خامس دیوید رودریگوز روبیو در روز دوازدهم جولای سال 1991 درکوکوتا به دنیا آمد. گفته می شود پس از آمدن به شهر ایباگو و به تاثیر از فیلم جیمز باند، این اسم را برای وی برگزیده اند. پدر خامس هم یک فوتبالیست بوده است. او فوتبالش را از مدرسه فوتبال تولیمنسه آغاز کرد اما درخشش در یک تورنمنت محلی به نام پونی، آینده وی را جهت داد. جالب است بدانید استعداد خامس رودریگوز توسط یک خلافکار کشف شده است!
گوستاوو آدولفو لوپز که 21 ماه را به دلیل قاچاق مواد مخدر در زندان سپری کرده بود، به واسطه ای تبدیل می شود تا خامس به تیم شهر انویگادو نقل مکان کند. آنها هزینه یک مربی اختصاصی به نام عمر سوارز را می دهند تا خامس با وی تمرین کند اما پس از انجام فقط یک بازی، باشگاه بنفیلد در آرژانتین خواهان وی می شود و بدین ترتیب، خامس رودریگوز به جوانترین بازیکن خارجی تبدیل می شود که در لیگ آرژانتین به میدان رفته است. خامس در بنفیلد نمایش های خوبی از خود بروز داد و در بین طرفداران به "جیمز باند بنفیلد" مشهور شد.
در سال 2010، پورتو با قراردادی 5.1 میلیون یورویی، رودریگوئز را برای 4 سال در اختیار گرفت. تنها با گذشت یک فصل، مسئولان پورتو از توانایی های جواهر تیم خود با خبر شدند و با 5 ساله کردن قرارداد وی، مبلغ جداسازی خامس را از 30 میلیون یورو به 45 میلیون یورو افزایش دادند. در سال 2011، خامس رودریگوزز کاپیتان تیم جوانان کشورش در جام جهانی بود و توانست کلمبیا را به جمع 8 تیم برتر برساند. وی در فصل 12-2011 رکورد 14 گل و 11 پاس گل را به نام خود ثبت کرد. خامس پس از پوشیدن پیراهن شماره ده پورتو،به درخشش خود در این تیم ادامه داد.
در می سال 2013، باشگاه متمول موناکو حاضر شد مبلغ جداسازی 45 میلیون یورویی وی را بپردازد و خامس را به دومین انتقال بزرگ تاریخ فوتبال پرتغال تبدیل کند. این بازیکن به سرعت خود را به تیم جدید تحمیل کرد و توانست با 10 گل و 12 پاس گل، فصل خوبی را در فوتبال فرانسه سپری کند. درخشش بی نظیر رودریگز در طول فصل موناکو را به داشتن یک فوق ستاره برای سال آینده که می بایست در لیگ قهرمانان اروپا شرکت می کردند امیدوار کرده بود.
بعد از اتمام رقابتهای باشگاهی حالا دیگر نوبت شروع شدن بزرگترین فستیوالی فوتبالی دنیا یعنی جام جهانی بود، طبق قرعه کشور کلمبیا می بایست در گروه سوم بازیها با تیمهای سال عاج، یونان و ژاپن رقابت می کرد، در حالی که چند ماه پیش از شروع جام بیستم تمامی امیدها در تیم کلمبیا به ساقهای رادامل فالکائو، ماشین گلزنی این تیم بسته شده بود، تنها یک تکل در جام حذفی فرانسه این ستاره را از رسیدن به جام جهانی محروم کرد تا در کمترین زمان ممکن سکان رهبری لوس کافه تروسها به دستان مرد جوانی به نام خامس رودریگز سپرده شود.
در ابتدا تصور می شد که به علت نداشتن تجربه مناسب، خامس توانایی به دوش کشیدن بار سنگین توقعات را در جام جهانی نخواهد داشت، اما با شروع بازیها همگان دیدن که جوان رعنای آمریکای جنوبی چگونه می تواند در میانه میدان راه برود و دلربایی کند، در تیم کلمبیا ستارگان زیادی مانند ماریو یپس، جکسون مارتینز، زونیگا و آدریان راموس بودند که از لحاظ تجربه به مراتب سطحی بالاتر از خامس رودریگز جوان داشتتند، اما در هنگامه عمل دیده شد که این خامس ستاره بود که تمام نگاه های دوخته شده به برزیل را به خود خیره کرد.

وی از همان بازی اول کلمبیا در مقابل یونان، درخشش در جام جهانی را آغاز کرد و توانست در واپسین لحظات بازی اولین گلی خودش در تاریخ جام جهانی و سومین گل تیمش در آن بازی را وارد دروازه مردان سرزمین فلاسفه کند تا کلمبیا از همان بدو کار صدرنشین گروه شود، در بازی دوم مقابل ساحل عاج هم این پسرک 22 ساله به هنرنمایی خود ادامه داد و با زدن گل اول تیمش و ساختن گل دوم نقش بسزایی در قطعی شدن صعود کلمبیا داشت، در دیدار سوم هم کار به همین روند ادامه یافت و او توانست ضمن مهیا کردن یک گل برای دیگر هم تیمی هایش یک گل نیز به ثمر برساند تا به لطف درخشش او کلمبیا با 9 امتیاز کامل به عنوان تیم اول از گروهش صعود کند.
28 ژوئن 2014 استادیوم ماراکانا در شهر ریودوژانیرو به عینه شاهد ظهور یک ستاره بود، اگر تا پیش از این کسی به توانایی های خامس رودریگز ایمان نیاورده بود، بعد از اتمام بازی کلمبیا در برابر دیگر تیم قاره آمریکای جنوبی یعنی اروگوئه، دیگر بر همگان مسجل شد که جام جهانی برزیل رسالت خودش را در معرفی و شناساندن ستارگان جدید به آسمان فوتبال به درستی انجام داده است.
رودریگز در اواسط نیمه اول این بازی با یک ضربه فوق العاده زیبا گل اول تیمش را به شکلی باور نکردنی وارد دروازه موسلرا دروازه بان با تجربه اروگوئه کرد تا تیمش پیش افتاده باشد، این پایان تانگوی چشم نواز جوان اول جام نبود و او در نیمه دوم نیز با تیز هوشی در جایگیری مناسب توانست گل دوم خودش و تیمش را به ثمر برساند تا برای اولین بار کلمبیا به جمع هشت تیم پایانی جام جهانی راه پیدا کند.
تمام کلمبیا سوار بر شانه های خامس رودریگز جوان آسمانها را از فرط شادی در می نوردیدند و سر به ابرها می سائیدند، حالا دیگر خامس نماد فوتبال کلمبیا شده بود، دیگر کسی جای خالی ماشین گلزنی را احساس نمی کرد، حالا دیگر با خامس همه چیز امکان پذیر بود، رویاها یکی پس از دیگری از راه می رسیدند و وسیله برآورده کردن خیالهای یک ملت حالا دیگر کسی نبود جز همان پسرک نحیف کوکوتا، حالا دیگر او برای مردمش یک جیمز باند واقعی بود، کسی که با نبوغ منحصر به فردش جادو می کرد.
همه چیز ایده آل بود تا اینکه در نیمه نهایی لشگر سلسائو از راه رسید، این بار قصه متفاوت بود، حریف فرق داشت، روبروی خامس و هم قطارانش نه تنها یک تیم که بلکه یک ملت ایستاده بودند، برزیل میزبان جام با بازیکنان و مردمان تشنه موفقیت اش که تنها قهرمانی می توانست غم و غصه ناشی از به راه افتادن این فستیوال بزرگ و البته شاید ناخواسته در خاکشان را التیام ببخشد. خامس حتی در این نبرد هم برای کشورش گلزنی کرد، اما این بار دیگر گل او نتوانست تیم دوست داشتنی جام بیستم را روانه 4 تیم پایانی کند، دیگر جادوی جیمز باند لوس کافه تروسها از کار افتاده بود.

کلمبیا باخت، خامس گریست، در کنار او یک کشور اشک ریختند، دیگر او نه تنها با پاهای توانمندش، بلکه با چشمان مظلوم و اشکهای بی اختیارش هم دلبری می کرد، دیگر ظهور ستاره در آسمان فوتبال مسجل شده بود. او حالا با درخشش در جام جهانی 2014، به اسطوره کشورش تبدیل شده بود. او پدیده جدید دنیای فوتبال شده بود، یک الماس تراش خورده ناب، که نشان داد می تواند تیمش را تا رسیدن به افتخار به خوبی رهبری کند.
جام جهانی با شکست مقابل برزیل برای رودریگز و دوستانش به پایان رسید، اما بی تردید می توان تبدیل شدن نور کوچک خامس به یک ستاره درخشان را، یکی از مهمترین اتفاقات و شاید بزرگ ترین نقطه عطف جام بیستم دانست، جهان فوتبال بعد از مدتها یک شماره 10 واقعی را دوباره به خود دید، چیزی شبیه اغواگریهای دیگو آرماندو مارادونا در زیر آفتاب سوزان آزتکا در جام 1986، آیا خامس رودریگوز 22 ساله، می تواند مارادونای جدید دنیای فوتبال لقب بگیرد؟
با تشکر از دوست و همکار عزیزم محمد محمدخانی.