۴۰. اسکات پیلگریم
![](http://uupload.ir/files/0jnc_1279245-3820561557_d8b7477f61.jpg)
اثر “برایان لی اومالی” یکی از معتبرترین داستانهایی است که به یک کتاب کمیک ربط داده شده است. اسکات که درباره تعاملات اجتمای خود مطمئن اما کمی مضطرب است، با “رامونا فلاورز” آشنا میشود، دختری که قبل از ملاقاتش با اسکات در رویای او ظاهر شده بود. اسکات شخصیتی بسیار دوست داشتنی است: شوخ طبع و بامزه، که صحبتش هایش را با جوکهای مسخره مزین میکند (و مانند “ددپول” انگار خبر دارد که شخصیتی در ایک کتاب کمیک است)، در اعماق درونش احساساتی را مییابد که تا به حال هیچکدامشان را احساس نکرده بود، و تنبلیهایش با چیزهایی کوچک مانند سر و کله زدن دوست پسرهای سابق دختر مورد علاقهاش به چالش کشیده میشوند. این مجموعه شش تایی کتابهای کمیک (بخش چهارم در سال جاری پخش شد) حول محور اسکات میچرخد: و مخلوطی از سبکهای مختلف است که کمدی مشاهدهای را با بازیهای ویدیویی ترکیب میکند و صحنههای مبارزه فوق العاده ای را خلق میکند.
علامت مخصوص: جوانی ۲۳ ساله دقیقاً شبیه بقیه، با چشمانی درشت، یک هم اتاقی همجنسگرا، یک گروه موسیقی به نام “سکس باب او ام بی”، و دختر رویاهایش که هفت دوست پسر سابق شیطان صفت دارد، و او باید با همه آنها مبارزه کند.
در سینما و تلویزیون: “مایکل سرا” در فیلم اقتباسی فوق العاده “اسکات پیلگریم در برابر دنیا” (Scott Pilgrim Vs. The World) اثر “ادگار رایت” نقش اسکات را بازی میکند، که انرژی همیشه مضطربش به خوبی این شخصیت را به تصویر میکشد.
آیا میدانستید؟: نام اسکات از گروه موسیقی دخترانه کانادایی به نام “درخت نخل” برگرفته شده است.
۳۹. مکون
![](http://uupload.ir/files/bdt9_the-mekon-ad953b17-6d69-4e02-8dc7-3109ce068cd-resize-750.jpeg)
همینطور است “دان دره”. ممکن است تو باشی که همیشه بشریت را نجات میدهد، اما رقیبت “مکون” بزرگ شخصیتی است که در لیست ما جای دارد! همانطور که “فرانک همپسون” در چند صفحه از کتاب کمیک مقدس بریتانیایی “عقاب” توضیح داده بود، مکون قدرتمند از سرزمین مکونتا یک نابغه به احساس است که همیشه اسلحههایی پرقدرت میسازد (آخرین جادویش یک سیاه چاله مسلح بود) که همیشه از آنها استفاده میکند تا خلبان آینده دان دره و رفیق همیشگیش “دیگبوی” را نابود کند، اما هر دفعه بلا استثنا شکست میخورد.
علامت مخصوص: یک کله باد کرده بزرگ که قدرتش از آن نشات میگیرد، مغز بیش از حد بزرگ اهل سیاره ونوس او؛ یک صندلی گهوارهای که اندامهایش را روی آن ولو کند. اوه و نقشههای شرورتنه زیاد. خیلی زیاد.
در سینما و تلویزیون: هنوز قرار نیست که مکون در فیلمی ظاهر شود، اما صحبتهایی مبنی بر ساخته شدن فیلم دان دره صورت گرفته و شایعه شده “گرث انیس” نویسندگی آن را بر عهده دارد. امیدواریم اگر قرار است فیلمی ساخته شود به صورت سی جی باشد، ولی خب بدمان هم نمیاید کسی را زیر پروتزهای سنگین این شخص ببینیم. و آن شخص کسی نیست جز “دیوید تیولیس”.
آیا میدانستید؟: “التون جان” در شعر دان دره (خلبان آینده) در قسمتی میگوید “دان دره نمیدونه، ولی من مکون رو دوست دارم!” در همین رابطه، دان دره در یکی از بخشها دیالوگ: “ایتون جان نمیدونه، ولی من شریکش دیوید فرنیش رو دوست دارم!” را میگوید!
۳٨. سربوس
![](http://uupload.ir/files/hcha_unnamed_(4).jpg)
دیگر نامها: سرابوس مورچه خوار
هنرمند کانادایی “دیو سیم” برای حق ابتکار کتابهای کمیک استدلالهای رک و راستی داشته است. مردی دائماً ماریجوانا (و گهگاهی آل اس دی) مصرف میکند، و مسئول خلق طولانیترین و خلاقانهترین مجموعه کتاب کمیک تاریخ بر پایه کار تیمی بوده، کسی که باید برای ساخت یکی از پیچیدهترین و عجیب و غریبترین شخصیتها از او تشکر کنیم: یک مورچه خوار انسان نمای سه پا و انسان گریز با گذشتهای متفاوت که در آن در نقش پاپ، نخست وزیر، مزدور و مهمان ناخواسته ظاهر شده است. این کتاب سه گانه درباره “سربوس” بسار سرگرم کننده است، چرا که او (طبق گفته خالق این شخصیت) یک دو جنسهٔ الکلی است که صدایی مانند “جورج سی. اسکات” دارد و از همه چیز و همه کس نفرت دارد. شخصیتی که با درخششی عجیب ساخته شد.
علامت مخصوص: اعصاب خراب، توانایی خوب در نبردهای تن به تن و علاقه شدید به صحبت از زبان سوم شخص. اوه و دیگر اینکه او یک مورچه خوار است.
در سینما و تلویزیون: با وجود ساخته شدن شخصیتهای مشابه در کمیکهای “لاکپشهای نینجا ” (Teenage Mutant Ninja Turtles) و “هویچ های شعله ور” (Flaming Carrot)، “سربوس” هرگز به سینما یا تلویزیون راه پیدا نکرد. اگر احیاناً انیمیشنی از آن ساخته شود، انتظار داریم “وارویک دیویس” در لباس مورچه خوار ظاهر شده و “دنی هیوستون” صداپیشه باشد.
آیا میدانستید؟: نام “سربوس” در واقع از یک اشتباه در تلفظ “سربروس” به وجود آمد، سربروس سگ سه سر افسانهای است که در اساطیر یونان در دروازههای هیدز نگهبانی میداد.
۳۷. دردویل
![](http://uupload.ir/files/qlq6_daredevil_1.jpg)
دیگر نامها: مت مورداک
“درِدویل” یکی از ابرقهرماناننی است که “استن جک” در طی فوران خلاقیت بی نظیر خود در اواسط دهه ۱۹۶۰، به وجود آورد، او یکی از اولین ابرقهرمانان بی اخلاقی بود که به جای بودن در آشپزخانه سلامت جهنم، بودن در نیویورک را انتخاب کرد. او پر از تناقض است، درِدویل یک کاتولیک مؤمن در لباس شیطان میباشد، و در روز به عنوان وکیل کار میکند در حالی که شبها با یک قانون شکن وحشی تبدیل میشود. درِدویل هرگز از تعقیب “هالک” و “اسپیسی” لذت نمیبرد، اما به طور کلی شخصیتی برجسته، چند لایه و جذاب است که بهترین استعدادهای این کار را به سمت خود کشیده است. “فرانک میلر” با دردویل به شهرت رسید همچنین “برایان مایکل بندیس”، “جف لئوب”، “تیم سیل” و “کوین اسمیت” نیز شانس خود را امتحان کردند.
علامت مخصوص: لباس شیک قرمز رنگ، یک باتون، توانایی شنیداری، بویایی بالا و دارای راداری منحصر به فرد. او همچنین بسیار چابک و متعادل است.
در سینما و تلویزیون: با اینکه انتخاب اول ما نیز “بن افلک” بود اما، در هنگام بازی در فیلم “مارک استیون جانسون” در سال ۲۰۰۳ موفقیت زیادی کسب نکرد. در اقتباسی از این داستان که از شبکه نتفلیکس پخش شد، “چارلی کاکس” هم به عنوان خود دردویل و هم نیمه دیگرش نقش آفرینی کرد.
آیا میدانستید؟: “دنی راند” (مشت آهنی) یکبار وقتی “مت مورداک” تحت بازداشت اف بی آی بود، با دردِویل رابطه جنسی داشت؟
۳۶. مامور گریوز
![](http://uupload.ir/files/18zx_agent-graves-100-bullets-comics-a.jpg)
دیگر نامها: فیلیپ گریوز
جدای از اینکه “مأمور گریو” در همه جا به عنوان جالب توجه ترین فرد شناخته میشود، اما همچنان قاصد معضلات اخلاقی است. گریوز به عنوان شخصیت اصلی داستان “صد گلوله” اثر “برایان آزارلئو” به قربانیان فرصت میدهد که اگر آمادهاند بدون هیچ عواقبی انتقام خود را بگیرند. یک کیف سامسونت، یک اسلحه، صد گلوله غیرقابل ردیابی و مدارک بی چون چرا علیه کسی که باعث پریشانی فرد شده است، اینها چیزهایی هیتند که گریوز برا عرضه دارد. جالب اینجاست، نه گریوز و نه نویسندگان اثر هیچکدام مشخص نمیکنند که قبول این پیشنهاد درست است یا غلط. انگیزه پشت اعمال گریوز هیچوقت مشخص نمیشود، اما این را میدانیم که او در گذشته عضوی از گروه “مینتمن” بوده، و از رئیس تشکیلاتی سری به نام “حقیقت” تنفر دارد.
علامت مخصوص: گریوز پیرمردی کاریزماتیک است که همیشه کت شلوار دولتی بر تن دارد. او وسواسی و حسابگر است و به ندرت احساسات واقعیش را بروز میدهد.
در سینما و تلویزیون: ما شخصی انعطاف ناپذیر، خشک و کاریزماتیک را برای این شخصیت در نظر داریم. کسی مثل “کریس کوپر” یا “آلن دیل”.
آیا میدانستید؟: نام کامل این شخصیت “فیلیپ گریوز” با معادل انگلیسی جمله “قبرها را پر کن” هم آواست!
۳۵. پسر جهنمی
![](http://uupload.ir/files/0cxr_hellboy-vol-1-semilla-de-destruccion-comic-coleccion.jpg)
دیگر نامها: آنونگ اون راما
“پسر جهنمی” اصیلترین و برجستهترین شخصیتی است که تا به حال ساخته شده (در واقع او از همان ابتدای کار شخص مورد نظرش را به باد مشت و لگد میگیرد، سؤال پرسیدن؟ اصلاً جزیی از استایل او نیست) و این کاراکتر توسط “مایک میگنولا”ی نابغه خلق شده است. میگنولا از این شخصیت به عنوان راهی برای بروز علاقه بیش از حدش به اساطیر باستانی و ماورا طبیعی استفاده کرد. پسرجهنمی که توسط هنر میگنولا– سایههای تاریک و رنگ قرمز بدن این شخصیت – پیشرفت زیادی داشت غولی عظیم الجثه اما دوست داشتنی است که تکه کلامهای زیادی دارد (“آه لعنتی” از معروفترین آنهاست) و با جسدها صحبت میکند، و در عین حال سعی دارد سرنوشتی که برایش مقدر شده را انکار کند. “گییرمو دل تورو” در فیلم سینمایی “پسر جهنمی” آشفتگی و احساسات درونی بیشتری برای این شخصیت به ارمغان آورد، اما در داستان کمیک این شخصیت در جستجو برای مسائل ماوراء طبیعی شبیه به “جین هانت” عمل میکند، یعنی اول مشت، بعد حرف.
علامت مخصوص: پوست قرمز، نیمه آخر شاخ بریده شدهاش، چشمان زرد رنگ، دم چنگک دار، دست راست قدرتمند ساخته شده از سنگ غیرقابل شکست و علاقه شدید به سیگار.
در سینما و تلویزیون: دو کلمه “ران پرلمن” (از “دیوید هاربور” برای تلاشش در سال ۲۰۱۹ عذرخواهی میکنیم). اتحاد بین هنرمند و کاراکتر کمتر وقتی کاملاً بی نقص میشود، اما “پرلمن” موفق شد فضای فرسوده و بدبینانه دنیای پسر جهنمی و خوشبینی بچگانه و بی انتهای او را به خوبی به تصویر بکشد، در حالی که چاشنی انسانی نیز به آن اضافه کرد. تعجبی ندارد که دل تورو از ساخت این فیلم با کس دیگر خودداری کرد.
آیا میدانستید؟: حضور پسر جهنمی برای اولین بار در کتاب کمیک مربوط به خودش به نام “دست حقیقی سرنوشت” در واقع توسط اسطوره این صنعت یعنی “جان بایرن” نوشته شده بود و مینگولا در ابتدا به داستان او پایبند بود تا اینکه احساس کرد میتواند دیالوگهای مخصوص خود را بنویسد.
۳۴. دکتر استرنج
![](http://uupload.ir/files/279j_69d052109c1c2500f878ca357be871e2.png)
دیگر نامها: استفان استرنج
“جادوگر بزرگ” این جهان در ابتدا یک جراح از خود راضی و پول دوست بود که در هنگام تصادفی بر اثر مستی، از ناحیه دست فلج شد. از آن پس به دنبال معجزه، به صومعهای در تبت رفته، و با “زن باستانی” ملاقات میکند. سپس توانست در هنرهای عرفانی به درجه استادی برسد و بعد از آن به عمارتی در روستای گرینویچ، نیویورک نقل مکان میکند تا محقق معنوی شده و از دنیا در برابر مخاطراتی مثل “درِد وحشتناک” و حتی “کنت دراکولا” محافظت کند. “استرنج” هرگز پرفروش نبود، اما در داستانهای کمیک فوق العاده ای ظاهر شد خصوصاً داستانهای با حضور “دیکتو” و “جین کولان”. دکتر استرنج به عنوان جادوگر اصلی کمپانی مارول همشه شخصیت اصلی تمام کراس اوور ها بوده، و همچنین یکی از اعضای گروه قهرمانی “مدافعان” بوده است (به همراه هالک، موج سوار نقرهای و نیمور).
علامت مخصوص: ردای معراج، طلسم چشم آگاماتو، تواناییهای جادویی، دستکشهای جادویی نارنجی رنگ، ریش و سبیل جوگندمی. تکه کلام: “با میزبانی خاکستر هوگوث!”
در سینما و تلویزیون: “پیتر هوتن” نقش یک جادوگر تازه کار کله بمبی را در سال ۱۹۷۸ در فیلم “دکتر استرنج” بازی کرد، “برایس جانسون” در انیمیشن “دکتر استرنج” محصول سال ۲۰۰۷، و “جان ورنون” در انیمیشن “مردعنکبوتی” صداپیشگان این شخصیت بودند. در حال حاضر “بندیکت کامبربچ” این شخصیت را در فیلمهای استودیو مارول نقش آفرینی میکند.
آیا میدانستید؟: مارول یک دکتر استرنج شرور داشت که دو ماه قبل از ظهور این جادوگر به عنوان نقش منفی در “مرد آهنی” ظاهر شد. همچنین یکی از دشمنان دیرینه بتمن از سال ۱۹۳۰ “دکتر هیوگو استرنج” بود.
۳۳. ونوم
![](http://uupload.ir/files/qiy7_64ec7cf216ff129eecd1843fefdda473--carnage-marvel-marvel-villains.jpg)
دیگر نامها: ادی براک، آنجلو فورتوناتو، مک گارگان
“ونوم” یک سیمبیوت فضایی است که تشنه خشونت و خون میباشد، او در ابتدا در لباس سیاه مرد عنکبوتی زندگی میکرد. مرد عنکبوتی متوجه حضور او نبود فکر میکرد شکل سیاه و سفید لباس نشان دهنده تارهای اوست. وقتی مرد عنکبوتی اجازه نداد ونوم او را کنترل کند، او به بدن “ادی براک” راه پیدا کرد ،و سالهای سال در جستجوی انتقام باقی ماند. در واقع بزرگترین دشمن مرد عنکبوتی یعنی ونوم، با شخصیت لولوخور خوره “فردی کروگر” شباهت دارد و قرار بود مانند این شخصیت، کاراکتری بد تینت و ترسناک باشد، اما خوانندگان این کتاب عقیده داشتند ونوم برجسته و جالب توجه است در نتیجه این سیمبیوت از شرارتش کاست (او همیشه تلاش میکند تا به تماشاگران آسیبی نزند) و با نام خود ظاهر شد. در واقع به قدری تغییر کرد که نه تنها با مرد عنکبوتی همکاری میکرد، بلکه مارول یک تبهکار خشن دیگر به نام آدمکش بزرگ “کارنیج”را طراحی کرد تا میزان جرمهای ونوم را کاهش دهد. در حال حاضر این سیمبیوت به “براک” پیوند نخورده، اما همچنان مشهورترین شخصیت باقی مانده است.
علامت مخصوص: سیاه رنگ، ساختار ارگانیک با قابلیت تغییر شکل دهندگی و تمام تواناییهای مردعنکبوتی.
در سینما و تلویزیون: “مرد عنکبوتی ۳” نقصهای زیادی داشته و نقش آفرینی “توفر گریس” به عنوان ونوم یکی از آنهاست. “تام هاردی” در فیلم “ونوم” محصول ۲۰۱۸ نقش آفرینی کرد که از نظر منتقدان ضعیف بوده، اما از نظر بینندگان سراسر جهان برجسته بوده است. قسمت بعدی این فیلم سینمایی در آینده پخش خواهد شد.
آیا میدانستید؟: مردعنکبوتی در کراس اووری که سال ۱۹۸۴ با نام “جنگهای پنهان” منتشر شد لباس فضایی خود را بر تن کرد. پس از اینکه لباس قرمز- آبی مردعنکبوتی نابود شد یک ابزار فضایی نسخه سیاه آن را تولید کرد. و با اینکه پوسته رویی آن آغشته به روغن بود، مرد عنکبوتی هرگز سؤال نکرد که این لباس از کجا آمده. احمق بی فکر.
۳۲. لکس لوثر
![](http://uupload.ir/files/qgiw_lexluthor.jpg)
دیگر نامها: الکساندر جوزف لوتر، زاغ مقلد
وقتی به اندازه سوپرمن قوی، سریع و شکست ناپذیر باشید پیدا کردن رقیبی با خطر جدی که شما را به تکاپو بیندازد، کار آسانی نیست. اینجاست که “لکس لوتر” بدترین بدترینها وارد میشود. او معمولاً قدرت خاصی ندارد، اما خب به آن نیاز هم ندارد، حتی حتی در برابر مرد پولادین. هیچ زندانی توانایی توقف او را ندارد، به نظر هیچ چیزی برای شکست او کافی نیست و هیچ نقشهای برای مغز چابک او غیرقابل پیشبینی نیست. از آنجایی که سوپرمن مایل نیست گردن لوتر را بشکند و کار را تمام کند، برای ادامه جنگ همیشه فردایی هست. درمورد تلاشش صحبت میکنم، او تلاش میکند و تلاش میکند و تلاش میکند عنکبوت “رابرت بروس” در برابر لوتر هیچ است.
علامت مخصوص: به طرز عجیبی کچل، باهوشترین فرد روی زمین، در کشیدن نقشههای فریب انگیز از زندان توانایی خاصی دارد.
در سینما و تلویزیون: “جین حکمن” در فیلم “کیستوفر ریوز” و “کوین اسپیسی” در فیلم “برایان سینگر” نقش این شخصیت را بازی کردند. “جانشی” و “مایکل روزنبام” در سالهای اخیر به عنوان این شخصیت در تلوزیون نقش آفرینی کردند، در حالی که “کلنسی براون” و “جیمز مارستز” در مجموعههای انیمیشنی صداپیشگان او بودند. تجسم “اسمالویل” (The Smallville) یکی از جالبترین و متناقضترین فیلمهای مربوط به این شخصیت بود، اما “جسی آیزنبرگ” به این شخصیت نبوغی جالب توجه اضافه کرد که باعث شد لوتر از در “بتمن مقابل سوپرمن” (Batman V Superman) متفاوت باشد.
آیا میدانستید؟: لکس لوتر فرزند “لایونل لوتر” و “لتیسیا لوتر” هر از گاهی هم با “لوئیس لین” و هم با “لانا لنگ” قرار میگذارد.
۳۱. اوساگی یوجیمبو
![](http://uupload.ir/files/bg5m_61v5l-m3pml.jpg)
دیگر نامها: میتموتو اوساگی
“اوساگی” نیز مانند کودکی “لاکپشت های نینجا” حیوانی ناز و قشنگ است که در مبارزه کمربند مشکی دارد. اما این خرگوش رونین برخلاف آن لاکپشت های سبز دوست داشتنی، ریشههای خود را از خاطر نبرده، و با آدمکشی و ضرب و شتم و صحنههای عجیب جنسی، در مکانی مشابه فئودال ژاپن حماسهای میآفریند. شخصیت این خرگوش، در اصل از یک شمیشیرزن تاریخی به نام “میاموتو موشیشی” برگرفته شده است. با این حال “ساکی” با زدن طرحی از یک قهرمان با گوشهای دراز به ایده ساخت یک کتاب کمیک به یادماندنی رسید. طول عمر مثال زدنی این شخصیت ترکیبی جذاب از تأثیر تاریخی و سینمایی را در بر داشته و دوست داشتنی بودن این خرگوش پشمالو و تواناییش در بریدن و قطعه قطعه کردن با شمشیر از دلایل آن بود.
علامت مخصوص: خرگوشی با توانایی شمشیرزنی بالا و حس عمیقی از عدالت و کمی موذی گری.
در سینما و تلویزیون: اوساگی بارها در سری انیمیشنهای “لاکپشت های نینجا” حاضر شد، و “توسند کولمن” صداپیشه این شخصیت بود، کسی که در “تیک” (The Tick) نیز صداپیشگی کرد.
آیا میدانستید؟: اوساگی در زبان ژاپنی به معنای خرگوش است.