🔺 توجه در اين متن هيچ سخن نامناسب يا انتقادي از سيدجلال حسيني صورت نخواهد گرفت🔺
وقتي كه كارلوس كي روش سيد جلال حسيني رو به تيم ملي دعوت نكرد، انتقادات فراواني از او صورت گرفت. بدتر از آن، اين كه حجم توهين ها از انتقادات هم بيشتر بود.
منفي هاي عدم دعوت سيد جلال حسيني
١- سيد جلال حسيني كاپيتان ما بود. بازيكني باكيفيت كه تجربه بسيار زيادي داشت. هر چند بحث هاي زياي مي توان درباره برتري يا عدم برتري روزبه چشمي يا سيدمجيد حسيني بر سيدجلال حسيني كرد اما در باب تجربه جاي هيچ شبهه اي وجود ندارد.
٢- تنش و هياهويي كه با دعوت نشدن سيد جلال ايجاد شد را كي روش ميتوانست به روشني حدس بزند. كي روش انتقادات و توهينات را به جا خريد تا اين تصميم را بگيرد.
٣- از دست دادن حمايت بخش بسيار بزرگي از هواداران پرسپوليس كه بزرگترين جامعه هواداري ايران هستند.
كي روش همه اين ها را مي دانست، اما به قدري به برنامه هايش ايمان داشت كه همه ي اين ها را به جان خريد تا چيزي كه امروز و در بازي با مراكش ديديم را ببينيم: درخشش دفاعي بازيكنان جوان تر. سيد جلال حسيني و منتظري بهترين هاي ايران بودند اما روزانه ارزش آن ها در حال كاهش است، بر خلاف آن ها اما سيد محيد حسيني و روزبه چشمي سرمايه هايي هستند كه روز به روز به پيشرفت ادامه مي دهند و نهايتا اين «ايران» است كه برنده اين ريسك مي شود.
سوال؛ به نظر شما عملكرد دفاعي ايران با مجيد حسيني و روزبه چشمي در كنار مرتضي پورعليگنجي نقطه ضعفي داشت؟ آيا با بودن سيد جلال حسيني عملكرد پيشرفتي مي توانست داشته باشد؟
وقتش است كه از كساني كه به كيروش بابت دعوت نكردن سيد جلال حسيني تهمت هايي نظير دلال زدند بپرسيم كه به چه حقي چنين مي كنند؟ وقتش از تيم كشورمان در مقابل زالوها دفاع كنيم.