طرفداری- بروسیا مونشن گلادباخ اولین بار در سال 1966 و تنها 3 سال پس از شکل گیری بوندسلیگا وارد این رقابت ها شد. کره اسب ها خیلی زود و در سال 1969 موفق شدند بوندسلیگا را برای اولین بار فتح کنند. پس از آن در دهه هفتاد و دقیقا هم زمان با بایرن طلایی به موفقیت های خود ادامه دادند. آن ها در همین دهه سه بار متوالی بوندسلیگا را فتح کردند، دقیقا مشابه بایرن طلایی آن دوران.
بعد از آن در دهه 80 به خاطر از دست دادن تعدادی از بازیکنان طلایی خود، افت کردند. تبدیل به تیمی متوسط شدند و در دهه نود برای مدت کوتاهی به بوندسلیگای دو سقوط کردند. پس از بازگشت به بوندسلیگای یک با حضور دیک ادووکات هلندی در سال 2004 یک بار به نیمه نهایی جام یوفا رسیدند. اما درادامه روند معمولی و پایین جدولی داشتند و دوباره در سال 2007 به بوندسلیگای دو سقوط کردند.
با بازگشت به بوندسلیگای یک این حس وجود داشت که گلادباخ هیچگاه به شرایط دوران طلایی قبل بازنخواهد گشت. اما دقیقا زمانی که بیشتر امیدها از بین رفته بود و تیم در شرایط سقوط مجدد قرار داشت، تیم به مردی با شخصیت "فرشته نجات گونه" سپرده شد. لوسین فاوره سوییسی در ژانویه 2011 به گلادباخ آمد و تیم را در لحظات پایانی و به لطف بازی پلی آف در بوندسلیگای بی رحم باقی نگاه داشت.
بدون شک استارت پیشرفت های بعدی کره اسب ها در همان ژانویه زده شد. مرد خوش اخلاق سوییسی فصل بعدی گلادباخ را به رتبه چهارم بوندسلیگا رساند. علی رغم حذف در مرحله پلی آف لیگ قهرمانان فصل بعد توسط دینامو کیف و هشتم شدن به خاطر از دست دادن ستاره هایی همچون مارکو رویس، شاگردان لوسین فاوره به پیشرفت آرام خود ادامه دادند. فصل گذشته گلادباخ ششم شد و به لیگ اروپای فصل جاری راه پیدا کرد.
در فصل جاری شاگردان لوسین فاوره عملکرد بسیار خوبی داشته اند. در لیگی که به واسطه بایرن قدرتمند، ولفسبورگ متمول، شالکه و لورکوزن همیشه بالای جدولی، دورتموند به پایین جدول می رسد، رتبه پنجم فعلی و اختلاف یک امتیازی نسبت به تیم سوم نمی تواند نتیجه ای بد تلقی شود. با اندکی نگاه به توان مالی گلادباخ و ابزار در اختیار فاوره، عمق شاهکار کره اسب ها بیشتر مشخص می شود:
1- دقت پاس بالا
گلادباخ در این فصل بالاتر از ولفسبورگ و شالکه با 81.8 درصد پاس های صحیح در رده دوم در بوندسلیگا از این نظر قرار گرفته است. فقط شاگردان گواردیولا با 86.8 درصد پاس صحیح بالاتر از مردان فاوره هستند.
2- خط دفاعی مستحکم
شاگردان فاوره با 17 گل خورده دومین خط دفاع بوندسلیگا را به خود اختصاص داده اند. باواریایی ها به لطف بازیکنان با کیفیت در خط دفاعی و البته حضور نویر در درون دروازه، با 9 گل خورده در جایگاه اول از این نظر هستند. به علاوه استرانزل و یانتشکه در قلب دفاعی بسیار عالی بوده اند.
3- کمترین آفساید
کره اسب ها کمتر از هر تیم دیگری در تله آفساید گرفتار شده اند. آن ها آمار 1.5 آفساید در هر بازی را ثبت کرده اند که آماری بسیار جالب توجه است. در سوی دیگر دورتموند با 3.6 آفساید در هر بازی بیشترین آفساید را داشته است.
4- عدم احساس جای خالی تراستگن
یان سومر دروازه بان سوییسی که تابستان گذشته با مبلغ 8 میلیون برای جانشینی تر استگن از بازل خریداری شد عملکردی فراتر از حد انتظار داشته است. سومر با 4.2 سیو در هر بازی پایینتر از هم وطن خود رومان بورکی دروازه بان فرایبورگ با 4.6 سیو، در رده دوم لیگ قرار دارد.
5- هافبک وسط های خلاق و دونده
گرانیت ژاکای 22 ساله و کریستف کرامر 23 ساله عملکرد خوبی در فصول گذشته داشته اند. ژاکا در این فصل 85.5 درصد پاس صحیح و کرامر 86.9 را ثبت کرده اند. ضمن اینکه میزان دوندگی کرامر همیشه بسیار بالا بوده است.
6- زوج هرگوتا و هرمان
پاتریک هرمان و برانیمیر هرگوتا رفته رفته بازی های بهتری از خود نشان دادند. این دو بازیکن به مرور زمان با هم هماهنگی بیشتری یافتند و در هفته های اخیر امتیاز های ارزشمندی را برای گلادباخ به ارمغان آوردند. به نظر می رسد در ماه های باقی مانده از فصل نمایش های بهتری از این دو ببینیم.
7- خط حمله یک دست
فاوره در فصل جاری با اضافه کردن چند مهره به ترکیب سابق خود، تیمی یکدست را به وجود آورده است. این ترکیب مخصوصا در خط حمله با حضور آندره هان، پاترک هرمان، برانیمیر هرگوتا، ابراهیم ترادوره، مکس کروزه، رافائل و تورگن هازارد بسیار یکدست به نظر می رسد. با این بازیکنان فاوره توانایی تغییر تاکتیک های متنوعی را به دست آورده است. به واسطه سرعت قابل قبول این خط هجومی، گلادباخ در این فصل ضد حمله هایی بسیار سریع را ترتیب می دهد.
علی رغم تمامی این واقعیت ها و قابلیت های لوسین فاوره و تیمش، بوندسلیگا لیگی سخت و رقابتی است که کسب نتیجه در آن به فاکتور های زیادی وابسته است. باید منتظر ماند و دید آیا لوسین فاوره می تواند گلادباخ را در فصول پیش رو، به دوران طلایی دهه هفتاد برساند و آیا کره اسب ها دوباره می توانند تبدیل به تیمی قدرتمند شوند یا اینکه دوباره به تیمی متوسط با رتبه های میانه جدولی تبدیل می شوند.