اختصاصی طرفداری- میراث برانکو، نه فینال آسیا بود و نه هتریک قهرمانی، پرفسور محبوب سرخها پیش از هر چیزی برنده بودن را به شاگردانش یاد داد. نتیجه ساده است؛ حتی اگر سرمربی عوض شود، حتی اگر مدیرها بروند و مدیرها بیایند، پرسپولیس برنده شدن را سخت فراموش میکند. بعد از فوت هادی نوروزی آنها وارد مسیری شدهاند که برانکو و البته کالدرون و یحیی تا چندین سال دستاندازهای آن را صاف کردهاند.
شکست پیکان، پرسپولیس را یک گام به چهارمین فتح قلهی فوتبال ایران نزدیک کرد. نمیدانم واژه رویا کفاف میدهد یا نه، اما حداقل در فوتبال چند قطبی ایران چنین دستاوردی به اندازه دلار هزارتومانی غیرقابل تصور است. با این حال نباید عناوین و صفات چشم تیم یحیی را بر روی مشکلات نه چندان کم تیمش ببندد. مشکلاتی که گرچه مورد بخشش و لطف پیکان قرار گرفت اما چنین توقعی را مطمئناً خوش بینترین هوادار هم از تیمی مانند السد قطر ندارد.
مهدی عبدی با بریس خود ثابت کرد که حرف های زیادی برای گفتن دارد
بازیکنان کم اشتها
تلقین اشتهای پیروزی به تیمی که هتریک قهرمانی کرده کار سختی است و حفظ این میل، سختتر! پربیراه نیست بگوییم که خطر مساوی برابر تیم قعر جدولی پیکان از بیخ گوش سرخپوشان رد شد. پرسپولیس بعد از زدن گل دقیقاً همانی شد که پیکان میخواست. ریش و قیچی را به بالهای پیکان سپرد تا از چپ و راست با ارسالهای خود و صدالبته آسمان خراشی مانند شهریار مغانلو آسمان پرسپولیس را تهدید کند. این مورد زمانی عیان میشود که هر دو تیم ماهها از روند تمرینی دور بودهاند و چه بسا پرسپولیسیها بیشتر شلاق بدنساز را چشیدهاند. اما حداقل در بخش زیادی از بازی شاهد دوندگی پایین بازیکنان سرخپوش و بیمیلی آن ها برابر جنگندگی پیکانی ها بودیم. تمامی این موارد مثل قطعات یک دومینو هستند که میتوانند با یک پدیده علت و معلولی اجزای مختلف تیم را تهدید کنند. مثال بارزش هم خطاهای بیمورد در نزدیکی محوطه جریمه است، آن هم جلوی تیمی که روی آسمان حرفهای زیادی برای گفتن دارد. یحیی گل محمدی پیش از هر آنالیز و کار فنی باید ذهن بازیکنانش را برای هشت بازی باقی مانده آماده کند.
بازیسازی چشم بسته از جلوی دروازه
برای بازیسازی از جلوی دروازه مولفههای اساسی نیاز است. اول از همه یک دروازهبان همه فن حریف لازم است که اشراف کاملی به بازی با توپ داشته باشد. برای این مورد بیرانوند چند ماه پیش کفاف میداد. اما حداقل در این بازی سنگربان شماره یک سرخپوشان آنچنان نشانی از آن بازیکن سابق را نشان نمیداد. به این مورد کیفیت نه چندان خوب چمن ورزشگاه شهر قدس و همراهی نه چندان خوب مهدی شیری و محمد نادری را با این پروسه اضافه کنید تا شما هم به این نتیجه برسید گاهی چنین اصرارهایی تبعاتی را به همراه خواهد داشت. حتی برفرض کامل بودن این نقشه در یک سوم دفاعی، باید هافبکهایی نیز باشند که پرس از جلوی حریف را بشکنند و به این روند خط بطلان نزنند. جایی که تقریباً هیچ کدام از عناصر میانی پرسپولیس نتوانستند به خوبی از عهده آن بربیایند. در نتیجه مشاهده ارسالهای بلند شجاع خلیل زاده و حسین کنعانی زادگان به سمت دروازه حریف پرتکرارترین صحنه این بازی بود و از حق هم نگذریم حسابی پیکانیها را به تکاپو انداخت.
فرصت سوزی های همیشگی
فرقی ندارد که چه بازیکنی باشد، فرقی ندارد روز خوب یا بد تیم باشد، پرسپولیس حتی نابترین هدیههای حریف برای گل زدن را بازنکرده پس میفرستند. شاید اصلیترین هدف این سندروم، علی علیپور باشد اما این بازی حداقل نشان بیشتر با یک اپیدمی چغرتر از کرونا طرف هستیم. طوری که تفاوت کیفیت پرسپولیس قبل و بعد از محوطه جریمه روی تضاد شب و روز را سیاه میکند. این گونه است که حتی اندک سانترهای درست و حسابی مهدی شیری بی پاسخ میماند. لزوماً همه تیمها به اندازه پیکان در گل خوردن بخشنده نیستند و اتوبوسهای دفاعی میتوانند حسابی چالشساز باشند که در آن صورت یا باید به شوتهای ترابی دل بست یا ارسال از جناحین که مورد دومی با توجه به عملکرد مدافعان چپ و راست چندان قابل اتکا نیست.
سیامک نعمتی، هافبک پرسپولیس که پاس گل اول تیمش را داد
بیگانه با شوت زنی
مقابل وحید شیخ ویسی که ضعف جدی بر روی شوتهای از راه دور دارد، استفاده از شوتها میتوانست یک راه حل ایده آل برای رسیدن به گل باشد. شاید دم دستترین گزینهها برای این امر، مهدی ترابی، احمد نوراللهی و سیامک نعمتی باشند. ترابی که غایب بود و نوراللهی و نعمتی نیز نشانی از آن بازیکن شوتزن سابق نداشتند. جدای از ضربات راه دور، سرخپوشان حتی در محوطه جریمه و چند قدمی دروازهنیز با شوتزنی بیگانه بودند و با حرکات اضافه فرصتهای طلایی خود را مدام از دست میدادند. البته نباید از تجمع پیکانیها در میانه زمین و پرسهای شدید آنها نیز غافل شد که مجال هماهنگی عصب و عضله برای شوت زدن را نمیداد.
سکانس کمتر دیده شده ارسال های موفق
درست است که گل اول پرسپولیس روی ارسال بی نقص نعمتی به ثمر رسید، اما دیدن یک مورد موفق کجا و دوجین ارسال های بی ثمر کجا! حقیقت امر آن است که مهدی شیری و محمد نادری به عنوان دو مدافع کناری تیم آنچنان میلی به ارسال های خطرناک ندارند. این در حالی است که پیش تر بازیکنانی نظیر رامین رضاییان و محمد انصاری در این پست ها آماده ترین لقمه ها را تقدیم مهاجمان می کردند. نکته اما زمانی برای هواداران پرسپولیس بیشتر توی ذوق می زند که حتی در همان اندک ارسال های موفق تمام کنندگی خاصی دیده نمی شود. علی علیپور به عنوان تمام کننده اول تیم مانند سابق سر نمی زند، مگر جلوی همین پیکان با اشتباه دروازه بان یک ضربه سر نه چندان خطرناکش به گل بنشیند. جذب مدافعان کناری رونده که ید طولانی در ارسال دارند به نظر می رسد در فصل نقل و انتقالاتی برای پرسپولیس از نان شب هم واجب تر است.
یحیی گل محمدی پرسپولیس را یک قدم دیگر به پوکر قهرمانی نزدیک کرد
پرسپولیس حالا در یک قدمی پوکر قهرمانی است. آنها علی رغم ضعفهایی که دارند هنوز هم برایشان پیروزی نه یک خواسته، که یک وظیفه است. میشود با دارتهایی که نام وزیر و فلان داور روی آن نقش بسته شده به پرسپولیس حمله کرد. اما از شما چه پنهان که ماهیت و کیفیت این تیم همان نقطه قرمز و کوچکی است که زدنش در وسط سیبل غیرممکن به نظر میرسد.