طرفداری – نادر دست نشان به همراه رضا عنایتی را می توان از جمله اولین مربیانی دانست که در دور جدید لیگ دسته اول به میدان رفتند و البته روبروی یکدیگر ایستادند. آن هم در دیداری که از اهمیت بالایی برخوردار بود و سه امتیاز این بازی عقب افتاده می توانست حداقل چهار پله تیم شمالی را در جدول رده بندی بالا بکشد تا به صورت مقطعی از منطقه خطر دور شوند که در هر صورت این اتفاق نیفتاد. یک روز پس از بازی با نادر دست نشان تماس گرفتیم و درباره شرایط فعلی باشگاه و بازی ها و البته اتفاقاتی که منجر به صدور احکام انضباطی علیه وی و سپیدرود شد صحبت کردیم.
مسلما اولین سوال مان درباره بازی روز گذشته است. انتظار این باخت به تیم هوادار تهران را داشتید؟
ببینید همیشه اولین بازی سخت است آن هم برای تیمی که دو ماه و نیم تعطیل بود. همیشه اولین بازی ها برای هر تیمی سخت است و بهتر است بگویم شانس بیش از کیفیت در به دست آمدن نتایج دخیل است. دقیقه مثل بازی دیروز ، آنها در حالی ما را بردند که حتی یک فرصت گل هم نداشتند.
این جمله کمی کلیشه ای نیست؟ بدون فرصت گل؟ ولی شما گل خوردید.
شما فیلم بازی را ببینید، به جرات می گویم حتی یک فرصت گل هم نداشتند و توپی هم که وارد دروازه ما شد اصلا فرصت گل نبود. یک ضربه ایستادگی که با اشتباه دروازه مان که نفهمیدیم یک لحظه لیز خورد یا چه اتفاقی افتاد دروازه ما باز شد.
پس نبرد دروازه بان ها را به سود گلر حریف می دانید؟
بله قطعا، اصلا توپی روی دروازه ما نیامد اصلا دروازه بان مان سرد شده بود و فکر می کنم این تاثیر زیادی در گل خورده داشت. گلر ما اشتباهی به این بزرگی داشت اما در سوی دیگر ببینید علی محسن زاده چند موقعیت را از تیم ما گرفت؟ او بارها فرصت های گل ما را گرفت و لازم می دانم این پیروزی را به او تبریک بگویم.
یعنی به دروازه بان حریف تبریک می گویید و نه تیم هوادار؟
ببیند آنها شیوه ای برای بازی داشتند که ما تمایلی به اجرای آن نداریم. بازیکنان آنها بیش از 10 بار خودشان را زمین انداختند و مثل آب خوردن بازی را از نفس می انداختند. به هرحال می دانم که این هم شیوه ای برای برتری در فوتبال است.
یک صحنه مشکوک به پنالتی هم در محوطه حریف اتفاق افتاد درست است؟
مشکوک!؟ آن یک پنالتی محرز بود که نگرفتن آن اشتباه بسیار بزرگی بود. اصلا می دانید چیست؟ همیشه در فوتبال ایران، مربیان و بازیکنان آدمهای دروغگویی هستند. آنها پس از هر بازی کلی دروغ می گویند اما این داوران هستند که هرگز اشتباه نمی کنند و ناظران هستند که همه حرف هایشان به حق و درست است!
حسابی دلتان پر است. از داور دیروز؟ یا کلا از جامعه داوری؟
آقای ترابیان دیروز قضاوت خوبی داشتند و قبلا هم همینطور از این دست قضاوت های خوب از او دیده بودیم. او سال قبل و در جریان دیدار ما برابر نفت مسجد سلیمان هم علیرغم نامهربانی های فراوان پشت دروازه ما ایستادند اما این دلیل نمی شود که یک پنالتی 1000 درصدی را برای ما نگیرند. من از آقای صفیری می خواهم بنشینند و فیلم این بازی را ببنند که چرا پنالتی ما سوخت!؟
جریان ایستادن آقای ترابیان پشت دروازه شما چه بود؟
سال قبل و در دیدار سپیدرود و نفت مسجدسلیمان شرایط بسیار بدی بر بازی حاکم بود و ایشان هم داور پشت دروازه ما بودند. ناسزاهای فراوانی به او شد و سنگ های زیادی هم به او پرتاب شد تا جایی که گفت من دیگر در زمین نمی مانم اما آقای حیدری داور بازی بالاجبار گفتند ایشان باید همان جا بایستد و این اتفاق هم افتاد.
یادم می آید از آن دیدار هم خاطرات بدی از داوری داشتید.
بله، آن بازی مرگ و زندگی برای ما بود و در نهایت ناجوانمردانه هم بازی را باختیم. آقای دکتر بیژن حیدری بداند که تا ابد مدیون مردم رشت است و آه این مردم و هواداران سپیدرود پشت اوست. او در آن بازی با قضاوت عجیب خود باعث شد تا سپیدرود در نهایت به لیگ دسته اول سقوط کند. تا دنیا دنیاست این داور مدیون مردم رشت است.
گویا در دیدار برابر هوادار هم دو بازیکن سابق سپیدرود روبروی این تیم قرار گرفتند درست است؟
به هرحال 16 بازیکن ما به خاطر بی پولی از تیم رفتند که دو نفر از آنها یعنی احسان پیرهادی و مجتبی محبوب مجاز روبروی تیم ابتدای فصل خود ایستادند. البته مدیرعامل تیم به سختی تلاش کرد تا بتواند به تیم پول برساند و ما 6 بازیکن هم گرفتیم اما فرزاد محمدی که نوک حمله بازی می کند به دلیل اینکه در زمان مقرر به وی پول نرسید و وحید سبزی هم پول به حسابش واریز شد اما می گفت کم است و به همین دلیل هر دو از تیم رفتند!
مشکلات و بی پولی ها همچنان ادامه دارد...
بله ما هم مانند بسیاری از تیم ها از این دست مشکلات داریم که لزومی ندارد همه آنها را رسانه ای کنیم. این ها را گفتم که داوران عزیز بدانند سپیدرود چطور و با چه سختی ادامه می شود. بگذارند اگر قرار است تیم ببازد روی تاکتیک و شرایط بازی ببازد نه اینکه روی اشتباهات آنها.
قول می دهید سپیدرود را در لیگ نگه دارید؟
در فوتبال نمی توان به کسی قول داد اما این تیم می ماند. سپیدرود پتانسیل ماندن را دارد اما به شرطی قوانین به بهترین نحو به اجرا دربیاید نه اینکه ما بازی ها آن طور که می خواهیم بازی کنیم اما در سوی دیگر قوانین آن طوری که دل افراد می خواهد به اجرا دربیاید.
راستی قبل از بازی هم با جریمه کمیته انضباطی روبرو شدید. روی شما تاثیر گذاشته بود؟
قطعا تاثیر دارد. چرا من را باید جریمه کنند؟ من نمی دانم آقای حسن زاده حواسش هست یا خیر؟ او اصلا می بیند که چه اتفاقاتی در مجموعه زیردستش می افتد؟ این خنده دار نیست که در دیداری که باید بدون تماشاگر برگزار می شد من را به دلیل کنترل نکردن خود برابر تماشاگران رایکا، سه میلیون تومان جریمه کنند! با این کار من را کاملا به هم ریختند. مگر قانون نگفته بود که آن بازی باید بدون تماشاگر برگزار شود؟ یک تعداد هوادار آمدند و بعد از آن هم مگر من چه کردم که ناظر نوشت دست نشان خود را کنترل نکرد؟ یعنی من آمدم به آنها فحاشی کردم؟
پس اعتراض زیادی به آن جریمه دارید.
بله این مسخره نیست؟ در دیداری که اصلا نباید هوادار می آمد به هر دلیلی آمد و نود دقیقه به من ناسزا گفته شد، با عنوان کنترل نکردن سه میلیون تومان من را جریمه کنند. چرا ناظری برای دیدار به آن مهمی گذاشتند که تازه کار بود. من یادم می آید ناظر آن بازی را نزدیک 10 سال پیش در مجموعه استیل آذین دیده بودم. کمک داور بازی شاهد است که وقتی آقای اکبریان علیه ما یک پنالتی به ناحق گرفت (من به کمک داور گفتم مگر توپ به پشت بازیکن بخورد پنالتی است؟) از 40 متری دوان دوان خود را رساند و من را اخراج کرد! کمک داور بازی از ان چه من گفتم اطلاع دارد و شاهد است.
با آقای حسن زاده در این باره صحبت نکردید؟
خیر به هرحال ایشان باید من را می خواست تا در این باره توضیح بدهم اما او هرگز من را نخواست تا حرفی بزنم. یادم می آید در همان بازی با رایکا، وقتی ما پیش از آغاز بازی جلسه فنی برای بازیکنان مان داشتیم آمدند در شکسته رختکن را عوض کردند! دو هفته از شکسته شدن آن در گذشته بود اما دقیقا گذاشتند زمان بازی ما و دقیقا وقتی جلسه فنی داشتیم سر و صداها به راه افتاد و تمرکز را کاملا از تیم ما گرفت.
و در پایان ...
در پایان فقط می خواهم بگویم آقای حسن زاده که به این راحتی می آیید یکی مانند من را جریمه می کنید ای کاش یکی از این بازی های مهم را به ورزشگاه می آمدید. به خدا قسم ما ناموس مان را از سر راه نیاوردیم که به این راحتی ناسزار به آنها را تحمل کنیم.
