هفتۀ پایانی ژوئن 1972؛ دنیای شطرنج در آشفتگی عجیبی به سر میبرد. خبرها حکایت از یک اتفاق بی سابقه می دادند...
بوریس اسپاسکی روس باید برای دفاع از عنوان قهرمانی خود از ابتدای ماه جولای به مصاف بابی فیشر آمریکایی میرفت. ریکاویک؛ پایتخت ایسلند میزبان بازی بود. نبرد بین دو نابغۀ تاکتیکی در شرایطی برگزار می شد که جهان در آتش رجز خوانی های جنگ سرد میسوخت. اهمیت بازی به حدی بود که عنوان _ جنگ جهانی سوم روی تختۀ شطرنج _ را بر آن نهادند. برای مدت 24 سال رقابت قهرمانی جهان بین روس ها برگزار و دست به دست می شد و حالا فیشر آمریکایی با قهرمانی کاندیداتوری جهان، این سنت را شکسته بود. اسپاسکی از عقبۀ قدرتمند تئوریک شطرنج شوروی برخوردار بود و فیشر از نبوغ دیوانه وار. آرماگدون در راه بود...
مراسم افتتاحیه برگزار شد اما اثری از فیشر نبود!! بازی دوم جولای به تعویق افتاد. روس ها به شدت اعتراض کرده و خواهان جریمۀ فیشر شدند، با این حال دکتر ماکس ایوه، رییس وقت فدراسیون جهانی شطرنج (فیده) با این امر مخالفت کرد. اخباری هم از مشکل سلامت فیشر مخابره شد که باعث شد شایعات تاخیر بیشتر فیشر به گوش برسد. در نهایت فیشر در روز چهارم رسید.
ماجرا از این قرار بود که فیشر از شرایط برگزاری مسابقه ناراضی بود. مسابقه در 24 راند انجام می گرفت و اگر نتیجۀ بازی 12-12 میشد، اسپاسکی به عنوان برندۀ تایتل شناخته می شد. ریتینگ فیشر 2750 بود. این در حالی بود که اسپاسکی 125 واحد کمتر از او داشت! جایزۀ بازی 125 هزار دلاری به شکلی بود که 5/8 آن به قهرمان و 3/8 آن به نائب قهرمان می رسید. اما فیشر خواهان امتیازات اضافه همچون 30 درصد سهم حق پخش تلویزیونی و سهم های دیگر بود. زمانی که فیشر متوجه شد خواسته هایش برآورده نمی شود، پرواز 25 ژوئن را به سبب اعتراض کنسل کرد و بعد از دو برابر شدن میزان جایزه، دیرتر از موعد مقرر به حساس ترین رقابت تاریخ پای گذاشت. در این بین تلفن خصوصی هنری کسینجر به فیشر هم بی تاثیر نبود: این تماسی است از سوی بدترین بازیکن شطرنج جهان با بهترین بازیکن شطرنج جهان. بابی؛ تو نمایندۀ آمریکا برای غلبه بر روس هایی. موفق باشی پسر.
فیشر در میان سیل انبوه خبرنگاران پای در فرودگاه ریکاویک گذاشت و به سرعت خود را به ماشین رساند. از نظر فیشر، خبرنگاران مزدورانی مرموز بودند که کارشان بر هم زدن تمرکز او بود.
بازی های قبلی این دو غول با سه پیروزی به نفع اسپاسکی و دو تساوی همراه بود. نکتۀ مهم آن بود که در تمام بازی ها اسپاسکی مهرۀ سفید بود. در دور قبل قهرمانی جهان که منجر به قهرمانی اسپاسکی شد، او با حرکت پیادۀ شاه (اصطلاحا 1.e4) بازی را شروع کرد. اما حالا به پیادۀ وزیر (1.d4) روی آورده بود. اما از چه گشایش هایی می توانست بر فیشر غلبه کند؟ تیم پشت سر او قادر بود از یک مداد شکسته، قهرمان جهان بسازد! واسیلی اسمیسلوف (قهرمان اسبق جهان) نقاط ضعف و قوت فیشر را در یادداشت هایی محرمانه برای او فرستاده بود. همچنین میخاییل تال افسانه ای، تیگران پطروسیان، پاول کرس و البته آناتولی کارپوف. بعضی از یادداشت ها که بعدها منتشر شد را بخوانید:
واسیلی اسمیسلوف: رپرتوار باید حتما متنوع و منعطف در برابر حرکات فیشر باشد. برای نمونه حرکت 6.Be2 در دفاع سیسیلی با مانوور اسب از f3 به b3 همراه باشد. یک حاشیۀ امنیت وسیع مورد نیاز است. در دفاع هندی شاه باید از گسترش آرام سوارها استفاده کرد. واریانت های زامیش و سیستم های مبتنی بر Bg5 توصیه می شود. اما در مقابل سبک دفاعی گرونفیلد باید مرکز را با 4.Bf4 یا 4.Qb3 منفجر کرد! (سبک های گشایشی دفاع سیسیلی، هندی شاه و گرونفیلد در تخصص فیشر قرار داشتند.) من دفاع پطروف را در کنار روی لوپز برای مقابله با 1.e4 پیشنهاد می کنم.
تیگران پطروسیان: فیشر برای مقابله با واریانت نایدورف از دفاع سیسیلی با حملۀ سوژین پاسخ می دهد و در برابر 2…d6 از حملۀ روسولیمو اسفاده می کند. باید در برابر آن آماده بود و بهترین لاین ها را برگزید.
میشا تال در نامه به یفیم گلر؛ مربی اسپاسکی: فیشر قادر به مقابله با واریانت های دفاع سیسیلی با حملۀ رائوزر است و در برابر واریانت های پائولسن، دراگون و نایدورف مهارت دارد. در مقابل دفاع کاروکان، پاسخ تند و تیزی نداشت. پاسخ او در مقابل برلین (3…Nf6) در ادامه، حرکت 6.Bg5 را در پی داشت که میتوان روی آن کار کرد.
پاول کرس: فیشر تلاش می کند بازی را بعد از 1.Nf3 به سمت دفاع هندی شاه و گرونفیلد هدایت کند. او معمولا 1…c5 را در پاسخ به 1.c4 انتخاب می کند.
بعد از کش و قوسی عجیب، سرانجام روز بازی اول فرا رسید. اسپاسکی d4 انجام داد و فیشر بر خلاف عادت همیشگی وارد دفاع نیمزو هندی شد. بازی در وضعیت مساوی بود که فیشر 29...Bxh2 کرد! اسپاسکی به سرعت گلوله پاسخ داد و ..."گلیگوریچ" مفسر بازی به "اولافسون" گفت: عجب اشتباهی!! "بیرن" فریاد زد "چی شده؟" و رنگش پرید. لومباردی که انتظار مساوی می کشید، فک پر شده به تابلوی 1-0 نگاه می کرد. باور کردنی نبود! فیشر با این کار با دست خودش فیلش را در دام قرار داده بود و در نتیجه اولین باخت در بازی اول رقم خورد! (لینک بازی: http://www.chessgames.com/perl/chessgame?gid=1044722)
بازی دوم اما با شرایط عجیب تری مواجه شد! فیشر درخواست کرده بود که جای دوربین ها تغییر کند، چرا که صدای آن ها بر تمرکز وی تاثیر منفی می گذارد. اما ژوری قبول نکرد. فیشر هم در بازی دوم حضور پیدا نکرد و شرایط را برای خودش پیچیده تر کرد. (2-0) حالا درخواست فیشر برگزاری بازی در جایی دیگر بود! محل بازی با موافقت اسپاسکی و تیم مربیانش (گلر و کروگیوس) تغییر کرد و به سالن متروکۀ پینگ پونگ منتقل شد! (کارپوف معتقد بود بازی برگزار نشده، خونسردی اسپاسکی را بر هم زده است. نتیجۀ بازی های بعد این مطلب را آشکارتر کرد.) خیلی ها معتقد بودند فیشر عملا بازی را واگذار کرده و عنوان قهرمانی به اسپاسکی خواهد رسید.
در بازی سوم فیشر دفاع بنونی مدرن را انتخاب کرد. در حرکت یازدهم فیشر Nh5 کرد که بسیار عجیب بود. در نهایت فیشر با برنامه ریزی که حول همین حرکت و طرح حمله از جناح شاه انجام داده بود، پیروز شد. (لینک بازی: http://www.chessgames.com/perl/chessgame?gid=1044727)
بازی چهارم مساوی شد و در بازی های پنجم و ششم، فیشر برندۀ بازی شد. (2/5- 3/5)
اسپاسکی دیگر قادر به جمع کردن اوضاع نبود! فیشر دیوانه وار می تاخت و به سمت قهرمانی می رفت. در نهایت فیشر با نتیجۀ 8/5 - 12/5 قهرمان جهان شد.
این بود داستان قهرمانی یک تنۀ فیشر در مقابل غول های شطرنج شوروی...
لینک بخش اول:
https://www.tarafdari.com/%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%86/%D8...
لینک بخش دوم:
https://www.tarafdari.com/%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%86/%D9...