اگه زمان به هفت سال پیش بر می گشت مدیران منچستر چه تصمیمی باید می گرفتند ؟
این سوالی هست که همه طرفداران یونایتد و احتمالا خود مسئولان باشگاه هم از خودشان می پرسند.جواب به این سوال آسان نیست. یک وجه اشتراکی که در هر سه مربی بعد از فرگوسن می شد دید عدم تمرکز، آشفتگی ذهنی و پایین آمدن اعتماد بنفس در روی نیمکت بود و این شاید از مدیران منچستر به آنها سرایت می کرده. مدیران از ترس لیورپولی شدن داستان دنبال روش های زود بازده بودند. آنها دوره درخشانی را با فرگوسن گذارنده بودند و شاید طبیعی بود که با چند نتیجه و بازی بد بی طاقت شوند و این ناراحتی و استیصال رو به تیم و کادر فنی انتقال بدهند . در واقع در بعد اول قضیه خود تصمیم گیران یونایتد قابل سرزنش هستند چون برای روش های کوتاه مدت هم انتخاب های خوبی هم نداشتد. مویس مربی تیم های بدنه فوتبال بود که در هیچ تیم بزرگی مربیگری نکرده بود و هیچ ایده فوتبالی خاص و بزرگی نداشت و می شد پیش بینی کرد گزینه ایده الی برای تیم بزرگ یونایتد نیست. بعد از مدتی بنا به دلایل بالا می شد استیصال و درماندگی رو کنار خط تو چهره اش دید. فن خال با ذهنی خسته از جام جهانی بلافاصله روی نیمکت بزرگ منچستر در لیگی نشست که تاحالا آنجا مربیگری نکرده بود. گذشته او در هلند و اسپانیا و آلمان نشان میداد که باید بهش زمان داد. اما همون استیصال مدیران یونایتد به او هم سرایت کرد و در کنار خریدهای بدی که داشت بنوعی به بن بست فکری خورد. بعد از مدتی می شد روی نیمکت این آشفتگی ذهنی رو توی چهره اش دید. قضیه مورینیو هم به همین شکل بود.ضمن اینکه مورینیو هیچ وقت مربی دراز مدتی برای هیچ تیمی نبوده و متاسفانه دراوج خودش هم پا به منچستر نگذاشت و این را مدیران یونایتد باید درک می کردند. این سه مربی یه وجه اشتراکی دیگه ایی هم داشتند. بنا به همون دلایل بالا هیچ کدام نتوانستد همه توانایی و استعدادی که در مربیگری رو داشتند تو این تیم پیاده کنند. مدیران تیم باید با این واقعیت کنار می آمدند که بعد از فرگوسن تیم وارد یک دوران خلاء خواهد شد و باید با آرامش و تفکر بیشتری با این مساله رو برو می شدند اما حالا سوال اینجاست اگه زمان به گذشته برمی گشت و شما جای آنها بودید چه تصمیمی می گرفتید ؟ شاید هنوز هم برای آن تصمیم دیر نیست
۱- یکی از جوانهای با استعداد باشگاه رو با قرارداد طولانی مدت می آوردم و وقت کافی بهش می دادم لایک
۲- یکی از با تجربه ها و استخوان خرد کرده های فوتبال رو می آوردم و صرف نظر از نتیجه بهش فرصت می دادم دیس
۳- هر جوری بود یکی از سه نفر پپ، کلوپ و پوچیتینو رو برای آمدن راضی و مجاب می کردم قلب
۴- ۱و ۲ امکان پذیر نبود. نه جوان و نه باتجربه قابل اعتنا در آن زمان وجود نداشت. همین کار الان رو انجام می دادم اما درانتخاب مربیان دقت زیادی می کردم
۵- با رفتن فرگوسن تغییراتی در چارت و اعضای مدیران انجام میدادم. یک سری جوان خوشفکر و متخصص رو وارد بدنه مدیریت می کردم. بهشون اختیارات زیادی میدادم و اجازه می دادم برای آینده باشگاه تصمیم بگیرند
۶- سایر گزینه ها