مطلب ارسالی کاربران
زین الدین زیدان; کسی که در هیچ تعریفی نمی گنجد
وقتی خبر استعفای زیزو رو شنیدم طوری در شوک فرو رفتم که کل اعضای بدنم برای چند دقیقه قفل شده بود و بعدش برای چند دقیقه فقط داشتم گریه می کردم.حتی الان که دارم این متنو می نویسم بغض سنگینی دارم و انقدر حواسم جمع نیست که بتونم کلمات را درست تایپ کنم.
زیزو وقتی تیم رو از بنیتز تحول گرفت رئال مثل یه لاشه ماشین نابود شده بود طوری که آن ماشین چند بار به گاردیل جاده خورده و سپس به ته دره سقوط کرده.زیدان تیم را تحویل گرفت و بعد از گذشت فقط دو و نیم سال تیم را به بهترین جای ممکن رساند.سه قهرمانی پشت سر هم در لیگ قهرمانان، دو سوپرکاپ اروپا،دو جام جهانی باشگاه ها،یک لالیگا،یک سوپر جام اسپانیا آن هم فقط در دو و نیم سال.آنقدر از قهرمانی های زیدان با رئال صحبت شده که همه از آنها مطلع اند و نیازی نیست به آن شاره شود.
می خواهم روزی که عاشق فوتبال شدم را برایتان تعریف کنم:
سال 2006 جام جهانی آلمان اولین تورنمنت رسمی فوتبالی بود که من آنرا دیدم و با فوتبال آشنا شدم و فهمیدم که فوتبال چیست و چه هیجان زیادی دارد اما وقتی عاشق آن شدم که زیدان را دیدم.من از آن لحظه که زیزو با سر به سینه ماتراتزی کوبید عاشق فوتبال شدم.شاید بپرسید چرا؟بیپرسید چرا با بازی زیدان عاشق او و فوتبال نشدم؟
زیدان در آن لحظه ثابت کرد که اگر پای غیرت و هویت وسط باشد هیچ چیزی ارزش ندارد حتی اگر در فینال جام جهانی باشی و ستاره اول تیمت توی جام جهانی باشی و حتی تیم ملیت شانسش برای قهرمانی از رقیب بیشتر باشه.
زیدان در حالی از رئال خداحافظی کرد که این جملات را بر زبان داشت:تیم برای پیشرفت به تغییر شیوه بازی نیازمند است و من هم زمانی که نتوانم به تیم چیزی اضافه کنم باید بروم.حتی در آخرین لحظات هم مرا بیش از گذشته عاشق و شیفته فوتبال کرد.
زیدان بدون شک جزو بهترین بازیکنان و مریان تاریخ فوتبال جهان است.زیدان در اوج خداحافظی کرد.همه کار های او مانند اساطیر است.
به همین دلایل خیلی ها عاشق او هستند.
خداحافظ مرد دوست داشتنی و ای کسی که در هیچ تعریفی نمی گنجی.
به امید روزی که دوباره روی نیمکت تیم محبوبت بشینی
به امید آن روز