در اوايل فصل پپ گوارديولا براي بايرن مونيخ، محوري شامل خاوي مارتينز به عنوان مركز دفاعي، باستين شواين اشتايگر به عنوان هافبك دفاعي ، تياگو آلكانترا و توني كروز به عنوان بازيكنان مكمل شواين اشتايگر در خط مياني و ماريو گوتسه به عنوان مهاجم كاذب در نظر گرفته بود. اما هم اكنون تنها سه ماه بعد از اين كه پپ گوارديولا هدايت بايرن مونيخ را به عهده گرفته است، به نظر از آن محور مد نظر گوارديولا، ديگر چيزي باقي نمانده باشد،
از پنج بازيكن نام برده شده، فقط پپ گوارديولا توني كروز را از اول فصل در اختيار داشته است. ساير بازيكنان دچار مصدوميت شده اند و به تازگي فقط باستين شواين اشتايگر شرايط بازي را، آن هم نه به طور 90 دقيقه به دست آورده است.
در سه ماه اخير پپ گوارديولا نتوانسته ايده هاي خود در مورد تاكتيك خط مياني بايرن مونيخ و يا چگونگي چيدمان بازيكنان اين خط اجرا نمايد چون اغلب بازيكنان و هافبك هاي بايرن مونيخ دچار مصدوميت بوده اند، با توجه به شرايط بحراني موجود در خط مياني بايرن مونيخ، پپ گوارديولا مجبور به اتخاذ تصميمي بدون اطمينان از جواب دهي آن شد و براي اين كار فيليپ لام را انتخاب كرد.
در بازي فينال سوپر كاپ آلمان، جايي كه بايرن مونيخ مقابل دورتموند تنها باخت خود در اين فصل را تجربه كرد، پپ گوارديولا در فاز حمله با استفاده از سه هافبك تهاجمي در كنار سه مهاجم بسيار زياده روي كرد و نتوانست از ضدحمله هاي زهردار دورتموند جلوگيري نمايد. تنها آموزه اين بازي براي پپ گوارديولا اين بود كه او مجبور به استفاده از فيليپ لام در پست هافبك دفاعي، تا رهايي ساير بازيكنان متخصص در اين پست نظير شواين اشتايگر، مارتينز و تياگو از بند مصدوميت، مي باشد.
از آن بازي به بعد فيليپ لام به خط مياني منتقل شد و از سوي گوارديولا به يكي از بازيكنان خط مياني تبديل شد و حتي در دربي بايرن، بازي مقابل نورنبرگ، لام به عنوان تنها هافبك دفاعي بايرن مونيخ به بازي گرفته شد. حتي در آن بازي كه بايرن نيمه اول ضعيفي پشت سر گذاشت و در نيمه دوم بازي به مراتب بهتري به نمايش گذاشت، فيليپ لام در طول نود دقيقه با دوندگي بي امان خود در بالاترين سطح ممكن بازي كرد و بعد از بازي مورد تعريف و تمجيد پپ گوارديولا قرار گرفت:"فيليپ باهوش ترين بازيكني است كه من تا به حال تمرين داده ام."
بازي اجباري فيليپ لام در پست هافبك دفاعي به نحوي چشم گير بوده است كه حتي برخي از منتقدين اعتقاد دارند كه لام براي بازي در اين پست خلق شده است. كاپيتان مونيخي ها جلوي دفاع مركزي مدام در حال حركت است و توانايي چرخش توپ را با دقتي بسيار بالا و بدون ترس، گاهي به سمت جلو و گاهي به كناره ها را دارا است. با هوش بالاي خود توانايي جلوگيري از ضد حمله حريف را دارد، از سرعت لازم براي تعقيب و تحت فشار قراردادن مهاجم حريف برخوردار است، مي تواند با نيروهاي تهاجمي تيم در اطراف محوطه جريمه حريف همكاري مفيدي داشته باشد و حتي خود را در موقعيت گل زني قرار دهد. كاري كه در بازي جام حذفي مقابل هانوفر مي توانست با كمي خوش شانسي انجام دهد. با تمام امكاناتي كه در اختيار پپ گوارديولا قرار دارد، شايد او هرگز تصور نمي كرد كه فيليپ لام بازيكن بسياز مناسبي براي بازي در ميانه ميدان باشد.
اما چه اتفاقي خواهد افتاد اگر ساير بازيكنان مصدوم تيم،آمادگي بازي را پيدا نمايند؟ شايد بار ديگر فيليپ لام به پست سابق خود در دفاع كناري باز گردد، رافينيا دوباره نيمكت نشين شود و از بين شواين اشتايگر و تياگو، يك نفر به عنوان هافبك دفاعي انتخاب گردد. اما گوارديولا هميشه در حال امتحان، تغيير و بهينه كردن سيستم بازي تيمش است. شايد او بر اساس تاكتيك حريف و براي غير قابل پيش بيني ماندن، نياز به بازيكناني با انعطاف، داشته باشد.
به هر حال هنوز مشخص نيست كه تغيير پست فيليپ لام، يك تصميم اجباري بوده است و لام دوباره به پست قبلي خود باز خواهد گشت و يا اين كه ما بايد دراينده از كاپيتان لامي صحبت كنيم كه در گذشته دفاع كناري قابلي بوده و حالا به يك هافبك دفاعي مدرن تبديل شده است.