طرفداری- همین چند بازی اخیر منچستریونایتد را به یاد آورید: دو نیمه کاملاً متفاوت با بورنموث و پیروزی در دقایق پایانی. عملکرد نه چندان قوی در برابر یوونتوس مقتدر و باز هم پیروزی. و آخرین بازی، باخت سه بر یک برابر تیم شهری با سبک بازی و نتیجه ناامیدکننده. البته این فقط قسمتی از این فصل پرنوسان یونایتد بوده است. فراز و نشیبهای زیاد در لیگ و حذف زودهنگام از جام اتحادیه همه بیانگر وضعیت مبهم این تیم هستند.
وقتی به پای صحبت کارشناسان حرفه ای مینشینیم، آنها ایرادهای یک تیم را شناسایی کرده و مورد بحث قرار میدهند. اما تا به حال یک کارشناس را نیافته ایم که علت این شرایط منچستریونایتد را تحلیل کند و ما قانع شویم. در واقع اشکال کار اینجاست که این تیم و باشگاه با یک یا دو مشکل دست و پنجه نرم نمیکند. عوامل متعددی وجود دارند که مانند آتشفشان گهگاهی فعال میشوند و اوضاع تیم با تحت تأثیر قرار میدهند. در ادامه، ابتدا مشکلات مهمتر این باشگاه را بررسی کردهایم و سپس به سراغ راهحل آنها رفتهایم.
![](https://ts2.tarafdari.com/users/user307925/2018/11/15/jose.jpg)
اشکالات عمده در باشگاه منچستریونایتد
با اسم باشگاه بوی پول به مشام میرسد: اگر بگوییم که هیچ باشگاهی به لحاظ درآمدزایی به گرد پای منچستریونایتد نمیرسد بیراه نگفتهایم. اگر رئال مادرید با سه قهرمانی متوالی در لیگ قهرمان اروپا به درآمدی قابل توجه در دنیای فوتبال رسیده، یونایتد تنها با جام لیگ اروپا به این مهم دسته یافته است. بنابراین گلیزرها بسیار موفقتر از مالکان رئال مادرید بودهاند. طبیعی است این حجم از درآمدزایی کاملاً راضی کننده است و مالکان تا حد امکان تمایل به حفظ این روند و عدم تغییر در تفکرات را دارند.
نه نتیجه کامل، نه سبک دلپذیر: از زمانی که مایکل کریک و کایرن مککنا به عنوان دستیاران مورینیو انتخاب شدهاند تغییرات هجومی خوبی در تاکتیکهای تیمی به چشم میخورد اما واقعیت این است که هنوز برای هواداران رضایتبخش نیست. از طرفی اغلب هواداران، هنوز سبک بازی مورینیو در دو فصل قبلی را فراموش نکرده و همچنان دیدگاه خوبی نسبت به بازی تیمی ندارند. در این مدت نه تنها نتایج دلچسب نبوده، بلکه سبک بازی هم آنقدر امیدوارکننده نیست. این یعنی هواداران سفت و سخت پشت مورینیو نبوده و به آینده تیم امیدوار نیستند. خبری بد برای مالکان و کادر فنی و در مقابل خبری خوب و سوژههایی جذاب برای رسانهها.
نسل سر به زیر جای خود را به نسل یاغی میدهد: به آخرین ستارههای تیم فرگوسن نگاه کنید: کریک و دخیا. این دو بازیکن همیشه کمحاشیه و در خدمت تیم بودهاند. به نسلهای قبل هم که نگاه کنید به ندرت بازیکن پرحاشیه مییابید که در تیم دوام آورده باشد. اما امروز حتی حرفهای ایجنت پوگبا وضعیت باشگاه را تحت تأثیر قرار میدهد. یک روز پوگبا، یک روز مارسیال و... هر کدام سوژهای به دست رسانهها میدهند و چوب آن را باشگاه و تیم میخورند. البته این روند به یکباره آغاز نشده و دلایل زیادی پشت آن قرار دارد.
وقتی زودتر از موعد از خواب غلفت برمیخیزی: منچستریونایتد در سالهای اخیر قیمتهایی بالاتر از ارزش واقعی به بازیکنان پرداخته است. شکی نیست که وقتی تیمهای انگلیسی (و بخصوص یونایتد) به دنبال جذب بازیکنی باشند، باشگاه مقابل دندان تیز میکند. در تابستان اخیر، قیمت 60 میلیون پوندی آلدرویرلد به مذاق مالکان خوش نیامده و تصمیم گرفتند به تاتنهام باج ندهند تا احترام و وجهه باشگاه خودی را حفظ کنند. اما مشخص بود که در زمان نادرستی به این فکر افتادهاند و برعکس با پیشنهادهای آبکی و متعدد در روزهای آخر نقل و انتقال، باشگاه را سوژه تمسخر کردند. از طرفی بزرگترین تفاوت در باخت 3 بر صفر مقابل تاتنهام را همان آلدرویرلد رقم زد تا اشتباه نخریدن او پررنگتر شود. تیمی که به موفقیت نرسد و ثبات پیدا نکند نمیتواند دیگر باشگاهها را تهدید کند یا صبر کند و بازیکنان کم هزینه را جذب کند.
سیر در عالم رویا: جالب است. عیب دفاع میانی و وینگر راست بر همگان مشخص بود اما بازیکنی برای این دو پست جذب نشد. در شرایطی که سایر تیمها ضعفهای خود را پوشش میدادند، مالکان تنها یک بازیکن برای خط میانی(فرد) و یک بازیکن برای آینده(دالو) خریدند. از طرفی امیدوار بودند از بین بازیکنان فعلی یکی به وینگر راست تخصصی تبدیل شود و سطح یکی از مدافعین جهانی شود!
بازیکنان فیزیکیِ شکننده: منچستریونایتد یکی از فیزیکیترین تیمهای لیگ جزیره را در اختیار دارد. دوندگی کمتر، سرعت کمتر و عدم بازیگردانی روی زمین، همه و همه قربانی این نوع بازیکنان شدهاند. اما در عوض چیزی به دست نیامده است. تیم از روی سانترها و ضربات آزاد گل دریافت میکند، پر از مصدوم است و بازیکنان انگار که سوء تغذیه دارند. کادر بدنسازی و پزشکی تیم تعدادی بازیکن سست و ضعیف تحویل دادهاند که یا در خارج از زمین در حال ریکاوری هستند یا در زمین توان مقابله با بازیکنان حریف را ندارند. تفاوت طراوت را در برابر بازیکنان سیتی و بورنموث به وضوح میتوان مشاهده کرد.
![](https://ts2.tarafdari.com/users/user307925/2018/11/15/fcum11.jpg)
راه حل چیست؟
جواب مشخص است. حل مشکلات بالا! وقتی مشکلات گفته شده برطرف شوند یونایتد دوباره به باشگاه مقتدر و دوستداشتنی سابق تبدیل میشود. اما سوال بهتر این است که اولویت با کدام موارد است؟ واقعیت این است که نمیتوان تمام مشکلات را با فشار دادن یک دکمه حل کرد. دقت بسیار لازم است تا از اشتباهات مجدد و آزمون و خطا جلوگیری شود.
اقدامات اورژانسی
شناسایی بازیکنان مناسب در ژانویه: خبر استخدام مدیر ورزشی بارها به گوش رسید ولی هنوز اقدامی صورت نگرفته است. مالکان و وودوارد باید زودتر، فرگوسنِ همه کاره را فراموش کنند تا متوجه شوند باشگاه نیاز به مدیر ورزشی دارد. جواب ندادن خریدهای اخیر چه بر گردن مورینیو باشد چه بر گردن مدیران، بهرحال تیم نیاز به تقویت بیشتر دارد و بهتر است جایی در تصمیمگیریها برای مدیر ورزشی باز شده تا ریسک هم مدیریت شود. حداقل در دفاع باید یک بازیکن باتجربه جذب شود که توانایی رهبری داشته باشد. چرا که استعداد در تیم بزرگسالان و جوانان وجود دارد و چیزی که لازم است کنترل و مدیریت دفاع است.
نشان دادن موضع در برابر کادر فنی: نمیدانیم در پشت پرده رابطه مدیران و مربی چهها گفته میشود اما مصاحبههای مورینیو بنظر میرسد که روندی مانند سال دوم لوییس فنخال در جریان است. یعنی باشگاه حمایت خود را از مربی اعلام میکند اما در واقعیت اعتماد عمیقی به او ندارند. عدم اعتماد را میتوان از نخریدن بازیکنان مد نظر در تابستان درک کرد. در فصلی که سران باشگاه میتوانستند مورینیو را از هر نظر تست کنند از خرید گزینهها امتناع کردند و حالا قضاوت در مورد مورینیو سخت است. مشخص نیست که قرار گرفتن در میانههای جدول و آمار گل خورده عجیب بر گردن مربی است یا بازیکنان کم کیفیت. به هرحال مدیران باید در پشت پرده با کادر فنی رو راست باشند و موضع خود را در برابر نتایج یا سبک بازی تعیین کنند و در یک کلام خط قرمزها را نشان دهند.
اقدامات میانمدت
خانهتکانی در کادر بدنسازی: همانطور که گفته شد توان بدنی و مصدومیتهای بازیکنان جالب نیست. باید انتظار داشته باشیم با شروع فصل جدید و تمرینات مهم بدنسازی در پیشفصل، شاهد تغییرات عمدهای در تیم باشیم.
خانهتکانی ذهنی: برای مدتی هم که شده گلیزرها باید فکر اسپانسر و درآمدزایی بیشتر را از سر خود بیرون کنند. اگر بخواهند همانند سال 2018، تور پیشفصل را به این شکل طی کنند(که جز فشار و مصدومیت چیزی برای تیم نداشت) یا به دنبال خریدهای صرفاً تبلیغاتی باشند، نباید انتظار بازگشت دوران پرشکوه داشته باشند.
خریدهایی برای نیمکت: فراموش نکنیم که مدیران هنوز دو خرید اصلی به مورینیو بدهکار هستند. سه گزینه خرید مورینیو در تابستان به دو گزینه و سپس به یک گزینه کاهش یافت و در نهایت هم چیزی نصیب او نشد. پس از پرداخت این بدهی باید یک تغییر در دیدگاه مدیران و مربی عوض شود و آن این است که بهتر از است برخی بازیکن از نیمکت بازی را شروع کند. به دلیل فشارهای بالا، رسم این شده است که خریدهای جدید در فصل اول کوبیده میشوند و از فصل دوم تازه شروع به ساخته شدن میکنند. نمونه آن ویکتور لیندلوف جوان است که مشخصاً فشارهای بسیار و مقایسه با ویدیچ، کیفیت بازی او را تحت تأثیر قرار دادند.
![](https://ts2.tarafdari.com/users/user307925/2018/11/15/trophies_0.jpg)
اقدامات بلندمدت
الگوبرداری: چه اشکال دارد که از باشگاههای موفق به عنوان الگو استفاده کرد؟ تیمی مانند رئال مادرید در یک دهه پیش دوران جالبی را سپری نمیکرد اما با تصمیمات عجیب ولی حساب شده به شماره یک جهان تبدیل شد. نه خرید کاکا و رونالدو در یک سال، نه انتخاب زیدان و نه کنار گذاشتن برخی ستارهها در ابتدای راه، هیچکدام منظقی بنظر نمیرسید. اما آنقدر فکر پشت این قضایا بود که باعث شد تیمی برای اولین بار بتواند بیش از یک سال متوالی قهرمان چمپیونزلیگ شود. جای دور نرویم. تیم همشهری به واسطه تصمیمات درست به یکی از قدرتهای حال حاظر اروپا تبدیل شده است. هر چند که منابع مالیاتی آنها مورد انتقاد است اما به هر حال اکنون منچسترسیتی، تیمی قابل احترام است. زمان روی کار آمدن پپ و ژوزه اختلاف بین تیمها زیاد بود و اکنون بعد از سه فصل هنوز این اختلاف وجود دارد و این مورد به وضوح سطح مدیریتی دو باشگاه را مقایسه میکند. هر چند که ممکن است یکی مدیریت Z و یکی مدیریت Y بوده باشد ولی کاملاً با یکدیگر قابل مقایسهاند.
پرداختنهای کمتر: بازیکن کم هزینه و درآمدزایی کمتر یا بازیکنان پرهزینه با درآمدزایی بیشتر؟ انتخاب مدیران تاکنون مورد دوم بوده است. شاید بنظر هر دو مورد مساوی باشند اما در واقعیت وقتی هزینهها بیشتر باشد، فشار از سوی مردم و رسانهها هم بیشتر میشود. برای راحتی اعصاب هم که شده بهتر است یونایتد پرداختی کمتری به بازیکنان داشته باشد. درآمد هفتگی 100 هزار پوندی لینگارد و فلینی یا 150 هزار پوندی لوک شاو (به واسطه تنها دو ماه بازی خوب) را در هیچ باشگاهی نمیبینید. در صورت رسیدن به ثبات این مورد لازم الاجرا است.
تبدیل باشگاه جذب کننده به باشگاه جذاب: در حال حاظر یونایتد ستارهها را باید به سختی جذب کند. زمانی بازی در این تیم آنقدر برای بازیکنان جذاب بود که قرار گرفتن در ترکیب باعث افتخار و غرور آنها میشد. هدف نهایی این است که باشگاه دوباره جذابیت خود را افزایش دهد. در این صورت علاوه بر پرداختی کمتر به بازیکن و ایجنت، بازیکنان قدر پیراهن سرخِ شیاطین را هم بیشتر میدانند.
سخن پایانی
هواداران یونایتد تا این بخش از فصل 19-2018 نسبت به تیمشان احساسی دوگانه داشتهاند و نمیدانند باید لذت کامبکها را بچشند یا اختلاف امتیاز با صدر جدول را ببیند. احساس دوگانه، هوادار دوگانه بوجود میآورد. شکاف دیدگاه بین مخالفان و موافقان مورینیو هر روز بیشتر از دیروز میشود و بنظر هم نمیرسد که هیچکدام قاطعانه و با دلیل و مدرک بتوانند از نظرشان دفاع کنند. انتظار نمیرود که در نتایج منچستریونایتد تغییرات بزرگی صورت گیرد و حداقل تا نیمفصل که حرکتی از سوی مدیران صورت گیرد، وضعیت به همین منوال خواهد بود. بعد از آن نیز گذشت زمان قضاوتگر خواهد بود. ممکن است یونایتد با خرید یکی دو بازیکن در ژانویه همانند لیورپول بعد از فندایک شود که امیدواری هواداران را چند برابر کرد.