ظهر روز پنجشنبه ۲۰ دی ماه «کارملو کوکو» جوان 26 ساله از سیسیل ایتالیا با حضور در دفتر مدیریت امور زائران غیر ایرانی آستان قدس رضوی و اقرار شهادتین به دین اسلام مشرف شد.
ایشان علت تشرف خود را این گونه بیان کرد: من مسیحی بودم و شناختی نسبت به اسلام نداشتم. در محل کار خود که به عنوان سرآشپز کار می کردم در طول روز صوت اذان از بلندگو در 3 نوبت پخش میشد و با شنیدن آن احساس آرامش به من دست می داد، ولی هیچ گاه فکرش هم را هم نمی کردم که یک روز بخواهم مسلمان شوم.
تا اینکه با یک دانشجوی دختر ایرانی آشنا شدم و به ایشان علاقمند شدم و دوست داشتم که با او ازدواج کنم اما وقتی فهمیدم که برای ازدواج باید مسلمان شوم با خودم گفتم اصلا چرا باید برای ازدواج مسلمان شوم، اصلا شاید نباید ازدواج کنم چون نمی خواهم مسلمان شوم ولی بعد اتفاقی افتاد که همه چیز را تغییر داد.
سال گذشته در سانحه تصادف رانندگی دچار ضربه مغزی شده و به کما رفتم بهطوری که پزشکان از بازگشت مجدد من به زندگی قطع امید کردند. زمانی که در بیمارستان در حالت کما بودم آن خانم در کنار تختم قرآنی به دست داشته و بالای سر من قرآن می خوانده. من در خوابی که در همان ایامی که در کما بودم دیدم صدای قرآنی که می خواند را می شنیدم و به من آرامش می داد.
همراهانم تعریف می کردند که اول که به بیمارستان رفته بودم دکترها گفته بودند که این زنده نمی ماند ولی بعد از یک هفته که حالم خیلی خوب می شود دکترها گفتند معجزه شده و حالش خیلی بهتر شده و هنگام ترخیص از بیمارستان دکتر بخش گفت: من نمی دانم شما چکار کردید ولی هر چه که بود مربوط به کتابی که بالای سرش می خواندید بود چون از لحاظ پزشکی ایشان زنده نمی ماند. همین واقعه علت اصلی تشرف من به اسلام بود چون با دیدن این نشانه مصمم شدم که هم مسلمان شوم و هم با آن خانم ازدواج کنم.
او ادامه داد: ارتباطم را با دوستان مسلمانم بیشتر کردم تا اطلاعاتم را نسبت به این دین افزایش دهم و باور داشتم که راهی که انتخاب کردهام من را به آرامش میرساند و تصمیم گرفتم به همراه یکی از دوستانم به مشهد بیایم و از نزدیک با اسلام و مسلمانان آشنا شوم.
وی بعد از تشرف به اسلام اسم رضا را به عنوان اسم جدید خود انتخاب کرد و در مورد احساسش در حرم امام رضا(ع) گفت که بودن در حرم به او آرامش می دهد و عاشق معماری حرم است چون معلوم است که با عشق و علاقه ساخته شده است.
در پایان از ایشان درخواست شد که جمله ای برای کسانی که مشتاقند مسلمان شوند بگوید که در جواب گفت: به قلبشان گوش کنند. خوشبختی موهبتی درونی است و اگر همه به ندای درونی خود گوش فرا دهند آرام میشوند و من هم با حضور در این حرم آرامشم دو چندان شد و تصمیم گرفتم مسلمان شوم. کمی بعد با تأمل گفت: البته برای من یک حالت معجزه ای پیش آمد ولی برای بقیه نمی دانم چه بگویم!