هر پسری تحت تاثیر اولین قهرمان زندگی خود یعنی پدرش قرار می گیرد. این موضوع در پسران فوتبالی هم دیده می شود. همان طور که پسر یک طلا فروش در سنین نوجوانی سراغ شغل پدر می رود و پسر یک تاجر معمولا رسم و رسوم تجارت را از پدر می آموزد، پسران فوتبالیست ها هم بعضا هوس می کنند در حرفه پدر بخت خود را بیازمایند. اما ماجرا اینجا با حرفه های دیگر تفاوت دارد. کمتر کسی از یک طلا فروش ایراد می گیرد چرا پسرش را به حرفه خود برده اما در سینما و فوتبال اگر کارگردانی به پسرش نقش بدهد یا مربی پسرش را در ترکیب به میدان بفرستد، از نگاه عموم کار غیر طبیعی انجام داده است. در تجارت همین که پدرتان به طور مثال طلا فروش باشد، برای شما کافی است تا جواز ورود به این صنف را به دست بیاورید اما در فوتبال اگر پسر یک چهره معروف باشید حتما باید چند درجه از رقبای خود بهتر ظاهر شوید تا کسی از حضور شما در ترکیب تیم ایراد نگیرد. این مشکل اساسی اغلب بچه معروف های فوتبال و سینماست.
پولاد کیمیایی پسر مسعود کیمیایی و محمد پروین پسر علی پروین نمونه هایی از همین پسرانی هستند که پدران شان بابت آنها بارها مواخذه شده اند.
به گزارش طرفداری، وقتی از کودکی که درخشش پدر خود را در مستطیل سبز دیده، است بپرسی "می خواهی در آینده چه کاره شوی؟" جواب آن یک کلمه است "فوتبالیست". پسران زیادی در دنیا وجود دارند که راه پدرانشان را ادامه دادند. قصد داریم در چندین پست به فرزندانی اشاره کنیم که در فوتبال ایران، جا پای پدر گذاشته اند تا نام آنها را بار دیگر برای هواداران فوتبال زنده کنند.
قسمت اول از این سلسله مطالب، مربوط به پسرانی است که نام شان زیر سایه نام پدر ماند. پسرانی که نتوانستند درخشش پدرشان را تکرار کنند و به نوعی استعداد و نبوغ پدران شان به آنها می چربید.
نادر دست نشان و سینا دست نشان
نادر دست نشان متولد 1338 از شهر قائمشهر مانند اغلب فوتبالیست های همین خطه، فوتبالش را از نساجی آغاز کرد. البته نادر دست نشان برای وارد شدن به این رشته ورزشی، علاوه بر استعداد ذاتی، مدیون خانواده فوتبالی اش هم بود. برادرش رحیم دست نشان سال ها هدایت نساجی را بر عهده داشت.
نادر دست نشان در ابتدا در پست دروازه بان بازی می کرد اما بعدها به توصیه پدرش به خط هافبک آمد و تمام دوران فوتبالش را نیز در نساجی قائمشهر گذراند. دست نشان در 95 بازی توانست 43 گل برای نساجی چی ها به ثمر برساند. جالب است بدانید نادر دست نشان زننده بیشترین گل های متوالی در لیگ فوتبال ایران است. او در 8 بازی پیاپی توانست 9 گل به ثمر برساند و از این حیث در فوتبال ایران رکورددار شود.
دست نشان پدر در دوران بازیكنی، فوتبال نساجی را متحول كرد و در چندین دوره یا آقای گل لیگ دسته اول كشور بود یا در هرم برتر آن قرار داشت. در دوران مربیگری نیز چند تیم نظیر نفت تهران، نفت آبادان و ... از لیگ یک به لیگ برتر رساند و پگاه گیلان را در جام حذفی به فینال رساند و یادگاری ارزشمندی از خود برای فوتبال رشت برجای گذاشت تا به وی لقب امپراطور دهند.
در سوی دیگر سینا دست نشان نتوانست حتی نیمی از نام پدر خود را درون مستطیل سبز زنده کند. نادر دست نشان، پسرش را در بیشتر بازی های فصل 1391/1392 شهرداری اراک بازی داد. در ادامه او را در ملوان بندرانزلی نیز به خدمت گرفت اما دست نشان پسر در حد و اندازه نادر ظاهر نشد.
محمد پنجعلی و سجاد و میثم پنجعلی
محمد پنجعلی مدافع مستحکم دهه 50 و 60 پرسپولیس و تیم ملی ایران، نیازی به معرفی ندارد. پنجعلی در پست دفاع میانی همیشه بهترین عملکرد خود را به نمایش گذاشت و توانست با تیم ملی ایران قهرمان آسیا در بازیهای آسیایی 1990 پکن شود.
سجاد پنجعلی اما نتوانست جایگزین موفقی برای پدرش شود. او از نوجوانان پرسپولیس کار خود را آغاز کرد و در سال 85 توانست به تیم بزرگسالان راه پیدا کند اما هیچگاه نتوانست به جایگاهی ثابت در ترکیب سرخپوشان دست پیدا کند. سجاد در حال حاضر توانست با گذراندن دوره های مربیگری، مدرک معتبر مربیگری را کسب کند. سجاد پنجعلی هم اکنون در آکادمی پنجعلی به عنوان مربی مشغول به کار است.
میثم پنجعلی هم مانند دیگر برادرش در فوتبال به توفیقی نرسید و در حال حاضر استودیو عکاسی را اداره می کند.
امیر قلعه نویی و هوتن قلعه نویی
"هر موقع بخواهم به تمرین استقلال می روم" این جمله هوتن قلعه نویی پسر امیر قلعه نویی است، درست زمانی که در استقلال قلعه نویی در تمرینات آبی پوشان شرکت می کرد.
کارنامه امیر قلعه نویی به عنوان بازیکن نیازی به تعریف و تمجید اضافه ندارد. امیر فوتبالش را از راه آهن شروع کرد و در شاهین درخشید و راهی استقلال شد و توانست قهرمانی های متعددی به همراه آبی پوشان در آسیا و لیگ ایران به دست آورد. امیر قلعه نویی در دوران مربیگری هم مانند دوران بازیکنی اش درخشان ظاهر شد و رکورد جالبی در قهرمانی با تیم های مختلف در لیگ برتر به نام خود ثبت کرد.
اما پسر امیر، هوتن قلعه نویی به هیچ وجه نتوانست مانند پدر در زمین فوتبال بدرخشد. امیر قلعه نویی، پسرش را به باشگاه استقلال آورد. البته بنا به گفته خود هوتن، او بدون خبر دادن به پدرش و اعلام نکردن اسم و رسمش، در تیم پارسه تست داد و بازی اش مورد توجه مربیان آنجا قرار گرفت.
اما تمرین کردن هوتن قلعه نویی به همراه تیم استقلال، انتقادات برخی رسانه های آن زمان را در پی داشت. تا جایی که هوتن قلعه نویی از مستطیل سبز فاصله گرفت و به بیزینس مشغول شد.
علی پروین و محمد پروین
از سلطان علی پروین، شماره 7 ماندگار سرخپوشان پایتخت همواره به عنوان یکی از اسطوره های پرسپولیس و فوتبال ایران نام برده می شود. علی پروین در 22 سال بازی حرفه ای به افتخارات متعددی در سطح باشگاهی و ملی دست پیدا کرد.
علی پروین از پر افتخارترین مربیان پرسپولیس به شمار می رود. او از سال 1368 تا 1372 نیز به مدت 4 سال، هدایت تیم ملی را بر عهده داشت و در سال 1990 همراه با تیم ملی، قهرمانی بازی های آسیایی پکن را به دست آورد.
محمد پروین اما نتوانست میراث دار خوبی برای شماره 7 ارزشمند پدرش باشد. او از جوانان پرسپولیس کار خود را آغاز کرد و در سال 84 به تیم بزرگسالان پرسپولیس راه پیدا کرد اما حضورش در پرسپولیس خیلی درخشان نبود و این بازیکن مثل خیلی از بازیکنان نامدار دیگر به استیل آذین منتقل شد اما عملکرد او همواره با پدرش علی پروین مقایسه می شد و به همین دلیل هیچگاه نتوانست درخشش خاصی در دوران بازیگری از خود نشان دهد.
محمد پروین در نقل قولی نسبت به خبر خداحافظی اش گفته بود:
دیگر فوتبال برای من تمام شد و اصلا به آن فکر نمی کنم. اصلا دوست ندارم به فوتبال برگردم. حتی مربیگری. دوست ندارم هیچ کاره ای در این فوتبال بشوم، این جوری راحت زندگی ام را می کنم.
عزت جانملکی و علی جانملکی
عزت جانملکی معروف به سیم خاردار، یکی از بهترین مدافعان ایران در دهه 50 بود. این مدافع به همراه تیم استقلال (تاج سابق) به 2 قهرمانی در ایران رسید. سیم خاردار تاج یکی از بهترین مدافعان تاریخ فوتبال ایران بود.
علی جانملکی پسر عمو عزت که متولد 28 مرداد 1355 اما نتوانست از زیر سایه نام پدر خارج شود. او در چندین دوره بازی در تیم های پاس تهران، پاس همدان، تراکتور و ماشین سازی، در سال 1388 کفش هایش را آویخت.
علی جانملکی بعد از خداحافظی از فوتبال در چندین تیم آکادمی و پایه از جمله سایپا و استقلال به مربیگری مشغول شد.
ناصر حجازی و آتیلا حجازی
تمام تصورات را از پسرانی که تلاش کردند جا پای پدران خود بگذارند را فراموش کنید. این بار قضیه فرق دارد! هدف شبیه شدن به مردی است که فقط نه برای بازی های زیبایش بلکه بسیاری از فوتبالی ها سبک زندگی اش را یک مکتب جدا می دانند.
بارها و بارها از زبان افراد مختلف نام مکتب حجازی را شنیده ایم اما خیلی ها از شاگرد مکتب حجازی بودن فقط حرفش را زدند! با این تفاسیر شاید تا الان به این قضیه پی برده باشید که آتیلا چه کار سختی برای حجازی بودن داشته است آن هم در فوتبال ایران که خیلی ها تحمل این را نداشتند که حجازی را این قدر محبوب ببینند.
آتیلا هر چقدر هم خوب کار می کرد باز هم یرچسب پسر حجازی بودن را رویش می زدند و می گفتند چون پدرش حجازی است در استقلال بازی می کند.
همین اتفاقات برای زیر سایه رفتن هر کسی کافی است و برای جواب دادن به سوال "چرا آتیلا دوران بازی درخشانی نداشته است؟" خیلی نیازی به فکر کردن نداریم. آتیلا سابقه دو سال حضور در استقلال را دارد. او از سال 76 تا 78 به عنوان بازیکن در استقلال به میدان رفت. شاگرد پدرش بود و زیر نظر او در استقلال به میدان می رفت.
آتیلا پنالتی زن اول استقلال هم بود و همیشه پنالتی های خود را به گل تبدیل می کرد اما این برای خروج از زیر سایه نام پدر کافی نبود. با جدایی ناصر حجازی از استقلال او به همراه پدرش به ذوب آهن و استقلال رشت رفت. آتیلا بعد از پایان فوتبالش رو به مربیگری آورد. او به عنوان مربی در تیم های استقلال، مس، گسترش فولاد تبریز و استیل آذین فعالیت کرد. البته آتیلا اگر ستاره هم بود، ناصر حجازی نمی شد.
ناصر نوآموز و آرش نوآموز
ناصر نوآموز معروف به تیمسار نوآموز ملی پوش و بازیکن سابق باشگاه های دارایی و پاس بود. از ناصر نوآموز به عنوان یکی از بهترین مدافعان تاریخ فوتبال ایران یاد می شود.
ناصر نوآموز در مسابقاتی که تحت عنوان رقابت های قهرمانی کشور برگزار می شد، به همراه تیم دارایی درخشش قابل ذکری داشت و از این طریق به تیم ملی راه پیدا کرد.
اما آنچه نوآموز را بر سر زبان ها انداخت، عمده مسئولیت های مدیریتی وی به خصوص در دوران بازنشستگی بود. ناصر نوآموز طی دو مقطع زمانی به عنوان رییس فدراسیون فوتبال برگزیده شد که یکی در سال 1358 و دیگری در سال 1368 بود.
آرش نوآموز فرزند ناصر نوآموز هم جا پای پدر گذاشت اما نتیجه آن چیزی نبود که فکرش را می کرد. آرش نوآموز مدتی در تیم پاس تهران حضور داشت و حدود 2 سال در فوتبال آمریکا و مکزیک بازی کرد و 3 بار پیراهن تیم ملی ایران را در زمان علی پروین پوشید اما نتوانست از زیر سایه نام پدر خارج شود.
فرشاد پیوس و ماهان پیوس
فرشاد پیوس برترین گلزن تاریخ باشگاه پرسپولیس است. همین جمله کافی است تا دریابیم پسران فرشاد پیوس چرا زیر سایه پدر خود ماندند و نتوانستند عملکرد قابل توجهی در فوتبال داشته باشند.
فرشاد آقای گل فوتبال خود را از راه آهن آغاز کرد. او رفته رفته در پست مهاجم درخشید و بعد از چهره شدن در شاهین راهی پرسپولیس شد. پیوس در دو مقطع برای سرخپوشان بازی کرد و در مجموع در 261 بازی 229 گل برای پرسپولیس به ثمر رساند و به برترین گلزن تاریخ باشگاه پرسپولیس تبدیل شد. فرشاد پیوس همچنین در 34 بازی ملی 18 گل به ثمر رساند. آمار گلزنی فرشاد پیوس خود گویای همه چیز است و همین آمار بار سنگینی را بر دوش پسرانش می گذارد.
ماهان پیوس اما نتوانست حتی درصد کمی از گلزنی ها و درخشش های پدرش را تکرار کند. ماهان در سال 1394 در تیم بادران تهران در لیگ یک بازی می کرد. بعد از آن به طرز عجیبی سر از تیم های پایه استقلال در آورد! اقدامی که بازتاب زیادی در رسانه های آن زمان داشت. فرشاد پیوس هم نسبت به این اتفاق واکنش نشان داد و گفت:
به هر حال ماهان بزرگ شده و اختیار خودش را دارد. البته من گوشش را نیز گرفتم (باخنده). او پشیمان است و معذرت خواهی هم کرد. ماهان در فوتبال حرفه ای شده است. لذا نمی توان به این کار او زیاد خورده گرفت. من از این کار او بسیار ناراحت شدم، ولی کاری از دستم برنمی آمد. حتی مادرش هم که یک پرسپولیسی است، با او مخالفت کرد اما به هر حال ماهان تصمیمش را گرفته بود. البته فقط در یک بازی برای تیم امید استقلال بازی کرد که در همان دیدار نیز یک گل هم زد. به جایش پویان یک پرسپولیسی دو آتشه است، او لیسانس تربیت بدنی دارد و در آینده یک مربی خوب می شود.
ماهان و پویان دو فرزند فرشاد پیوس، در کنار پدرشان در تیم ویستا توربین مشغول به کار هستند.
اکبر میثاقیان و بهتاش میثاقیان
اکبر میثاقیان ملقب به اکبر اوتی به دلیل پرتاب اوت های بلندش در فوتبال ایران معروف شده بود. او مانند اکثر فوتبالیست های آن خطه، دوران بازیگری اش را از ابومسلم مشهد آغاز کرد. اکبر میثاقیان در پست مدافع در فوتبال ایران بازی می کرد و اکثر دوران فوتبالش را هم در مشهد گذراند.
بهتاش میثاقیان متولد 1367 فوتبالش را از تیم جوانان پیام مشهد آغاز کرد اما هیچگاه نتوانست در سطح یک فوتبال ایران بدرخشد. بهتاش چند سالی در تیم های تحت اختیار پدرش فوتبال بازی کرد ولی او هم زیر سایه نام پدر باقی ماند.
ابراهیم آشتیانی و اردلان آشتیانی
ابراهیم آشتیانی مدافع راست دهه 40 و 50 پرسپولیس و تیم ملی ایران بود. مرحوم آشتیانی در سال 1350 به عنوان مرد سال فوتبال ایران شناخته شد. او بیشتر دوران بازی اش را در پرسپولیس گذراند و به همراه سرخپوشان و تیم ملی ایران انواع و اقسام افتخارات را به دست آورد.
اردلان آشتیانی، کارش را از جوانان پرسپولیس آغاز کرد و در همان پست پدرش به کار گرفته شد. ابراهیم آشتیانی در سال 84 به بزرگسالان پرسپولیس پیوست و تا سال 86 عضو سرخپوشان بود اما تنها در 13 بازی به کار گرفته شد! او سپس به استیل آذین رفت اما آنجا هم نتوانست از زیر سایه نام پدر پر افتخارش خارج شود.
همایون بهزادی و علی بهزادی
همایون بهزادی در دوران حرفه ای خود به عنوان بازیکن، چه در پرسپولیس و چه در تیم ملی فوتبال ایران، یکی از بهترین مهاجمان وقت ایران و آسیا بود. از آن جایی که در قدرت سر زنی نظیر و مانند نداشت و همین طور به خاطر پرش های بلندش، به همایون سرطلایی معروف شده بود. همایون بهزادی در دوران حرفه ای بازی اش بیش از 250 گل به ثمر رساند و همواره به عنوان یکی از بهترین مهاجمان تاریخ فوتبال از وی یاد می شود.
علی بهزادی در سال 73 زیر نظر ناصر حجازی در تیم سپاهان اصفهان بازی می کرد، اما به دلیل آسیب دیدگی بازیکن بزرگی نشد و به سرعت از سطح اول فوتبال کنار رفت.
در روزهای آینده به بررسی پسرانی می پردازیم که مانند پدرشان در فوتبال درخشیده و ستاره شدند، پسرانی که از پدر موفق تر بودند، پسرانی که حیف شدند و سوختند و البته پسرانی برای آینده!