گمیشان یا گمیش تپه یکی از شهرهای استان گلستان میباشد. این شهر در شمالیترین قسمت حاشیه شرقی دریای خزر قرار دارد و از طرف شمال به کشور ترکمنستان، از جنوب به بندرترکمن، از شرق به آق قلا و از طرف غرب به دریای خزر ختم میشود. این شهر با بندر ترکمن حدود ۱۹٫۵ کیلومتر فاصله دارد. نام محلی شهر گمیش تپه، کوموش دپه به معنی «تپه نقرهای» است و در مورد علل نامگداری آن دلایل خاصی را بیان میکنند ازجمله پیداشدن اشیاء قدیمی از جمله ظروف و مخصوصاً مسکوکات نقره ای بسیاری در اواسط دوره قاجار که به نقره ترکمنها کوموش میگویند و همچنین استدلال به نمکزار بودن تپه در دوران نزدیکی به آب دریا و بازتاب نورآفتاب و ماه به صورت نقرهای از مسافت دور اشاره داشت. این شهر یکی از قدیمیترین شهرهای ترکمننشین شمال ایران میباشد که پیشینه تاریخی کهنی دارد. ۱۰۰٪ جمعیت شهر را ترکمنها تشکیل میدهند. صورتهای دیگر نوشتاری: کوموش دپه ، کمیش دپه (مورد تأیید مشاهیر زبان و ادبیات شهر) سیاحانی همچون آرمینوس وامبری و بزرگانی همچون محمدعلی شاه قاجار، رضاشاه پهلوی و فرزند خردسالش محمدرضا از این شهر بازدید کردهاند. گمیشان دراصل نام شهر محسوب نمیگردد بلکه نام شهرستانی است که شهرهای گمیش تپه ، سیمین شهر و روستاهای تابعه را دربر گرفته است مرکزیت این شهرستان شهرگمیش تپه میباشد که درتاریخ ۲۲ اردیبهشت ۸۸ از شهرستان ترکمن جداشد.

آب و هوای گمیش تپه استپی محلی است. در طی سال میزان بارش کم است. سامانهٔ طبقهبندی اقلیمی کوپن BSk است. میانگین سالانه دما ۱۷٫۶ سانتی گراد است. میانگین بارندگی در اینجا به ۳۸۱ میلیمتر میرسد. در ژوئن میزان بارش در کمترین حد خود قرار دارد که میانگین آن ۱۲ میلیمتر است. بیشترین میزان بارش متعلق به ماه مارس (اسفند) که بهطور میانگین به ۵۶ میلیمتر میرسد. با دمای میانگین ۲۷٫۸ درجه ساانتی گراد، آگوست (مرداد) گرمترین ماه سال است. در ژانویه (دی ماه), متوسط دما ۷٫۷ درجه سانتی گراد است. این میزان کمترین میانگین دما در تمام سال است. بین خشکترین و مرطوبترین ماه سال، تفاوت میزان بارش ۴۴ میلیمتر است. دماهای میانگین در طول سال به میزان ۲۰٫۱ درجه سانتی گراد تغییر میکند.
گمیشان در کرانه شرقی دریای خزر واقع شده است و از سمت غرب با دریای خزر ختم می شود اب و هوای گمیشان معتدل و و نسبتاً خشک است زمستان های نسبتاً سرد با تابستان های نسبتاً گرم و شرجی دارد. به علت واقع شدن رشته کوه های البرز در شهر های همسایه همچون گرگان و کردکوی ابر های بارانی به سمت کوه ها کشیده می شوند و به همین علت گمیشان شهری پر باران به حساب نمیاید. روز تأسیس بلدیه (شهرداری) در تاریخ ۲۹ مرداد ۱۳۰۹ به عنوان روز ملی گمیش تپه جشن گرفته میشود. مردم گمیش تپه ترکمن هستند و به زبان ترکمنی تکلم مینمایند. ترکمنها از لحاظ مذهبی مسلمان اهل سنت شاخه حنفی میباشند. بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این مکان ۱۹٬۱۹۱ نفر (۵٬۱۲۹ خانوار) بودهاست.

منطقهای که گمیش تپه در آن پدید آمده از زمان اشکانیان تا دوران اخیر، تأمینکننده بخشی از نیازهای قاره اروپا بودهاست؛ و به شواهد برخی از متون تاریخی رودخانه گرگان از طریق گمیش تپه به دریای خزر وارد میشدهاست. مسیر قدیمی گرگانرود در لبه جنوبی تپه «کوره سو» معروف به «کهنه گرگان» و ادامه آن به به نام «پرسی آقن» از وسط شهر گذشته و به دریای خزر میریزد. گمیش تپه در اوج شکوفایی جزیره آبسکون، انتهای راه خاکی و آغاز راه آبی جاده ابریشم در قسمت آسیایی بودهاست. در این اواخر نیز ناوداران (کشتیهای چوبی بزرگ بادبانی) با مراوده کالای تجاری با دنیای خارج ادامه دهندگان راه آبسکونیان بودهاند و مردم آن با شهرهای ساحلی شمال کشور از جمله بندر گز، بندر انزلی و از طرف شرق با شهرهای استر آباد و جرجان و در آنسوی مرز با بنادر حسنقلی، چلکن، حاجی طرخان، باکو مراوده داشته و داد و ستد میکردند. (هنوز آثار خرابههای تأسیسات به نام گمرک خانه در ۲ کیلومتری غرب شهر موجود میباشد) بهطور کلی این شهر در تاریخ معاصر ایران نامی آشنا برای مردم ایران و شوروی سابق بودهاست.

محمد علی قورخانچی صولت نظام به سال ۱۳۲۰ ه.ق در گزارش خود چنین مینویسد: طایفه جعفر بای ساکن گمیش تپه از حیث پاکی و تمیزی و ثروت نخستین طایفه یموت است … از حیث میل و لباس خیلی خوبند و همه صبحها خودشان را با صابونهای معطر شسته و در زمستانها با گالش و پوتین و نیم پالتو راه میروند … بازارشان رواجی دارد و همه قسم اقمشه روسی، خرازی و سماور و ظروف حاجی طرخان و قند و چای به فروش میرسد؛ و همچنین در سفرنامه رضاخان در سال ۱۳۰۵ به مازندران راجع به این شهر مینویسد … میان اهالی گدایی و سؤال عیب است. در این قریه هیچ گدایی دیده نمیشود. قبل از شکلگیری گمیش تپه به شکل امروزی حداقل سه اثر مهم که قدمت آنها به قبل از اسلام میرسند در نزدیکی آن شهر وجود دارند که در به وجود آمدن شهر مخصوصاً دیوار دفاعی بی تأثیر نبودهاند. از آن جمله به آثار کوموش دپه جیک، تپه کوره سو (دوره تاریخی اسلامی) و قزل آلانگ یا همان دیوار دفاعی گرگان (منظور جرجان قدیم میباشد، نه استرآبادکنونی) مربوط به دوره (پارت و ساسانی) اشاره نمود.

در خصوص شکلگیری گمیش تپه به شکل امروزی حرف و حدیث فراوان است، آنچه از قراین وشواهد برمیآید اینکه این شهر به سال ۱۲۳۰ ه.ق در محل کنونی برقرار بودهاست. بنا بر اظهارات آقای ستوده در جلد پنجم کتاب از آستارا تا آستارباد آمدهاست که موراویو در سال ۱۲۳۰ ه.ق به گموش تپه آمده و با مردم گموش تپه (گمیش تپه) راجع به جزیره آبسکون سوالاتی کردهاست. در کتاب تاریخ گرگان راجع به آن آمدهاست …، که محمد علی شاه قاجار در سال ۱۹۱۱ میلادی مصادف با ۱۳۳۰ ه.ق از طریق راه آبی از خاک روسیه در خاک گمیش تپه پیاده شده و دست به اقداماتی زدهاست. در همان سالها گمرک گمیش تپه دایر بوده و در سال ۱۳۳۴ ه.ق در زمان جنگ جهانی اول بسته شدهاست. همچنین قدمت تأسیس و سوابق ادارات مختلف از جمله تأسیس شهرداری انرا به سال ۱۲۷۳ ه.ق یا به قولی به ۱۳۰۹ ه.ش و تأسیس اداره فرهنگ را به سال ۱۳۰۴ ه.ش میدانند. به هر حال قدمت گمیش تپه به شکل امروزی به زمان قاجار و پهلوی اول میرسد.
کشاورزی:عمده تولیدات کشاورزی در کمیش دپه جو و گندم و تا حدودی نیز پنبه میباشد. بعلت عدم وجود آب کشاورزی، زراعت پیشرفت چندانی نداشتهاست.
دامداری: دامداری از پر سابقهترین اشتغالات مردم گمیش تپه میباشد. در منطقه گوسفند، گاو و شتر نگهداری میشود. گلههای گوسفند در زمستان به مناطق قشلاقی که در مراتع وسیع شمال گمیش تپه واقع است کوچ میکنند و در تابستانها جهت ییلاق در نزدیکی شهر به سر میبرند. در اینجا گوسفند را به خاطر گوشت و پشم آن نگهداری میکنند و از شیر آن استفاده مادی نمیبرند.
ماهیگیری: از عمده اشتغالات مردم گمیش تپه ماهیگری و صیادی از دریای خزر میباشد. زندگی مردم ارتباط تنگاتنگی با دریا دارد. مبالغه نیست اگر بگوییم علت وجود تداوم شهر گمیش تپه وجود دریا و ماهیگیری است. در اینجا انواع ماهی از قبیل فیل ماهی، اوزون برون، ماهی سفید، ماهی آزاد کپور، کفال، تلاجی، و… صید میشود.
قالیبافی: قالیبافی از جمله مشغولیات همه زنان و دختران گمیش تپه میباشد که بر روی دارهای قالی نقشهای بدیع و زیبایی را خلق میکنند که چشم هر بینندهای را به خود جلب میکند. «خوجاین گول» یکی از نقشهای ابداعی زنان گمیش تپه است.
بزرگترین سایت پرورش میگو در شمال کشور در قالب ۴هزار هکتار در این شهرستان در حال فعالیت و توسعه میباشد وتلاشها برای توسعه شهر با احداث شهرک تخصصی شیلات، ایجاد بازارچه مرزی در شمال شهر گمیش تپه، ایجاد بندرتجاری در غرب گمیش تپه (بندرسبزخزری) و روستای خواجه نفس و توسعه گردشگری ساحلی در روستای چارقلی ادامه دارد.
شیرینی جات: بیشمه (شیرینی سنتی)، تاتارچورک، قاتلامه، بورگ (پیراشکی سنتی)، چاپادی، اگمگ، پتیر، قاویرچ مارچ چورک
سوغات دریایی: خاویار، ماهی کپور، کفال، ماهی خشک، چونتا (نوعی جویدنی از ماهی خاویاری که به صورت نمک دود شده حاصل میشود)، قاویرغا (ازماهی خاویاری حاصل میشود)، روغن ماهی خاویاری
غذاهی سنتی: چکدیرمه (استانبولی ترکمن)، یاهانا، سوزمه (پلو)، دوغ شتر
صنایع دستی: قالی و قالیچه دستباف ترکمن، گلیم، سوزن دوزی، توربافی صیادی، تولید زیورآلات ترکمن، تولید لباس سنتی، ساخت قایقهای چوبی
سندهای تاریخی بی شماری هست که نشان می دهد «گمیشان» یکی از هسته های یک جانشینی اشکانیان بوده، آن هم درست زمانی که «گرگان رود» از وسط این شهر می گذشت و به دریای خزر می ریخت.به همین خاطر است که برخی از تاریخ دانان می گویند که کالاهایی که استان گلستان می آمده، بعد از عبور از بندر ترکمن و بندرگز، در ساحل گمیشان روزی زمین گذاشته می شده تا فردا صبح، با کشتی به سوی شمال و غرب دریای خزر برود و این یعنی، گمیشان درست ایستگاه پایانی مسیر خاکی جاده ابریشم و آغاز جاده ابریشم آبی است. پس کجا هستیم؟ جایی در حاشیه استان گلستان، آن جا که شهر کوچک و کم جمعیت گمیشان، با خانه هایی باقی مانده ار روزگاری دور، سبک معماری متفاوتی را در شهر به نمایش گذاشته اند. اگر در گمیش تپه قدم بزنید، محال است که این شهر را با شهر دیگری در ایران اشتباه بگیرید. این شهر به خاطر ساختمان های چوبی دو، سه طبقه اش در هیچ کجای دنیا مثل و مانندی ندارد. اما چرا در یک شهر ساحلی و در جغرافیایی کم درخت، اصیل ترین خانه ها. خانه های چوبی گران قیمتی هستند که برای ساخت هر کدام شان به چندین الوار بزرگ چوب نیاز بوده؟ نعمت الله آرمیده را در گمیشان پیدا می کنم تا به سوالاتم جواب بدهد. او کارشناس تاریخ این خانه هاست و می داند که روح بلندپرواز چه هنرمندانی در ساختن این خانه ها نقش داشته است.روایت آرمیده این است که این بناها در فرم کلی خود، بیشتر تحت تاثیر عوامل جغرافیایی منطقه شکل گرفته اند. نزدیکی به دریا و بالا بودن سطح آب های زیرزمینی با افزایش میزان نزولات جوی و نزدیکی به مناطق جنگلی از جمله عوامل محیطی هستند که به نوعی معماری بافت قدیم گمیشان را تحت تاثیر قرار داده است. عامل دیگری که در فرم کلی این ساختمان ها نقش داشته، تاثیرپذیری ذوق عمومی و معماری آن روزگار از سبک معماری روسی است.
گمیشان شهر کمجمعیتی است و به هیچکدام از شهرهای ایران شبیه نیست و بافتی منحصربهفرد دارد. یکی از دیدنیهای تاریخی این شهر، خانههای دو طبقه و سه طبقهی چوبی آن است که با الهام از معماری روسی در عصر قاجار بنا نهاده شدهاند. ویژگی این خانهها پلههای چوبی است که در ایوان طبقات قرار دارند و آنها را به هم متصل میکنند. در خانههای تاریخی و چوبی شهر گمیشان طبقهی اول حدود دو متر از سطح زمین بالاتر است به این معنا که ورودی ساختمان با چند پله آغاز میشود که به ایوان اولین طبقه راه دارند. این امر به دلیل در امان ماندن خانه از رطوبت زمین، بالا آمدن سطح آب دریا و سیلابها است. در ساخت این خانهها از الوارهای بزرگ و گران قیمت زیادی استفاده شده است و همین موضوع سبب شده تا وجود آنها را به تجاری که در گذشته به قصد بازرگانی به روسیه رفت و آمد داشتهاند نسبت بدهند. معروفترین بازرگانان قدیمی گمیشان "عطا حاجی خوزین"، "آشور خزین"، "شوخبای" و "آنه محمد ساری" هستند. بیشتر جمعیت این شهر ترکمن است و به زبان ترکمنی صحبت میکنند. مردم گمیشان مسلمان هستند و مذهب اغلب آنها سنی است.

زنان و مردان باسلیقه و هنرمند این سرزمین بهترین روسریهای ترکمنی، فرش، جاجیم، قالی، قالیچه، پشتی و نمد را تولید میکنند. ساخت زیورآلات سنتی، گلیم بافی، حصیر بافی و سوزن دوزی نیز در بین زنان ترکمن گمیشان رواج دارد. بازاری محلی نیز در گمیشان برپا میشود که این بازار هر هفته چهارشنبهها روی تپهی "کوره سو" که در غرب گمیشان قرار دارد، برقرار میگردد و توصیه میکنیم که به هیچ وجه بازدید از آن را از دست ندهید.
جاذبه های گمیشان یا گمیش تپه:
تالاب بین المللی گمیشان : تالاب بین المللی گمیشان یکی از چند تالاب بین المللی استان گلستان است که هر ساله میزبان هزاران پرنده مهاجریست که زمستان خود را در این تالاب بین المللی و دیگر تالابهای بین المللی استان گلستان سپری می کنند.تالاب بین المللی گمیشان یکی از چند تالاب بین المللی استان گلستان است که هر ساله میزبان هزاران پرنده مهاجریست که زمستان خود را در این تالاب بین المللی و دیگر تالابهای بین المللی استان گلستان سپری می کنند. پرندگان این تالاب عمدتاٌ پرندگان مهاجر هستند که با سرد شدن هوا در بخش های روسیه به این تالاب می آیند. این پرندگان معمولاً از آبان ماه وارد ایران می شوند و تا اوایل فروردین در اینجا می مانند که بنابر گزارش سازمان حفاظت محیط زیست، این تالاب بین المللی سالانه میزبان بیش از 22 گونه پرنده از قبیل : فلامینگو، عقاب شاهی، بالابان، قو، حواصیل، پرلا، سار، مرغابی سر حنایی، مرغابی سر سبز، گیلانشاه خال دار، کوکر، آبچلیک، خوتکا، کاکایی، لک لک، پلیکان، سلیم طلایی، چکاوک، غاز خاکستری، پرستوی دریایی و ... می باشد.تالاب بین المللی گمیشان، نوار نسبتاٌ ً باریکی است که با جهت شمالی – جنوبی در امتداد سواحل شرقی دریای خزر قرار دارد. این تالاب تقریباً از دو کیلومتری شمال شهر گمیشان (گمیش تپه) آغاز شده و تا مرز ترکمنستان و فراسوی آن یعنی تا 8 کیلومتر در خاک ترکمنستان نیز ادامه پیدا می کند و تالاب گمیشان از شمال با پایانه خروجی رودخانه بزرگ اترک و از جنوب با پایانه خروجی گرگان رود مرتبط است. این تالاب بین المللی، با مساحت 20 هزار هکتار و در برخی منابع 17700 هکتار و ارتفاع 27 متر پایین تر از سطح دریاهای آزاد، در شهرستان تازه تاسیس گمیشان قرار دارد. عمق این تالاب نیز متغیر بوده در بخش های جنوبی عمق آن حدود یک متر و در نزدیکی مرز به 2.5 متر نیز می رسد.تالاب گمیشان به لحاظ هم پیوندی با دریای خزر و گستردگی طولی آن، یک حاشیه بارز از اعتدال هوا است. شرق و شمال شرقی تالاب به لحاظ گسترش وسیع اراضی مسطح، عدم ارتفاعات، دور بودن از جنگل های جنوبی، نزدیکی به بیابان های ترکمنستان و... تحت تاثیر یک اقلیم خشک و نیمه خشک است که هر چه از جنوب به سمت مرز پیش برویم بر شدت این نوع اقلیم افزوده می شود به عبارتی ساده تر با فاصله هوایی کمتر از 60 کیلومتر، از باران های سالانه 700 میلیمتر گرگان به باران های سالانه کمتر از 250 میلیمتر می رسیم. این شاخص اقلیمی، در منطقه تالاب گمیشان به لحاظ همجواری با دریای خزر، تغییر کرده و حاشیه اقلیمی مطلوبی را در غرب این اراضی خشک بوجود آورده است و همین میکرو اقلیم ویژه است که تبعات زیستگاهی پرارزشی را به ارمغان آورده است.اما شاید نباید چندان هم به این زیبایی های ناپایدار دلخوش بود چراکه تالاب گمیشان، همچون دیگر مناطق زیست محیطی ایران دارای مخاطرات و مشکلاتی است. بطوریکه گذشته از تخلیه زباله و فاضلاب های آلوده از جمله کود های شیمیایی اراضی کشاورزی بالا دست در محدوده های زیستی این تالاب، پروژه های پرورش میگوی شیلات (بدلیل مشکلات عدیده زیست محیطی و غیرقابل جبران این صنعت)، پروژه های نفتی از جمله طرح پالایشگاه و پتروشیمی که حیات این زیستگاه را بشدت تهدید می کند، یکی از مشکلات عمده این تالاب شکار بی رویه است. شکارچیان از سراسر ایران به این تالاب می آیند. گاه تعداد آنها در یک روز به بیش از چهار هزار شکارچی هم می رسد. حضور اینهمه شکارچی به خوبی نشان می دهد که این تالاب از نظر جمعیت و تنوع پرندگان در این فصل سال چقدر غنی و متنوع می باشد.کانون دیده بانان زمین بر این باور است که تامل در ارزش های جغرافیای تاریخی و فرهنگی منطقه گمیشان، به علاوه توجه به حساسیت و آسیب پذیری منطقه که در معرض بالا آمدن احتمالی آب دریای خزر، تغییرات جریانات رودخانه گرگان و همچنین تغییرات کمی و کیفی آب های زیر زمینی قرار دارد و همینطور در مقابل آلوده سازی های گسترده و شکار بی رویه، لزوم حفاظت از تالاب بین المللی گمیشان از سوی دولت و سازمان حفاظت از محیط زیست را بطور جدی مطرح می سازد. چراکه عدم توجه به این امر چیزی جز پایمال کردن حقوق نسل حاضر و نسل های آینده این سرزمین نیست

جزيره آبسكون : آبَسْکون، یا آبُسْکون یا آبِسْکون، جزیره یا بندرگاهی کهن در جنوب شرقی دریای خزر و شمال غربی استراباد در مصبّ رود گرگان که جغرافیدانان متقدم طول شرقی آن را ۷۹ و ۴۵ و عرض شمالی آن را ۳۷ و ۱۰ یا ۱۵ تعیین کردهاند.اکنون محل دقیق آبسکون شناخته نیست و کسانی آبسکون را در محل روستای خواجه نفس کنونی یا جزایر آشوراده میدانند، ولی حدس بارتولد که آن را در حدود گمش تپه یا گمیشان میداند، با توجه به طول و عرض جغرافیایی این دو منطقه، از اعتبار بیشتری برخوردار است. گذشته از آن، روایات مورخان و جغرافیدانان در اینکه آبسکون بندرگاهی بر کران دریا یا یکی از جزایر خزر بودهاست، با یکدیگر اختلاف دارد. به هر حال، برخی آن را جزیره دانستهاند که محمد خوارزمشاه به آنجا گریخته تا از دست مغولان در امان بماند. اما از قراین دیگر تاریخی، از جمله اشارت دو مأخذ کهن (مسعودی و اصطخری) و نیز نقشههای جغرافیدانانی چون ابن حوقل و اصطخری بر میآید که آبسکون بندرگاهی پراهمیت بودهاست و همین امر سبب شده که دریای خزر نام آن را برگیرد و در بسیاری از مآخذ تاریخی از آن به نام «دریای آبسکون» یاد شود. توضیح این تناقض به این صورت ممکن است که «جزیره دریای آبسکون» را کوتاه کرده و جزیره آبسکون نامیدهاند. به هر حال، در سده چهارم هجری آبسکون بندری بزرگ و معتبر بود که افزون بر اهمیت بازرگانی و مرکزیت تجارتی، خط دفاعی در برابر ترکمانها هم به شمار میرفته، و نیز راه ارتباطی شرق خزر به بابالابواب، گیلان، دیلم و بسیاری از سواحل دریای خزر بودهاست.رضاقلی خان هدایت در سفارتنامه خوارزم میگوید که آبسکون نام رودی در سه فرسخی استراباد است که از سوی خوارزم میآید و به دریای خزر میریزد و محل ریختن آن را «آب سکون» نیز گویند. هم او میگوید که چون حاکم مازندران خواست برکنار دریا بنایی بسازد، آثاری ظاهر شد و هدایت حدس میزند که آن آثار، بقایای آبسکون کهن است، اما از آن پس چیزی از آثار مزبور یا بندرگاه آبسکون برجای نیست.
آبسکون در اشعار:
گرفته روی دریا جمله کشتیهای برّ تو زبهر مدح خوانانت ز شروان تا به آبسکون /رودکی.
تو داری از کنار گنگ تا دریای آبسکون تو داری از در کاکنج تا قصدار و تا مکران /فرخی.
چو بحر آبْسکون است چشمها تا شد شریف قالب شهزاده را در آب سکون /رضی نیشابوری.
ز تف ماند جانم بآذر برزین ز آب ماند چشمم برود آبسکون/ابومنصور قطران عضدی تبریزی.
دیوار قزل آلانگ : یكی از معروفترین آثار تاریخی استان گلستان دیوار دفاعی گرگان می باشد كه به نامهای سد اسكندر، سد انوشیروان، سد فیروز و قزل آلان(مار سرخ) در طی دوره های مختلف شهرت یافت. دیوار دفاعی گرگان از شرق دریای خزر در ناحیه گمیشان شروع و پس از گذر از شمال آق قلا و گنبد كاووس به طرف شرق ادامه داشته و در كوههای پیش كمر (شمال شهر كلاله) محو می گردد. طول دیوار حدود 155 كیلومتر است. مورخان اسلامی از پایان و امتداد دیوار ذكری نكرده و به نظر می رسد از موقعیت جغرافیایی آن بی اطلاع بوده اند. مسیر دیوار از طرف شرق به موازات گرگان رود پیش رفته و از محوطه های باستانی مهمی چون قره شیخ تپه، ملا علی تپه، آبادان تپه، ملك علی تپه و قره محمد تپه كه در قسمت شمالی دیوار واقع شده اند، می گذرد. دیوار دفاعی در قسمت میانی از شمال شهر جرجان قدیم یا گنبد كاووس كنونی عبور كرده و پس از عبور از نقاط باستانی مهمی چون قلعه سلطانعلی، قلعه قزاقلی، قلعه كوك، یاس تپه و خرابه های بی بی شیروان به طرف غرب ادامه پیدا می كند. این دیوار دفاعی از محوطه بی بی شیروان به سمت جنوب تغییر مسیر داده و پس از گذشتن از قلعه های معروف مانند قارنیارق، قزل قلعه، آلتین قلعه و قلعه خرابه از شمال آق قلا گذشته و از محدوده گمیشان عبور كرده و به دریای خزر می رسد. در نزدیكی دریا به سبب تغییرات آب سطح دریا، مسیر دیوار به درستی معلوم نیست. در حال حاضر دیوار در فواصل و مسیرهای مختلف بین 2 الی 5 متر ارتفاع دارد. عرض دیوار حدود 10 متر و در فواصل مختلف قلعه هایی در سمت جنوب دیوار ساخته شده كه نزدیكترین فاصله ها 50 متر و طولانی ترین آن به 10 كیلومتر می رسد.قلعه ها مربع یا مستطیل شكل هستند و اندازه آنها متفاوت است. اندازه كوچكترین آنها 120 در 120 متر و بزرگترین آنها 200 در 280 متر می باشد. با بررسی هیأت باستان شناسی 30 قلعه شناسایی شده و به نظر می رسد كه در مجموع 40 قلعه بوده است. قسمت شمالی دیوار، خندقی قرار گرفته كه بیشتر در قسمت میانی دیوار مشهود است. ابن اسفندیار در تاریخ طبرستان نام این دیوار را فیروزكند نوشت. حمدالله مستوفی در نزهه القلوب آن را اثر فیروز ساسانی می داند. از زمانی كه جهانگردان اروپایی در قرون 16 و 17 میلادی به ایران مسافرت كرده اند، نام اسكندر به آن اضافه شد. در قرون اخیر اشمیت با بررسی هوایی كه در این منطقه انجام داد، طول آن را 170 كیلومتر و زمان احداث آن را بین حمله اسكندر و اوایل اسلام دانست. رابینو نیز در كتاب مازندران و استر آباد آن را بنای اسكندر می داند كه در دوره انوشیروان تجدید بنا گردید. پروفسور آرند سوئدی تاریخ بنای آن را تا زمان ساسانیان می داند. ریچارد فرای نیز در مقاله سیستم دفاعی عهد ساسانیان بنیاد این دیوار را به انوشیروان نسبت می دهد. اشیائی كه در حین كاوش های دیوار دفاعی به دست آمده، سفال، شیشه و فلز بودند كه سفال آن از اهمیت بیشتری برخوردار است.

موزه مردم شناسی : موزه مردم شناسی گمیشان در ساختمان تاریخی معروف به گوکلانی مربوط به دوره پهلوی اول و در میان بافت سنتی و زیبای شهر گمیش تپه، نگاه هر بیننده ای را به خود جلب می نماید.مشخصات گالری تصاویر نمایش نقشه نظرات کارباین بنا تا سال 1382 نسل در نسل متعلق به خانواده گوگلانی ها بوده است ودراین سال شهرداری گمیشان بنا را خریداری نموده و هم اکنون به موزه مردم شناسی تبدیل شده و در اختیار میراث فرهنگی شهرستان است. بنای موزه توسط آنه بردی حاجی گوگلانی برای پسر بزرگش تاج بردی خان صد سال پیش در دو طبقه ساخته شد که طبقه پایین آن دارای دو اتاق بوده که به عنوان انبار غلات ومحل نمک سود کردن ونگهداری ماهی به شمار می رفته وطبقه دوم دارای چهار اتاق است . ساختمان دارای دو ورودی است که یکی در ضلع شمالی ودیگری در ضلع جنوبی بنا قرار دارد وشالوده بنا سطحی وبه شکل نواری اجرا شده وپی بنا براساس روش های رایج در ناحیه منظم بوده وشفته ریزی شده است. طبقه همکف بنا آجری وطبقه اول آن از مصالح چوبی است . طبقه اول بنا با بازشوهای متعدد مقابل هم، ذتابستان نشین وطبقه هم کف بنا به نوعی زمستان نشین بوده است. نجار ساختمان عراز محمد حاجی خوزینی اوستا (اباسی) پدر اوستا یوسف خوشکام بود. اغلب مردم ساکن در شهرستان گمیشان ترکمن می باشند و دارای هنرهای سنتی و صنایع دستی و آداب و رسوم و آیین ها و مشاغل بومی خاص خود هستند. از بخش های مختلف موزه می توان به بخش معرفی یک خانواده ترکمن، بخش بافندگی همچون قالی بافی، نمد مالی و گلیم بافی، بخش سوزندوزی، ساخت زیورآلات سنتی و حصیر بافی و دربخش معرفی مشاغل بومی به شغل صید وصیادی و در بخش آیین های سنتی به آیین ذکذ خنجراشاره نمود. بخش دیگر موزه، کارگاه های آموزشی است که با هدف حفظ و احیای صنایع دستی مردم ترکمن فعال است در محوطه موزه آلاچیق ترکمن نیز برپا شده است که معرف مسکن موقت و متحرک ترکمن است.
گل فشان قارن یارق : گل فشان قرن یارق پدیده ای طبیعی و آتشفشانی پیر و فرسوده بوده و در گذشته از دهانه آن به جای مواد مذابی و گدازه گل همراه گاز از ان خارج می شده است.این گل فشان اکنون به صورت تپه ای مخروطی است که تاثیر فرسایش در ان کاملا مشهود است. منشاء، گازهای گل فشان نی زاز تله های نفتی و گازی موجود در اعماق زمین تامین می شود و شباهت مکانیسم گل فشان به فوران های آتشفشانی موجب شده که نام آن را آتشفشان گل نامند. منابع مختلف قطر دهانه آن را از 500 تا 700 متر ثبت کرده اند.قارن یارق یک کلمه ترکمنی است، در این زبان به معنی شکم پاره و یا جایی که شکم زمین شکافته و پاره شده می باشد.این گل فشان فعال از دور به صورت یک تپه بزرگ و دوار بنظر می آید اما وقتی که بر روی آن قرار می گیری تپه های متعدد که در وسط آن گودال های متعدد دارد این تپه ها بر اثر گل فشان ها ی گذشته ایجاد شده اما در مناطق گود تر هنوز هم خروج مواد گل آلود و آب در حال انجام است وبه صورت باریکه هایی از جریان آب و گاز متان ونمک در حال خروج است در فصول بارندگی در یاچه مانند بنظر میرسد در فصل ها ی گرم آب های تبخیر شده و نمک سفید در روی زمین قرار میگیرد ،برای آزمایش خواص این مواد کافی است فندک و کبریت را روی گل ها بکشید . سوختن و آتش گرفتن گل ها را می توان مشاهده کرد این منطقه در فصل بهار در بالای تپه از انواع گل و گیاه پوشیده می شود ودر شمال آن قسمتی از دیوار اسکندر (دیوار دفاعی شهر جرجان قدیم )قرار دارد اهالی محلی و شهر گمیشان بیشتر روزهای تعطیل را در آنجا می گذرانند.

خانه تاریخی سلیم: خانههای چوبی و قدیمی گمیشان که تعدادشان رو به کم شدن است از مکانهای دیدنی این شهرند. خانه سلیم از دیگر خانهها معروفتر است و بیش از صد سال از عمر آن میگذرد. داخل خانه با اشیاء قدیمی تزیین شده است. خانه سلیم که در زمان خود یکی از بهترین خانههای دو طبقه و بزرگ بوده است امروزه برای ثبت خاطرات در سفر به گمیشان و اقامت در این شهر مناسب است.

گل فشان نفتلیجه: گِلفشانها از پدیدههای زمینشناسیاند و در زمینهایی که به دوران مزوزئیک و سنوزوئیک مربوط بودهاند دیده میشوند. گِلفشان نفتلیجه جاذبهای طبیعی و خارقالعاده است که از عمق زمین بهصورت آتشفشانی تا ارتفاعی بین چند سانتیمتر تا چندین متر گِل را به سمت بالا پرتاب میکند. این گِلها از جنس رس و خاکستریرنگاند. در محیط اطراف آنها بوی نفت به مشام میرسد که به احتمال زیاد مربوط به گاز و نفت دریای خزر است. دریاچهای بنفشرنگ در اطراف گِلفشان نفتلیجه تصویر زیبا و خاص را به وجود آورده است. برای بازدید از گِلفشانهای استان گلستان باید به تالاب گمیشان مراجعه کنید.

.....................
آرشیو ایران شناسی