-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
مفروش خویش ارزان، که تو بس گرانبهایی
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
شاید بهلحاظ جامعهشناسی کمتر پدیدهای قابل قیاس با فوتبال باشد. کمتر پدیدهای در دنیا وجود داشته باشد که در روحیات و خلقیات افراد به این حد تاثیرگذار باشد و باعث خوشحالی و ناراحتی مردم دنیا بشود. پدیدهای که باعث حضور هزاران و یا شاید میلیونها ایرانی در خیابانها شد و بسیاری از مردم خاطرات آذر 76 و خرداد 92 را بهترین خاطرات زندگی خود میدانند. هواداران فوتبال که بسیاری علت هواداری خود را هم نمیدانند با هم بر سر مسائل ریز و درشت فوتبالی به بحث میپردازند و عموما از این بحثها و هواداری صاحب منفعتی نخواهند شد. عقل سلیم و بر مبنای منطق که فقط چرایی و چگونگی مسائل را بررسی میکند، نمیتواند پاسخ روشنی به چرایی علاقه و تعصب هواداران فوتبال بدهد و این سوال برایش باقی میماند که واقعا چرا هواداران فوتبال به این حد بر سر تیم فوتبالی که از آن هیچ منفعتی بهدست نمیآورند، تعصب دارند!؟
ما هواداران فوتبال هم نمیتوانیم پاسخ درستی به چرایی تعصب و علاقه خود به فوتبال ارائه کنیم. خیلی از ما از چگونگی علاقه به تیم مورد علاقهمان اطلاعی نداریم و خیلی از ما دلایل بسیار کوچکی برای شروع هواداری از تیم مورد علاقهمان داریم؛ اما پاسخ صحیحی برای چرایی آن نداریم. پس چرا هوادار تیممان هستیم؟ و چرا بر سر تیممان با دیگر به بحث و مجادله میپردازیم؟ همه این سوالها در کنار این سوال اساسیتر قرار میگیرد که واقعا فوتبال چه برتری مهمی بر سایر ورزشها دارد که به این میزان بر جامعه تاثیرگذار است؟ مگر در همان حوالی خرداد و تیر 92، والیبال ایران برای همه بزرگان این رشته خط و نشان نکشید و دومین تیم پرافتخار این رشته را در خاک خودش شکست نداد، پس چرا مردم برای ابراز شادی به بیرون نیامدند؟
حال دوست دارم بازی فوتبالی را در نظر بگیرید که در آن هواداری وجود ندارد مثل مسابقات فوتبال در لیگ کشورهای عربی. تصور کنید مسابقه نهایی لیگ قهرمانان اروپا برگزار شود و هواداری برای آن بازی به استادیوم نرود و یا برای هیچ هواداری مهم نباشد و از اینترنت و رسانههای عمومی دیگر پیگیر ماجرا نباشد. آیا باز هم این مسابقه با این هیجان برگزار خواهد شد؟ قطعا نه و علت آن کاملا مشخص است. قطعا فوتبال بدون هواداران، چهارمین صنعت پولساز دنیا نخواهد بود. بوروسیا دورتموند بدون هواداران نمیتوانست با بودجه بهمراتب کمتر از سایر تیمها تا مراحل نهایی لیگ قهرمانان اروپا بالا بیاید. ارزش هواداران برای باشگاهداران مشخص شده است و آنها همیشه سعی در جلب نظر هواداران دارند. حتی در فوتبال کژدار و مریض ما هم در حرف هواداران با ارزش هستند. در این میان شاید آنکسی که کمترین اهمیت را به خود میدهد، همین هواداران هستند.
ما به فوتبال علاقه داریم ولی فراموش میکنیم که کل ماهیت فوتبال باید بر مبنای ایجاد شور و شادی برای ما باشد نه ایجاد ناراحتی. ما به فوتبال علاقه داریم ولی فراموش میکنیم که آیا همین تیمهایی که بعضا بهخاطر آن به یکدیگر توهین میکنیم، چهکاری برای ما کردهاند که ما باید برای آنها با یکدیگر بحث کنیم و یا خدای ناکرده به یکدیگر توهین کنیم. ما به فوتبال علاقه داریم ولی بهجای آنکه همین فوتبال مثل آذر 76 باعث خوشحالیمان شود، باعث ناراحتیمان میشود. این ما هستیم که فوتبال را میسازیم، ما ارزشمندترین دارایی فوتبال هستیم نه لیونل مسی و کریستیانو رونالدو.
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
واقعیت، این است که وقتی کسی به دیگری اهانت میکند، نشان میدهد که هیچ حرف درست و واقعی ندارد که علیه او بیان کند، وگرنه علت آن را بیان میکرد و با خیال آسوده نتیجهگیری را به شنوندگان وا میگذاشت.
آرتور شوپنهاور - در باب حکت زندگی - ترجمه محمد مبشری - صفحه 88
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
فوتبال برای ما ابداع شده و نه ما برای فوتبال. بیایید ارزش خودمان را بدانیم و به یکدیگر احترام بگذاریم. بایرن مونیخ، بوروسیا دورتموند، بارسلونا، رئال مادرید، منچستر یونایتد، چلسی، آ.ث. میلان، یوونتوس و ... از جهتی که برای ما شور و شادی میآفرینند، ارزشمندند ولی با ارزشتر از آن روحیه و شخصیت ماست که نباید بهخاطر این صنایع پولساز کمارزش شود. ما ارزشمندتر از آنیم که بهخاطر صنعتی که بر پایه ما شکل گرفته است، خود را کوچک نماییم.
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
چو تو لعل کان ندارد، چو تو جان جهان ندارد
که جهان کاهش است این و تو جان جانفزایی
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------