مطلب ارسالی کاربران

اعتماد،بخش جدا ناپذیر اعتقادات یک توپچی است

سینا مومن 08/08/2014 - 17:40 مشاهده پروفایل

937 مشاهده / 16 دیدگاه

این مطلب توسط کاربران طرفداری ارسال شده است و دیدگاه طرفداری نیست. قوانین سایت کاربر محور / گزارش تخلف

سالها پیش او به دنبال جوانی لیبریایی که در کامرون بازی می کرد بود.زمانی که در موناکو مربی گری می کرد به آن جوان علاقه مند شد،آن جوان جرج وئا بود او بارها به استعداد وئا اشاره می کرد چون می دانست چه آینده ی روشنی در پیش دارد!حال وئا در مورد آن دوران می گوید:او به من می گفت من می توانم بهترین بازیکن جهان شوم ابتدا باورش برای خودم سخت بود اما در سال 1995 توانستم بهترین بازیکن جهان شوم،او این را "می دانست" حتی بهتر از خودم!
او زمانی به انگلستان اومد که مربی های خارجی تو جزیره جایی نداشتند،چون متصور بودند مربی های خارجی توانایی کار با انگلیسی ها را ندارند!طولی نکشید که در روز اول تمرین به ظاهر مهر تاییدی بر این نظریه زده شد،چرا که او تو همون ابتدا بیگ تونی آدامز یکی از بزرگان باشگاه و انگلستان را از از خوددن آب جو منع کرد!بلافاصله هوادارا از روزنامه ها حمایت کردند که این مربی ـه خارجی به چه جراتی همچین تصمیمی در مورد بیگ تون می گیره!بازی دادن به ویرای جوون اوج سنت شکنیه او بود که هواداررو به تعجب واداشت!دوگانه را که گرفت امیدوار شدیم به حرفاش ولی هنوز ته دلمون به کاراش ایمان نداشتیم!روزی که خبر پیوستن اخراجی ـه یووه به آرسنال سر تیتر روزنامه ها شد،که قراره جانشین یان رایت افسانه ای بشه خندیدیم چون فقط یک دیوانه می تونست همچین کاری بکنه!او می گه:شیرین ترین لحظه برای من اون لحظه ایه که تا قبل از انجام دادن کاری همه تورو دیوونه بدونن ولی وقتی به نتیجه رسیدی به ستایش تو بپردازند!
انتقادات از او به حد بی سابقه ای در مورد آنری ادامه داشت اما او پاسخ این انتقادات رو با گلهای آنری داد،آنری نه تنها جایگزین خوبی برای یان رایت افسانه ای شد بلکه تونست سالهای بعد رکورد گلزنی های رایت بشکونه و تبدیل بشه به بهترین گلزن تاریخ آرسنال!رکورد ها رو یکی پس از دیگری جابه جا می کرد 2002 2003 2005 2006 سالهای پر از افتخار،به قول فرگی او حریفی بود برای 10 سال که روز ـو شب مجبورید درموردش فکر کنید!
در این مدت او هر روز بازیکنان جدیدی معرفی می کرد که با نازلترین قیمتها به هایبوری می آمدند پیرس،لیونگرگ،آنلکا،کانو و ... کسانی که در ابتدا هیچکس امیدی به موفقیتشون نداشت ولی در آینده به ارکان اصلیه تیم او تبدیل شدند!آنلکایی که با 500 هزار یورو از پاریس به آرسنال پیوست دوسال بعد با 22 میلیون یورو فروخته شد تا سودی فوق العاده نصیب باشگاه بشه!
او علاوه بر تاکتیک و دیگر وظایف یک مربی به نکات دیگری هم توجه داشت از جمله تغذیه،ساعت خواب و بیدار شدن بازیکنان،حتی قاشقی که بازیکنان استفاده می کردند!بازیکنانی که تا قبل از ورود او از چیپس ـو الکل استفاده می کردند با تصمیم او از پاستا و کربوهیدرات بیشتر در رژیمشان استفاده کردند،جیمی کرگر در این مورد می گه:آرسنال اولین تیمی بود که از رژیم کراتین استفاده می کرد با این کار واقعا سخت بود که در زمین از یک بازیکن آرسنال آماده تر باشی!
او اولین کسی بود که بیشترین استفاده را از بازیکنان خارجی داشت تا قبل از آن جزیره پر بود از بازیکنان خشک ـو بی استعداد انگلیسی که روح را از فوتبال جزیره گرفته بودند!مطمئنا او انقلابی را در فوتبال رهبری می کرد انقلابی که تغذیه ،بدنسازی و سبک بازی را وارد مرحله ی جدیدی در تاریخ فوتبال می کرد!
از جهات مختلف شباهت عجیبی بین او و چاپمن است هردوی آنها فوتبال را تغییر دادند تا جایی که نه فقط توپچی ها بلکه ماهیت فوتبال مدیون خدمات این دو هستند!اما جاه طلبیه او فراتر از آمارها و جام ها بود او چیزی بیشتر می خواست!او به آینده فکر می کرد در نظر داشت چیزی از خودش به یادگار بزاره که تا سالها به یاد بمونه میراثی به نام اشبرتون!سال 2000 که سران باشگاه با همچین پیشنهادی مواجه شدن تصمیم گرفته شد تا منابع کافی برای این پروژه تامین بشه!پروژه ی عظیمی که نیاز به 490 میلیون پوند منابع مالی داشت!از طرفی هرساله تعداد زیادی بلیط در حالت رزرو باقی می موند که این باعث می شد مبلغ هنگفتی از سود باشگاه که قابل دسترس بود پِرت بشه در نتیجه ساخت استادیوم بیش از پیش مورد نیاز به نظر می رسید!
برای او فرقی نمی کرد که قراره تو یکی از گرونترین شهرهای دنیا یه استادیوم بسازن یا اینکه مسیر رودخونه ای که اشبرتون گراو رو به هایبوری قطع کرده بود نیاز به ساختن یک پل داره!یا وام های باشگاه چطور قراره پرداخت بشه!او فقط می دونست که برای پیشرفت و برای رقابت تو سطح اول باید بزرگ بود،به قول نیچه کسی که در زندگی چرایی دارد با هر چگونه ای خواهد ساخت!اشبرتون ساخته شد با وام های کلان که پرداختش از پس چاه های خزر و خلیج فارس هم بر نمی آمد چه رسد به باشگاهی به مانند آرسنال!گفته می شه در هنگام ساخت ورزشگاه او روی طرح های ورزشگاه نظارت داشت!دیوید دین در اون زمان تلویحا می گفت:او بهترین رئیسیست که آرسنال به خود دیده او برتمام امور باشگاه نظارت و اشراف کامل دارد!
2006 زمان اسباب کشی بود،سالی سخت!دل کندن از هایبوری رفتن دنیس برگکمپ ـو پیرس،سول کمپل و از همه بدتر فینال نابرابر پاریس سخت ترین تجارب یه آرسنالی می تونست باشه! توی اون روزا مصاحبه های او سالهای بدتر از این رو برامون پیش بینی می کرد او می گفت: استراتژی باشگاه این است که هر سال بفروشیم و با قیمت کمتر بخریم!
سال بعد کینگ هم مارو تنها گذاشت این دیگه می تونست بزرگترین ضربه به روح یک هوادار باشه که اسطوره ی باشگاهش ترکشون کنه!همه منتظر مصاحبه ی دونفر بودیم آنری و او تا شاید مرحمی واسمون باشه!
آنری:همه چیز را به رئیس توضیح دادم و چیزی برای گفتن به هوادارا ندارم!
رئیس:قدرت یک تیم در اعتقادی که به ان دارید نهفته است تیری آن را نداشت و رفت!
قانع نشدیم اما خیلی خوب روشن شدیم!از اون روز بزارید دقیق تر بگم از اون ساعت که این مصاحبه ها در سایت رسمی آرسنال قرار گرفت که دقیقا می شه 1 اکتبر 2007 همه ی ما تصمیم گرفتیم به یک نفر اعتماد کنیم ولاغیر!
با وجود تمام این شرایط او فلسفه ی باشگاه رو هر سال حفظ می کرد فوتبالی زیبا ارائه می کرد و استعدادهای ناب معرفی می کرد،کاری که این روزها از کلوپ و تا حدودی گواردیولا می بینیم بدون شک تصویری از کاریه که ونگر سالها انجام می داد!در این بین ستاره هایی که سالهای زیادی برای به ثمر نشسته شدنشون منتظر بود تنهاش گذاشتندنصری،توره،کلیچی آدبایور،فابرگاس،سانگ،فن پرسی و هلب!ولی هنوز مثل همیشه او بود تنهامون نمی زاشت،،وقتی ازش پرسیدن چرا به رئال نرفتید اونجا می تونستید با اون پتانسیل موجود فاتح جام ها شوید و فلسفتون رو به نمایش بزارید گفت:من هرگز تو اوج مشکلات فرزندم رو ترک نمی کنم!
حالا خیلی از مشکلات ـو پشت سر گذاشتیم و به آینده امیدواریم چون هیچ تیمی موفق نشده بود ورزشگاهی بسازه و فصل بعدش سقوط نکنه اما ما اینکاروکردیم،ما الان یک ورزشگاه فوق العاده داریم که می تونیم با باشگاه های بزرگ بر سر مسائل مالی رقابت کنیم خصوصیتی که مطمئنا در طول سال های آینده نمود پیدا می کنه!هر روز برندهای بیشتری برای اسپانسرینگ به باشگاه پیشنهاد می دن منابع مالی هر روز در حال افزایش هستند!در بازار نقل وانتقالات فعالتر شدیم!وقتی او آمد ما شانزدهمین باشگاه ثروتمند دنیا بودیم حالا با سیاستهای فوق العادش به چهارمین باشگاه ثروتمند دنیا تبدیل شدیم!اگر او سال 2004 به رئال می رفت مطمئنا از پس گذشتن از این دوران سخت بر نمیومدیم!هیلوود مدیر سالهای گذشته آرسنال می گه:اگر او نبود که بتونه با میانگین خرج سالی 3 میلیون یورو کار کنه و شرایط رو مدیریت کنه پایان خوشی این داستان نداشت!
سرانجام ما با او یاد گرفتیم صرفا فوتبال برای تفریح نیست در این مدت تلاش کردیم حسمون را با بقیه به اشتراک بزاریم از ناکامی ها گفتیم که چجوری می شه از اون استفاده کرد و آینده رو ساخت!همه ی ما می دونستیم کسي که يه راه جديد رو در پيش مي گيره دست اندازها و پيچ و خم هاي اون راه نصيبش ميشه ما این پیچ ـو خم ها را تحمل کردیم چون به او اعتماد داشتیم مثل پسری که به پدرش برای ادامه ی زندگی اعتماد داره!
قهرمان ما کسی است که به ما یاد داد که با تکیه به قدرت خود و تکیه بر صلابت روح می توان هر مانعی رو از سر راه برداشت فردی که سمبل دوستی عشق زیبایی مبارزه و پایداریست!
"تقدیم به "او" پدر فوتبال پاک خالق سبک نوین فوتبال رئیس لــِ پروفسور آرسن ونگـــر کبیر"