بَرْدْسیر یکی از شهرهای استان کرمان و مرکز شهرستان بردسیر است. این شهر در فاصله ۶۵ کیلومتری کرمان واقع شدهاست. جمعیت شهر بردسیر بر اساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۵، برابر با ۲۵٬۱۵۲ نفر بودهاست.
این شهر به نام مؤسس شهر بردسیر؛ اردشیر بابکان (یا «اردسیر») بودهاست که در بدو امر هم ‹‹وه اردشیر›› خوانده میشد که بعد به «اردشیر» تغییر یافت. نام قدیم کرمان در قرون وسطی بردسیر بوده که که به نام «گواشیر» نامیده میشدهاست. بردسیر در ابتدا روستای کوچکی بود که توسط اردشیر بابکان عمران و توسعه داده شد و به صورت شهر درآمد. مردم کرمان به منظور نشان دادن خرسندی خود از پیروزی او بر اردوان و به شاهی رسیدنش، نام این شهر را «وه ارتخشیر» نامیدند، این نام بعدها به «وه اردشیر»، «به اردشیر»، «بردشیر» و «بردسیر» تبدیل شد. «گواردشیر» نیز که مأخوذ از وه ارتخشیر است به همین محل اطلاق میشدهاست. قبلاً به این شهر بنا به یک روایت «اردشیر» میگفتهاند؛ یعنی جای نیک، ولی بعد از حمله اعراب، این محل بهرسیر نامیده شد و پس از مدتی بردشیر و درنهایت به دلیل ثقل کلام آن را «بردسیر» خواندند. با این حال در آن زمان بعضی از ایرانیان آن را گواشیر میخواندهاند که این کلمه مأخذ از اردشیر بودهاست. با توجه به مطالب یادشده، نام بردسیر پس از حملهٔ اعراب میان زبانها افتاد و به شهرت رسید. بردسیر بمانند واژگان گرمسیر و سردسیر است که به معنای سرزمین گرما و سرماست به معنای سرزمین برد هستش و برد به معنای سنگ است پس بردسیر یعنی " سرزمین سنگ " بردسیر از واژه برد به معنی سنگ+سیر یعنی «مکان سنگدار» گرفته شده مانند واژگان گرمسیر و سردسیر که به معنای مکان گرما و سرماست.

بردسیر که از آن به مشیز نیز یاد میشود، دارای سابقهٔ تاریخی قابل توجهی بوده و قدمت تاریخی آن به قبل از ساسانیان میرسد. این منطقه از اولین مکانهایی است که زندگی اجتماعی در آن شکل گرفتهاست و بهترین دلیل بر این مدعا، وجود آثار و بناهای تاریخی زیاد چون:پیرجارسوز، برج نگار، برج تاریخی قلعه ارگ بردسیر، تل ابلیس و… است.
تحقیقات انجام شده توسط اساتید دانشگاه هاروارد در ۴۰ سال قبل نشان میدهد که در این سرزمین، مردمی زندگی میکردهاند که بیش از ۵۰۰۰ سال پیش برای نخستین مرتبه به صنعت ذوب مس دست یافتند. حفاریهایی که در سال ۱۳۱۴ توسط هراول اشتاین و در سال ۱۳۴۴ توسط ژوزف کالدوک انگلیسی انجام شدهاست، حکایت از این دارد که اهالی این محل ۶۰۰۰ سال قبل موفق به ذوب مس در محل «تل ابلیس» شدهاند و این کورهها را فعال کرده و موفق به ساختن اشیایی چون سنجاق و ظرف مسی شدند و در رونق اقتصادی این شهر همت گماردند. همچنین وجود اشتراک درسفالهای این منطقه با سفالهای مناطق بینالنهرین، سوریه و هند حاکی از ارتباط مابین این دو منطقه و تمدنهای آنان و قدمت دیرینه بردسیر میباشد. بردسیردر زمان سلطنت آل بویه مرکز ایالت گردیدهاست و طبق نظر حمزه اصفهانی دو نام بردسیر و گواشیر ممکن است نشان دهنده انتساب آن به اردشیر مؤسس سلسله ساسانی باشد. در زمان سلاجقه کتابخانه این شهر ۵۰۰۰ جلد کتاب داشته و داخل شهر چند بیمارستان و مدرسه بوده که خود بهترین دلیل بر عظمت و وسعت این شهر میباشد که متآسفانه در زمان حمله مغول ویران شدهاست. ابنحوقل بردسیر را در سال ۵۵۰ شهر کوچکی دانسته و محمدبنابراهیم نامهای بردسیر و گواشیر را به جای یکدیگر و به یک معنی به کار بردهاست. به هر حال بردسیر گرچه شهر کوچکی بوده، بسیار آباد و پیرامون آن زیر کشت قرار داشتهاست.
بردسیر سرزمین کهن تاریخی و از جمله مکانهایی ست که هزاران سال پیش از این، مردمی برخوردار از تمدن در آن زندگی میکردند. نخستین دلیل، وجود تل ابلیس است که بر اساس آخرین تحقیقات انجام شده، پنج هزار سال پیش از این مسکن مردمانی بوده که برای اولین بار یه صنعت ذوب مس دست یافتند، پیداست که چنین مردمی از درایت و هوش و علم و آگاهی برخودار بودهاند. دلیل دیگر، موقعیت خاص این شهرستان از نظر جغرافیایی است. میدانیم که انسانها در گذشته و قبل از استحصال آب از عمق زمین و کشف قنات و کاریز، ناگذیر در محلهایی تجمع میکردند که دارای رودخانه، ارتفاعات پربرف، و آب فراوان باشد، از آنجا که همهٔ این امکانات در بردسیر وجود داشته، لذا میتوان آن را به عنوان زیستگاه انسانهای هزاران سال قبل به حساب آورد. وجود برخی آثار تاریخی که سابقه آنها به قبل از اسلام برمی گردد، نظیر پیرجارسوز، برج تاریخی قلعه، برج نگار، قلعه غبیرا و آثار دیگری از این قبیل نیز میتوانند دلیلی بر این مدعا باشد.
اظهار نظر برخی مورخین نیزبر قوت این نظر میافزاید، هر چند که به دور دستهای تاریخ اشاره نمیشود به عنوان مثال، ناصرالدین منشی، اینگونه اظهار نظر میکند که «گشتاسب بن لهراسب وقتی از استخر فارس که آشیان کامکاری و نشیمن شهریاری بود بر عزیمت تفرج و تصید به صوب کرمان عنان گرای شد و چون به هومه بردسیر رسید و آن حدود را مستعد عمارت یافت، به اساحت و اجرای کاریز اسف و بنای دهکده آن مثال داد. آتش خانه معبد آن جا را احداث فرمود تا منزل و مناخ صادر و وارد باشد».[۹] اقدام آذر ماهان، حاکم کرمان در عصر انوشیروان که بنای شهر ماهان را به او نسبت میدهند دائر به روستایی به همین نام در بردسیر نیز از جمله این دلایل بهشمار میرود. روستای ماهونو یا ماهونک بردسیر هنوز با همین اسم وجود دارد.

اگر چه بعد از اسلام و در تواریخ مختلف به نام «بردسیر» برمیخوریم، اما بیان برخی از مورخین چنین شبههای را به وجود آورده که در بسیاری از موارد، منظور از بردسیر همان کرمان کنونی بودهاست. حتی اینکه در زمان علی ابن الیاس مرکز حکومتی از سیرجان به بردسیر انتقال یافته، باز هم منظور همان کرمان کنونی است. «لسترنج» در جغرافیای سرزمینهای خلافت شرقی بهطور مفصل بهایم موضوع پرداخته که بخشهایی از آن آورده میشود. (هماکنون گفتیم که کرسی فعلی استان کرمان شهر کرمان است و این شهر گر چه اول اسلام نیستولی از زمان ساسانیان شهری مهم بوده و اصل آن را، به قول حمزهی اصفهان مورخ قرن چهاردهم هجری، اردشیر مؤسس سلطنت ساسانیان شاخت و آن را «به اردشیر» نامید (جای نیک اردشیر) و اعراب آن را بهرسیر (یا بهدسیر) و بردسیر (یا بردشیر) تلفظ کردند و ایرانیان، به قول مقدسی، آن را گواشیر نامیدند که مأخوذ بود از «ویه ارتخشیر» (صورت قدیم تری از بیه اردشیر) یاقوت گوید: بردسیر را در زمان او «جواسیر» یا «جواشیر» و نیز «گواشیر» میگفتند. همه این اسامی با اسم عربی بردسیر مطابق است و به جای آن استعمال میشود. (شهر بردسیر که در زمان سلطنت آل بویه کرسی جدید ایلت کرمان شد بدون شک و تردید همان شهر جدید کرمان است) زیرا آنجه در کتابهای جغرافیا در باب محل بردسیر نوشته شده و تعریفی که اکثر جغرافی نویسان عری از ابنیه بردسیر و اوضاع طبیعی ان کردهاند و تمام آن هنوز موجود است است همه بر شهر فعلی کرمان تطبیق میشود. وقایع نگراران ای رانی و عرب چنانکه ذکر خواهیم کرد متفقند که پس از قرن چهارم بردسیر، که گواشیر نامیده میشد، کرسی کرمان گردید و مردم به جای تمام آن اسمی اسم «شهر کرمان» را به کار بردند و رفته رفته «شهر کرمان» را مختصراً «کرمان» گفتند و چنانکه تاکنون هم معمو است، اسم ایالت بر کرسی آن اطلاق گردید. مقدسی که به تفصیل در بارهٔ بردسیر سخن گفتهاست آن را هنگامی که در عهد آل بویه کرسی ایالت کرمان بود چنین وصف میکند: اگر چه شهر بزرگی نیست و لی شهری بسیا مستحکم است، بیرون شهر قلعه بزرگی است واقع بر فراز تپهای دارای باغستان و چاهی عمیق که به دستور ابن الیاس حاکم آن جا، مکه قبلاً نامی از وی بردیم، کنده شده و ابن الیاس معمولاً هر شب سوار میشد و از آن تپه بالا میرفت و در آن ثلعه میخوابید. در دروازه شهر، قلعه دیگری وجود داشت که اطراف آن خندقی حفر شده بد و به وسیله چند پل از آن خندق میگذشتند. در وشط شهر نیز قلعه دیگر بود که مسجد جامع بزرگ و باشکوه شهر در کنار آن قرار داشت. شهر دارای چهار دروازه بود که سه تای آن هر کدام به نام شهری که از آن دروازه به سوی شهر میرفتند موسوم بود، به این قرار: دروازه ماهان، دروازه خبیص و دروازه زرند. دروازهٔ چهارم دروازهٔ مبارک نام داشت که ظاهراً منسوب به شخصی مبارک نام بودهاست. مقدسی گوید در شهر باغهای بسیار است که از آب قناتها سیراب میشوند و آب خوردنی شهر از چاه است. از وقتی که ابن الیاس در زمان سلطنت عضدالدوله کرسی ایلات را به بردسیر منتقل کرد، چنانکه گفتیم این شهر به این مقام یعنی کرسی بودن کرمان باقی میماند و سرنوشت آن تابع سرنوشت ایالت کرمان شد که به قاعدهٔ زمان هر کس حکمران فارس بود حکومت کرمان را نیز داشت. در اوایل قرن پنجم دولت آل بویه در مقابل سلجوقیان که از سال ۴۳۳ تا سال ۵۸۳ فرمان روایان ایالت کرمان بودند سقوط کرد، در زمان فرمانروایی اینان اگر چه سیرجان یکی از شهرهای عمده منطقه فرمانروایی آنان بود اما بردسیر همچنان به صورت دارالملک باقی ماند. در تاریخ سجوقیان تألیف ابن ابراهیم پایتخت دولت گاهی به اسم بردسیر و گاهی به نام گواشیر ذکر شده در حالی که میرخواند مؤلف روضه الصفا در فصول مربوط به آن زمان دارالملک سلجوقیان را به نام «شهر کرمان» یا مختصراً به اسم «کرمان» ذکر میکند و نام بردسیر در روضه الصفا در هیچ جا ذکر نشدهاست؛ بنابراین این هر دو اسم، یعنی بردسیر و کرمان، بدون تفاوت بر یک محل اطلاق میشده چنانکه ابن اثیر در اخبار سال ۴۹۴ گوید ایرانشاه سلجوقی را از بردسیر که شهر کرمانست بیرون کردند». (ص۳۲۸ تا ۳۲۶) لسترنج در پایان نتیجهگیری میکند که آنچه دربارهٔ بردسیر از مآخذ مختلف وجود دارد، از مقدسی در قرن چهارم تا حافظ ابرو در اوایل قرن نهم، همه در شهر کنونیکرمان موجود است. حتی مسجد تورانشاه که حمدالله مستوف از آن نام میبرد، همان مسجد ملک است. با این همه، شهری که در گذشته از چنان عظمت و اقتداری برخوردار بوده، و حتی پس از اسلام و در عصر سلاجقه کتابخانهای با پنج هزار جلد کتاب و بیمارستان و مدرسه داشته، نمیتواند شهری محقر و کماهمیت باشد. مقدسی نیز در احسن التقاسیم که به سال ۳۷۵ه.ق تألیف کرده، برای کرمان پنج ناحیه اصلی و یک ناحیه فرعی ذکر میکند «بردسیر که در محل، گواشیر میگویند و کرسی نشین آن نیز موسوم به بردسیر و ناحیه فرعی آن خبیص است». پس از حمله اعراب این شهر به شدت توسعه یافت وسالها نیز به عنوان مرکزیت استان بردسیر مطرح بوده و حکومت اصلی ولایت کرمان در این شهر قرار داشتهاست. همچنان ازنظر وسعت، شهر به حدی گسترش یافته بود که به قول دکتر برومند سعید، استاد دانشگاه ویکی، خانههای بردسیر به منطقه نگار کاملاً وصل بودهاست، بهطوریکه اگر «کرّهای» درنگار گم میشدهاست، دربردسیر به دنبال آن میآمدهاند، که این نشان میدهد پشت بامها کاملاً به هم متصل بودهاند، امّا بعد از این دوران. دوران نزول و ویرانی این شهر شروع میشود و دیگر هرگز آن موقعیت را متأسفانه پیدا نمیکند.

اکثریت مردم بردسیر، مسلمان و شیعه دوازده امامی میباشند و ارادت خاصی نسبت به اهل بیت دارند. البته در گذشته عدهای از پیروان دین زرتشت و فرقه دراویش اهل حق در این شهر و اطراف آن ساکن بودهاند. زبان اغلب مردم این شهر، فارسی با لهجه کرمانی میباشد. ولی تفاوت لهجهها در در مناطق مختلف شهرستان بردسیر (مانند: بیدخوان، باغابر و کوهپنج، نارپ و ایلاغ (چارطاق و حومه) و نگار) قابل مشاهده است. آب و هوای شهر بردسیر معتدل است. به گونهای که شهر بردسیر تابستانهای خنک و ملایم و زمستانهای سرد و برفی دارد. از روستاهای خوش آب و هوای بردسیر بیدخوان، لاله زار، قلعه عسکر، مادون، گلزار، اردیکان، ماهونک و محمودآباد کوهپنج و… است. ارتفاع از سطح دریا در (مرکز شهر بردسیر): ۲٬۰۴۴ متر است. روستای اردیکان در فاصله ۱۲۰ کیلومتری جنوب شرقی بردسیر در دامنه جنوب غربی کوه هزار بلندترین منطقه مسکونی ایران محسوب میشود. از جمله مهمترین صنایع دستی این منطقه میتوان به قالی بافی، گلیم بافی وپته دوزی و چادر شب اشاره کرد.
شهرستان بردسیر دارای معادنی در بخشهای شن و ماسه، سنگهای ساختمانی (مرمر و تراورتن) و کانسارهای فلزی مانند مس، آهن و طلا است. در معادن کانسارهای فلزی معادن مس درآلو وآبتلخون و پشترود تونلهای شدادی و ترانشههایی با قدمت بالای ۵۰۰ سال وجود دارد مشخصات این معادن در سال ۱۳۵۲ در گزارش مطالعات کانسارهای مس در ایران (سازمان زمینشناسی) آمدهاست. در زیر برخی از مهمترین معادن شهرستان بردسیر نام برده شدهاست: معدن مس درآلو (گلزار بردسیر) - معدن مس آبتلخون (کوهپنج بردسیر) - معدن مس پشترود (نارپ بردسیر) - معدن مس سه گداری - معدن مس باب زنگوئیه - معدن آهن پلاسری چهلتن - معدن سنگ تراورتن پیربنه - معدن سنگ تراورتن پشترود - معدن سنگ مرمر سنگبر - معدن شن و ماسه محمودآباد
لازم است ذکر شود مطالعات اولیه اکتشافی در معدن درآلو در سال ۱۳۵۲ توسط یوگوسلاوها انجام گردید و سپس مطالعات اکتشاف معدنی توسط شرکت اولنگ وابسته صندوق بازنشستگی صنایع ملی مس انجام گرفت. کارخانه فلوتاسیون سولفید مس در این معدن توسط بخش خصوصی ساخته خواهد شد. سرمایهگذار این کارخانه شرکت صنعت و معدن وابسته به بانک گردشگری است. لازم است ذکر شود که یکی از عمده سهامداران بانک گردشگری و این شرکت خصوصی جناب آقای مهدی جهانگیری برادر اسحاق جهانگیری معاونت محترم اول ریاست جمهوری اسلامی ایران در دورههای یازدهم و دوازدهم است. با توجه به اینکه این معدن در اراضی شهرستان بردسیر و محدوده مرزی آن واقع شدهاست تعارضات برای تصاحب این محدوده توسط دو شهرستان همواره موجب حاشیههای سیاسی بودهاست.
جاذبه های بردسیر
ارگ بردسیر : ارگ بردسیر این اثر در مرکز شهر بردسیر و روبروی مسجد جامع، که خود نیز از آثار قدیمی است، قرار دارد. مساحت آن بیش از ۲۳۰۰ متر مربع میباشد که بطور میانگین ۸ متر بالاتر از سطح خیابان است. قدمت این ارگ به بیش از ۳۰۰ سال قبل میرسد. فضاهای بیرون آمده در کاوشهای مختلف، از جمله یک حیاط با چهار ایوان قرینه که دارای هشت ورودی است، و نیز سایر امکانات سکونتی از قبیل آشپزخانه و سیستم آبرسانی بیانگر این واقعیت است که ارگ بردسیر روزگاری مکان مناسبی برای سکونت حاکمان به شمار میرفته و بعنوان یک قلعه نظامی مطرح بوده. در سفال دهانه یکی از حلقههای چاه با خط نستعلیق این عبارت نوشته شده “محمد قلی سنه ۱۱۲۳”، که تاریخ ساخت بنا را نشان میدهد. مصالح به کار رفته در ساخت این بنا خشت خام است و در مواردی مانند فرش حیاط و ساخت حوض، از آجر استفاده شده است. برای تامین آب مورد نیاز، از چاههای موجود در ارگ استفاده میشده. آب پس از طی مسیر شیبداری از چاه یا آب انبار تا تنبوشه وسط حوض به صورت فواره ظاهر میشده و به آن زیبایی خاصی میبخشیده. تاکنون اشیاء مختلفی مانند سفالهای ساده و لعابدار، ظروف مربوط به دوره ایلخانی و صفوی، اشیاء فلزی و آلات جنگی و دو گوی فلزی مربوط به توپهای دوران صفویه، معروف به زنبورک یافت شدهاست.

مسجد جامع بردسیر : مسجد جامع بردسیر به گفته حمدالله مستوفی در عهد عمربن عبدالعزیز ساخته شد و نام آن مسجد عتیق بود. این مسجد که سابقه بسیاری دارد، امروزه از بین رفته و تنها بخشی از آن برجای مانده است.

خانه بهادرالملک بردسیر:خانه بهادرالملک بردسیر یکی از بناهای تاریخی شهر بردسیر در استان کرمان ایران است . این خانه در بر غربی خیابان شریعتی بردسیر واقع است . این بنا توسط عبدالمظفرخان سرتیپ مشهور به بهادرالملک که در بردسیر به لقب «ابدال» معروف بود ، به روزگار قاجار ساخته شد . این بنا همچون اکثر ابنیه دوره قاجاریه این بخش از کشور ، با پلان حیاط مرکزی و فضاهای اطراف ساخته شده است بدین نحو که در جبهه شمالی حیاط ، سه دری و در جبهه جنوبی ، تالار وسیعی وجود دارد که سایر فضاهای جبهه های شرقی و غربی که شامل انبارها ، اتاقهای خدمه و مطبخ می باشد ، در خدمت فضای اصلی خانه بوده است . از جمله بخشهای جالب این بنا علاوه بر تالار بزرگ آن ، انبارهای طبقه فوقانی جهت ذخیره مواد غذایی و برج خشتی این خانه است که بخش تحتانی آن به صورت محل گذر عموم است.

آبشار هیجین: آبشار هجین در استان کرمان واقع است. در بخش شمالی شهر بردسیر و در میان دشت همواری که روستاهای هجین، ملک آباد، خالق آباد وآبادی های دیگری که حاشیه رودخانه هجین شکل گرفته اند؛ چشم اندازهای زیبایی از باغ ها و پوشش سبز درختان وحشی به وجود آمده که جریان آب رودخانه، بر طراوت و جلوه های آن افزودهاست. این جلوه ها با وجود آبشار هجین، دل نوازتر و دیدنی تر شده اند. این رودخانه به سمت کبوترخان و جاده کرمان-رفسنجان ادامه می یابد. محدوده و بستر آبشار هجین را تخته سنگ های پهن در بر گرفته اند و جریان رودخانه با ارتفاعی حدود ۶متر، به حوضچه ای که در بر کف سخت زمین حاصل آمده، فرو می ریزد. پوشش درخت ها و درختچه ها به خصوص «سرخگزها» بر زیبایی های این محدوده می افزاید.

دریاچه ترشاب : دریاچه ترشاب در ۱۳ کیلومتری بردسیر که از ذوب برف های ارتفاعات شهر سرچشمه می گیرد، دریاچه ای فصلی است که در فصول گرم خشک می شود، اما طبیعتی زیبا و چشم اندازی دلفریب دارد.

منطقه حفاظت شده ببدویه : منطقه حفاظت شده بیدویه در بردسیر، از سال ۱۳۷۵ حفاظت میشود. این منطقه یکی از بهترین و مهمترین زیستگاهها برای آهو یا همان غزال ایرانی در استان کرمان است. از نظر تنوع گیاهی نیز بیدویه از اهمیت خاصی برخوردار است و ۲۶۰ گونه گیاهی از جمله گیاهان مرتعی و دارویی در آن رویت شدهاند. همچنین رودخانه کبوترخان و آببندانی کبوترخان در حاشیه منطقه، هر ساله پذیرای صدها پرنده آبزی و کنارآبزی میشود.

قلعه دیو : قلعه دیو مربوط به دوره ی هخامنشیان است . این قلعه که با کمک از کوه کنار خود تشکیل شده است احتمالا از این ارتفاع بلندتر بوده ،که به مرور زمان تخریب شده است. اجزا تشکیل دهنده آن سنگ های بسیار بزرگی است. و به گفته افراد محلی علت اینکه نمای دور این قلعه با کوه کنارش شکلی خاص تشکیل میدهد معروف به قلعه دیو شده است.

رودخانه چاری : این رودخانه از ارتفاعات شیرینک چهارطاق سرچشمه می گیرد و در شهرستان بردسیر جریان می یابد و در نهایت به دشت باغین (از توابع بخش مرکزی شهرستان کرمان) می ریزد. این رودخانه در اواخر زمستان و اوایل بهار طغیان می کند ولی در بیشتر سال ها در تابستان بی آب می شود.
برج نگار (مناره مسجد جامع نگار): برج نگار از دیدنی های استان کرمان در شهر نگار، واقع در بردسیر است. این برج در ۳۰ کیلومتری شهر بردسیر در جنوب کرمان و در مسیر کرمان-بافت قرار گرفته است. شهر نگار نام شهری دورافتاده است که چندان شهرت ندارد، اما مردمانی مهماننواز دارد و شهر دارای اهمیت تاریخی است. شهر نگار دو بخش جدید و قدیم دارد. در قسمت قدیمی شهر نگار چندین اثر تاریخی از دوره سلجوقی برجای مانده که از اهمیت بسیاری برخوردار است. جمعیت شهر نگار را در سال ۱۳۸۵ برابر با ۹۳۰۵ نفر دانستهاند. بیشتر فعالیت ساکنین این شهر کشاورزی بود و به دلیل قرارگیری در مسیر کرمان-بافت محل مناسبی برای فروش تولیدات دامی محسوب میشود. در کتابهای جغرافیای تاریخی از اهمیت این شهر بسیار گفته شده است. این بنای تاریخی یکی از آثار به جای مانده از عصر سلجوقیان است که در این شهر به یادگار مانده است.

تل ابلیس: تل ابلیس از جاهای دیدنی بردسیر، در ۸۰ کیلومتری جنوب غرب شهر کرمان است. حفاری این منطقه توسط یک هیئت باستانشناس آمریکایی و با همکاری اداره باستانشناسی ایران در سال ۱۳۹۴ آغاز شد. وجه تسمیه نام این مکان مشخص نیست. برخی از اهالی اطراف معتقد هستند که روی این تپه شخصی بیطینت زندگی میکرده، از این رو تل ابلیس نامیده شده است. برخی دیگر نیز غیرعادی بودن تپه و در مورادی ترسناک بودن آن را دلیلی برای نامگذاری تل ابلیس دانستهاند. در کاووشهای این منطقه مقدار فراوانی از فلز مس یافت شد. برخی معتقدند وجود سربارههای فراوان مس روی این تپه با گذشت زمان به آن رنگ سیاهی بخشیده است که به همین دلیل تل ابلیس نامیده شد. پیشینیان سیاهی را رنگ ابلیس میدانستند، از این رو رنگ سیاه مس را به ابلیس نسبت دادهاند. در اشیای پیدا شده در این تپه نقش مار روی سفالها زیاد دیده میشود، بنابراین یک احتمال هم وجود دارد که وجه تسمیه نام تپه ارتباطی با این تصاویر داشته باشد. برخی براین عقیده بودند که باید نام تپه تغییر کند، اما باستانشناسان و کسانی که در این زمینه پژوهشگر و صاحب فکر بودند و روی این تپه تحقیق کردهاند، مخالفت کرده و بر حفظ نام تپه تاکید داشتند.

............................
آرشیو