کانتونا که با لَگَد رفت توی تماشاچیِ متوجه فوتبال شدم که چقدر همه چیزش واقعی ست و چقدر زندگی در آن جریان دارد. و همان لحظه ی نورانی (!) متوجه منچستر شدم که چقدر واقعیت دارد و چقدر همه چیزَش قصه ست. از چیزهایی که هنوز ما نبودیم: از شکل گیری کنارِ ریلِ قطار و سقوطِ هواپیما بگیر تا لَگَدِ کانتونا تا انتقامِ روی کین، تا تخته ای که فرگوسن خورد کرد، تا فینالِ 99، تا ابرویِ بکام، تا خداحافظی اسکولز و بازگشتش زمانی که تیم به مشکل خورد؛ تا رفتنِ فرگوسن و ایستادنِ گیگز کت شلواری ِکنارِ زمین، تا هفتم شدن... منچستر به تنهایی یک تاریخِ و داستانِ کامل و در جریان است.
آخرین حضور 9 سال 11 ماه قبل
عضویت از 9 سال 11 ماه قبل