عمق فاجعه مشخص است و احتمالا همه شما می دانید در فولاد آرنا اهواز چه اتفاقی افتاد،بازی فینال جام حذفی بین دو تیم پرسپولیس و داماش قرار بود ساعت 21 برگزار شود اما بعد از 2 ساعت و نیم تاخیر حوالی ساعت 11 و نیم شب برگزار شد.
حالا تصور کنید که 40 50 هزار نفر در ورزشگاه در گرمای 55 درجه اهواز 7-8 ساعت در ورزشگاه بشینند آن هم با این وضعیتی که دیده اید،جای نفس کشیدن نداشته اند و انگار داشتند جهنم را در مقیاس کوچکتر تجربه می کردند. پشت پرده چه بود؟چرا بازی با تاخیر برگزار شد؟ داستان از این قرار بود که ظرفیت ورزشگاه حدود 30 هزار نفر است و باید 50 50 تقسیم شود،یعنی 15 هزار هوادار داماش و 15 هزار پرسپولیس،مسئولین داماش زنگ می زنند که ما فقط 6 اتوبوس از گیلان می آییم و حدود 300 هوادار داریم و جا برای ما بگذارید. از آنجا که سیستم بلیط فروش سنتی هست شما باید برای دیدن یک بازی از شب قبل و ساعت ها قبل در ورزشگاه باید منتظر باشید تا یک بازی تقریبا بی کیفیت را ببینید
. خوب درهای ورزشگاه خیلی زودتر از آن چیزی که گفته بودند باز می شود و هجوم هوادارن بیش از حد ظرفیت ورزشگاه،سکوها پر ازهوادار می شود آن هم 4 ساعت قبل از بازی. حال اتوبوس داماشی ها هنوز به ورزشگاه نرسیده و ظرفیت پر شده،تقریبا یک ساعت قبل از بازی هواداران داماش به ورزشگاه می رسند و نمی توانند وارد ورزشگاه شوند و مسئولین داماش هم اعلام می کنند در صورت حضور نیافتن تماشاگران بازی نمی کنیم و این حدود 2 ساعت و نیم تاخیر داشت. اما از دیدگاه مدیریتی و برنامه ریزی بررسی کنیم
. #یک. وقتی لیگ قهرمانان اروپا را برنامه ریزی کردند،یک سال قبل از بازی ها مشخص بود که فینال در مادرید و ورزشگاه اتلتیکو مادرید(تیم محبوب علی بهرام پور داداش بزرگ تر محمد پیام) برگزار می شود اما در ایران محل فینال جام حذفی یک هفته قبل از بازی ها مشخص شد. این را مقایسه کنیم با برنامه ریزی تیم بیشتر از یک نفر که روز اول برنامه دقیق همراه با تاریخ مدرسه استادی را می دهند و وقتی من روز اول دوره مدرسه استادی از خانم جعفری پرسیدم ما احتمالا در یکی از روزهای پنجشنبه جمعه مراسم عروسی داشته باشیم ایا این برنامه ها تغییر می کند؟ گفتند خیر و بعد از 9 ماه دقیقا طبق برنامه و تاریخ مقرر کلاس ها برگزار شد.
#دو. مشکلی که در بازی های قبلی هم وجود داشت بحث درصد تماشاگران است،که قانون 90- 10 70 -30 50- 50 نیز اختراع شد، اما مشکل از کجا بود؟ مشکل نبود این قانون در آیین نامه بود یا اینکه آیین نامه تدوین شده بود اما به باشگاه ها ابلاغ نشده است.شما در هر مجموعه ای وارد می شوید یک سری قوانین و ایین نامه ها دارند که البته در اکثر موارد اصلا رعایت نمی شود،بارها دیده ایم قانون گذار خودش قانون شکنی می کند(نمونه اش را خودتان می دانید چه افراد یا مجموعه هایی هستند). مجموعه بیشتر از یک نیز قوانینش مشخص است و از همان جلسه اول دوره ها و کلاس ها قوانین را به شما یاداوری می کنند و به شدت هم قانون مند هستند.
#سه. حالا پرسپولیس هم قهرمان لیگ برتر شده و هم قهرمان جام حذفی، و سوپر لیگ باید تیم قهرمان دو جام با هم بازی کنند و الان که دو تیم یکی است؛ معمولا تیم نائب قهرمان لیگ و قهرمان لیگ سوپر چام را برگزار می کنند؛که طبق اعلام خودشان چنین چیزی در آیین نامه تصویب نشده است،و این هم یک باگ دیگر و یک آبرو ریزی که وقتی آیین نامه تدوین می شد به چنین چیزی اصلا فکر نکرده اند،این یعنی نبود استراتژی که یک تعریف خوشکل آن می گویم"اگه اولش به فکر آخرش نباشی،آخرش به فکر اولش میفتی" پس قطعا اولش اصلا فکری نکرده اند که بخواهند آخرش به فکر اولش بیفتند!
#چهار.وقتی تمام هواداران پرسپولیس در ورزشگاه بودند و حتی سهمیه هواداران داماش را نیز گرفته بودند،مسئولین و حتی بازیکنان پرسپولیس اعلام کردند که لطفا فقط 300 صندلی را خالی کنید تا هواداران داماش به ورزشگاه بیایند،اما هیچکس حاضر نشد حق طبیعی این هواداران را بدهد. اگر تفکر سیستمی وجود داشت و افراد آموزش دیده بودند شاید 300 نفر پیدا می شد که ورزشگاه را ترک کنند و هواداران داماش بیایند.البته اگر مدیریت درست بود جای خالی داماشی ها محفوظ بود و این اتفاقات نمی افتاد.
پنجم: یکی از دوستانم عاشق اطلاعات نظامی بود و خیلی وارد بود از جنگ های چریکی تا آخرین اسلحه شکاری، و وقتی در مورد فوتبال اظهار نظر می کرد؛بهش می گفتم حامد جان "تو اصلا با شرت ورزشی عکس داری که اظهار نظر میکنی؟" گفتم یک بار با کفش فوتبالیست ها شوت بزن اونوقت اونا رو قضاوت کن و در موردشون نظر بده،فوتبال ما هم دقیقا همینه مهندس اداره گرد و خاک شده رئیس فدراسیون پرش از روی مانع!
در واقع کل مملکت و سیستم ما قانون"هیچکس و همه چیز" است! یعنی "هیچکس سر جای خودش نیست" و همه در مورد همه چیز اظهار نظر می کنند.
-قبل از اینکه راجع به راننده تاکسی قضاوت کنی،یک بار پشت رُل بشین ببین میتونی رانندگی کنی!
- قبل از اینکه راجع به سیاست صحبت کنی،قبلش ببین فرق کمونیسم و فاشیسم رو میدونی!
-قبل از اینکه یک نویسنده رو قضاوت کنی،ببین یک بار تا حالا یک پاراگراف نوشتی!
-قبل از اینکه یک مدرس رو قضاوت کنی،ببین چند بار یک سخنرانی انجام دادی!
قبل از اینکه دهن رو باز کنی ذهن رو باز کن