طرفداری- برای شما شاید همان اولین هفتهِ لیگ برتر شکها را بر انگیخت. وقتی در بازی منچسترسیتی برابر وست هم زیر بغل رحیم استرلینگ آفساید شده بود. یا شاید کمی صبورتر بودید. شاید فکر میکردید هر فناوری جدیدی بدون واسطه میتواند بالاخره به فهم جدیدی در بین ما برسد. لحظهای که شک شما بر انگیخته شد، شاید شانه سون یا انگشت پای لاندسترم یا شاید رانِ سادیو مانه در آفساید قرار گرفته بود.
یا شاید شک شما یکشنبه در آنفیلد به وجود آمد. وقتی لیورپول آخرین امتیازات را از گلوی سال ۲۰۱۹ بیرون میکشید تا با پیروزی ۱-۰ برابر وولورهمپتون فاصله ۱۳ امتیازی خود را حفظ کند؛ آن هم به لطف گل مانه، بی دقتی حریف و البته جانی کاسترو اوتو. بازیکنی که فراموش کرده بود انگشت کوچک پایش را دائما رو به دروازه خودی نگه دارد نه به سمت دروازه حریف!
البته یک امکان دیگر هم وجود دارد. شاید هر چقدر تصاویر آفساید قسمتهای کوچک بدن بازیکنان در لیگ برتر را ببینید، باز هم فکر کنید که کمک داور ویدیویی به نفع فوتبال انگلیس شده و این رابطه ناگسستی است. البته که این نظر کوتهبینانه است. هفته پیش در لیگ برتر، هواداران در نوریچ، لیورپول و منچستر به اضافه چند جای دیگر، بارها از سر جای خود بلند شدند چون لحظههای بازی دائما در حال بازنگری بود و پشت زمینهِ تمام این صحبتها، نارضایتی بیشتر هواداران از تصمیمات وار بود. آنها همیشه سیستم را مقصر میدانند و نه یک فرد را. آهنگی شنیده میشود که میتواند تبدیل به بنر شود. چیزی که هر هفته در ورزشگاهها میشنویم:" این دیگر فوتبال نیست".
پیچیدگی این موضوع در آنجا است که چه تصمیمات از اتاق وار گرفته شود و چه داور آن را قضاوت کند، در هر حالت با تقریبِ خوبی، تصمیمات درست بوده است. پای اوتو، هر چقدر هم که کم باشد اما بالاخره در آفساید بود. زیر بغل مانه و انگشت لاندسترم هم همینطور.
لحظه اعلامِ خبرِ بد به گرگها در ورزشگاه آنفیلد
البته منظور ما این نیست که عصبانیت هواداران بی دلیل است. برای رسانهها و هواداران، وقتی گلی مردود میشود جمله "رد شدن توسط وار" را میبینیم. این تصمیمات اتفاقات غیر قابل پیش بینی هستتند که ناگهان با آن روبرو میشویم که یک نهاد پاسخگو آن را مقابل ما گذاشته است. این گمراهکننده است. کار ِوار باید اعلام قانونی یا غیر قانونی بودن یک گل بر اساس قانون باشد. نباید تصمیمات داور را رد یا تایید کند. بررسی ویدیویی تنها یک "ابزار" برای اعمال قانون است.
در مورد آفسایدها حالا کاملا واضح است که مشکل در خود قانون است. تنها کاری که وار با تمام زوایای پنهان، خطکشیهای میلیمتری و تصاویر زیاد کرده، بزرگنمایی در این تصمیم بوده است. اوتو در بازی با لیورپول "عملا" در آفساید بود اما بسیار نزدیک به آن. شاید میزان آفساید بودن او از عمق برجستگی اسپانسر باشگاه روی جوراب او هم کمتر باشد. او به نحوی که هر هوادار یا مربی یا بازیکن فوتبالی آن را میفهمد، آفساید نبود. کاپیتان گرگها، کانر کودی میگوید:" آنها میگویند تصمیم درست را گرفتند ولی من احساس میکنم درست اعلام کردن چنین صحنههایی ارزشش را ندارد."
این شاید یک پاسخِ لحظهای پس از بازی باشد اما چیزی که به خاطر آن به وار اعتراض میشود واقعا قانون بازی است. وار قدرت خود را نه از شخص خاصی میگیرد و نه قرنها با قوانین الهی آن را نوشته است. قدرت وار از تمایل خود شرکتکنندگان در بازی برای اجرای قوانین آمده است. وار یک قرارداد است نه میثاقی بین دو گروه. فوتبال با رضایت اداره میشود نه به اجبار.
لحظهای که این قوانین به نظر آنهایی که بازی میکنند و میبینند غیر صحیح بیاید، دیگر بودنش دلیلی ندارد. اوتو، استرلینگ و بقیهای که در آفسایدهای میلیمتری بودند شاید اعمال قانون را به چشم ببینید اما این قانون را در حرکت خود حس نمیکنند. در فوتبال بر خلاف قوانین قضایی، روح قانون بسیار مهم است.
گل مانه بعد از بررسی تصاویر، توسط وار تایید شد
وار آن چند میلیمتر خطا را پیدا کرده است و حالا ما جز خودمان کسی را برای سرزنش کردن نداریم. این مربیان با اعتراضات مداوم بودند که با شکل دادن این فضا، داوران را به سمت بررسی ویدیویی سوق دادند. داوری که احساس میکرد برای نجات خود از این جو باید کمک داور ویدیویی را کیسه بوکس هواداران کند تا خودش را.
این هواداران بودند که با سوتهای اعتراضی خود پس از هر تصمیم اشتباه که تنها درصد بسیار کمی از جمع کل سوتهای داور در هر بازی بود، آنها را به سمت این سیستم هل دادند. هوادارانی که گاهی حتی به خانه آنها حمله میکردند. و البته رسانهها. کسانی که با تصاویر آهسته و ثابت نگه داشتن آن دائما تصمیمات داور را مورد انتقاد قرار دادند و میگفتند این افراد برای کار خود آماده نیستند.
راه حل این معما اما بازگشت به گذشتهای که داور را با اشتباهاتش تنها میگذاشت نیست. وار میتواند موثر باشد و ثابت کرده است که تصمیمات بهتری میگیرد. راه حل معما همچنین لجبازی در انجام قوانین حال حاضر نیست. قوانینی که همان تصاویر دیده نشدهای است که فقط "عملا" صحیح هستند و هیچ قرابتی به "روح بازی" ندارند. به جای این دو، باید پذیرفت که نحوه اجرای آن باید به روز شود. شاید معنی این به روز رسانی این باشد که فقط "پای" بازیکن میتواند آفساید باشد گرچه این قانون آنچنان به نفع وولورهمپتون و اوتو نخواهد بود. شاید حالا زمان مناسبی باشد تا تصمیم بگیریم هر صحنه را برای چند ثانیه میتوان آنالیز کرد و یا چند صحنه آهسته را داور میتواند ببینید.
یا شاید باید قانون را عوض کرد؛ مثلا کل بدن بازیکن باید در آفساید باشد و یا هر صحنهای که "نیاز" به خطکشی داشت، آفساید نباشد. همیشه تصمیمات میلیمتری وجود خواهد داشت و البته که جنجال با آن همراه است. چیزی که اهمیت دارد این است که این جنجالها را به حداقل خود برسانیم تا دوباره بر سر این تکنولوژی به توافق کلی برسیم.
سیستم فعلی به نفع هیچکس نیست؛ نه داوران، نه بازیکنان و نه هواداران. شعار هواداران در ورزشگاه درست است و این واقعا دیگر فوتبال نیست. این حرفی علیه تغییر این سیستم نیست. فوتبال همواره تغییر کرده است اما مشکل این است که در حال حاضر، به اندازه کافی تغییر نکرده است.
نوشته روی اسمیت در روزنامه نیویورک تایمز