مطلب ارسالی کاربران
#مقاله ✅ درخشان ترین فاکتور کلوپ در مربیگری، همین انتقال درست احساسات به بازیکن هاشه؛ و این اتفاق فقط از دست یه بازیگر قهار بر میاد؛ انتقال راحت هر چیزی که در درونشه و هر چیزی که حس میکنه...
#مقاله
✅ درخشان ترین فاکتور کلوپ در مربیگری، همین انتقال درست احساسات به بازیکن هاشه؛ و این اتفاق فقط از دست یه بازیگر قهار بر میاد؛
انتقال راحت هر چیزی که در درونشه و
هر چیزی که حس میکنه...
بزرگترین تاکتیک لیورپول، همین تحرک بیش از اندازه و شادابی مفرط این تیمه که به حریف اجازه فکر کردن و تمرکز کردن و آروم کردن بازی رو نمیده.
کلوپ حریفش رو مجبور میکنه که مثل خودش باشه؛ پر تحرک و سرعتی.
مثل یه بازیگر درجه یک که طرف مقابلش رو به طرز عجیبی تحت تاثیر قرار میده.
کلوپ به تیمش و قدرت خط هافبک و دفاعش انقدری مطمئن هست که از هی بیشتر و بیشتر کردن هیجان بازی ترسی نداشته باشه.
کلوپ به حریفش یه لیوان کوچیک مشروب تعارف میزنه و اون رو به وسط استیج میبره؛ باهاش میرقصه و آروم آروم لیوانهای مشروب بعدی رو بهش تعارف میکنه؛.
حریف هم تو لذت رقص و حال خوش وسط استیج، بدش نمیاد که بیشتر و بیشتر اسیر پیشنهادهای پشت سر هم کلوپ بشه.
این حال خوش انقدر ادامه پیدا میکنه تا به مستی ختم بشه و اون موقع است که بهترین فرصت برای ضربه زدن به حریف فراهم میشه.
تیمهای ایدهآلگرا و منظم و با دیسیپلینی که تا حالا تو چنین مجلسهای رقصی قرار نگرفتن، خیلی راحت با اولین تلاش کلوپ، وسوسه میشن.
تیمهای تحت هدایت پپ تا حالا هشت بار مقابل تیمهای کلوپ بازنده بودن.
پپ ایدهآلگرا؛
پپ منظم؛
پپ با دیسیپلین و گواردیولایی که عادت به مستی نداره.
میگن هر تجربهای اگه نکشتت، قویترت میکنه؛ پپ جلوی کلوپ انقدر مست کرده که دیگه به همین راحتیها اسیر تحرکش نمیشه؛ ولی مشکل اینجاست که کلوپو هر بار به درصد الکل مشروبهاش اضافه میکنه و کار حتی به مرحله اعتراف پپ هم رسیده.
دو فصل پیش، بالا بردن بیش از حد هیجان بازی توسط کلوپ، گاهی وقتها براش گرون تموم میشد؛ چون تیمهایی پیدا میشدن که تا زمان هشیاریشون، به خط دفاع و هافبک آسیب پذیر لیورپول ضربه مهلک بزنن؛ ولی جالب اینجاست که تو همون دوران هم، پپ ایدهآلگرا یه بازنده بزرگ روی استیج رقص کلوپ بود.
حالا کلوپ به پشتوانه زوج فندایک و آلیسون در دفاع و حضور هافبکهای دونده و نقش پررنگ فابینیو، دیگه هیچ ترسی از بالا بردن شور و شوق بازی نداره.
کلوپ انقدر به بازی هیجان میده تا لحظهای که حریفش تلو تلو بخوره و بیوفته زمین؛ درست مثل مسابقاتی که لیورپول در دقایق پایانی، بازی باخته رو به برد تبدیل میکنه؛
راه مقابله با تیمهای کلوپ اینه که انقدری بر وسوسههاش غلبه کنی تا بتونی بازی خودت رو ارائه بدی که بنظرم چنین چیزی خیلی خیلی سخته؛ چون از تیم پپ، منظمتر نداریم؛
و یا این که خودت یه مشروب خور بزرگ باشی و شروع کنی به رقصیدن با کلوپ و انقدر ادامه بدی تا خود کلوپ از پا در بیاد.
مثل آنجلوتی با ناپولی که تو این سالها کم بر لیورپول غلبه نکرده؛
بنظرم فقط چند تا تیم در دهه اخیر توانایی رقابت با لیورپول الان رو دارن؛
بارسلونای گواردیولا که منظمترین تیم تحت هدایت پپ و خود نگهدارترین تیم تاریخ فوتبال بود و خیلی راحت فوتبالش رو به حریف دیکته میکرد؛
یا بایرن یوپ هاینکس و رئال دو فصل پیش زیدان که این دو تیم، نمونه افراطی هیجان در فوتبال بودن.
کلوپ، گرگهای جامعه است، ما تیمهای روبروش و پدر و مادر ما، هوادارای این تیمها...