ها پر از تماشاگر باشند. بله، حق پخش تلویزیونی لیگ ما به قیمت 500میلیون دلار فروخته شد ولی برای بازیکن مهم نیست چند نفر در خانه در حال تماشای بازی است. چیزی که بازی فوتبال را جذاب می کند و به بازیکنان انرژی می دهد حضور تماشاگران در استادیوم است و با کیفیت فعلی نباید هم انتظار داشته باشیم استقبال از بازی های لیگ بیشتر شود. کافی است به خط حمله تیم های حاضر در لیگ نگاه کنید. غیر از چند تیم صدرنشین کدام خط حمله شما ر ا به هیجان می آورد؟ کدام تیم دست به ریسک می زند و در هر بازی موقعیت های گل متعدد ایجاد می کند؟ وقتی موقعیت گل و گل در بازی های لیگ کم باشد استقبال طرفداران فوتبال هم از بازی ها ناامیدکننده خواهد بود.
فصل گذشته دنیزلی بعد از اخراج حامزا اوعلو، سرمربی گالاتاسارای شد و همه منتظر تماشای یک گالای قدرتمند و هجومی بودند. اما این مربی با مشکلات مختلف مواجه شد و نتوانست نتایج خوبی کسب کند. تنها دو ماه بعد، او استعفا داد و رفت تا امید طرفداران اصلان ها برای اوج گیری تیم با دنیزلی تبدیل به ناامیدی شود. وی در مورد آن روزها اظهار داشت:
بله من تصمیم گرفتم به گالا برگردم و از دورسون ازبک، رئیس باشگاه و تمام اعضای هیئت مدیره متشکرم که به من اعتماد کردند. در همان روز اول تیم باید در لیگ قهرمانان با اتلتیکومادرید در اسپانیا بازی می کرد. من هنوز قرارداد امضا نکرده بودم و رسما سرمربی تیم نبودم. نمی خواستم به تافارل و بقیه اعضای کادر فنی بی احترامی کنم. آنها روزها با تیم تمرین کرده بودند. بنابراین به مادرید سفر کردم ولی روی نیمکت ننشستم. بعد از آن بازی کم کم سعی کردم روند تیم را بهتر کنم ولی دچار مشکلات مختلف شدم. در مواردی دچار اشتباه شدم و در مواردی هم بازیکنان آن گونه که من انتظار داشتم عمل نکردند. در ترانسفر بازیکنان جدید هم ناموفق بودیم. به عنوان مثال وقتی مارتین لینس را برای دفاع کنار جذب کردیم من افکار دیگری در ذهن داشتم اما عملکرد او اصلا قابل قبول نبود. بعد هم یک سری مشکلات شخصی برای من ایجاد شد و من دیدم برای ضربه نزدن به باشگاه و امید طرفداران بهتر است من بروم تا گالا با یک مربی دیگر فصل را به پایان برساند. طبیعتا انتقادات زیادی در مورد این دوره حضور من در گالا وجوددارد که بخشی از آنها بر حق است. به عنوان مثال خیلی ها می گویند چرا هیچ مربی قابلی را برای تقویت کادر فنی انتخاب نکردم. بله این درست است کمک مربی ها همیشه به شما در حل مشکلات کمک می کنند. ولی من در آن برهه واقعا گزینه خوبی در ذهن نداشتم که بتواند در مسائل فنی تیم به من کمک کند.
وی در ادامه در مورد اهمیت فوتبال خیابانی گفت:
یکی از مشکلات اساسی ما از بین رفتن فوتبال خیابانی است. بله این روزها زمین های فوتبال کوچک با چمن مصنوعی در جای جای شهر های ترکیه دیده می شوند ولی بازی در خیابان چیز دیگری است. از بازیکنان موفق تیم ملی سوال کنید. همه آنها در کودکی و نوجوانی با فوتبال خیابانی زندگی کرده اند. در فوتبال خیابانی شما باید به همه چیز فکر کنید. در زمین فوتبال هیچ خودرویی به سمت شما حرکت نمی کند اما در کوچه و خیابان شما باید مواظب باشید چون هر لحظه امکان دارد یک خودرو جان شما را تهدید کند. در فوتبال خیابانی شما نمی توانید با تمام قدرت شوت کنید چون شیشه پنجره همسایه ها منتظر شوت های محکم شما هستند و تنبیه پدر و هزینه تعویض شیشه. در کوچه و خیابان شما در فضایی کوچک تر نسبت به زمین فوتبال باید از حریف تان عبور کنید و این هم کار شما را سخت تر و پیچیده تر می کند. همه این مشکلات و محدودیت ها باعث می شود کودکان و نوجوانان آبدیده شوند و بعد در مدارس فوتبال به یادگیری نکات پایه ای و تاکتیکی فوتبال بپردازند. ولی حالا دیگر خبری از فوتبال خیابانی نیست.
و صحبت های پایانی دنیزلی در مورد مشکلات فوتبال ترکیه:
خوشبختانه این روزها ما استادیوم های زیبا و مدرن زیادی در ترکیه داریم. زمانی که من فوتبال بازی می کردم هیچ کدام از این ها وجود نداشتند. حالا گالا تورک تله کوم آرنا را دارد، بشیکتاش وودافون آرنا، فنرباحچه هم در استادیوم اولکر بازی می کند. باشاک شهیر و عثمانلی سپور و بورساسپور هم ورزشگاه های خوب و زیبایی دارند. اما وقتی این استادیوم های مدرن به پیشرفت فوتبال ما کمک می کنند که ما خوب فوتبال بازی کنیم. وقتی مربیان به جای استفاده از جوانان، به دنبال بازیکنان بزرگ و خارجی هستند، وقتی مدیران نتیجه گرا هستند و برای رسیدن به پیروزی هرکاری می کنند، وقتی ما به بازیکن 21ساله ای که چندگل به ثمر رسانده می گوییم پدیده جوان (بازیکن پدیده باید حداکثر 17-18ساله باشد و به صورت مستمر در تیم بازی کند نه چند بازی خاص)، وقتی فضای فوتبال کشور شبیه میدان جنگ می شود، واقعا نمی توان گفت فوتبال ما رو به رشد است.