شهید علی بسطامی
تولد:۱۳۴۲ - منطقه ملکشاهی ایلام
شهادت: ۱۳6۲ - مهران
برو اي نفس اماره تو را هم پا نباشم من
نی ام آن مرغ، كاندر بند آب و دانه باشم من
من آن صيدم كه دنبال بلا حيران همی گردم
دلم گنج است و سرگردان پي پروانه باشم من
برو اي نفس، مي خواهم كه در راه وصال او
بگردم بي كَس و سرگشته و بي خانه باشم من
برو اي نفس، در راهش رضايت داده ام از جان
شَوَم آواره همچون مرغكي بي لانه باشم من
برو اي نفس، آسايش، نباشد شيوه ي عاشق
چنان خواهم كه شيدا مثل يك پروانه باشم من
برو اي نفس، پابند تعلق كي شود جانم
نهادم سر به غربت، كز همه بيگانه باشم من
به جان و دل خريدم محنت و رنج سفرها را
خوشم در غربت از سوداي آن جانانه باشم من
به سامان تا كه آرم حالت شوريدگانم
ندارم باك اگر سرگشته همچون شانه باشم من