طرفداری- میشائیل بالاک در دوران حرفهای خود پنج قهرمانی در لیگ، دو فینال لیگ قهرمانان و یک نایب قهرمانی در جام جهانی را تجربه کرد. پس بابت چه چیزی حسرت میخورد؟ جدایی زود هنگام از چلسی.
به گزارش اسکای، بالاک در پاسخ به این که قبل از انتقال به چلسی با چه کسی صحبت کرد، گفت:
حرف زدن با سرمربی (ژوزه مورینیو) واقعا برایم اهمیت داشت. هر کسی تحت تاثیر شخصیت و جاه طلبیاش قرار میگرفت. کار کردن با چنین مربیای، یک تجربه کاملا جدید برای من بود. خیلی خوب بود و من از تصمیمی که گرفته بودم، بسیار رضایت داشتم.
اما پس از باختن جام قهرمانی به منچستریونایتد در اولین فصل حضور بالاک در استمفوردبریج، چلسی فصل 8-2007 را هم خوب شروع نکرد و بنابراین مورینیو رفتنی شد.
آنقدر تجربه داشتم که اوضاع را درک کنم. وقتی تیم برنده نشود، مربی کم و بیش ضعیفترین فرد گروه است که امکان تعویض کردنش وجود دارد. او چهارمین سال حضورش در باشگاه را تجربه میکرد. اگر نگاهی به میانگین دوره حضور مربیان در یک باشگاه بیاندازید، آن واقعا دوره خوبی بود. آنقدر با شدت بالا کار میکرد که شاید به نقطهای میرسیدیم که دیگر آن اوضاع وفق مراد نبود. با این حال هواداران میدانند که او برای رساندن باشگاه به آن سطح، چه دستاوردهایی داشت. کم و بیش تقصیر همه بود؛ تقصیر بازیکنان هم بود. ولی این چیزی نبود که بخواهیم بابت آن حسرت بخوریم چون باید به آینده فکر میکردیم. هنوز هم رابطه خوبی با او دارم. بازیکنان زیادی پیدا نمیکنید که از مورینیو بد بگویند.
خروج مورینیو موجی از بی ثباتی روی نیمکت آبیها را به راه انداخت. تنها سال حضور آورام گرانت روی نیمکت این تیم با نایب قهرمانیهای بیشتر به پایان رسید چرا که منچستریونایتد باز هم از چلسی بهتر عمل کرد و این به طور ویژه در فینال لیگ قهرمانان نمود پیدا کرد. بالاک در مورد دوران گرانت توضیح داد:
هرگز فرصتی به او داده نشد. واقعا کار کردن در چلسی پس از مورینیو سخت است. آنقدر رابطه مورینیو با بازیکنان و هواداران خوب بود که هر مربیای که به جایش میآمد، با مشکل مواجه میشد. زیر نظر گرانت واقعا فوتبال خوبی بازی کردیم و آزادی بیشتری داشتیم. او به طرز متفاوتی در تیم مربیگری کرد. نه چندان با هدایت تیم، بلکه با افزایش آزادی عمل بازیکنان. خیلی از بازیکنان فکر میکردند ضعیف خواهد بود ولی این طور نبود. واقعا باهوش و زیرک بود.
لوییز فیلیپه اسکولاری نتوانست موفقیت را به چلسی برگرداند و در فوریه 2009 در حالی که باشگاه با اختلافی هفت امتیازی نسبت به منچستریونایتد صدرنشین در رده چهارم قرار داشت، آن مربی برزیلی هم اخراج شد.
باشگاه در مورد اسکولاری تصمیم متفاوتی گرفت که اصلا جواب نداد. او هرگز نتوانست با بازیکنان ارتباط برقرار کند.
گاس هیدینک آرامش را برگرداند، ولی دوره او موقت بود و بنابراین جای خود را به کارلو آنچلوتی داد.
کارلو مرد متشخص و باهوشی بود و تصمیمات درستی میگرفت. او تلفیق خوبی از محترم بودن و در عین حال اجازه دادن به هر بازیکن برای درخشیدن ایجاد کرد.
اولین فصل آنچلوتی در چلسی، آخرین فصل بالاک در آنجا بود. باشگاه در آن فصل به دو گانه لیگ برتر و جام حذفی دست یافت اما برد مقابل پورتسموث در فینال برای این بازیکن آلمانی بی هزینه نبود. او در آن دوره 33 ساله بود و باشگاه فقط تمدید یکساله قرارداد را پیشنهاد کرد؛ پیشنهادی که با مصدومیت او در نیمه اول فینال ومبلی، قرار نبود افزایش پیدا کند.
کارلو خواستار ماندن من بود ولی باشگاه تصمیم داشت به بازیکنان در سن و سال من، فقط قرارداد یکساله پیشنهاد کند. من دو ساله میخواستم. امروز میتوانم بگویم شاید تصمیم اشتباهی گرفتم. باید میماندم، حتی به مدت یک فصل. هرگز نمیتوانستم بازگشت به بایرلورکوزن را تصور کنم. تا روز آخر فکر میکردم در چلسی به یک راه حل دست پیدا میکنیم. واقعا امیدوار بودم که میتوانم تا انتها همان جا بمانم.