مطلب ارسالی کاربران
تخیلاتی در لباس واقعیت: "مصاحبه با یک اسطوره" (1)
• متنی را که مطالعه خواهید نمود، حاصل یک مصاحبه در تخیلات شخصی نویسنده مطلب میباشد. این مطلب تلاش میکند تا بهصورتی متفاوت یکی از بازیکنان مشهور جهان فوتبال در دهه 90 را معرفی نماید.
• نویسنده این مطلب آقا وحید عزیز ( وحید + اندرئاس مولر آلمانی) هستند و من فقط مسئول ویرایش متن برای ارائه عمومی این مطلب هستم. مطالب اصلی در 4 بخش تهیه شده بود که بعد از ویرایش من به 2 بخش تبدیل شد.
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------
"آندریاس مولر"، متولد 1967 در شهر فرانکفورت است. از 5 سالگی فوتبال را شروع کرد و در 14 سالگی به نوجوانان اینتراخت فرانکفورت پیوست. در 18 سالگی به تیم اصلی پیوست. بعد از 4 سال راهی بوروسیا دورتموند شد و بعد از 2 فصل حضور در دورتموند به اینتراخت بازگشت و 2 فصل بعد راهی یوونتوس شد. با سپری شدن 2 فصل از حضور وی در بهترین لیگ آن روزهای فوتبال دنیا، وی به آلمان بازگشت و اینبار به دورتموند پیوست و 6 فصل در این تیم بود. سپس راهی رقیبِ همایالتی شالکه شد، 3 فصل در آنجا ماند و در نهایت فصل آخر به تیم اول خود، اینتراخت برگشت و پس از انجام 11 بازی با فوتبال خداحافظی کرد. او در مجموع 485 بار پیراهن تیمهای مختلف را بر تن کرد و 129 گل به ثمر رساند. در این مدت او 2 بار قهرمان بوندسلیگا، 3 بار جام حذفی، 2 سوپرکاپ آلمان، یک لیگ قهرمانان، یک جام یوفا و یک جام بین قارهای را بهدست آورد.
او در تیم ملی هم خوش درخشید. مولر در ترکیب تیم اعزامی فرانس بکنباوئر به ایتالیا حضور داشت که در پایان جام جهانی 1990 را فتح کرد. افتخار دیگر او قهرمانی با آلمان در جام ملتهای اروپای 1996 بود که این جام در انگلستان بهدست آمد. مشهورترین صحنهای که از مولر در یادها مانده است، صحنه شادی او بعد از پنالتی آخر در دیدار نیمهنهای مقابل تیم میزبان است. او 85 بار برای تیم ملی آلمان بازی کرد و موفق به زدن 29 گل شد.
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------
بخش اول
روز اول
سلام آقای آندریاس مولر، به ایران خوش آمدید.
- سلام، خیلی ممنون، خوشحالم که در ایران هستم. خیلی دوست داشتم سفری داشته باشم به کشوری که تمدن و فرهنگ قدیمی اون در دل خاورمیانه هنوز پایداره. خوشحال میشم من رو اندی صدا کنید.
خب با توجه به کمبود وقت، دوست دارم سریعا بریم سراغ اصل مطالب... برای شروع بهتره یه معرفی خلاصه از شما، خصوصا برای نسل جدید داشته باشیم که شاید بازیهای شما رو در دهه 90 ندیده باشند.
- من آندریاس مولر هستم، متولد 1967 در شهر فرانکفورت از 5 سالگی فوتبالو شروع کردم و 14 ساله بودم که به نوجوانای اینتراخت پیوستم و تا 18 سالگی در تیم نوجوانان بود که اون سال آقای دیتریخ ویزه منو به تیم بزرگسالان فرا خوند.
تو اون زمان با کیا هم بازی بودی؟!
- خب اون زمان "توماس برتولد" خوب بود. اون 2 سال زودتر از من از جوانان به بزرگسالان اومده بود و یه دفاع راست فوقالعاده بود. من و برتولد سال 87 از تیم جدا شدیم. توماس به ورونا رفت و من به بورسیا دورتموند.
اندی شما اولین بازیکن آکادمی اینتراخت هستی که بیش از 428 بازی باشگاهی رو تجربه کردی. میشه بیشتر توضیح بدی؟
- [در حال خنده] خب بله من نزدیک به 428 بازی رو تجربه کردم، بالاتر از "برند نیکل" اسطوره باشگاه و "برند هولزبین" که حدود 420 بازی تجربه کردند
خب اندی داریم به افتخارآفرینیهات نزدیک میشیم. قبل از اون میخواستم بدونم پله های ترقی تو در رده ملی به چهصورت بوده؟
- خب من در تیم زیر 20 ساله های آلمان سال 1987 در شیلی حضور داشتم و متاسفانه بازی فینال مقابل یوگسلاوی تو ضربات پنالتی شکست خوردیم. تو اون تورنمنت یه گلم زدم که فکر کنم به آمریکا بود.
و اولین بازی ملیت؟
- بعد بازیهای یورو وضعیت خوبی توی تیم دورتموند داشتم، 21 سالم بود و کمکم تو دل هوادارا جای خودمو پیدا کرده بودم که قیصر منو به تیم ملی دعوت کرد. بازی مقابل شوروی اولین بازی من بود که ما اون بازی رو بردیم.
پس خوش قدم بودی؟
- [در حال خنده] آره اون شروع یک افتخار بود.
اولین گل ملیت؟
- فکر کنم با فنلاند بود، 6 گل زدیم که دو تا از گلها رو من زدم.
خب اندی دو فصل تو دورتموند و بازگشتت به مبدا، میشه بیشتر توضیح بدی؟
- من دو فصل نسبتا موفقی تو دورتموند داشتم، 24 گل براشون زدم اما قراردادم تموم شد ولی من دینم رو به دورتموند ادا کردم.
خب اندی از جام جهانی 90 بگو، شما تشنهی جام بودید و از فتح جام در المپیکو و اشکهای گاسکویین بگو. از اشکهای مارادونا، از تشویق اینتریها در سنسیرو، از افسوس کریس وادل؟
- من 23 سال بیشتر نداشتم در حضور لوتار، توماس هسلر، لیتبارفسکی سخت میشد تو ترکیب اصلی باشی. من فقط 2 بازی رو از روی نیمکت به بازی آمدم. به هر حال ما قهرمان شدیم و تو اون دوره ما پرافتخارترین تیم جهان شدیم.
روز دوم
اندی خسته نباشی، تو این 24 ساعت ایران رو چطور دیدی؟
- خب فقط تونستم تو تهران یه گشتی بزنم، مردم خیلی محبت داشتن، از حق نگذریم اون چیزی که تو رسانهها در مورد ایران پرداخته میشه، خیلی مغرضانه است.
خب اندی بریم سر اصل مطلب بعد جام جهانی 90 و عضویتت در اینتراخت تونستی درخشش سابق رو داشته باشی؟
- اون موقع یه جوون پخته بودم، مثل مارکو رویس یا گوتسهی الان. 28 گل تو دو فصل زدم. ما با اینتراخت به جام یوفا رفتیم و نتایج نسبتا خوبی گرفتیم. تیم خوبی بودیم، "اووه بین"، "اولی استین" و اسطوره باشگاه، "کوربل" که اخرین فصل حضورش بود.
اندی این حقیقت داره شما قبل پیوستن به یووه مورد سرزنش هوادارا و بازیکنان قرار گرفتی؟ میشه بیشتر بهش بپردازی، البته اگه آزردت نمیکنه!
- نه گذشتهها گذشته، فکر کنم بازی با لاترن بود سرزنش کردن "استین و اووه"منزجرکننده بود ولی من اون بازی هتتریک کردم. روزنامه ها از عقد قراردادم با یووه خبر داده بودن (نفس عمیق) من باید واسه پیشرفت به پیشنهاد عمو تراپ جواب مثبت میدادم، واقعا فکر کردن بازی در "سری آ"ی اون زمان هم لذتبخش بود. همه بزرگان بودن، هموطنای زیادی اونجا توپ زدن "ماتئوس"، "برمه"، "کلینزی"، "رومینیگه"، "افنبرگ"، "هلموت هالر"، "برتولد، "یورگن کوهلر"، "توماس دال"، "رویتر"، "فولر"، "هاینس ریدله" و خیلیای دیگه و البته دوست عزیزم "توماس هسلر".
و یکی از ارکان اصلی پیوستنت به یووه همین توماس بود؟
- البته توماس منو واسه پیوستن به یووه تهییج کرد اما خودش منو تنها گذاشت و به رم پیوست (قهقهه جمع). بازی کردن کنار "راوانلی"، "دینو باجو"، "ویالی" و "کونته" میتونست به پیشرفت من خیلی کمک کنه.
دلپیرو رو یادت رفت؟
- الکس اون موقع یه جوون 19 ساله بود. سال 93 به ما اضافه شد و یه اسطوره شد برای تیم. جا داره بهش تبریک بگم.
اندی قبل پیوستنت به یووه، یورو 92 رو داشتیم از تیم برتی بگو؟
- ما یه تیم کامل بودیم، مدعی اول قهرمانی. میتونستیم سومین جام رو بالا سر ببریم اما اون لعنتیها بلیط هاوایی رو کنسل و بلیط سوئد رو اوکی کردن. اونم تو دیدار پایانی. ما اون جام رو به دانمارکیها دودستی تقدیم کردیم ولی 4 سال بعد به بهترین شکل جبران کردیم.
میرسیم به اولین افتخار باشگاهیت، عذاب وجدان نگرفتی تو بازی فینال یوفا 93، دروازه دورتمند رو باز کردی؟
- به هیچوجه! اون زمان تشنهی جام تو پیراهن یووه بودم و میخواستم با جام از ایتالیا برگردم، بماند که اونا قدر منو ندونستن. من 20 گل برای یووه زدم و این آمار وقتی به چشم میاد که من پشت راوانلی و ویالی و الکس بازی میکردم.
اندی جام جهانی 94، شما به عنوان قهرمان جهان پا به ایالات متحده گذاشته بودید. تو فینال پاسادنا همه منتظر شما بودن چی شد؟
- هر وقت یاد اون جام میافتم، کله کچل اون لچکوف، جلو چشمام میاد. رو یه غافلگیری گل رو دریافت کردیم. اولین تورنمنتی بود که فیکس تیم بودم، میخواستم با جام آمریکا رو ترک کنیم ولی اون کچل آرزوهای منو به باد داد.
اندی میرسیم به 6 سال پر افتخار با دورتموند...
- آره روزای خوبی بود، 2 تا بوندسلیگا، 2 تا حذفی، یه لیگ قهرمانان، یه بین قارهای؛ همشون رو تجربه کردم هیتسفلد دوران خوبی رو برای هوادارا رقم زد.
همون چنگیز خان؟!
- آره، هیتسفلد چنگیز خان بود اگه جلوشو نمیگرفتی، میخواست کل فوتبال دنیا رو فتح کنه.سال اول حضورم تو یوفا 95 نیمهنهایی، مقابل یووه در مجموع حذف شدیم. تو دیدار رفت گل زدم ولی انتقام نا ملایمیها رو تو فینال 97 از ایتالیاییها گرفتم.
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------
لینک مطالب اصلی:
بخش اول، بخش دوم، بخش سوم و بخش چهارم