👑میلان شهرمیلان جدید! شب مبهم باواریایی ها... جدال با اژدهای چینی شیطان! آنهم در خود لانه ی اژدها...
اژدها اما تازه پوست انداخته... تا دندان مسلح با چنگال های جدید اما هنوز ناآماده... نا هماهنگ ولی بال گشوده! در عطش پرواز... در عطش دریدن...! اندکی صبر باید...
اژدهای جدید در چشم ارتش باواریایی های آلمان ناشناخته، تاریک و مبهم مینماید...!هیچ کس نمیداند! آیا اژدهای جدید شیطان که سر از خاکستر کهنه ی میلان برون آورده، یاد گرفته برای پرواز بالهایش را هماهنگ کند یا نه؟ یاد گرفته چطور از پوزه و چنگالهای جدیدش برای دریدن استفاده کند! آیا اژدهای نو پا هنوز میتواند روی پاهایش بأیستد؟ باید صبر کرد و دید...!
باواریایی ها یک ماه است که فقط صدای غرش شیطان در پوست اژدهای چینی را در جای جای اروپا حتی در آلمان شنیده اند... زمان هایی که لحظه به لحظه با درد پوست می انداخت و قسمتی از بدنش را تازه میکرد! زمان هایی که در سکوت و تاریکی در جایی چنگالی جدید به خود اضافه میکرد و به یکباره غرش خشمش در گوش اروپا طنین می افکند! لرزه می انداخت...!
اما هنوز کسی نمیداند... چقدر زمان می برد تا "اژدهاشیطان" چنگ و دندان و بالهایش را برای دریدن هماهنگ کند! آیا ارتش باواریا این اژدهای نوپای ناهماهنگ را به دام خواهد انداخت؟ یا نه؟ اژدها در لانه ی جدیدش رو به روی ده ها هزار دیوانه ی فریاد کش آله آله میلان گو سربازان باواریا را به دردسر خواهد انداخت؟ باید دید...