همه لویی ون گال را مربیای محافظهکار میدانند. اما حداقل در نیمهیِ دومِ بازی مقابلِ لیورپول، ون گال با فرستادنِ ماتا و ممفیس به زمین نشان داد هنوز به خودش و تیمش اعتقاد دارد، اعتقادی که حداقل در این بازی جواب داد
گابریله مارکوتی
لازم نبود نوستراداموس باشی که پیشبینی بکنی بازیِ لیورپول و یونایتد از آن دستِ بازیهایِ کلاسیک نخواهد شد. درسته که پرافتخارترین باشگاههایِ تاریخِ فوتبالِ انگلیس مقابلِ هم قرار میگرفتند و درسته که برایِ تماشایِ یک فوتبالِ جذاب لزوما نباید تیمها و بازیکنانِ درجه یک در زمین باشند، اما چیزی که این بازی نداشت هویتِ دو تیم بود. یونایتد و لیورپول هویتِ سابقِ خودشان را از دست دادهاند. یورگن کلوپ مشخصا در حالِ بخشیدنِ هویتِ جدیدی به تیمش است و در همین بازی هم رگههایی از دروتموند را در لیورپول دیدیم. اما پروژهیِ کلوپ در آنفیلد هنوز راهِ زیادی تا رسیدنِ به مقصدِ نهایی دارد.
از سویِ دیگر اما لویی ون گال هویتی به یونایتد داده است، منتها نه هویتی که شایستهیِ این باشگاه باشد. این حقیقت که لینگارد و فلینی در ترکیبِ اصلی بودند و ماتا و ممفیس رویِ نیمکت نشسته بودند حاکی از این بود که طرحِ بزرگِ ون گال برایِ این فصل شکست خورده، چون این دو بازیکن قرار بود مهرههایِ کلیدیِ تیمِ جدیدِ یونایتد باشند. نتیجه فوتبالی کند و کسالتبار بود. همان چیزی که اعصابِ پل اسکولز را به هم ریخته است.
اما کاری که ون گال در نیمهیِ دوم کرد حداقل نشان داد آنقدر که همه فکر میکنند هم محافظهکار نیست. یک امتیاز در زمینِ لیورپول نتیجهیی قابلِ قبولی برایِ یونایتد بود، به خصوص با وضعیتی که در دو ماهِ اخیر داشتند. اما ون گال در نیم ساعتِ آخر، احساس کرد میشود این بازی را برد و ممفیس و ماتا را به زمین فرستاد. درسته که گلِ رونی رویِ یک لحظه نبوغ و غریزهاش بود، اما به هر حال توپِ اول را ماتا رویِ سرِ فلینی فرستاد.
اگر یونایتد این بازی را میباخت و استوک آرسنال را میبرد، تیمِ ون گال به ردهیِ هفتم سقوط میکرد و 5 امتیاز تا ردهیِ چهارم فاصله میگرفت. اما شجاعتِ ون گال در نیمهیِ دوم باعث شد تا یونایتد حالا تنها 2 امتیاز با تاتنهام در ردهیِ چهارم فاصله داشته باشد و 7 امتیاز با صدرِ جدول. برایِ همین بود که بعد از بازی وقتی از ون گال پرسیدند آیا یونایتد هنوز شانسِ قهرمانی دارد یا نه، پشتِ کلیشههایِ همیشگیِ «ما بازی به بازی پیش میریم تا ببینیم چی میشه» مخفی نشد و گفت: «بله. ما هنوز میتونیم قهرمان بشیم و هر هفته داریم اینو نشون میدیم. فاصله فقط 7 امتیاز است و برایِ همین بله، من به قهرمانی فکر میکنم.»
این حرفِ ون گال قطعا باعثِ تمسخرِ خیلیها میشود، اما نکتهیِ مهم چیزی است که از ذهنیت و روحیهیِ او نشان میدهد. برایِ ون گال اصلا اهمیت ندارد بقیه دربارهیِ خودش و تیمش چه میگویند. ون گال فقط به فکتهایی که خودش میبینید توجه میکند. این "خودش میبینید" خیلی مهم است، چون معدود افردای هستند که غیر از ون گال نمایشِ هر هفتهیِ یونایتد را نمایشِ تیمی ببینند که قدرتِ قهرمانی در لیگِ برتر را دارد. اما حقیقت این است که جبرانِ 7 امتیاز در 16 هفته و رسیدن به صدرِ جدول غیر منطقی و محال نیست. درسته، احتمالش خیلی کم است، اما این برایِ یونایتد و ون گال مهم نیست. مهم این است که ون گال هنوز به تیمش باور دارد و این باور را به بازیکنانش منتقل میکند. باوری که در آنفیلد دیده شد.