علیرضا کردی
اختصاصی طرفداری- چندی قبل حسین هدایتی مالک باشگاه استیل آذین در خبری رسمی از واگذاری این تیم به صاحبان اصلی خود یعنی جوانان پایین شهر و کناره گیری همیشگی خود از فوتبال خبر داد.
اما آیا به راستی این تیم که در حال حاضر چیزی شبیه یک کودک ناقص الخلقه و نا خواسته است، از روز اول به خاطر جوانان بسیار مستعد جنوب شهر به وجود آمد؟ که حال قرار است به صاحبان به ظاهر اصلی اش برگردد.
بدون شک یکی از مهمترین اجزا و ارکان برای پیشرفت و موفقیت بیشتر در فوتبال امروز دنیا حضور و سرمایه گذاری بخش خصوصی است.
در کشور ما هم از گذشته بخش خصوصی سعی داشته است تا در فوتبال حضوری موثر داشته باشد، ولی متاسفانه شرایط نابسامان و وجود قوانین دست و پاگیر در ورزش ما، همیشه باعث شکست خوردن و هدر رفتن سرمایه های این بخش شده است.
با نگاهی اجمالی به نام تیم های که به صورت خصوصی و شخصی در فوتبال اداره می شده اند، می توان به عمق این مطلب پی برد، تیم های مانند: پورا، کشاورز، بهمن، آرارات، شموشک نوشهر، استقلال اهواز و به نحوی نام آشنا ترین آن ها یعنی استیل آذین تهران با مالک متمول خود آقای حسین هدایتی دولابی.
اما جریان آخرین تیم ذکر شده به خاطر حواشی و اتفاقات موجود در آن اندکی متفاوت تر است، اتفاقاتی که باعث شد تا همواره استیل آذین در صدر اخبار فوتبال ایران قرار داشته باشد.
بعد از تاسیس این تیم در دهم اردیبهشت ماه 1386، اولین شخصی که به کادر مدیریتی این باشگاه اضافه شد اسطوره قدیمی باشگاه پرسپولیس و دوست و هم محله ای حسین هدایتی یعنی علی پروین بود. کسی که به مانند مالک باشگاه متولد و بزرگ شده در کوچه های صمیمی جنوب شهر بود، محله های مانند عارف، غیاثی، شاهین و... که در قدم به قدم آن می توان جوانانی را یافت که هرکدام مستعد داشتن نامی به بزرگی تمام ستاره های امروزی فوتبال هستند.
یکی از شعارهای آقای هدایتی از روز اول حضور در فوتبال این بود:" استیل آذین متعلق به جوانان جنوب شهر است."
اما آغاز رویای تبدیل شدن استیل آذین به یک پرسپولیس دیگر، پایان رویای ستاره شدن جوانانی بود که دل خوش کرده بودند به حضور هم محله ای های خود در راس مدیریت این باشگاه متمول و تازه تاسیس.
خرید ستاره های اغلب پیر و ناکار آمد که صرفاً به خاطر رابطه دوستانه با مدیر فنی باشگاه موفق به حضور در این تیم شده بودند باعث شد تا تیم استیل آذین در اولین سال فعالیت خود، فقط و فقط یک بازیکن از میان جوانان جویای نام جنوب شهر در ترکیب خود داشته باشد. حمید نشاط جو دروازه بان این تیم که البته سابقه بازی کردن در لیگ یک را از قبل هم داشت. بعد از شکست خوردن پروژه صعود به لیگ برتر در اولین سال حضور در فوتبال، استیل آذین محل رخ دادن اتفاقات جالب و بی شماری بود، صعود به لیگ برتر در سال دوم با جوانان گم نام و یک مربی بی ادعا به نام نادر دست نشان، پیوستن ستارگانی مانند علی کریمی، فریدون زندی، حسین کعبی و.. به این تیم در سال نخست حضور در بالاترین سطح فوتبال ایران که با کسب مقام پنجم لیگ برتر تقریباً نتیجه خوبی هم در پی داشت، ادامه این روند در سال بعد، شروع حاشیه های بسیار زیاد این تیم سقوط به لیگ یک و در نهایت واگذاری تیم استیل آذین که روزی قرار بود برای بچه های پایین شهر باشد به استان سمنان.!!!
نکته جالب اما اینجا بود که در تمامی این اتفاقات یک چیز مشترک وجود داشت و آن هم حضور فقط یک حمید نشاط جو به عنوان تنها نماینده جوانان جنوب شهر در میان بازیکنان این باشگاه بود. 4 سال فعالیت و فقط یک بچه محل.!!!
اما صحبت من با شخص آقای حسین هدایتی...
آقای هدایتی، شما در زمانی که پول های بی حساب و کتاب را صرف خرید بازیکنان اشباع شده ولی پرآوازه می کردید، آیا به فکر نوجوانان و جوانان مستعدی بودید که همه آرزویشان فقط شرکت در یک تست انتخابی باشگاه شما بود؟
آقای هدایتی، ما هم مثل شما خوب می دانیم که استیل آذین از همان روز اول برای بچه های محلتان نبود، که اگر بود حداقل تمریناتش و نه مسابقاتش در یکی از زمین های جنوب شهر انجام می شد. ما هم مثل شما خوب می دانیم که حضور استیل آذین در ورزشگاه تختی فقط برای جذب کردن تماشاگر از میان جوانانی بود که نمی خواستند فقط نظاره گر باشند، هر چند که در این پروژه هم مغلوب بودید.
آقای هدایتی، شما در بهترین روزهایتان نخواستید و یا شاید نتوانستید که قدمی هر چند کوچک در راه بهبود وضع فوتبال در محلتان بردارید، و بدون شک از این پس هم دیگر نمی توانید.
بله آقای هدایتی، این هم یک شو و نمایش دیگر است، در زمانی که شما، سرمایه اتان، و سلطان در کنار هم در راس این تیم حضور داشتید، کوچکترین منفعتی نصیب جوانان محل تان نشد، چطور حال با نبود سرمایه و مدیریتی مشخص و کارآمد شما با بخشیدن این تیم بی منفعت در فوتبال به دنبال نفع رساندن به آن ها هستید؟
آقای هدایتی، مطمئناً بازنده این بازی شما بودید، زیرا هنوز هم نوجوانان بی بضاعت ولی سرشار از استعداد محلتان مانند گذشته رویاهای خود را در کوچه پس کوچه های شهر و در تیم های بی نام و نشان جستجو می کنند و بی شک در آخر می رسند به آنچه سال ها با رویایش زندگی کرده اند، ولی شما علیرغم صرف کردن هزینه های هنگفت حتی به کوچکترین بخشی از بزرگترین رویای خود یعنی محبوبیت نرسیدید.
و در آخر، جناب آقای حسین هدایتی دولابی، شما به گفته خودتان از این فوتبال رفتید، پس لطفاً در هنگام رفتن این جمله را با خود مرور کنید که: (بزرگی سراسر به گفتار نیست، دو صد گفته چون نیم کردار نیست).
موفق باشید