طرفداری- از زمان تشکیل بوندسلیگا در فصل 1963/64، هیچ لیگ حرفهای تمام وقتی در آلمان غربی دایر نبود. بروسیا دورتموند یکی از تیمهای بنیان گذار آنجا بود که اولین گل خود را در رقابت جدید در دقیقه اول و توسط تیمو کونیتزکا به ثمر رساند. با این حال 30 سال طول کشید تا دورتموند اولین عنوان خود را کسب کند. پس از پیروزی در کاپ سال 1965، دورتموند مجوز حضور در جام برندگان را به دست آورد. در آن زمان هیچ تیمی از آلمان غربی موفق نشده بود تا جامی اروپایی را برای خود کند. در سال 1966 و با برتری 2-1 مقابل لیورپول در ورزشگاه همپدن پارک، دورتموند استانداردی را ایجاد کرد که توسط تیمهای هم وطن خود دنبال شد.
این پیروزی همچنان به عنوان آغاز یک دوره در فوتبال آلمان شناخته میشود. دورتموند را به عنوان یک قدرت به جهان شناساند و جدا از به دست آوردن جایگاه سوم در سال 1969، کابینت افتخارات باشگاه خالی بود. در سال 1972 دورتموند به دسته پایینتر سقوط کرد و سال 1976 دوباره به بوندسلیگا بازگشت. تا یک دهه بعد، تیم در باتلاق میانه جدول دست و پا میزد. در فصل 1985/86، دورتموند برای بقا در بوندسلیگا باید با فورتونا کلن از دسته 2 بازی میکرد. دورتموند در دیدار رفت با نتیجه 2-0 شکست خورد. در بازی برگشت، دورتموند با نتیجه 0-2 از حریف خود پیش افتاده بود و گل سوم را در دقایق پایانی وارد دروازه حریف کرد. تنها 7 ثانیه به پایان بازی باقی مانده بود که دروازهشان باز شد تا کار در مجموع به تساوی کشیده شود. کار به بازی سوم رسید و دورتموند با نتیجه قاطع 8-0، حریف خود را در هم کوبید. فورتانا کلن دیگر هیچ وقت نزدیک به حضور در بوندس لیگا نشد و در سال 2005 منحل شد.
![بروسیا دورتموند- بوندس لیگا- آلمان- اوتمار هیتسفلد](https://ts2.tarafdari.com/users/user22402/2019/08/31/ottmar-hitzfeld-mit-dem-damaligen-manager-michael-meier-und-dem-henkelpott-nach-dem-sieg-in-der-champions-league-mit-borussia-dortmund-1997-.jpg)
ترس از سقوط، نقطه مهمی در تاریخ باشگاه دورتموند بود. بسیاری از هواداران که دیگر از تماشای مسابقات تیم دست کشیده بودند، برای مشاهده پلی آف به دوسلدورف سفر کردند. در سال 1976، میانگین تعداد تماشاگران 42000 نفر بود که حالا به 22500 نفر رسیده بود. پس از آن فصل تعداد تماشاگران به میزان قابل توجهی بالا رفت و نوعی فرهنگ جدید بر هواداران باشگاه حاکم شد. در بحث مدیریتی نیز تغییراتی در باشگاه به وجود آمد تا امکان به چالش کشیدن برتری بایرن مونیخ به وجود بیاید. این تغییرات بدون ضرر مالی خواستی به وقوع پیوست. مدیرعامل جدید، گرد نیبام باعث شد تا منابع مالی جدیدی به سوی باشگاه روانه شود. او قرارداد همکاری با Die Continentale امضا کرد. یک کمپانی بیمه که در دورتموند پایه گذاری شده بود. نیبام با انتصاب یک مدیر تجاری تمام وقت، یک سمت ناشناخته در تیمی شاغل در بوندس لیگا ایجاد کرد.
اوتمار هیتسفلد در سال 1949 در جنوب آلمان و شهر لاراچ به دنیا آمد. او به عنوان یک معلم آموزش دیده بود اما خیلی زود توانست در باشگاههای معتبر سوئیس مشغول به فعالیت شود. او در اشتوتگارت نیز برای سه فصل و تنها 22 بار در بوندس لیگا به میدان رفت. در سال 1972 برای تیم آلمان غربی در المپیک بازی کرد و در باخت 3-2 برابر آلمان شرقی موفق به گلزنی شد. در سال 1983 تصمیم گرفت تا دوران مربیگری خود را در سوئیس شروع کند.
![اوتمار هیتسفلد- سرمربی سابق بروسیا دورتموند- بروسیا دورتموند- بوندس لیگا- المان](https://ts2.tarafdari.com/users/user22402/2019/08/31/2a0981d0d6dd1bfeb676f65b0cf164f6.jpg)
هیتسفلد دوران شهرت خود در مربیگری را با آرائو و گراسهوپر زوریخ که در سال 1988 به آن پیوست، آغاز کرد. زیر نظر او، آنها در سوئیس کاپ 1989 و لیگ سوئیس در سالهای 1990 و 1991 به قهرمانی رسیدند. مایکل میر، مدیر تجاری دورتموند که قبلا در بایر لورکوزن کار میکرد، سعی کرد تا باشگاه را قانع کند تا در سال 1988 به اوتمار هیتسفلد سمت سرمربیگری باشگاه را پیشنهاد دهند. با این حال آنها رینوس میشل با تجربه را ترجیح دادند. در تابستان 1991 بود که میر بالاخره موفق شد تا سران تیم را برای به خدمت گیری هیتسفلد قانع کند. بسیاری از هواداران دورتموند از این تصمیم ناراضی بودند. شک آنها با شروع بد دورتموند در آغاز فصل 1991/92 بیشتر نیز شد. آنها با نتیجه 5-2 در مقابل رقیب سنتی خود یعنی شالکه شکست خوردند. توسط تیم هانوفر که در دسته پایینتر بازی میکرد، در دوم جام حذفی از رقابتها کنار رفتند و فصل را در جایگاه دهم به پایان رساندند. هیتسفلد میدانست که تصمیمات جدی باید اتخاذ شود.
او دروازه بان تیم، تدی دی بیر که در میان هواداران محبوب بود را از تیم کنار گذاشت و استفان کلوس 20 ساله را جایگزین او کرد. این یک تصمیم فوقالعاده بود. دفاع دورتموند دوباره بازسازی شده بود و تا 8 ماه آینده، آنها تنها در دو بازی شکست خوردند. به خدمت گرفتن مهاجم سوئیسی یعنی استفان چپیوست از بایرن اوردیگن نیز بسیار جواب داد و او موفق شد تا در فصل جدید، 20 گل را وارد دروازه حریفان کند.
چپیوست به یک الگوی شناخته شده از آن تیم موفق دورتموند تبدیل شد. او با به ثمر رساندن 106 گل در 228 بازی، به گلزنترین مهاجم خارجی تاریخ بوندس لیگا تبدیل شد. هواداران دورتموند از او بابت رد کردن پیشنهادات سایر باشگاهها و ماندن در دورتموند قدر دانی میکردند. چپیوست و هیتسفلد، محور اساسی دورتموند برای آینده بود.با پیشی گرفتن از تمام انتظارات، دورتموندِ هیتسفلد در عین ناباوری به یک مدعی برای عنوان قهرمانی تبدیل شده بود. پس از اتحاد مجدد آلمان، دو تیم سابق آلمان شرقی یعنی هانسا روستوک و دینامو درسدن وارد بوندس لیگا شدند و تعداد تیمها در این لیگ برای اولین بار به 20 تیم رسید. زیاد شدن تعداد تیمها این شانس را به دورتموند داد که شروع ضعیف خود را جبران کند و آنها با دو دست این شانس را در هوا گرفتند.
![اوتمار هیتسفلد- سرمربی سابق بروسیا دورتموند- بوندس لیگا- المان](https://ts2.tarafdari.com/users/user22402/2019/08/31/regular-16-9.jpg)
آینتراخت فرانکفورت در صدر جدول قرار داشت. اشتوتگارت و دورتموند در ردههای بعدی قرار گرفته بودند. دورتموند در بازی یکی مانده به آخر خود در برابر وردربرمن شکست خورد تا تنها یک تفاضل گل، اختلاف آنها با سه تیم برتر جدول باشد. تمام سه تیم برتر باید در بیرون از خانه به مصاف رقبای خود میرفتند. بیش از 30000 هوادار دورتموند در میدان اصلی شهر جمع شده بودند و بازی را از یک نمایشگر بزرگ تماشا میکردند. در ده دقیقه ابتدایی آنها توسط چپیوست به گل رسیدند تا در برابر دایزبورگ پیش بیفتند. بازی آینتراخت فرانکفورت و اشتوتگارت در خانه روستوک و لورکوزن با تساوی دنبال میشد. تنها چهار دقیقه زمان مانده بود و جام به نظر در دستان دورتموند بود. گایدو بوچوالد در ناراحتی هواداران میزبان، برای اشتوتگارت گلزنی کرد تا همه چیز تغییر کند. این نزدیکترین بوندس لیگای تاریخ بود. یک گل دقایق پایانی برای روستوک، باعث شد تا دورتموند فصل را در رده دوم و بالاتر از آینتراخت فرانکفورت تمام کند.
گل اشتوتگارت در دقایق پایانی، پاسخ قاطعی به هواداران دورتموند بود که برای قهرمانی تیمشان گرد هم جمع شده بودند. تماشاگرانی که میتوانستند برای اولین بار تیمشان را ببینند که فصل را در بالاترین رده ممکن به پایان رسانده است. یک سناریو مربوط دیگر درباره این فصل آنجا بود که بایرن مونیخ نتوانسته بود مجوز حضور در رقابتهای اروپایی را به دست بیاورد. تمام کردن فصل در جایگاه دوم برای دورتموند، به حضور آنها در یوفا کاپ انجامید. کمپانیهای تلوزیونی آلمان نیز با پرداخت پول بیشتر، به دنبال پخش این رقابتها در سراسر کشور بودند. میزان سود آن نیز به باشگاههایی پرداخت میشد که بیشتر در جام پیشروی کنند. با حذف شدن اشتوتگارت در مرحله یک چهارم نهایی، تنها یک تیم از آلمان باقی مانده بود و آن نیز بروسیا دورتموند بود. آنها 10 میلیون سود از این اتفاق به جیب زدند.
با شکست دادن رم و آکسره، آنها به اولین فینال اروپایی خود پس از سال 1966 رسیده بودند. حریف آنها یوونتوس بود که بازیکنان آلمانی چون یورگن کولر و آندریاس مولر را در ترکیب خود داشت. بازی رفت با نتیجه 3-1 به سود یوونتوس خاتمه یافت و در دیدار برگشت نیز شکست سنگینتری در انتظار شاگردان هیتسفلد بود. آنها با نتیجه 0-3 شکست خوردند تا در مجموع با حساب 6-1 این فینال مهم را واگذار کنند. وقتش رسیده بود که هیتسفلد دورتموند را به عنوان یک تیم قدرتمند در آلمان به همه بشناساند و بیش از این نمیشد برای جام قهرمانی در بوندس لیگا تاخیر انداخت.
رسم بر این شده بود تا بهترین بازیکن بوندس لیگا سرانجام به سری آ ایتالیا بروند. دورتموند با توجه به قدرت اقتصادی خوب خود، حالا حقوقی مشابه با تیمهای سری آ را به بازیکنان خود میداد. بین سالهای 1992 تا 1995، بازیکنان ملی پوش تثبیت شدهای چون استفان روتر، کولر و مولر در کنار ژولیو سزار به یوونتوس رفته بودند. ماتیاس سامر در انتقالی به دورتموند، رکورد نقل و انتقالاتی یک باشگاه آلمانی را زد که در به خدمت گرفتن کارل هاینز ریلده از لاتزیو دوباره پس گرفته شد. قدرت دورتموند در به خدمت گرفتن بازیکنان، محور قدرت را از باواریا به سمت روهر انتقال میداد.
![ماتیاس سامر- Matthias Sammer- بازیکن سابق دورتموند- دورتموند- بوندس لیگا- آلمان](https://ts2.tarafdari.com/users/user22402/2019/08/31/sammer.jpg)
همکاری نیوبام، میر و هیتسفلد به اوج قدرت خود رسیده بود. به خدمت گرفتن سامر نشان میداد که دورتموند برای کسب بوندس لیگا تا چه حد جدی است. با راه اندازی خط هافبک، حالا هر حرکت تیم زیر نظر او انجام میشد. در فصل 1993/94، سوئیپر استرالیایی، ند زلیچ دچار مصدومیت شد و هیتسفلد از سامر خواست برای یک یا دو بازی این نقش را بر عهده بگیرد. این کار باعث شد تا بعد جدیدی از بازی سامر کشف شود و او تبدیل به بهترین لیبرو اروپا شود.
با وجود هجوم خریدهای گران قیمت، دورتموند همچنان از بازیکنان بومی استفاده میکرد. بازیکنانی چون استفان کلوس، کاپیتان میشل زورک و یار جوان هجده ساله، لارس ریکن. در فصل 1994/95، آنها برای جایگاهی در بالای جدول با وردربرمن رقابت میکردند. آرزوهای آنها با وجود مصدومیت بازیکنانی چون چپیوست و ریدله که از مصدومیت لیگامنت رنج میبردند، در حال کمرنگ شدن بود.