طرفداری - کاشیما در خانه و مقابل چشم تماشاگرانش،بازی 2-0 باخته را با کامبکی خارقالعاده،3-2 برد.
ابتدا نگاهی به آمار عددی این بازی خواهیمانداخت:
سئون سامسونگ | کاشیما آنتلرز | آمار |
40% | 60% | مالکیت توپ |
2 | 5 | شوت در چارچوب |
40% | 56% | دقت شوت |
75%(375) | 69%(496) | تعداد پاس ودقت |
3 | 2 | سانتر صحیح |
22 | 23 | دوئل هوایی موفق |
16 | 14 | توپگیری |
23 | 12 | دفعتوپ |
ترکیب کاشیما آنتلرز:
آرایش پایه کاشیما آنتلرز،در تمامی دقایق این بازی،بههمین شکل بود.یک 2-4-4 خطی،مبتنی بر مشارکت بالای فولبکها در حمله برای دادن آزادی بیشتر به وینگرها،برای زدن به وسط زمین حریف،سیستمی که تبدیلش به 2-2-2-4 بسیار سریع انجام میگیرد و در انتقال توپ از فاز دفاع به حمله،بهطرز باور نکردنی سریع عمل میکند.این نکته شاید برای پرسپولیس خبر خوبی باشد،زیرا کاشیما هنگام انتقال از فاز دفاع به حمله،بهدلیل صرف زمان کمتر،از حربه عرض دادن به جبهه خطهافبک استفاده نمیکند،در آنسوی میدان اما،بهمحض عبور از جبهههای اولیه و ثانویه پرس حریف،به طرز افراطی،به تهاجم خود عرض میدهند،همان اتفاقی که در دیدار رفت مرحله نیمهنهایی ACL پارسال،برای پرسپولیس افتاد!البته الهلال تیمی متوازنتر بود و توانست از هر دو حربه استفاده کند.
بیایید اینگونه تفسیر کنیم،کاشیما آنقدر در زوجسازیها،توالی پاسهای بالا(حداقل 5 پاس)،پاسهای تکضرب و فضاسازی متبحر است که نیازی به صرف وقت زیاد در انتقال توپ از دفاع به حمله نمیبیند،این یعنی طبیعتا کنشهای دفاعی کمتر از سوی پرسپولیس حتی نسبت به بازیهای قبلی همین تورنمت! اما در همین کنشهای بهظاهر اندک،کاشیما خطرناکترین تیمی خواهد بود که پرسپولیس با آن روبهرو شده است.اصلیترین راهبرد پرسپولیس برای کنترل این انتقال کشنده،پرس سنگین از جلو خواهد بود،همان کاری که پرسپولیس در دیدار رفت مقابل الدحیل بهخوبی انجام داد و تنها یک خطا داشت!
حال صحنه به صحنه،بهبررسی فلسفه بازی کاشیما میپردازیم،طبیعی است که بیشتر از بازیکنان،نقشههای تیم اهمیت داشتهباشند:
1- پرس افراطی کاشیما در زمین حریف:
سیستم پرس چنبرهمانند تیم کاشیما با دو راس اصلی در جلو و چهار راس حمایتی پشت سر آنها(2 وینگر متمایل به وسط و دو هافبک مرکزی)،برای از کار انداختن خطهافبک 2نفره سئونسامسونگ،کاملا هوشمندانه بهنظر میرسید،البته گپ بهوجودآمده پشت جبهه دوم پرس،یکی از بزرگترین نقاط ضعف این سیستم است.جدای از این نکته،پرسپولیس با آرایش لوزی خود در میانهمیدان،میتواند تعداد خطوط خط هافبکش را تا 2یا 3 لاین افزایش دهد و شانس سیستم چنبرهمانند کاشیما برای توپگیری را کاهش دهد،البته حضور نزدیکتر مدافعین مرکزی در کنار 8 نفر جلو،میتوانست گپ بزرگ بهوجود آمده را بپوشاند،نکتهای که بارها از مدافعین وسط جلوزن پرسپولیس دیدهایم.همین پرس بسیار خطرناک و موثر کاشیما،میتواند یکی از پلنهای اصلی پرسپولیس برای انتقال از دفاع به حمله باشد،بهاین صورت که همواره یک راس از زوج علیپور - منشا،در هنگام تحت پرس قرار گرفتن تیم،نزدیک به میانهزمین مستقر است و راس دیگر از جلوتر از او،منتظر زوجسازی است.طبیعی است که با توانایی پایین تیم کاشیما در دوئلهای هوایی،راس عقبتر با قرار گرفتن در این گپ،یک موقعیت عالی برای طرحریزی یک تهاجم خواهدداشت.
2- اصرار کاشیما روی ضدحملات،یک عامل برای ضعف در ضربات ایستگاهی حریف:
در زمان زدهشدن اکثر ضربات ایستگاهی حریفان کاشیما،سرجینیو بدون شرکت در دفاع،منتظر دریافت توپ است و البته سوزوکی با سرعت و قدرت حمل توپ بالا،یار پوشش دهنده فضا در ضربات ایستگاهی حریف است( راحتتر از عقب به حملات اضافه میشود) و دو وینگر چپ و راست نیز آماده استارت از گوشههای محوطه هستند.سوزوکی به عنوان خطرناکترین یار در خطحمله کاشیما و با آمار موفقیت 70 درصدی در دوئلهای هوایی،در عین تعجب،هرگز بازیکن مناسبی برای پوشش فضا در ضربات ایستگاهی حریفان نیست زیرا از ایجاد استایلهای دفاعی درست عاجز است.بدیهی است که با وظیفه یار پوشش دهنده فضا در ضربات ایستگاهی آشنا هستید،جبران اشتباهات مدافعین درون باکس و دفع توپهای مابین تیر یک و دروازهبان.
3-دبل پیووت اشتباه دو هافبک مرکزی کاشیما و نبود لینکهای موردنیاز:
نکتهای که در ابتدای مطلب بهآن اشاره کردیم،یکی از اصلیترین پلنهای پرسپولیس در این بازی،احتمالا پرس سنگین در زمین حریف خواهد بود و اما،یکی از مهمترین نقاط پرس،دبل پیووت ضعیف دو هافبک مرکزی تیم کاشیما خواهد بود.فاصله 2 هافبک میانی تیم کاشیما(خط سیاه) در اکثر دفعات پرس شدن،زیاد میشود،آنهم در حالی که هیچ لینکی در این فاصله زیاد دیده نمیشود،لینکهایی مانند حمایت از طرف وینگرها که نتیجتا باعث محدود شدن گزینه پاس بازیکن صاحب توپ میشود.
یکی دیگر از نمونههای این گپ که باعث فراهم شدن سه نقشه برای تیم سئونسامسونگ شد،این که دامیانوویچ 9 کاذب باشد و فضا را برای به عمق زدن وینگر راست فراهم کند،خود دامیانوویچ در عمق حرکت کند و یا با هافبک سمت راست به کنترل بازی پرداختهشود،اصلیترین ضعف معمول در 2-4-4 خطی.
و حالا گل دوم سئون سامسونگ با استفاده از هر دوی موارد ذکر شده،پرس سنگین در زمین حریف و دبل پیووت با فاصله بسیار زیاد،سئونگ مدافع مرکزی کاشیما بهدلیل عدم حضور میسائو(زوج ناگاکی در میانه زمین)مجبور به پوشش جلوی محوطهجریمه میشود و دامیانوویچ با استیل دفاعی اشتباه اینوکا(دیگر سنتر بک کاشیما)در میان 4 مدافع موفق به گلزنی میشود،طبیعی است که پرس سنگینتری حتی نسبت به صحنه گل را،از پرسپولیس شاهد باشیم!
4- عدم تمایل کاشیما به پرس سنگین در زمین خودی:
بر خلاف تمایل کاشیما به پرس سنگین و آزادانه دنبال کردن یار صاحب توپ در زمین حریف،در زمین خودی کاشیما تمایل کمتری به این سبک از پرس نشان دادهاست.مزیت اصلی این سبک کنش دفاعی،احتمال اندک دور زده شدن جبهههای اول و دوم پرس میباشد،البته بهشرط دبل پیووت درست،نقطهضعف اصلی این حربه نیز آزادیدادن به حریف برای استفاده از عمق و شوتزنی است،چیزی که پرسپولیس تمایل کمی به آن دارد مگر روی زوجسازیهای علیپور - منشا که پرسپولیس آخرین بار در نیمه دوم بازی برگشت با الدحیل،بهعنوان پلن B از آن استفادهکرد،اینجا اما داستان چیز دیگری است،این حربه شاید پلن C پرسپولیس هم نباشد زیرا،یک سبک از تهاجم با ریسک بالا در ضدجمله،آن هم برای تیم قدرتمندی مانند کاشیما محسوب میشود.
5- تخصص کاشیما در قطع ارتباط خط هافبک و دفاع حریف:
پلن 2-4-4 خطی تیم کاشیما،همواره باعث ایجاد یک گپ نسبتا بزرگ در یک سوم میانی حریف(در زمان پرس شدن تیم)میشود،این گ مخصوصا در سیستمهای دو هافبکه و با جبهههای پرس دو یا کمتر از دو در خط هافبک،بسیار مشهودتر است،اگر لوزی میانه میدان پرسپولیس،از توازن قبلی خود خارج نشود،میتوان به کنترل این پلن امیدوار بود،زیرا شکل و البته توازن لینکهای اضلاع این لوزی،کاملا بر این قدرت کاشیما منطبق است.
آرایش احتمالی لوزی پرسپولیس و دو راس جلویی پرس این تیم مقابل حربه کاشیما در ایجاد گپ.
یک نمونه از موفقیت آرایشهای مشابه لوزی در توپگیری.
6-عرضدهندگی بالای کاشیما پشت محوطهجریمه حریف:
نکتهای که محتملترین روش کاشیما برای باز کردن دروازه قرمزهای پایتخت خواهدبود.مشارکت بالای فولبکها نزدیک به محوطهجریمه و نتیجتا پخشتر کردن چندضلعی دفاعی حریف،راه را برای دور زدن جبهه آخر دفاعی،بسیار راحت میکند،البته که از نقش شناور سوزوکی برای سانتر از پشت محوطه نمیتوان گذشت.شاید تنها دستاویز پرسپولیس برای کمرنگ کردن این پلن،آمادگیبدنی بالای دو مهاجمش برای برگشت به فضای پشت محوطه خودی باشد.
7- برای خودکشی جلوی کاشیما،کافی است انتقال کندی از دفاع به حمله داشتهباشید!
گپ بهوجود پشت جبهه دوم پرس کاشیما را مطمئنا بهیاد دارید،نکته اساسی اینجاست که هر چقدر که تحت فشار پرس،تیم حریف انتقال کندتری به فاز حمله داشته باشد،این گپ وسیعتر میشود اما،به همان اندازه از یار صاحب توپ دورتر خواهد شد،یک سراب جذاب اما کشنده! راه کنترل این پلن؟شاید حساب باز کردن روی پیروزی مهاجمین جلو در دوئلهای هوایی و یا داشتن مدافعین بازیساز برای عرض دادن به دامنهانتقال،تنها راه گریز پرسپولیس باشد.
اگر حربه دوئل هوایی محقق شود،اتفاقی مشابه این کلیپ کوتاه را شاهد خواهیمبود:
همانطور که گفتیم،کاشیما تمایل بسیار کمی به استفاده از حربه عرض دادن به دامنه انتقال از دفاع به حمله دارد،در کلیپ کوتاه زیر،بهوضوح مشخص است که بازیکنان کاشیما،بارها فرصت استفاده از عرض را دارند اما این کار را انجام نمیدهند.
گل اول کاشیما در اثر استفاده همزمان از دو حربه قطع ارتباط خط هافبک و دفاع حریف و مشارکت بالای فولبک ها بهثمر رسید.
8- سرعت انتقال بسیار بالای کاشیما:
تیم کاشیما با توالی پاس 5،دارای قدرت فوقالعاده بالا در زوجسازیهای نزدیک به محوطه حریف،اضافه کردن بهموقع فولبکها برای عملی کردن نقشه ایجاد دامنه در عرض و در نهایت دارای وینگرهایی است که همواره میتوانند با حمایت فولبکها،از وسط به بازیسازی بپردازند.این سرعت انتقال بالا،اصلیترین دلیل خط حمله آتشین تیم ژاپنی است.
9- تهاجم سریع اما آماده دفاع! :
همان گونه که از گپ میانه میدان کاشیما در هنگام پرس گفتیم،از حمله آماده دفاع سریع این تیم نیز نباید غافل شویم.این تیم مانند اکثر تیمهای دیگر در فوتبال روز دنیا،پشت جبهه 7 نفره تهاجمی خود،از یک مثلث متشکل از یک پست 6 و دو سنتر بک،حمابت میکند،نکته عجیب این است که جز در هنگام پیشروی سنتربکها از نیمهزمین و یا تمایل آنها به ارسال پاس بلند،راس میانی این مثلث،بهجای پست 6،یکی از مدافعین میانیاست . این یعنی آسیبپذیر بودن از کانال عمق در هنگام ضدحمله و البته شانس بالا برای باز پسگیری سریع توپ از ناحیه نزدیک به منطقهای که توپ لو دادهشدهاست.
10- عدم آگاهی وینگرهای کاشیما برای جبران ضعف دبل پیووت ضعیف دو هافبک میانی:
یکی از اصلیترین راههای جبران ضعف دبل پیووت ضعیف دو هافبک میانی کاشیما،داشتن وینگرهایی با هوش فضایی بالا برای پوشاندن گپهای منتج از این ضعف است(دبل پیووت با فاصله زیاد - رنگ خاکستری) چیزی که مانند صحنه روبهرو،کمتر شاهد آن بودیم.
گل دوم کاشیما و ضعف سیستمهای فاقد راس عقب در پرس که بهخوبی مشهود است.اگر سیستمی دارای راس عقبی وجود میداشت،بازیکن متمایز شده در تصویر آزادی بیشتری را دارا بود و توپگیری انجام میداد که این اتفاق نیفتاد و وینگر کاشیما در همان گپ موردعلاقه تیمش صاحب توپ شد.