در این مقاله به معفی سومین سری از اساطیر بزرگ باشگاه پرسپولیس خواهیم پرداخت، بازیکنان و مربیانی که کتاب افتخارات و اعتبار پرسپولیس با قلم آن ها نوشته شده. اسطوره هایی که هر کدام تلخی ها و شیرینی های زیادی در سال های حضورشان در باشگاه دیده اند و خاطرات گرانبهایی از سالهای حضورشان در پیراهن سرخ پرسپولیس دارند، بدیهی است که نفرات و ترتیب آن ها تا حد زیادی سلیقه ای است و نظرات در این رابطه متفاوت و متنوع است و نظر هرکس در این رابطه کاملا محترم است. این پست نیز صرفا نظر شخصی نویسنده است.
40-هادی نورورزی
عضويت در پرسپوليس:از سال 1387 تا 1394
آپاچی با اخلاق و محبوب
هادی نوروزی در 1 تير سال 1364 در بابل متولد شد، کاپيتان با تعصب فقيد پرسپوليس در ابتدا به مانند بسياري از همشهری هايش کشتي گير بود و بعد ها به فوتبال روي آورد، نوروزي از سال 79 تا سال 85 در تيم هاي پايه پرسپوليس بازي می کرد، پاسارگاد تهران اولين تيم حرفه اي هادي در رده بزگسالان بود که فصل 84-85 براي اين تيم در 16 بازي 3 گل زد، سپس به فجرسپاه تهران رفت، نوروزي در فصل 85-86 عضو تيم پرسپوليس بود اما به او بازي نرسيد و راهي تيم داماش ايرانيان شد، در ليگ آزادگان خوش درخشيد و در 22 بازي 10 گل زد و خيلي زود به پرسپوليس برگشت و در اين تيم ابدي شد و به جز يک سال که بصورت قرضي براي تيم نفت تهران در ليگ 92-93 بازي کرد و در 15 بازي 4 گل براي نفت زد، نوروزي لباسي به جز شماره 24 پرسپوليس به تن نکرد. علت جدايي موقت او از پرسپوليس اين بود که مديران وقت باشگاه قصد داشتند او و بازيکني ديگر را به ذوب آهن بدهند تا مسلمان را به خدمت بگيرند و همين مسئله باعث دلخوري نوروزي شد با بازگشت مجددش به پرسپوليس ابتدا نيمکت نيت بود اما با روي کار آمدن حميد درخشان او در بازي مقابل نفت مسجد در دقيقه پنجاه و شش به محض ورود به زمين گل زد و جايگاهش در ترکيب ثابت تيم را پس گرفت و قرار دادش را هم دوسال تمديد کرد.
در فصل 87-88 که شروع دوباره کارش در پرسپوليس بود بيشتر به عنوان بازيکن تعويضي وارد زمينمي شد و به مرور در ترکيب اصلي پرسپوليس جا باز کرد، نوروزي به نوعي آچار فرانسه مربيان در فاز هجومي بود و در چندين پست توانايي بازي کردن داشت، به عنوان هافبک هجومي يا وينگر يا حتي مهاجم نوک، بازيکني شوتزن که خط مياني تيم را موزون تر ميکرد.
نوروزي در 152 بازي براي پرسپوليس 26 گل زد که در بهترين فصلش يعني فصل 88-89 توانست 8 گل بزند، همچنين يکي از بازيکنان موثر پرسپوليس در ليگ قهرمانان محسوب مي شد که 5 بار براي پرسپوليس در ليگ قهرمانان موفق به گلزني شده است. نوروزي 14 پاس گل نيز در 7 سال حضورش در پرسپوليس داد که در بهترين فلصش از اين حيث توانست 9 پاس گل در ليگ 89-90 به نام خود ثبت کند. همچنين موفق شده است در دربي هاي تهران 4 بار دروازه استقلال را باز کند. از نوروزي بازي هاي زيادي را در ذهن داريم؛ گل هاي مهمي مثل گلش در دربي و نمايش خيره کننده اش در بازي مقابل ملوان در فصل 90 ـ 89 او فصل پيش هم در هر دو دربي با دو پاس گل پيروزي تيمش را سبب ساز شد
در رده ملي هادي نوروزي 9 بار براي تيم ملي ايران در بين سالهاي 1388 تا 1390 بازي کرده که گلي نزده، اولين بازي نوروزي در تيم ملي در سال 1388 و در ديدار تدارکاتي برابر بوسني و هرزگوين بود.
شوک به پرسپوليس
"هادي عزيز وقتي اين متن را برايت مينويسم در زادگاهت آرام گرفتهاي. نميدانم اين شبها و روزها دور از وطن چگونه سر کنم. با اين غم بزرگ چطور با آنها کنار بيايم. رفتن تو بزرگترين دروغي بود که ميتوانستم بشنوم اما گويا همه مردم دنيا دروغ ميگويند. من هنوز اين دروغ را باور نکردم چون ميدانم زندهاي. اين رفتن نيست، کوچ است از اينجا به جاي ديگر به جايي که ميدانم تو به آن تعلق داري، به بهشت. هادي ميدانم از اين زندگي عاصي شده بودي و آرام و بيصدا وقتي همه خواب بودند از کنار ما کوچ کردي به جايي که نيک ميدانم در آنجا خوشبختترين هستي. فقط من ماندهام و خاطراتي که از درون مرا ميخورد. کاش در تمام آن روزها همبازي بوديم، حرف ميزدي، داد ميزدي، شوخي ميکردي و از بچههايت براي ما ميگفتي. اما افسوس که حالا با آن سکوتت و با آن آرامشت رفتنت را دردناکتر کردهاي. پسر خوب از بين ما رفت و ما ماندهايم و دروغ بزرگي به نام مرگ.
راستي هادي شنيده بودم در تعطيلات براي کودکان روستاييات توپ و لباس ميخريدي هنوز رد پايت آنجاست و بچهها منتظر بازگشتت هستند. بازگشت عمويي که برايشان در صندوق ماشينش کلي هديه دارد. آنها هم مثل من رفتنت را باور ندارند و همه منتظر هستيم يک روز دوباره ملاقاتت کنيم تا آن روز فقط چهره آرامت و آن لبخند دلنشينت در خاطر ما باقي ميماند و براي ديدنت لحظهشماري ميکنيم."
کريم انصاري فرد
هادي نوروزي در بامداد روز پنجشنبه 9 مهر 1394 ساعت 4 صبح بر اثر ايست قلبي و مرگ ناگهاني و عجيب درگذشت و بسياري از مردم ايران و هواداران پرسپوليس را داغدار کرد. نوروزي در خواب سکته کرد و انتقال به بيمارستان فايده اي نداشت تا هواداران عزادار کاپيتان محبوبشان شوند، پيکر مرحوم نوروز ابتدا در آزادي تشييع و سپس به زادگاهش کپورچال منتقل شد. درگذشت ناگهاني کاپيتان با اخلاق پرسپوليس که در منش و رفتار سرآمد بود شوکي ناگهاني نه فقط به باشگاه پرسپوليس و هوادارانش که به تمام فوتبال ايران بود، شماره 24 دوست اشتني که اهل هيچگونه حاشيه و جنجالي نبود.
حال زنده نگه داشتن ياد و خاطره کاپيتان فقيد در دقيقه شماره پيراهنش به عادتي حسنه در آزادي تبديل شده است و فرقي نمي کند که چند وقت از فوتش گذشته باشد، هادي هميشه در قلب و ياد هوادران زنده است. هاني نوروزي فرزند مرحوم نوروزي در مراسم قهرماني ليگ 96-97 جام قهرماني را بالاي سر برد.
روحش شاد
افتخارات هادي نوروزي با پرسپوليس
- قهرماني جام حذفي در سال 89
- قهرماني جام حذفي در سال 90
24 ابدي
39-آلن راجرز
عضويت در پرسپوليس:از سال 1350 تا 1353
خالق 6 تايي ها
خالق بازي 6 تايي ها اين مربي انگليسي متولد ساوت پورت است، راجرز در دسامبر سال 1924 به دنيا آمد، قبل از اينکه هدايت پرسپوليس اوايل ده پنجاه را بر عهده بگيرد سرمربي واشنگتن دارتز و کانزاس سيتي اسپورز بود و پيش از آن سابقه فعاليت در ليگ ايران را با پيکان داشت و قبل از ورودش به فوتبال ايران در شيکاگو اسپورز و تيم هاي ملي اوگاندا و زامبيا و آفريقاي مرکزي و فيليپين مربي گري کرده بود و بعد از سه سال حضور روي نيمکت پرسپوليس با تيم شهباز فعاليتش را در ليگ ايران ادامه داد.
راجرز در 16 کشور سابقه مربي گري دارد اما نقطه عطف کارنامه اش و خاطره انيز ترين تيمش بي شک پرسپوليس بوده است، برد 6-0 مقابل تاج در زمان مربي گري او رقم خورد و با اين برد شهرت ابدي پيدا کرد، هرچند خود او در اين رابطه گفت که بازيكنان بودند كه با بازي فوق العاده خود اين نتيجه شگفت انگيز را رقم زدند و خودش تاثير چنداني نداشته، راجرز که خود هيچوقت صاحب فرزند نشد، شاگردانش را مانند فرزندان خود مي ديد و رابطه اي خوب و صميمي با آن ها داشت. راجرز محبوب پرسپوليسي ها شده بود و معروف در سراسر کشور و هر چه ميگفت پرسپوليسيها بي درنگ اجرا کننده آن بودند، فوتبال دوستان حرفه اي حتما از ماجراي سفرش به اصفهان و نرفتن به منارجنبان چيزهايي شنيده اند!
حتي ابراهيم آشتياني، از پيشکسوتان نسل اول پرسپوليس در يک برنامه تلويزيوني ادعا کرد پرسپوليس قبل از حضور آلن راجرز، سفيد ميپوشيد و بعد از آمدن او به پرسپوليس، رنگ پيراهنش قرمز شد. وي گفت:
آلن راجرز به لندن رفت و با خريد پيراهن هاي آرسنال ما را قرمزپوش کرد.
يعني شايد رنگ و سمبل پرسپوليس هم با ايده او بوده باشد.
قهرماني ليگ تخت جمشيد
چند بازي اول راجرز در پرسپوليس با نتايج اميدوار کننده اي همراه نبود و با دو تساوي برابر راه آهن و عقاب استارت خورد، اما برد برابر برق و افسر آغاز موفقيت هاي راجرز با پرسپوليس بود که پيش تر با پيکان که ترکيبي از شاهيني هاي سابق بود و باشگاهي با امکانات حرفه اي در ايران محسوب مي شد و کاپيتاني اش را همايون بهزادي بر عهده داشت قهرماني باشگاه هاي تهران و جام دوستي را به دست آورده بود، آلن راجرز تيم پرسپوليس را قهرمان ليگ تخت جمشيد سال 1352 کرد، راجرز تمرين ها و تاکتيک هاي مدرن را به پرسپوليس تزريق کرد و شيوه هاي نويني از بازي را در فوتبال ايران ارائه داد، راجرز از آن دست مربياني بود که به کارش مطمئن بود و جسارت و اعتماد به نفس خاصي در کارش داشت. راجرز در 58 بازي که هدايت پرسپوليس را بر عهده داشت 134 امتياز گرفت و رقم شگفت انگيز ميانگين 2.31 امتياز از هر مسابقه راثبت کرد که در نوع خود رکوردي ويژه محسوب مي شود. مي توان به جرات پرسپوليس جام اول تخت جمشيد را به عنوان قوي ترين تيم تاريخ فوتبال ايران معرفي کرد. خط حمله آتشين پرسپوليسي ها با حضور همايون بهزادي، حسين کلاني و صفر ايرانپاک و جوان تکنيکي چون علي پروين در خط حمله با قدرت از همان هفته هاي اول کارشان را شروع کردند. پرسپوليس با پيروزي سه بر صفر مقابل ذوب آهن و 7بر0 مقابل نورد اهواز قدرت خودش را در هفته هاي اول نشان داد و با شکست 6بر0 مقابل تاج چشم ها را خيره کرد
سرانجام پرسپوليس در هفته بيست و يکم با تساوي مقابل راه آهن راه قهرماني خودش را تثبيت کرد. در همين هفته تاج با نتيجه 7بر1 برق را شکست مي دهد تا شايد تفاضل گل خودش را بهتر کند، اما ديگر خيلي دير شده بود و پرسپوليس در هفته آخر نيز هميت تيم برق را برد و جام را با پيروزي و بدون شکست و با 3امتياز اختلاف به پايان برد.
افتخارات آلن راجرز با پرسپوليس
- قهرماني ليگ تخت جمشيد در سال 1352
- قهرماني ليگ منطقه اي سال 1350
38-استانکو پوکله پوويچ
عضويت در پرسپوليس:از سال 1374 تا سال 1376 عنوان سرمربي
پرافتخار ترين مربي خارجي تاريخ پرسپوليس بعد از برانکو
استانکو در تاريخ 19 آوريل 1939 در يوگسلاوي سابق به دنيا آمد، دوران بازيش به طور کامل در تيم زادگاهش RNK Split سپري شد، به عنوان مربي در تيم هاي مختلفي از قبيل RNK Split و آپوئل و بوراک بانجا و ... مربي گري کرد، اوج کار استانکو با تيم هايدوک در سال 1992 بود که اين تيم را قهرمان ليگ کرواسي و سوپرکاپ کرد، در سال 1993 در چند بازي و در مقطعي کوتاه هدايت تيم ملي کرواسي را بهاو سپردند و در سال 1995 هدايت تيم ملي ايران را بر عهده گرفت که البته در تيم ملي دوام زيادي نداشت و سال بعد سرمربي پرسپوليس تهران شد.
استانکو در پرسپوليس برخلاف تيم ملي روزهاي خوبي را سپري کرد و خاطرات شيريني را براي هواداران پرسپوليس رقم زد. پرسپوليس دهه هفتاد را همه با ويترين پر از جامش مي شناسند، با عناوين متعدد و قهرماني هاي پي در پي و بردهاي قاطعانه و کوبنده و استانکو در راس همه اين ها بود، دو قهرماني ليگ آزادگان در سال هاي 76 و 75 با مربي گري استانکو کروات حاصل شد و دو فصل پياپي با 6 امتياز اختلاف نسبت به بهمن، پرسپوليس را به مقام قهرماني رساند، با تيمي پرستاره که عابدزاده، محمدي،ميناوند،شاهرودي،استيلي،باقري،سراج،بزيک و...ترکيب آن را تشکيل مي دادند.
استانکو پس از پرسپوليس سرمربي تيم ملي شيلي شد و در سال 80 سکان هدايت سپاهان را در دست گرفت و به فوتبال ايران برگشت و پس از جدايي و برعهده گرفتن هدايت تيم اوسيک مجددا در سال 84 به سپاهان برگشت که البته نتوانست با سپاهان به قهرماني ليگ برسد تا تمام افتخاراتش در ايران با پرسپوليس خلاصه شود. داماش گيلان هم آخرين تيم ايراني استانکو بود.
استانکو در 54 مسابقه بر روي نيمکت پرسپوليس نشست و 31 برد و 9 تساوي و 15 شکست و 57.4% پيروزي آماري بود که دومين مربي کروات تاريخ پرسپوليس بعد از بگوويچ از خود به چاي گذاشت.
شرايط بد جسماني سرمربي پرافتخار سابق پرسپوليس
پرسپوليس از بلوک شرق سابق تا به حال مربياني چون ايوان کونوف،استانکو، متکويچ ،وينکوبگويچ، زلاتکو کرانچار و برانکو را داشته است،از بين تمام اين نفرات تنها استانکو و برانکو ايوانکويچ موفق به قهرماني با پرسپوليس در ليگ شده اند، شباهت ديگر برانکو و استانکو در اين است که هر دو قبل از پرسپوليس هدايت تيم ملي ايران را بر عهده داشته اند. استانکو در حال حاضر به لحاظ جسماني در سلامت کامل به سر نمي برد و به علت بيماري شدبد و عفونت زياد يک پاي خود را از دست داد. حتي در مقطعي وخامت حال او به حدي بود که تا آستانه مرگ پيش رفت و نارسايي شديد کليوي با مشکلات عديده اي را برايش به وجود آورد.
استانکو تحول مثبتي در فوتبال ايران به وجود آورد و روزهاي خوبي براي پرسپوليس ساخت، اگر فوتبال ايران سيکل بود استانکو ليسانس بود(جمشيد شاه محمدي)، به جوانان بها مي داد و به آن ها احترام مي گذاشت و نقش غير قابل انکاري در ترنسفر شدن بازيکنان و لژيونر شدن آنان که ناشي از پيشرفت بازيشان بود داشت.
افشين پيرواني درباره استانکو مي گويد:
از نظر فني و اخلاقي استانکو مربي خوبي بود و در پرسپوليس و همچنين فوتبال ايران تحول ايجاد کرد او ريسک پذير بود و تيم قدرتمندي داشت.
افتخارات استانکو با پرسپوليس
- قهرماني ليگ آزادگان فصل 1374-75
- قهرماني ليگ آزادگان فصل 1375-76
37-محسن عاشوری
عضويت در پرسپوليس:از سال 1366 تا سال 1376
مرد همه فن حريف ميانه ميدان
دهه شصت پرسپوليس را مي توان اينطور تعريف کرد، دوره اي که محسن عاشوري هافبک شماره 20 تيم که بازيش همانند شماره اش 20 بود پاس گل مي داد و فرشاد پيوس گلزني مي کرد و چه بسا بتوان حداقل بخشي از آقاي گلي هاي پيوس را محسن عاشوري و پاس هاي طلائيش دانست، وينگ چپ سابق پرسپوليس در تاريخ 12 دي 1343 در بوشهر متولد شد و بجز يک فصل که بصورت قرضي در الاتحاد بازي کرد در هيچ باشگاه حرفه اي ديگري غير از پرسپوليس بازي نکرده است و با 179 بازي جزو بازيکنان با سابقه باشگاه به حساب مي آيد و 20 بار هم براي پرسپوليس گلزني کرد. عاشوري بازخواني قوي داشت و در لحظه تصميم مي گرفت و قدرت مانور و حمل توپ بالايي داشت، پاس هايي مي داد که نمونه اش را کمتر هافبکي در ايران مي توانست بدهد و مهاجمان تيم خيالشان از بابت تغذيه شدن مناسب تخت بود، محسن عاشوري از 40 تا پاسي که مي داد، 39 تايش مي رفت همانجا که بايد. و به خوبي توانست به همراه مجتبي محرمي جاي خالي حميد درخشان و ناصر محمدخاني را که به تازگي از پرسپوليس رفته بودند پر کنند، شايد اگر بيشتر به تمرينات بدنسازي وبصورت حرفه اي تر توجه مي کرد و تمرينات را جدي تر مي گرفت مي توانست لژيونر شود و فارغ از همه اين ها به لحاظ اخلاقي هم زبانزد بود و به خوبي توانست از آفت هايي مثل افيون و سيگار و الکل و قليون که گريبان برخي از هم نسلانش را گرفت دوري کند. ادب در فوتبال آن زمان جايگاه ويژه داشت، عاشوري در يکي از خاطراتش گفت:
يک بار رضا شاهرودي يکي از بازيکنان تازه وارد را که زودتر از بزرگتر هاي تيم زير دوش بعد از تمرين رفته بود را از زير دوش بيرون کشيد وگفت اول ادب ياد بگير وبعد برو صابوناتو پاک کن!
عاشوري مهره مورد علاقه علي پروين بود و در بازي دادن به او ترديد نمي کرد، بدون عاشوري و پيوس و محرمي انگار پرسپوليس، پرسپوليس نبود، عاشوري با پرسپوليس دو قهرماني ليگ آزادگان و سه قهرماني باشگاه هاي تهران و دو قهرماني جام حذفي و البته قهرماني جام برندگان آسيا را تجربه کرد و در سال 69 در فصلي که با پرسپوليس قهرمان جام باشگاه هاي تهران شده بود به عنوان مرد سال فوتبال ايران برگزيده شد، عاشوري ?? بازي ملي نيز در کارنامه دارد و با تيم ملي مدال طلاي بازيهاي آسيايي 1990 پکن را به دست آورد که پر واضح است که بيش از اين ها براي عرض اندام در بازيهاي ملي جا داشت. عاشوري در 33 سالگي هم به دليل اقتضاي سنش و هم به دليل تصميمات فني استانکو از پرسپوليس جدا شد و پس از يک فصل بازي قرضي در الاتحاد کفش ها را آويخت.
عاشوري به عنوان مربي
شروع مربي گري محسن عاشوري در سال 76 بود که در مقطعي کوتاه مربي موقت پرسپوليس شد. چهار سال بعد عاشوري هدايت تيم اميد پرسپوليس و بعد تيم جوانان پرسپوليس را بر عهده گرفت، اولين فعاليت عاشوري در رده بزرگسالان در سطح ليگ برتر مربوط به فصل 87-88 مي شود که در تيم پاس همدان دستيار وينگو بگوويچ بود، فصل بعد در تيم پيکان دستيار حميد درخشان شد و در فصل 89-90 به عنوان دستيار حميد استيلي به پرسپوليس برگشت، فصلي کابوس وار که نتايج ضعيف تيم و اعتراض شديد هواداران به کادر فني به استعفاي استيلي منجر شد، پس از استعفاي حميد استيلي در سال 90، عاشوري موقتا و تا قبل از آمدن مصطفي دنيزلي در سه بازي سرمربي پرسپوليس شد.
اولين تجربه سرمربي گري عاشوري (بدون در نظر گرفتن فعاليتش به عنوان مربي موقت) در سال 92 و با گرفتن سکان هدايت تيم پاس رقم خورد که با 7 برد و 5 تساوي و تحمل 11 شکست نتوانست نتايج مناسبي کسب کند و در خرداد 93 برکنار شد. شهرداري فومن و خوشه طلايي ساوه (در ليگ دسته سوم ايران) تيم هايي بعدي بودند که محسن عاشوري روي نيمکت آن ها نشست.
افتخارات محسن عاشوري با پرسپوليس
- قهرماني ليگ آزادگان فصل 74-75
- قهرماني ليگ آزادگان فصل 75-76
- قهرماني جام حذفي در سال 71
- قهرماني جام حذفي در سال 67
- قهرماني جام برندگان آسيا در سال 70
- قهرماني باشگاه هاي تهران در سال 70
- قهرماني باشگاه هاي تهران در سال 69
- قهرماني باشاه هاي تهران در سال 67
حرکت محسن عاشوري که منجر به گل خودي مدافع تيم پورا شد
36-وحيد قليچ
عضويت در پرسپوليس:از سال 1359 تا سال 1371
بازي در پرسپوليس به همراه کار در آژانس
پرسپوليس در دهه شصت دو گلر نامي داشت، قليچ و سلطاني که با سيستم چرخشي پروين به تناوب بازي مي کردند، هرچند در بازي هاي مهم تر معمولا بهروز سلطاني که ملي پوش بود درون دروازه مي استاد، قليچ کل دهه شصت پرسپوليس را درک کرده و مثل جعبه سياهي است که خاطرات ارزشمندي از آن دوران دارد. قليچ 185 بار پيراهن پرسپوليس را به تن کرد و با سابقه ترين گلر تاريخ باشگاه پرسپوليس به حساب مي آيد.
قليچ متولد تهران در تاريخ 25 آذر 1336 است، قليچ دروازه بان دارايي بود، در يک بازي محلي در زمين خاکي مقابل پرسپوليسي ها حسابي برايشان رجز خواند، بازي که تمام شد يک کفاش به سمتش آمد و گفت:((علي آقا گفته فردا بيا نمايشگاه))، روز ملاقات پروين گفت:((بچه پررويي، ولي ازت خوشم اومده. مي خواي بياي تيم ما؟»، و اينگونه بود که وحيد قليچ پرسپوليسي شد، فکر مي کنيد با چه دستمزي؟ از دستمزد خبري نبود، پروين 15 تومان برايش وام گرفت و قسط هايش را هم خودش مي داد تا قليچ يک پيکان بردارد و بعد هم به يک آژانس کرايه ماشين معرفي اش کرد تا آنجا کار کند. منبع در آمد ديگر بازيکنان آن زمان بازي با تيم هاي محلي بود که پول خوبي مي دادند تا با آن ها بازي کنند. به قول علي پروين آن ها گداهاي سربلند بودند و به آن افتخار مي کردند.
قليچ در 9 دربي براي پرسپوليس بازي کرده و رکورد دار باشگاه از لحاظ حضور در دربي در بين گلرهاست، يکي از خاطرات جالب قليچ در پرسپوليس فينال جام حذفي مقابل شاهين بود که دقيقا با روز عروسي اش مصادف شده بود و قليچ به سرعت در دفترخانه مراسم عقد را برگزار کرد و مستقيم به استاديوم رفت.
قليچ بهترين عملکرد را از خود نشان مي داد و اگر بهترين نبود قطعا از بهترين هاي ليگ به حساب مي آمد، در هيچ بازي بيشتر از دو گل نخورد اما به تيم ملي دعوت نمي شد و در کارنامه اش فقط دو بازي ملي ديده مي شود، خودش مسائل غير فني و اشتباهاتي که از سر جواني در يکي از اردوها انجام داد را عامل آن مي داند.
دو شمشير در يک قلاف
درباره بهروز سلطاني و وحيد قليچ و رابطه شان با هم شايعات زيادي مطرح بود در حالي که خود سلطاني بارها گفته که قليچ از دوستان خوبش است. خود قليچ هم معتقذ است تيم خوب بايد دو گلر خوب و همسطح داشته باشد، با اينحال آن ها رقيب بودند، يک بار سلطاني که دير به تمرين رسيده بود از قليچ ساعت بازي فردا را پرسيد و قليچ در حالي که بازي ساعت 2:30 برگزار مي شد گفت بازي ساعت 3:30 است و يک ساعت دير تر گفت، آن بازي نوبت سلطاني بود که درون دروازه بايستد اما دير رسيد و قليچ بازي کرد، بعد از اعتراض سلطاني به پروين، پروين در جواب گفت : «اون ديگه بستگي داره به زرنگي خودت!».
قليچ به عنوان مربي دروازه بان ها هم فعاليت کرده، داود فنايي، احمدرضا عابدزاده، فرشيد کريمي، محمد محمدي، محسن فروزان، ابراهيم ميرزاپور همگي در مقطعي از شاگردان وحيد قليچ بودند، و در واقع قليچ از مربيان سازنده در اين عرصه است. وحيد قليچ بعد از پرسپوليس به عضويت تيم پورا در آمد و 47 بازي هم براي اين تيم انجام داد.
افتخارات وحيد قليچ با پرسپوليس
- قهرماني جام حذفي سال 67
- قهرماني باشگاه هاي تهران سال 61
- قهرماني باشگاه هاي تهران سال 65
- قهرماني باشگاه هاي تهران سال 67
- قهرماني باشگاه هاي تهران سال 68
- قهرماني باشگاه هاي تهران سال 69
- قهرماني جام حذفي تهران سال 61
- قهرماني جام حذفي تهران سال 66
وحيد قليچ در دربي
35-مجيد سبزي
عضويت در پرسپوليس:از سال 1358 تا سال 1364
مرد اخلاق فوتبال ايران
يکي از افتاده ترين و متواضع ترين و مودب ترين بازيکناني که فوتبال ايران به خود ديده است. مردي که چه مردم و چه مسئولين آن طور که بايد قدرش را نداستند و درد کم توجهي را متحمل شد. حرمت پيشکسوت را نگه مي داشت و به طور خلاصه مرد اخلاق بود. روز ولادت وي که با وفاتش يکسان بود(18 بهمن) به عنوان روز نجابت در فوتبال نام گذاري شد تا جبران مافات کوچکي باشد بر بي مهري هاي صورت گرفته.
مجيد سبزي کشف احمد خداداد بود، او در تيم هاي پايه هما رشد کرد و به تيم ملي نوجوانان و تيم ملي جونان رسيد و نايب قهرماني جوانان آسيا را تجربه کرد، و پيشرفتش را در سطح بزرگسالان نيز ادامه داد، با تيم هما مقام سومي ليگ تخت جمشيد و نايب قهرماني جام حذفي سال 1356 با مربيگري مرحوم پرويز دهداري رسيد. در سال 58 از هما به پرسپوليس پيوست و با وجود ستارگاني مثل پروين و مايلي کهن و درخشان و ....لاجرم در اکثر بازي ها نيمکت نشين بود و تيم ملي را هم از دست داد اما اين چيزها در مقابل عشق به پرسپوليس کم اهميت بود، با پرسپوليس قهرماني باشگاه هاي تهران و جام حذفي تهران را در سال 61 تجربه کرد به همراه دو نايب قهرماني در ليگ و يک نايب قهرماني در جام حذفي تهران. مرحوم سبزي پس از 6 سال بازي در پرسپوليس در سال 64 با اين تيم از فوتبال خداحافظي کرد،
فعاليت در تيم هاي پايه
مجيد سبزي پس از بازنشستگي از فوتبال در يک شرکت مشغول به کار شد و مسئوليت تيم نوجوانان پرسپوليس را در اواخر دهه هفتاد بر عهده گرفت، بازيکنان زيادي نظير عليرضا حقيقي، محمد پروين، ميلاد نوري، امير حسين فشنگچي، وحيد طالب لو، احسان خرسندي، هادي عقيلي و علي قرباني و بسياري ديگر از شاگردان او بودند، او سابقه فعاليت هنري هم داشتو در سريال به سوي افتخار ايفاي نقش کرد، مرحوم سبزي 9 سال از عمر خود را وقف آماده کردن و پرورش بازيکنان تيم هاي پايه پرسپوليس کرد و بدون هيچ چشم داشتي از هيچ کوششي در اين راه دريغ نکرد، گاهي اوقات به دليل عد امکانات بازيکنان را در پارک لاله تمرين مي داد و آماده مي کرد و همسرش براي آن ها غذا درست مي کرد، بدون اغراق هيچکس به اندازه او براي تيم هاي پايه پرسپوليس تلاش نکرد و به اندازه او بر گردن آکادمي باشگاه حق ندارد.
مرحوم سبزي در 4 بهمن 1384 و در روز تولدش هنگام خروج از ساختمان باشگاه پرسپوليس دچار حمله قلبي شد و پس از انتقال به بخش C.C.U جان به جان آفرين تسليم کرد، سرنوشت سبزي شباهت عجيبي به محراب شاهرخي فقيد داشت، هردو در بهمن و در دهه پنجم زندگيشان از دنيا رفتند و هر دو فيلم بازي کرده اند و مهمتر از همه هردو از خوش اخلاق ترين فوتباليست هاي تاريخ ايران بودند.
اغتخارات با پرسپوليس
- قهرماني باشگاه هاي تهران در سال 61
- قهرماني جام حذفي تهران در سال 61
34-عزيز اصلی
عضويت در پرسپوليس:از سال 1347 تا سال 1350
سيلي جنجالي
عزيز اصلي متولد 15 فرورودين 1316 با نام اصلي عزيز اصلي منش با هشت خواهر وبرادر در خانواده اي بزرگ بود، او فارغ التحصيل دانشسراي تربيت بدني و يکي از گلر هاي برجسته دهه چهل و پنجاه فوتبال ايران بود، کودکي را در منطقه خيابان شاهپور تبريز ( جنب ورزشگاه قديمي باغشمال ) سپري و سپس در دبيرستان رشديه با ورزش بويژه رشته دو و ميداني اشنا ميگردد عنوان سوم دو صحرانوردي آموزشگاههاي تبريز ( 1335 ) و عنوان دوم دو صد متر ( 1337 ) با زمان تقريبي 11/30 صدم ثانيه يادگار همان دوران است، ابتدا به پيشنهاد دبيران دبيرستان در کنکور نظامي شرکت و قبول نيز ميشود اما با گذشت اندک مدتي در مي يابد که اين رشته مورد علاقه اش نيست و با راهنمايي هاي زنده ياد محسن آزاد ( سرپرست ورزشي دانش سراي تهران و عضو اسبق تيم ملي ) در کنکور دانش سراي تربيت بدني تهران شرکت مي کند، و در دانشسرا فوتبال را پيگيري مي کند و در مسابقات آموزشگاه هاي کشور با حضور تيمهاي ابوريحان , مروي , آموزشگاه نظام , اديب ...که بازيکنان صاحب نام فوتبال تهران ( حسن حبيبي - اصغر شرفي - اصغر بابايي و ..... ) را در ترکيب داشتند تيم دانشسرا به مقام اول رسيد.
شروع فوتبال حرفه اي اصلي با تيم دارايي بود، عزيز اصلي فوتبال را از پست مدافع راست شروع کرد و تا خط فوروارد دارايي پيش رفت و بعد به درون دروازه رفت و بعد به شاهين و در نهايت مانند بسياري از شاهيني هاي سرگردان پس از کشمکش هاي باشگاه و تربيت بدني و انحلال باشگاه که به پرسپوليس کوچ کرده بودند به پرسپوليس پيوست و تا پايان فوتبالش در اين تيم ماند با پرسپوليس از دنياي فوتبال خداحافظي کرد، شايد به خاطر دلخور بودن از همين مسائل و زندگي نا آرام و پر التهابي که سران تربيت بدني براي او و ديگر شاهيني ها درست کرده بودند بود که گاهي اوقات در زمين قاطي مي کرد و حتي نسبت به داور از هيچ نوع اعتراضي دريغ نمي کرد.
پيراهن بنفش عامل حکم دربي سال 48 بود که در آن بازي در دقيقه 82 متوقف شد و در نهايت با دستور فدراسيون 3-0 به نفع تاج اعلام شد به دليل درگيري اصلي با داور و اعتراض شديد به قضاوتش بود که در ابتدا قصد خروج از زمين را داشتند و بعد کار به درگيري کشيد و اصلي با سيلي به صورت داور زد.
عزيز اصلي گلري ورزيده بود و چابکي و سرعت عمل بوکسور ها را در واکنش هايش داشت، پرش هايي بلند و استثناي داشت و به او لقب عزيز فنر داده بودند، او به همراه محمود بياتي اولين گلر هاي چهره ايران به حساب مي آيند که در بين مطبوعات و حتي در سطح بين المللي به شهرت رسيدند، اصلي 24 بازي ملي نيز در کارنامه داشت. او در سال 47 با تيم ملي قهرمان جام ملت هاي آسيا شد و همان سال هم از تيم ملي خداحافظي کرد، بازيهاي آسيايي 1963 و 1966 ديگر تورنومنت هايي بودند که اصلي در آن ها تيم ملي را همراهي کرد.
اصلي در دهه 40 به استخدام اداره آموزش و پرورش تهران در مي آيد و در همان دوره يا چند ماه بعد , در کلاسهاي شنا و نجات غريق شرکت و موفق به اخذ ديپلم مربيگري و نجات غريق شد و از سوي ديگر در کلاسهاي درجه سه داوري فدراسيون فوتبال شرکت نمود و پس از کسب مدرک , قضاوت مسابقات حساس آموزشگاهي و گاهي باشگاهي را بر عهده ميگرفت . و به عنوان دبير ورزش در مدارس مشغول به کار شد.
بازيگر حرفه اي
اصلي در سينما هم پر تلاش و فعال بود او ابتدا با درخواست يک کارگردان ارمني وارد اين حرفه شد و بعد ها در 8 فيلم سينمايي ايفاي نقش کرد:
- فاتحين صحرا (1350)
- پلي به سوي بهشت (1347)
- پنجه آهنين (1347)
- تونل (1347)
- کشتي نوح (1347)
- بي عشق هرگز (1345)
- خداحافظ تهران (1345)
- مامور دو جانبه (1345)
فيلم هايي بودند که عزيز اصلي در آن ها حضور داشته است، در واقع اين فوتباليست تبريزي سابق پرسپوليس را مي توان جزو اولين فوتباليست هايي (اگر نگوئيم اولين) دانست که بصورت حرفه اي وارد سينما و عرصه هنر شدند و به نوعي راه را براي بقيه هم قطارانشان باز کرد. عزيز اصلي در 3 ارديبهشت 1394 در سن 74 سالگي در دوسلدورف آلمان درگذشت.
افتخارات عزيز اصلي با پرسپوليس
- قهرماني ليگ تخت جمشيد سال 50
- قهرماني جام باشگاه هاي تهران سال 50
33-مرتضی کرمانی مقدم
عضویت در پرسپولیس:از سال 1367 تا سال 1370 و در مقطعی دیگر در فصل 74-75
کرمانی مقدم و کرمانی مقام
تشخیص مرتضی کرمانی مقدم و مجتبی کرمانی مقدم یکی از چالش های اصلی پروین در دهه هفتاد بود، کرمانی در 20 تیر 1344 متولد شد، کرمانی متولد لرستان است اما در تهران بزرگ شده است، فوتبال را از زمین خاکی های جی و هاشمی شروع کرد و بعد به تیم های پایه نفت پیوست. عارف سید علیخانی و مهدی مناجاتی مربیان او در نوجوانان و جوانان بودند.
ورود کرمانی به پرسپولیس به شککلی جالب بود، در یک دیدار محلی که پرسپولیسی هایی مثل حمید درخشان و کاظم سید علیخانی و ناصر محمدخانی هم در آن بازی می کردند، تیم کرمانی با دو گل وی برنده شد و علی پروین چشمش اورا گرفت. کرمانی یکی از هشت های ویژه تاریخ پرسپولیس در کنار پروین و ناصر محمدخانی و .....است.
گل قلابی اش در دربی یکی از جالب ترین خاطرات وی در پرسپولیس است، شوت کرمانی از تور کناری دروازه گذشت و داور به اشتباه گل را پذیرفت هرچند کمک او حواسش جمع بود و گل را مردود اعلام کرد. کرمانی فوتبالش را در سال 76 در تیم کشاورز به اتمام رساند.
کرمانی مقدم در 98 بازی برای پرسپولیس 20 گل به ثمر رساند، کرمانی مقدم 4 سال را در تیم الغرافه قطر بازی کرد و با این تیم قهرمان لیگ قطر شد و جایزه بهترین بازیکن خارجی لیگ قطر را هم برد. قهرمانی جام در جام آسیا در سال 1991 را می توان بزرگترین دستاورد وی دانست، به علاوه قهرمانی لیگ آزادگان و سه مقام قهرمانی در باشگاه های تهران و دو قهرمانی جام حذفی.
۴ بازی و ۲ گل ملی در کارنامه کرمانی مقام دیده میشود. کرمانی مقدم در دو چام ملت های 1988 و 1992 حضور داشت، در 88 مغلوب عربستان شدند و در نهایت به مقام سوم رسیدند و در 92 برای اولین بار در تاریخ فوتبال ایران تیم ملی در همان دور گروهی حذف شد.
کرمانی مقدم در سالهای اخیر به جرگه مربیان پیوست و به جز یک فصلی که در خونه به خونه سرمربی بود تماما به عنوان دستیار فعالیت کرده است. راه آهن، ذوب آهن، پیکان و خوشه طلایی در سال های گدشته و در حال حاضر تیم دسته اولی پرسپولیس پاکدشت که به سرخپوشان سامآشای تغییر نام داده است، کرمانی مقدم در این تیم به همراه دیگر مهاجم قدیمی پرسپولیس، جمشید شاه محمدی دستیاران فرهاد کاظمی هستند.
افتخارات مرتضی کرمانی مقدم با پرسپولیس
- قهرمانی جام برندگان آسیا در سال 70
- قهرمانی لیگ آزادگان در سال 75
- قهرمانی جام حذفی در سال 71
- قهرمانی جام حذفی در سال 67
- قهرمانی باشگاه های تهران در سال 70
- قهرمانی باشگاه های تهران در سال 69
- قهرمانی باشگاه های تهران در سال 68
32-بهروز سلطانی
عضويت در پرسپوليس:از سال 1360 تا 1368
گلر پرسپوليس قدرتمند دهه 60
دروازه بان اسطوره اي دهه 60 پرسپوليس در تاريخ 10 دي 1336 در تهران به دنيا آمد، سلطاني از تيم کيان به پرسپوليس پيوست و در حدود يک دهه از دروازه پرسپوليس محافطت مي کرد، در آن زمان پرسپوليس يک گلر نامي ديگر هم به نام وحيد قليچ داشت که با سيستم چرخشي علي پروين يک بازي در ميان به ميدان مي رفتند، و بعد از پرسپوليس هم مدتي در تيم دارايي عضويت داشت، يکي از اتفاقات جالب سلطاني در دوره ورزشيش آمدنش از آسمان براي بازي دربي بود!. بهروز سلطاني در سال 1364 به صورت قرضي از پرسپوليس به تيم آرمنيا بيلفيلد آلمان رفت که البته موفق به انجام بازي نشد و خيلي زود به ايران برگشت و دليلش اين بود که روز امضاي قرار داد پرسپوليس و استقلال در دربي تهران مي بايست به مصاف هم مي رفتند و پروين با سلطاني تماس گرفت و از او خواست بازي کند و او هم به سرعت به ايران برگشت:
بازيکنان زماني که مرا ديدند شوکه شدند. آن روز براي پرسپوليس به ميدان رفتم و وقتي که خانواده و اقوام مرا در تلويزيون ديدند باورشان نميشد که من هستم چون دو روز قبل از آن در آلمان تلفني با خانواده صحبت کرده بودم و گفته بودم که در داربي بازي نميکنم. اين شوک به تيم استقلال هم وارد شد و آنها در زمين به من ميگفتند تو از آسمان آمدي؟!
بهروز سلطاني را مي توان برجسته ترين گلر دهه شصت فوتبال ايران دانست و يکي از بهترين دروازه بان هاي بعد از انقلاب، سلطاني گلر اول تيم ملي در سال هاي 60 تا 63 بود، او گلري باهوش و با استيل خاص بود و با تصميم پروين در سال 68 در سن 32 سالگي مجددا به تيم ملي دعوت شد. 17 بازي براي تيم ملي ايران براي سلطاني در رده ملي ثبت شده است و در بازيهاي آسيايي 1982 دهلي و جام ملت هاي 1986 سنگاپور عضو تيم ملي بوده است
نيما نکيسا و بهروز سلطاني در ديدار دوستانه پيشکسوتان پرسپوليس و ميلان
پس از بازنشستگي
گلر 192 سانتي متري اسبق قرمز پوشان پايتخت در سال 91 به عنوان دستيار حميد استيلي در تيم جوانان پرسپوليس انتخاب شد، وي همچنين سابقه فعاليت به عنوان مربي دروازه بان ها در تيم ملي اميد را دارد، بهروز سلطاني از نظر تحصيلات کارشناس نقشه بردار است. ناصر محمدخاني بهترين مهاجم و احمد رضا عابدزاه بهترين دروازه بان تاريخ پرسپوليس از نظر بهروز سلطاني هستند و مرحوم ناصر حجازي را هم بهترين دروازه بان تمام ادوار فوتبال ايران مي داند.
افتخارات بهروز سلطاني با پرسپوليس
- قهرماني جام حذفي سال 67
- قهرماني باشگاه هاي تهران سال 61
- قهرماني باشگاه هاي تهران 65
- قهرماني باشگاه هاي تهران 66
- قهرماني باشگاه هاي تهران 67
- قهرماني جام حذفي تهران سال 61
- قهرماني جام حذفي تهران سال 66
واکنش بهروز سلطاني در ديدار پرسپوليس و آرارات
31-بيوک وطنخواه
عضويت در پرسپوليس:از سال 1346 تا سال 1353
مدافع محبوب و شايسته
بيوک وطنخواه با نام اصلي عزت الله وطنخواه در تاريخ 13 بهمن 1321 در تبريز متولد شد، وفتي سن و سالي نداشت از تبريز به تهران مهاجرت کرد و در تيم کودک شاهين پروروش يافت و بعد تر تا در کنار حميد شيرزادگان - همايون بهزادي - حسن حبيبي و چند نوجوان ديگر تشکيل يک تيم رويايي را دهند ...بيوک ابتدا سه سال را در تيم ديهيم بازي مي کند و پس از آنکه به پختگي لازم رسيد به شاهين فراخوانده مي شود و بدين ترتيب به آرزوي ديرينه اش جامه عمل مي پوشاند و دز کنار ستارگان بزرگ شاهين بازي مي کند، با انحلال باشگاه شاهين در تابستان سال 46 که با راي مديران وقت تربيت بدني صورت گرفت بيوک وطنخواه بهمراه ساير شاهيني ها گروهي را تشکيل دادند که نهايتا پايه گذار محبوبترين تيم فوتبال ايران ايران شدند. اما حضور در پرسپوليس بسيار کوتاه است چرا که گروه شاهيني ها در پايان همان سال دسته جمعي به باشگاه پيکان ميروند و زير نظر آلن راجرز يک فصل بدون شکست را تجربه مي کنند،
چهره اي محجوب و محبوب در ميان فوتبالدوستان با کارنامه اي پر از عناوين متعدد باشگاهي، در زمان آن ها ، نه خبري از پول بود نه امکانات عرق به پيراهن در آن زمان مثال زدني بود، بيوک وطنخواه ستاره و مربي و کارشناس فوتبال ايران همچنين يک مدافع شايسته که کاپيتاني سرخپوشان پرسپوليس را نيز بر عهده داشته از افتخارات ارزشمند بيوک وطنخواه در دوران مربيگري به قهرماني جام تخت جمشيد در 33 سالگي و همچنين قهرماني جام ملتهاي آسيا بعنوان دستيار ميتوان اشاره نمود. وطنخواه در شاهين قهرمان جام حذفي تهران(1342) و جام باشگاه هاي تهران را تجربه کرد که در واقع تمام افتخارات ممکن براي يک فوتباليست در آن برهه محسوب مي شد. و تنها فوتباليستي است که موفق شده جام تخت جمشيد را هم بعنوان بازيکن و هم به عنوان مربي فتح کند. قهرماني ليگ تخت جمشيد سال 52 يک رکورد براي بيوک وطنخواه به همراه داشت و آن تبديل شدن به جوانترين مربي فاتح ليگ بود که در سن 33 سالگي توانست پرسپوليس را قهرمان کند. بزرگاني مثل پروين ، مرحوم ايرانپاک ، آشتياني ، معيني و برادرش رضا وطنخواه شاگرد او محسوب مي شدند، اما با شروع فصل جديد بيوک وطنخاه تنها 5 هفته هدايت تيم را بر عهده دارد و طبق قول و قرار ميان او و علي عبده مربي خارجي ( ايوان کونوف ) جايگزين او ميشود اما دوران بيکاري او چندان طولاني نيست چراکه با گذشت تنها دو ماه استاد حشمت مهاجراني او را به کادر فني تيم ملي جهت حضور در ششمين دوره جام ملتهاي آسيا مي افزايد تا با قهرماني ايران در اين تورنمنت کارنامه بيوک وطنخواه عياري دو چندان پيدا کند.
پس از قهرماني تيم ملي در سال 55 هدايت الکترونيک شيراز را در دسته دوم برعهده مي گيرد تا اين تيم را به دسته اول برساند، اما با تعطيلي مسابقات اين هدف محقق نشد، سپس هدايت تيم منتب جوانان مازندران را بر عهده مي گيرد و در مسابقاتي تحت عنوان جام وليعهد که در گيلان برگزار شد در فينال آذربايجان شرقي را شکست دادند و قهرمان شدند تا بازهم افتخاري ديگر براي بيوک وطنخواه ثبت شود.
تيم ملي
اولين حضور بيوک وطنخواه در تيم ملي در مقدماتي المپيک 1946 توکيو و در شرايطي که تنها 21 سال سن داشت رقم خورد و حسين فکري سرمربي وقت تيم او را به اردوي تيم ملي فراخواند، يک سال بعد ( 1344 ) بيوک وطنخواه بار ديگر به اردوي تيم فراخوانده ميشود چرا که ايران در آستانه تدارک حضوري شايسته در المپيک توکيو بود و طبق برنامه تيم ايران مي بايست براي انجام چند ديدار دوستانه راهي شوروي سابق ميگشت اما حوادثي که پيش از عزيمت تيم رخ ميدهد نه تنها همه رويا هاي بيوک وطنخواه را جهت حضور در المپيک بر باد ميدهد بلکه موجبات محروميت 6 شاهيني تيم ملي را براي مدتي ( 6 ماه ) را فراهم ميکند حوادثي که بيوک وطنخواه در کانون آن قرار دارد. در حاليکه او از مدعوين اين اردو بود چند روز مانده به حرکت کاروان تيم ملي نامش از فهرست نفرات اعزامي خط ميخورد تا يکي از نزديکان مسئولان وقت راهي سفر شوروي گردد عملي که موجبات دلخوري شاهيني ها را فراهم ميکند و با ممناعت گروه شاهيني ها از همراهي تيم فدراسيون وقت طي حکمي همه انها را از حضور در تمام مسابقات داخلي و خارجي محروم ميکند رايي که بموجب آن فعاليت محبوبترين تيم فوتبال ايران را تا لغو پروانه و فعاليت آن پيش ميبرد و نهايتا در آخرين روزهاي سال 1344 اين راي ملغي اعلام ميشود.
بيوک وطنخواه غلاوه بر حضور فوتبالي در استخدام شرکت مخابرات ايران بود، در سالهاي بعد ( تا اوايل دهه 60 شمسي ) بيوک وطنخواه بتناوب رهبري تيمهاي باشگاهي را بر عهده ميگيرد که از آن رو ميتوان به مربيگري باشگاه شاهين در سالهاي 59 - 1358 اشاره نمود او سپس براي هميشه به فعاليتهاي ورزشي اش پايان ميدهد او همواره از نامراديهايي که به او در فوتبال ايران شده گله ميکرد و نهايتا با جدا نمودن راه خويش زندگي دور از هياهو و جنجال را پي ميگيرد.
فتخارات بيوک وطنخواه با پرسپوليس
- قهرماني ليگ تخت جمشيد سال 50
- قهرماني ليگ تخت جمشيد سال 52 به عنوان مربي
30-حميد استيلي
عضويت در پرسپوليس:فصل 1371-72 و در مقطعي ديگر از سال 1377 تا سال 1383
ستاره اي از خانواده شهيد پرور
حميد استيلي زاده 21 دي 1349 در تهران است، در محله چهارصد دستگاه بزرگ شد اما اصالتا متعلق به روستاي اسطلو در شهرستان سراب استان آذربايجان شرقي است، پدر حميد استيلي چترباز و تکاور ارتش بود و در حالي که حميد 5 ساله بود حين انجام ماموريت به شهادت رسيد، سعيد برادر حميد استيلي نيز جانباز شيميايي است، تحصيلات استيلي تا مقطع ديپلم است، استيلي از اوايل دهه شصت کارش را در تيم هاي پايه پاس شرع کرد، اگر بخواهيم بصورت اجمالي به تيم هايي که استيلي در آن ها بازي کرده نگاهي بيندازيم، ليستي شامل تيم هايي پاس، استقلال جنوب، بهمن، پرسپوليس، القادسيه کويت و گيلانگ يونايتد سنگاپور در مقابلمان قرار مي گيرد.
اين هافبک سرزن با پرسپوليس 2 قهرماني در ليگ آزادگان در سالهاي 79 و 78، قهرماني ليگ برتر در فصل 80-81، قهرماني جام حذفي در سال 78 و نايب قهرماني جام برندگان آسيا را به دست آورد و از بازيکنان مهم تيم پر ستاره دهه 70 بود.
وي در سال ???? و بعد از بازي با سپاهان از فوتبال باشگاهي خداحافظي کرد. استيلي تجربه بازيگري نيز دارد و در سال 1379 در فيلمي بنام فوتباليست ها با حضور علي پروين، افشين پيرواني، محمد برزگر و … بازي کرد.
موثر در تيم ملي
استيلي 82 بازي ملي و 12 گل ملي در کارنامه دارد که با توجه به پستش آمار خوبي به حساب مي آيد، اولين بازيش را در سال 68 برابر شوروي انجام داد و اولين بار توسط علي پروين به تيم ملي دعوت شد، زننده شايد بتوان گفت حيثيتي ترين گل تاريخ فوتبال ايران که موجبات اولين برد ايران در تاريخ جام هاي جهاني را در ديداري که خواهي نخواهي فراتر از يک مسابقه عادي بود، فراهم کرد، گل استيلي به آمريکا در بين 5 گل برتر تاريخ تيم هاي آسيايي در ادوار جام جهاني به انتخاب AFC پيش از آغاز جام جهاني 2018 قرار گرفت. پيراهني که حميد استيلي در ديدار مقابل آمريکا در جام جهاني 1998 فرانسه به تن کرده بود، براي نگهداري در موزه فيفا به شهر "زوريخ" سوئيس ارسال شد.
امروز همه مرا به ياد آن گل مياندازند. مردم، از 5 تا حتي 90 ساله مرا به خاطر زدن آن گل تحسين ميکنند. ايرانيهاي زيادي که خارج از اين کشور زندگي ميکنند، اکنون با افتخار اعلام ميکنند که ايراني هستند. آن پيروزي همه ما ايرانيها را متحد کرد.
حميد استيلي
برخلاف تصور عموم، هيچ گاه هيچ بنگاه يا موسسه اي اقدام به انتخاب گل قرن نکرده است، فقط مجله فرانتس فوتبال که يکي از نشريات معتبر فوتبال است، در گزارشي از اهميت بازي ايران و آمريکا، از تيتر “گل قرن” با علامت سوال استفاده کرد. البته درسته که گل قرن نبود اما يکي از مهم ترين گلهاي قرن بيستم بود، حداقل براي آسيايي ها.
مربيگري
استيلي با دستياري آري هان و بعد از آن دنيزلي کارش را شروع کرد، در سال 87 کمک مربي افشين قطبي بود و سال بعد هدايت استيل آذين را بر عهده گرفت و در ليگ نهم از سمتش برکنار شد، در سال 90 به عنوان سرمربي شاهين بوشهر انتخاب شد که به علت فوت برادرش و مشکلات روحي ناشي از آن استعفا داد، اما فصل 90-91 احتمالا تلخ ترين فصل استيلي بود، پس از انتخاب هاي توام با کش و قوس هاي فروان براي هدايت پرسپوليس و نتايج ضعيف و قرارگرفتن در رتبه هاي انتهايي جدول و از سويي ديگر اعتراضات شديد هواداران و سايه سنگين علي دايي بر روي نيمکت او باعث شد تا در ?? آذر ???? پس از شکست ? بر صفر مقابل استقلال در بازي مرحله يک چهارم نهايي جام حذفي، تير خلاص زده شود و استيلي از مربيگري پرسپوليس کنارهگيري کند. از او خاطره اي تلخ به عنوان مربي به جا ماند، کاش هيچوقت آن سمت را قبول نمي کرد تا شاهد بي احترامي به يکي از پيشکسوتان باشگاه بر روي سکوها نباشيم. راه آهن و ملوان تيم هاي ديگري بودند که استيلي هدايتشان را بر عهده گرفت.
افتخارات حميد استيلي با پرسپوليس
- قهرماني ليگ برتر در فصل 80-81
- قهرماني ليگ آزادگان در سال 79
- قهرماني ليگ آزادگان در سال 78
- قهرماني جام حذفي در سال 78
گل حميد استيلي به الوکره
29-بهروز رهبری فر
عضويت در پرسپوليس:
12 سال حضور در پرسپوليس
مدافع متعصب دهه هفتاد پرسپوليس 12 سال در پرسپوليس بازي کرد که اکثر سال هايش را سفيد امضا کرد او در دسته اي قرار مي گيرد که در پرسپوليس حل شده اند، پرسپوليس جزئي از وجودشان شده و پول در اولويت هاي بعديشان بود.
کاستا کورتا پرسپوليس متولد 1351 است و در محله نياوران بزرگ شده است، رهبري فر در دو دوره حضورش در پرسپوليس در دو مقطع مختلف در دهه هاي هفتاد و هشتاد، در مجموع 195 بازي براي پرسپوليس انجام داد و کمتر کسي در تاريخ پرسپوليس چه به لحاظ استمرار حضور و سالهاي بازي و چه به لحاظ تعداد بازي هاي انجام داده براي پرسپوليس کمتر کسي را مي توان همرديف رهبري فر به حساب آورد، با رفتن پروين خودش هم از اين تيم رفت و به تين پاس پيوست و دور گردون جوري براي چرخيد که خودش هم شايد فکرش را نمي کرد، رهبري فر تنها يک گل براي پاس زد که آن گل را هم به پرسپوليس زد، از روي نقطه پنالتي. دوري رهبري فر از پرسپوليس يک سال بيشتر به طول نکشيد و در سال 1383 دوباره به پرسپوليس برگشت.
بعد از قهرماني با پاس در ليگ برتر به پرسپوليس برگشتم و سفيد امضا کردم چون هم ديوانه بودم هم عاشق.
به دليل دور بودن از کوران مسابقات و عدم آمادگي رهبري فر هميشگي نبود، هر چند با آمدن آري هان انگيزه بيشتري پيدا کرد اما ديگر اقتضاي سنش ايجاب مي کرد که کم کم به خداحافظي فکر کند، مدافع 180 سانتي متري پرسپوليس در سال 1385 با لباس پرسپوليس از دنياي فوتبال خداحافظي کرد. رهبري فر 23 بار هم براي تيم ملي به ميدان رفت. شماره 20 شوخ طبع سابق سرخپوشان پايتخت در سريال پژمان به کارگرداني سروش صحت در کنار پژمان جمشيدي و سبد علي موسوي حضور داشت.
پرافتخارترين بازيکن تاريخ ليگ
رهبري فر عناوين و قهرماني هاي متعددي با پرسپوليس به دست آورد، او پر افتخارترين بازيکن تاريخ ليگ است. رهبري فر شش بار در مجموع فهرماني در ليگ ايران را تجربه کرده است، دو قهرماني در قالب ليگ برتر و چهار قهرماني در قالب ليگ آزادگان، رهبري فرد در سال هاي 75، 76، 78 و 79 با پرسپوليس فاتح ليگ آزادگان شد، در اولين دوره ليگ برتر در فصل 80-81 قهرماني ديگري را با پرسپوليس به دست آورد تا به پر افتخار ترين بازيکن تاريخ پرسپوليس در ادوار ليگ ايران به همراه افشین پیروانی تبديل شود، قهرماني ششم رهبري فرد در ليگ با تيم پاس مجيد جلالي در فصل 82-83 به دست آمد، قهرماني در جام حذفي سال 78 و دبل در « سال هم از جمله ديگر افتخارات مدافع مطمئن دهه هفتاد و هشتاد پرسپوليس است، مدافع سابق پرسپوليس در سال 94 به عنوان دستيار در تيم اميد پرسپوليس مشغول به کار شد، رهبري فرد پيشتر در شاهين بوشهر و استيل آذين به عنوان دستيار فعاليت کرده بود. دوران دستياريش در استيل آذين جنجال زيادي داشت، خودش به انواع خلاف ها در اين تيم بعد ها اعتراف کرد.
افتخارات بهروز رهبري فر با پرسپوليس
- قهرماني ليگ برتر فصل 80-81
- قهرماني ليگ آزادگان سال 79
- قهرماني ليگ آزادگان سال 78
- قهرماني ليگ آزادگان سال 76
- قهرماني ليگ آزادگان سال 75
- قهرماني جام حذفي سال 78
گل بهروز رهبري فر به سپاهان
28-رضا وطنخواه
عضويت در پرسپوليس:از سال 1347 تا سال 1360
ژوکر پرسپوليس
رضا وطنخواه متولد ?? بهمن ???? در تهران است، استاد رضا وطنخواه پرورش يافته مکتب شاهين و زنده ياد دکتر غباس اکرامي فرزند سوم خانواده وطنخواه بود، رضا وطنخواه ستاره , مربي فوتبال يادگاري از شاهين بزرگ و ژوکر سرخپوشان پايتخت ... يکي از پر افتخارترين فوتباليستهاي دهه 40 و 50 شمس در رده باشگاهي و از بعد ملي نيز , با کسب جام ملتهاي اسيا 1972 کارنامه اي درخشان دارد ...رضا وطنخواه بازيکن مورد علاقه آلن راجرز مربي انگليسي باشگاه پرسپوليس بود و راجرز او بجز دروازه در تمام زمين به بازي ميگرفت به همين سبب او به ژوکر پرسپوليس شهرت يافت کارشناسان وقت عقيده داشتند چنانچه تنها در يک پست ( بعنوان مثال دفاع چپ ) بازي ميکرد , براي سالها پست دفاع چپ تيم ملي را در اختيار داشت ,
نام کامل او محمد رضا وطنخواه است و برادر کوچکتر عزت الله ( بيوک ) وطنخواه مي باشد، شاهين، پيکان و پرسپوليس باشگاه هايي هستند که رضا وطنخواه در آن ها بازي کرده است، در سال 1344 با شاهين به مقام قهرماني باشگاه هاي تهران رسيد و سال بعد مقام سوم را به دست آوردند، اوين عنوان قابل توجهش با پرسپوليس نايب قهرماني باشگاه هاي تهران در سال 47 بود، در همان سال با پرسپوليس در مسابقات انتخابي جام باشگاه هاي آسيا اول شد. دز سال 49 نايب قهرماني ديگري را با پرسپوليس در مسابقات باشگاه هاي تهران تجربه کرد، سال 1350 سالي بود که وطنخواه کوچک اولين جام رسميش را با پرسپوليس دشت کرد و قهرمان ليگ منطقه اي شد. رضا وطنخواه که به مهره قابل اتکا راجرز تبديل شده بود از همان روزهاي اول راجرز از نوع بازي و عملکرد رضا وطنخواه بوجد مي آيد بگونه اي که او را تبديل به مرکز ثقل تيمش در ميانه ميدان ميکند شگرد راجرز در آنروزها که تمامي تيمهاي ايران با روش ساده 424 بازي ميکردند افزودن يک هافبک دونذه پشت سر مهاجمان بود که بصورت کاذب در حملات شرکت ميکرد تا انسجام دفاعي حريف بر هم خورد آلن راجرز با اين تفکر و حربه موذيانه اش که بر روي رضا وطنخواه متمرکز بود چيزي نزديک به يک سال در ايران بي شکست ماند. در همان سال با تيم ملي قهرمان جام ملت هاي آسيا شد و به المپيک مونيخ صعود کرد، رضا وطنخواه 5 سال طلايي ديگر را با پرسپوليس در ليگ تخت جمشيد با دو قهرماني و سه نايب قهرماني گذراند تا به يکي از پرافتخار ترين بازيکنان تمام ادوار تاريخ ليگ ايران بدل شود. رضا وطنخواه 48 بار براي شاهين و حدود 148 بار براي پرسپوليس به ميدان رفت.
پس از بازنشستگي
با آمدن کونوف سرمربي روسي پرسپوليسرضا وطنخواه بهمراه چند مهره با تجربه ديگر همانند اصغر اديبي - فريدون معيني و ... ) از ترکيب تيم کنارگذارده شدند عملي که از سوي کارشناسان نيز با انتقاد مواجه گرديد. رضا وطنخواه از پر افتخارترين فوتباليستهاي ايران در مسابقات جام تخت جمشيد است آنچنانکه او در زمره بهترينها از اين حيث قرار ميگيرد دو عنوان قهرماني ( دوره اول و سوم ) و سه عنوان نائب قهرماني پشتوانه پر افتخار اوست رضا وطنخواه در سه دوره اول يک مهره ثابت و تاثير گذار ارنج سرخپوشان است جام اول او در سه پست در تيم تحت فرمان آلن راجرز بميدان ميرود تا بنوعي آچار فرانسه تيمش در مواقع بحراني باشد. پس از بازنشستگي او در چند تيم مربيگري کرد،آخرين تيم تحت هدايت رضا وطتخواه سردار بوکان بود که در سال 94 هدايت آن را بر عهده داشت، پتروشيمي تبريز و شاهين بوشهر ديگر تيمهاي تحت هدايت او بودند به علاوه دوره اي کوتاه که دستيار و سپس مربي تيم ملي بود.
افتخارات رضا وطنخواه با پرسپوليس
- قهرماني ليگ تخت جمشيد سال 50
- قهرماني ليگ تخت جمشيد سال 52
- قهرماني ليگ تخت جمشيد سال 54
27-جواد الله وردي
عضويت در پرسپوليس:از سال 1352 تا سال 1360
مرد مينيسک پاره پرسپوليس
از مدافعان شايسته فوتبال کشورمان به حساب مي آيد که سابقه بازي در هر دو تيم تاج و پرسپوليس را در قبل از انقلاب داشته است. از چهره هاي ماندگار فوتبال باشگاهي ايران است بازيهاي زيبايش که با تعصبي مثالزدني همراه بود , همچنين انتقال پر سر و صدايش ميان سرخابيها , تا حضور در ميداني بزرگ بنام جام جهاني همه شاخصه هايي هستند که نام او را در فوتبال ايران جاودانه کرده اند هنوز اگر خوب به سکو هاي امجديه گوش فرا دهيم هياهوي صداي سکونشينان را خواهيم شنيد که همه يکصدا با هم دم ميگرفتند که:
....... جواد الله وردي ... راس راسي خيلي مردي .....
به قول خودش من دو مينيسکم را در تاج از دست دادم و دو مينيسک ديگر را در پرسپوليس. جواد الله وردي متولد خرداد ماه 1331 در شهر ساوه بوده و کودکي اش را در ناصر خسرو سپري کرد، جواد الله وردي بازهم در خاطراتش ميگويد :
آنروزها وقتي زمين فوتبالي در جلاليه درست کرديم من را زياد تحويل نميگرفتند و هميشه توي دروازه از من استفاده ميکردند ولي من ناراحت نميشدم با اينکه گلر نبودم اما بخاطر شيرجه ها و از خود گذشتگي هايم خيلي زود در جمع بزرگترها جاي گرفتم کم کم زمين را صاف تر کرديم و در آن تير دروازه هم کاشتيم و با عشق و علاقه در آن فوتبال بازي ميکرديم وقتي که عرق چهره کودکانه ما را در بر ميگرفت و گرد و غبار بيابانها روي آن نقش ميبست خيلي بي ريا با گوشه پيراهن آنرا پاک ميکرديم
و سابقه بازي در تيم هاي برق تهران، تاج و پرسپوليس تهران را در کارنامه داشته است. در نوجواني به تيم برق تهران پيوست و توانست با اين تيم به عنوان قهرماني در تورنمنت جام آقا خان که در کشور پاکستان برگزار مي شد، در سال 1349 دست يابد. بازي هاي خوب او در برق تهران، باعث شد تا توجه مسئولان باشگاه تاج و به خصوص مربي مشهور اين تيم، رايکوف به او جلب شود و جواد الله وردي در سال 1350 به عضويت تيم پرستاره تاج تهران درآيد.
برخي از هواداران استقلال هنوز او را مسبب شکست 6-0 مفابل پرسپوليس در سال 52 مي دانند. . آن روزاتفاقي عجيب و تاريخي رخ داد و همه حملات پرسپوليس تبديل به گل شده بود.خودش در مورد آن بازي و پس از آن ترک تيم تاج مي گويد:
در آن بازي ما شش گل خورديم که سه تايش شوت از راه دور و 2 تايش اشکال منصور رشيدي و عبدالهي در دفع توپ بود، گيرم که من سوتي دادم، فقط يک گل مي ماند، بعد هم اگر مي خواستم راه بدهم جوري راه مي دادم که در 90 دقيقه دستم نشکند و مينسک زانويم پاره نشود.
بعد از بازي روبروي پرويز خسرواني مالک باشگاه ايستادم و وقتي به ما گفت شما ننگ تاج هستيد، من گفتم شما رييس ننگ ها هستيد و به پرسپوليس رفتم. عذرخواهي من به علت آن است که طوري رفتار کردم که خودم را مقصر کردم وگرنه مقصر آن هايي هستند که شب قبل از بازي بخاطر رفتارهايشان در کلانتري تشريف داشتند.
جواد الله وردي با انتقالي جنحالي و با مبلغ 12 هزار تومان به پرسپوليس پيوست و قريب به هفت فصل عضو پرسپوليس بود، انتقالي که قهرماني در ليگ تخت جمشيد در سال 1354 و دو نايب قهرماني در ليگ تخت جمشيد در سال هاي 1353 و 1355 را به ارمغان آورد.
افتخارات جواد الله وردي با پرسپوليس:
- قهرماني ليگ تخت جمشيد در سال 1354
26-حمید درخشان
عضویت در پرسپولیس:از سال 1356 تا 1365 و سال 1370 و از سال 1371 تا سال 1373
هافبک با سابقه پرسپولیس
حمید درخشان استعدادی ناب در فوتبال و یک ورزشکار نمونه در دهه 50 و 60 شمسی که خیلی زود خود را در سطح اول فوتبال ایران نشان داد هوش بالا و اخلاق نیکش اورا به چهره ای ممتاز تبدیل نمود هافبک ممتاز و خونسرد ایران حتی به بالاترین سطح ( چهره برتر سال ) نیز رسید او یکی از مهره های اصلی تیم رویایی پرسپولیس دهه 60 محسوب میشود که تا آخرین روزها نیز یارو یاور تیم ملی نیز بود.
حمید درخشان متولد 3 بهمن 1337 ( تهران ) است فوتبالش را از باشگاه دسته دومی مزدا در هفده سالگی آغاز میکند یکسال بعد برای اردو تیم ملی جوانان ( نوزدهمین دوره مسابقات قهرمانی جوانان آسیا ) انتخاب میشود تا یکی از بهترین چهره های تیم ایران در مسابقات شناخته شود
اولین حرکت تیم ملی جوانان در اردوی شیخ نشینان خلیج فارس شکل میگیرد تیم ایران راهی سه کشور قطر - بحرین و عربستان سعودی میشود تا پنج دیدار تدارکاتی را برگزار کنند حمید درخشان نیز در سه بازی تیم ایران در میدان حاضر است دیدارهایی که بسیار مفید واقع میشود تا بچه های کم تجربه ایران که همگی واقعا زیر نوزده سال هستند پخته تر راهی مسابقات دوره نوزدهم شوند
فروردین ماه سال 1356 ایران میزبان مسابقات جوانان آسیاست و تیم ایران با سابقه درخشان از چهار دوره قهرمانی متوالی بار سنگینی را برای کسب پنجمین قهرمانی متوالی بر دوش دارد در میان اما حمید درخشان آغازی دلنشین را تجربه میکند بازیهای درخشان او در قالب تیم جوانان بویژه برابر سنگاپور او به چهره ای انگشت نمای میدان تبدیل میکند تا از این پس تیمهای بسیاری را خواهان خود ببیند هر چند ایران در نهایت شایستگی در دیدار پایانی و در یک غافلگیری تنها به عنوان نائب قهرمانی بسنده میکند اما این تازه شروعی بود بر رویش یک ستاره ممتاز در فوتبال ایران
مربی ناموفق اما بازیکنی موفق
حرکات زیبای حمید درخشان در مسابقات جوانان آسیا بارها و بارها موجب خطاهای شدید رقبا بر روی ساقها ظریف او میشد ساقهایی که همانند آهو چابک و سریع بود بویژه زمانی که به عمق دفاع حریفان میزد پیروزی با هشت گل برابر سنگاپور و همچنین پیروزی های پر گل دیگر همه همه مرحوم حرکات زیبا و روان او در میدان بود .
با پایان مسابقات جوانان آسیا بلافاصله باشگاه پرسپولیس مقدمات انتقال او را فراهم میکند و از اردیبهشت 1356 او دیگر یک پرسپولیسی است اما حضور میان آنهمه ستاره نامی برای جوانی که تا چند ماه پیش نام و نشانی نداشت از سخترین کارهای ممکن است مربی او منصور امیر آصفی است که به جوانان نیز اعتقاد دارد اما او در بدترین دوران فعالیت حرفه ای خود و باشگاه است و عدم نتیجه گیری مناسب سرخپوشان در جام پنجم تخت جمشید او را در شرایط دشواری میان سطح توقعات هواداران و داشته های آن روز پرسپولیس قرار داده ....
اما شکست سنگین برابر حریف سنتی در هفته هشتم و سپس بالا گرفتن شعله اختلافات میان منصور امیر آصفی و علی پروین این فرصت به جوان با استعداد فوتبال داده شود تا در هفته بعد برابر نیرو اهواز برای اولین بار در مسابقات باشگاهی ایران بجای پروین به میدان آید دیداری که اگر چه نتیجه مثبتی برای سرخپوشان ندارد اما حمید درخشان عالی بازی میکند سرخپوشان هر چند برابر آبی ها مستحق شکست بودند اما برابر نیرو تیم برتر میدان محسوب میشدند .
نمایش چشم نواز حمید درخشان در همان دیدار موجب شد تا علیرغم جدایی امیر آصفی از پرسپولیس , او بازهم در میانه میدان سرخپوشان بکار گرفته شود و پس از دو سه دیدار بخشی از نیروی جوان پرسپولیس برابر حریفان باشد بازی زیبای او در هفته دوازدهم و کسب پیروزی شیرین برابر سپاهان در تهران و آمدن محراب شاهرخی بر سر تمرینات همه همه موجب تثبیت جایگاه او در پرسپولیس و نزد هواداران آن شد .
از این پس روزبروز بر توانایی های حمید درخشان افزوده شد آنچنانکه بسیاری از کارشناسان وقت او را پروینی دیگر در فوتبال ایران میدانستند نتایج مثبت سرخپوشان در نیم فصل دوم با وجود حمید درخشان تیم پرسپولیس را از رده هشتم جدول تا مدعی قهرمانی بالا کشی.
در نهایت با تساوی سرخپوشان در آخرین میدان ( هفته سی ام ) برابر پاس حمید درخشان و تیمش به عنوان دومی جام پنجم قناعت کردند تا او در اولین حضورش در مسابقات نتیجه قابل قبولی بگیرد او در آنروزها سال آخر دبیرستان را میگذارد و حالا حالا راه درازی را در پیش داشت
سه ماه پس از پایان مسابقات جام تخت جمشید حمید درخشان اولین عنوان قهرمانی خود را در فوتبال جشن میگیرد او در فروردین ماه سال 57 در قالب تیم منتخب آموزشگاههای تهران موفق میشود عنوان اولی کشور را بدست آورد این دوره که بیست و چهارمین دوره مسابقات محسوب میشد تبدیل به اولین عنوان ارزشمند قهرمانی او پس از کسب دو عنوان نائب قهرمانی ایران و آسیا بود .
درخشان علیرغم دوران بازیگری عالی تجربه مربیگری ناموفقی در پرسپولیس داشت و پس از نتایج ضعیف و نقل و انتقالات جنجالی ای خود را به برانکو داد.
افتخارات حمید درخشان با پرسپولیس:
- قهرمانی جام برندگان آسیا در سال 1370
- قهرمانی باشگاه های تهران در سال 1362
- قهرمانی باشگاه های تهران در سال 1364
- قهرمانی باشگاه های تهران در سال 1366
25-علی دايی
عضويت در پرسپوليس:از سال 1373 تا سال 1375 و فصل 1382-83
از بانک تجارت به پرسپوليس
علي دايي در سال48 در استان اردبيل و در شهرستان اردبيل محله خيرال متولد شد. دايي، فوتبال را از باشگاههاي کوچک شهر اردبيل همچون استقلال اردبيل و شهرداري اردبيل آغاز کرد. او پس از قبولي در دانشگاه صنعتي شريف و اقامت در تهران، به تيم تاکسيراني تهران، سپس به بانک تجارت پيوست و در اين تيم بود که مورد توجه بيشتري قرار گرفت و براي اولين بار به تيم ملي دعوت شد. دايي بعدها به پرسپوليس تهران و سپس السعد قطر پيوست و از اين تيم راهي اروپا شد و همراه با کريم باقري به باشگاه آلماني آرمينيا بيلهفلد و خداداد عزيزي به اف سي کلن آلمان پيوست. مقصد بعدي او بايرن مونيخ آلمان بود. فرانس بکنبائر رييس باشگاه بايرن مونيخ، علي دائي را براي اين باشگاه انتخاب کرد و وي را مهاجمي در سطح جهاني معرفي کرد. حضور دايي در بايرن مونيخ آلمان نقطه اوج فوتبال او بود، زيرا پيش از آن حضور بازيکني ايراني و حتي آسيايي، در يک باشگاه معتبر، نظير بايرن مونيخ سابقه نداشت. دايي به همراه بايرن مونيخ تا فينال جام باشگاههاي اروپا رفت و در نهايت مدال نقره? آن بازيها را به دست آورد. گرچه دايي در بازي فينال به ميدان نيامد. او سپس به هرتا برلين آلمان پيوست و با پوشيدن پيراهن شماره ? از اصليترين بازيکنان اين تيم بود. دايي با هرتا برلين هم در جام باشگاههاي اروپا بازي کرد و دو بار دروازه? چلسي و يکبار دروازه? آث ميلان را گشود. حضور موفق علي دائي در باشگاههاي اروپايي، راه را براي بسياري از بازيکنان آسيايي از جمله هيده توشي ناکاتا و مهدي مهدوي کيا گشود.
علي دايي با باشگاه سايپا به عنوان بازيکن و سرمربي تيم سايپا ، در سال ???? فعاليت خود را آغاز کرد. اين تيم توانست در خرداد ماه ???? قهرماني ششمين ليگ برتر را به دست آورد. او همزمان با قهرماني سايپا در روز ? خرداد ????، بازدن گل قهرماني سايپا، که آخرين گل رسمي آقاي گل جهان بود، از بازيگري در رشته فوتبال، در مقاطع رسمي، براي هميشه خداحافظي کرد.
دايي از جمله با سواد هاي فوتبال ايران به حساب مي آيد در سال ???? در رشته مهندسي عمران در دانشگاه شريف پذيرفته شد، اما به دليل بازي فوتبال در گزينش ورود به دانشگاه رد شد. همان سال در رشته مهندسي کشاورزي دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران جنوب هم قبول شد و دو ترم هم به دانشگاه رفت. ولي در سال ???? دوباره در کنکور شرکت کرد و اينبار بدون آن که گزينش گريبانگيرش شود در رشته متالورژي دانشگاه صنعتي شريف پذيرفته شد و ليسانس خود را بهمن ماه سال ???? از همان دانشگاه دريافت کرد. او تحصيلات خود را در مقطع کارشناسي ارشد تربيت بدني دانشگاه آزاد ادامه داد.
آقاي گل جهان
علي دايي در آخرين سالهاي بازيش همواره بازيکن اصلي ايران و کاپيتان تيم ملي بود. او رکورد بيشترين بازي ملي و بيشترين گل زده? تاريخ تيم ملي را دارد (گلهاي زده? او در ميان تمام تيمهاي جهان نيز اول است). او در جام ملتهاي آسيا ???? امارات به همراه باقري و عزيزي از بهترين ستارگان ايران بود.
او به همراه ايران در دو جام جهاني 98 فرانسه و 2006 آلمان به ميدان آمد و در 5 بازي ايران در اين بازيها شرکت کرد. پاس دايي بود که زمينه گذار گل مهدويکيا به آمريکا در جام جهاني 1998شد. از نقاط اوج دوران ورزشي دايي را ميتوان روز ?? آبان ???? دانست. او در اين روز و در مسابقات مقدماتي راهيابي به جام جهاني ? بار دروازه? لائوس را گشود تا نام خود را به عنوان اولين فوتباليست تاريخ جهان که 109 گل در بازيهاي ملي به ثمر رسانده ثبت کند.
دائي در بازي معروف ايران و استراليا در بازي پلي اف مقدماتي جام جهاني 1998 فرانسه پاس گل دوم ايران را براي خداداد عزيزي ارسال کرد و اين گل باعث راهيابي ايران به جام جهاني شد.دايي در سال 83 از رئيسجمهور محمد خاتمي «نشان افتخار شجاعت» دريافت کرد. همچنين وي دارنده نشان بينالمللي صلح از موسسه بينالمللي صلح ميباشد.
علي دايي دوران مربيگري خود را به عنوان سرمربي و بازيکن در تيم سايپا شروع کرد و توانست اين تيم را در ليگ برتر ايران (جام خليج فارس) به قهرماني برساند.او در تاريخ ?? اسفند سال ???? به عنوان سرمربي تيم ملي فوتبال ايران انتخاب شد
او شب قبل از انتخاب سرمربي تيم ملي ادعا کرد: کسي لابي قوي تري داشته باشد سرمربي ميشود. و خودش سرمربي شد.س از شکست تيم ملي مقابل عربستان در ورزشگاه آزادي مسئولان فدراسيون فوتبال تصميم گرفتند علي دايي را از سمت خود برکنار کنند. تيم ملي ايران در ? فروردين ???? و در حضور ??? هزار تماشاگر و رييس جمهور محمود احمدي نژاد، مقابل عربستان با نتيجه ? بر يک شکست خورد.در روز ? فروردين ???? فدراسيون فوتبال طي بيانيهاي رسماً علي دايي را از سمت خود برکنار کرد.علي دايي پس از اين واقعه ادعا نمود که احمدينژاد او را برکنار کرده.
علي دايي از ? دي ???? تا ?? خرداد ???? سرمربي باشگاه فوتبال پرسپوليس تهران بود.و توانست در اين مدت به دو قهرماني پياپي در جام حذفي دست يابد. اين در حالي بود که پرسپوليس در ? سال گذشته تنها موفق به کسب ? جام شده بود. وي همچنين توانست بعد از ? سال پرسپوليس را پيروز از ميدان شهرآورد تهران بيرون بياورد.
دايي پس از جند روز در ?? تير ???? به عنوان سرمربي تيم راهآهن که به بخش خصوصي واگذار شده انتخاب شد و تا ?? ارديبهشت ???? در اين تيم سرمربيگري نمود. تا اينکه توسط محمد رويانيان به عنوان سرمربي تيم فوتبال پرسپوليس تهران انتخاب شد.پس از کسب نتايج ضعيف تيم پرسپوليس در ليگ چهاردهم، علي دايي با راي هيئت مديره در 19 شهريور 1393 از سمت خود برکنار شد و حميد درخشان جانشين او شد.
دايي در تجارت نيز فردي موفق است، گرداننده چندين شرکت بزرگ، چند فروشگاه، کارخانه توليدي پوشاک ورزشي و عضو اتاق بازرگاني تهران است. علي دايي علاوه بر کارهاي پوشاک ورزشي در ساختمان سازي نيز فعاليت دارد.
افتخارات علي دايي با پرسپوليس:
- قهرماني ليگ آزادگان سال 1374
- قهرماني جام حذفي فصل 88-89
- قهرماني جام حذفي قصل 89-90
24-ادموند بزيک
عضويت در پرسپوليس:از سال 1375 تا سال 1380
چهارمين گلزن تاريخ ليگ
چهارمين گلزن برتر تاريخ ليگ ايران در تاريخ 21 مرداد 1354 در تهران متولد شد، فوروارد ارمني تبار 40 گل از 84 گلش در ادوار ليگ را با پيراهن پرسپوليس به ثمر رساند و از بهترين گلزنان تاريخ باشگاه به حساب مي آيد.
ادموند بزيک يا به تلفظ ارمني ادموند بازيکيان آقاي گل اميدها و جوانان تهران بود، و با آرارات قهرمان مسابقات جوانان و اميدهاي باشگاه هاي تهران شد، دو گلي که بزيک در دربي تهران وارد دروازه استقلال کرد در محبوبياش نقش زيادي داشت.
ادو مهاجم خوش تکنيک و سرعتي و گلزن و از اعضاي نسل طلايي پرسپوليس در دهه هفتاد بود، نسلي متشکل از ستارگاني نظير عابدزاده و پيرواني و مهدوي کيا و استيلي و.....جام پشت جام مي برد و بزيک در نقش شماره 10 تيم خط دفاع حريف را به هم مي ريخت و گلزني مي کرد، سه قهرماني ليگ آزادگان در سال هاي 16 و 78 و 79، قهرماني جام حذفي در سال 78 که منجر به دبل تاريخي پرسپوليس در سال 78 شد. ادموند بزيک 40 گلش لراي پرسپوليس را در
بزيک در دومين دوره ليگ حرفه اي در فصل 81-82 با سپاهان اصفهان قهرمان شد و در پايان فصل عنوان آقاي گلي را به دست آورد. دو قهرماني جام حذفي در سال هاي 83 و 85 عناوين ديگر بزيک با سپاهان بود تا وي زمره يکي از پر افتخار ترين بازيکنان جام حذفي شمرده شود.
ادموند بزيک فصل 85-86 را در شهرداري بندرعباس بازي کرد و در سال 88 فوتبالش را در همان جايي که شروع کرد پايان برد و در باشگاه فراموش شده و به تاريخ پيوسته آرارات از فوتبال خداحافظي کرد.
ادموند بزيک سابقه عضويت در تيم ملي اميد را دارد و 7 بار هم براي تيم ملي به ميدان رفت.
ادموند بزيک در ديدار پيشکسوتان پرسپوليس و ميلان
فعاليت در تيم هاي پايه
ادموند بزيک پس از پايان فوتبالش و خداحافظي از مستطيل سبز به مربيگري پرداخت، به عنوان سرمربي راه آهن دوران مربيگريش را شروع کرد و بعد از آن سال ها سرمربي تيم اميد پرسپوليس بود. در فصل 94-95 اينبار در قامت سرمربي به تيم آرارات برگشت و يک فصل هدايت تيمي که در آن رشد کرد را بر عهده داشت. بزيک از مربيان فعال در رده هاي پايه است و هم اکنون در آکادمي کيا که زير نظر مهدي مهدوي کيا به کشف و حمايت از نخبه هاي نوجوان فوتبال مشغول است، فعاليت مي کند.
افتخارات ادموند بزيک با پرسپوليس
- قهرماني ليگ آزادگان در سال 76
- قهرماني ليگ آزادگان در سال 78
- قهرماني ليگ آزادگان در سال 79
- قهرماني جام حذفي در سال 78
گل ادموند بزيک به النصر عربستان
23-فریدون معینی
عضویت در پرسپولیس:از سال 1347 تا سال 1355
مرد تک باشگاهه
فریدون معینی زاده ۱ شهریور ۱۳۲۵ در تهران است و در فیروزکوه بزرگ شد، وی که از چهرههای ماندگار پرسپولیس به شمار میرود و ٬برادر مسعود معینی میباشد. فریدون معینی از باسواد های فوتبال ایران است که در دانشگاه خوارزمی در رشته تربیت بدنی تدریس می کند.
سال 47 معینی در اولین بازی رسمیش برای پرسپولیس یکی از گل ها را وارد دروازه راه آهن کرد، هافبک خوب و بازیساز رسپولیس تا سال 55، 150 بازی برای پرسپولیس انجام داد و 9 گل زد، و با پرسپولیس سه قهرمانی لیگ تخت جمشید را تجربه کرد.
پس از بازنشستگی سرمربی تیم هایی همچوناکباتان، ذوب آهن، تیم ملی امید و صنعت نفت آبادان شد، معینی سال ها به عنوان مسئول کمیته آموزش فدراسیون فوتبال مشغول بوده و به عنوان مدرس فیفا در کلاس ها و کارگاه های آموزشی مختلف تدریس کرده است.
فریدون معینی از مله تک باشگاهه های تاریخ فوتبال ایران است که تمام دوره حرفه ای فوتبالش را در پرسپولیس بود، ابراهیم آشتیانی صمیمی ترین دوست فریدون معینی محسوب می شود به طوری که در سال 82 زمانی که آشتیانی، سرپرست پرسپولیس شده بود، بعد از رفتن وینکو بگوویچ، پیشنهاد کرد که فریدون معینی سرمربی پرسپولیس شود و غمخوار پذیرفت و تمرینات پرسپولیس هم آغاز شد اما در ادامه کار غمخوار برکنار شد و به تبع آن، آشتیانی و معینی هم کنار رفتند.
افتخارات فریدون معینی با پرسپولیس
- قهرمانی لیگ تخت جمشید سال 54
- قهرمانی لیگ تخت جمشید سال 52
- قهرمانی لیگ تخت جمشید سال 50
22-محمد حسن انصاری فرد
عضويت در پرسپوليس:سالهاي 1346 و 1347 به عنوان سرمربي
مکتب اخلاق
محمد حسن انصاری فرد متولد سال 1340 در شرق تهران و بزرگ شده محله ابوذر است.
انصاری فرد دوران فوتبال خود را قبل از انقلاب و در تیم همایون آغاز کرد، پس از انقلاب و در فصل 59-58 برای تیم شاهین بازی کرد و بعد از آن با قراردادی 5 ساله به عضویت تیم «تکاور» درآمد. پس از اتمام قرارداد 5 ساله با «تکاور» انصاری فرد به دلیل روابطی که برادر بزرگترش «حاج حسین» با پرسپولیس داشت به این تیم پیوست.
او بیشترین دوران فوتبال خود را در پرسپولیس گذراند و به مدت 7 سال (71-64) برای این تیم به میدان رفت. 5 بار قهرمانی باشگاه های تهران، کسب یک عنوان قهرمانی جام در جام آسیا و 2 بار قهرمانی در جام حذفی کشور از افتخاراتی است که انصاری فرد به همراه پرسپولیس به دست آورد.
نگاهی به سال های حضور او در تیم ملی این واقعیت را نمایان می کند که موفق ترین دوران فوتبال او در پرسپولیس بوده چرا که او دقیقاً در همان 7 سال عضویت خود در پرسپولیس از بازیکنان ثابت تیم ملی بوده است.
صاحب امتیاز روزنامه پیروزی
او موفق شد در این دوره همراه با تیم ملی ایران قهرمانی بازیهای آسیایی پکن را به دست آورد. انصاری فرد دوران مربیگری را از تیم فتح آغاز کرد و سپس به «پایانه های اصفهان» پیوست.
مشهد مقصد بعدی انصاری فرد بود تا او قبل از به عهده گرفتن سرمربیگری تیم ملی فوتسال مدتی به عنوان مربی پارت سازان مشهد فعالیت کند. انصاری فرد به همراه تیم ملی فوتسال 3 بار عنوان قهرمانی آسیا را کسب کرد و بعد از آن مربیگری تیم فوتسال پرسپولیس را به عهده گرفت. آخرین تجربه او در مربیگری «تام ایران خودرو» بود که بازیکنان این تیم به رهبری انصای فرد موفق به کسب عنوان قهرمانی لیگ فوتسال کشور شدند.
تجربه مدیریتی انصاری فرد به سال 69 باز می گردد.
او در سال های 71 و 70 و 69 و همزمان با دوران فوتبالش در پرسپولیس مدیریت کل تربیت بدنی راه آهن را به عهده داشت و سال ها بعد به عنوان سردبیر روزنامه پیروزی فعالیت کرد.
حال باید دید انصاری فرد در سومین تجربه مدیریتی خود چه می کند، تجربه ای که از نظر حساسیت و اهمیت به هیچ وجه قابل مقایسه با دو مسؤولیت قبلی او نیست.
محمد حسن انصاری فرد صاحب امتیاز روزنامه پیروزی می باشد که تنها نشریه اختصاصی باشگاه است.
افتخارات محمد حسن انصاری فرد با پرسپولیس:
- قهرمانی جام حذفی در سال 1371
- قهرمانی جام حذفی در سال 1367
- قهرمانی باشگاه های تهران در سال 1367
- قهرمانی باشگاه های تهران در سال 1368
- قهرمانی باشگاه های تهران در سال 1369
- قهرمانی باشگاه های تهران در سال 1370
- قهرمانی جام برندگان آسیا در سال 1370
21-محمد مایلی کهن
عضویت در پرسپولیس:از سال 1355 تا سال 1370
15 سال بازی برای پرسپولیس
مایلی کهن در تاریخ 30 خرداد 1333 در بندر انزلی متولد شد، محمد مایلی کهن , ستاره و سرمربی اسبق فوتبال ایران , هافبک پرتوان تیم ملی و باشگاه پرسپولیس .... با قابلیت بالا در شوتزنی و ضربات ایستگاهی ( بویژه کرنر ) و هفتمین کاپیتان تاریخ باشگاه پرسپولیس با افتخارات متعدد و متوالی طی چهارده سال.
هوشنگ زارع - مربی زحمتکش فوتبال پایه وباشگاه داریوش , تیم جوانان باشگاه قصر یخ ( یکی از باشگاههای سازنده فوتبال تهران - اواخر دهه 40 و 50 شمسی ) و هر دو تیم ( جوانان و بزرگسال ) تحت نظر و هدایت هوشنگ زارع بود و محمد مایلی کهن , اصول اولیه و پایه ای فوتبالش را , از او آموخت.
بهار سال 53 , بتشخیص حمید شیرزادگان ( مهاجم اسبق تیم ملی و باشگاه شاهین ) در تمرینات باشگاه نفت تهران , پذیرفته شد تا همراه آنها حضور در رقابتهای دسته اول باشگاههای تهران را تجربه کند از این زمان , او رشد قابل توجهی را نشان داد بگونه ای که خود را بصورت یک هافبک دونده و شوتزن به فوتبال تهران , شناساند .
سال 1353 برای محمد مایلی کهن خوش یمن است چرا که او در این فصل اولین عنوان رسمی باشگاهیش را جشن میگیرد بازیهای درخشان او در کنار سایر جوانان شایسته نفت ( علی مودت - رضا عباسی - مهرداد پارسا - حمید مجد تیموری و ... ..... در مسابقات جام حذفی تهران ( تک حذفی ) موثر می افتد تا تیم دهم جدول رده بندی باشگاههای تهران صاحب یک عنوان ارزشمند شود
سال 1354 تیم صنعت نفت در مسابقات جام باشگاههای تهران حضوری درخشان دارد صرف نظر از کسب عنوان سومی این مسابقات عنوان آقای گلی نیز نصیب هافبک جوان این تیم شد محمد مایلی کهن که برای کسب این عنوان رقبای سرسختی را پیش رو دارد با ثبت دو گل در روزپایانی برابر بانک سپه جمع گلهای خود را به عدد 8 میرساند تا در صدر جدول گلزنان بایستد قاسم شبانکاره از شهباز - قدرت الله خلقی از بانک سپه و خالقی از تهرانجوان به همراه مایلی از صنعت نفت ( امیر ) هر کدام با 6 گل تا قبل از روز پایان شانه به شانه یکدیگر قرار داشتند پس از آنها نبز علی رحمانی از اقبال - حسین فرکی از شهربانی و علی کرم سوری از اسپرت قرار داشتند
سال 55 پرسپولیس تیم محبوب پایتخت , دست به جوانگرایی میزند و توصیه حمید خان شیرزادگان را سرمربی وقت پرسپولیس ( بیوک وطنخواه ) میپذیرد تا محمد مایلی کهن در 22 سالگی صاحب جرسی سرخ شود با جدایی ایرج سلیمانی بواسطه پیوستن به جمع شهبازی ها و بالا رفتن سن هافبکهای این تیم همانند اصغر ادیبی - رضا وطنخواه فرصتی طلایی نصیب محمد مایلی کهن میشود تا از همان روزهای اول خود را به یک جانشین شایسته برای بزرگان این تیم نشان دهد .
داستان او از روز 5 فروردین ماه 1355 برابر برق شیراز ( هفته دوم ) آغاز میشود تا او در کنار پروین - معینی - عزیزی خط هافبک پرسپولیس را تشکیل دهند دیداری که با تساوی پایان می یابد اما او در اولین حضور چهره نسبتا موفقی دارد . با آمدن سرمربی روسی این تیم نیز حضور مایلی کهن بعنوان یکی از چهره های دونده و پرتلاش تداوم می یابد .
مایلی کهن دو مرتبه به عنوان سرمربی تیم ملی فوتبال ایران انتخاب شد؛ بار اول در سال ۱۳۷۴ و بار دوم در سال ۱۳۸۸.
در پایان لیگ آزادگان در زمستان سال ۱۳۷۴ و در حالی که گمانه زنیها در مورد انتخاب سرمربی تیم ملی حول اسامی ناصر حجازی، فیروز کریمی، محمود یاوری، و چند مربی سرشناس خارجی میگشت، مایلی کهن و دیگر دستیار تیم ملی جوانان، مجید جهانپور، به عنوان مربیان تیم ملی بزرگسالان اعلام شدند. برای مدتی مشخص نبود که آیا قرار است فرد دیگری به سرمربی به این جمع اضافه شود یا خیر. اما سرانجام مشخص شد مایلی کهن سرمربی تیم ملی و جهانپور و فریادشیران دستیاران وی خواهند بود و تیم را در مسابقات انتخابی جام ملتهای آسیای ۱۹۹۶ هدایت خواهند کرد. این مسئله به ویژه از این جهت مورد انتقاد مطبوعات واقع شد که مایلی کهن پیش از آن سابقه سرمربی گری در هیچ تیم باشگاهی یا ملی را نداشت.
تیم ایران با ۶ برد در مقابل تیمهای عمان، سریلانکا، و نپال به مرحله نهایی مسابقات در امارات صعود کرد. در مرحله نهایی تیم ایران پس از شکست در مقابل عراق در بازی اول، در سایر مسابقات بازیهای خوب و هجومی ای از خود به نمایش گذاشت و توانست با دو پیروزی به یادماندنی در مقابل عربستان و کره جنوبی، شکست در مقابل عربستان در ضربات پنالتی، و پیروزی در مقابل کویت در ضربات پنالتی نهایتاً به مقام سوم مسابقات برسد.
پس از آن کارش در تیم ملی را با هدایت تیم در مسابقات انتخابی جام جهانی ۱۹۹۸ ادامه داد. تیم ایران در اواخر رقابتهای گروهی دچار افت شدیدی شد و با شکست در مقابل عربستان و قطر رتبه اول گروه را از دست داد و راهی پلی آف شد. در پی شکست ۲–۰ از قطر در پایان مرحله گروهی، مایلی کهن از سرمربی گری تیم ملی برکنار شد تا والدیر ویرا سرمربی تیم ملی امید هدایت تیم بزرگسالان را در مسابقه پلی آف در مقابل ژاپن به عهده بگیرد. در طی سالهای ۱۹۹۵–۱۹۹۷، او هدایت تیم ملی را در ۴۰ بازی به عهده داشت که حاصل کار او ۲۵ برد، ۸ مساوی، ۷ باخت بود.
افتخارات محمد مایلی کهن با پرسپولیس:
- قهرمانی لیگ تخت جمشید سال 1354
- قهرمانی جام حذفی سال 1367
- قهرمانی باشگاه های تهران در سال 1369
- قهرمانی باشگاه های تهران در سال 1368
- قهرمانی باشگاه های تهران در سال 1367
- قهرمانی باشگاه های تهران در سال 1366
- قهرمانی باشگاه های تهران در سال 1365
- قهرمانی باشگاه های تهران در سال 1362