این نقد به دلیل محتوای خشونت آمیز برای افراد زیر 3 سال، فمنیست ها، طرفداران «بیتیاس» و «امیر تتلو» مناسب نمیباشد ...
▪️ جدیدترین اثر «کریستوفر نولان» کارگردان گنده گوز بریتانیایی مانند تمام فیلم های قبلی اش بجای محتوا فقط داری حواشی و گنده گوزی بود؛ به طوری که تهیه کنندگان شل مغز این فیلم قبل از اکران، این کصشر خالص را بهترین فیلم تاریخ عنوان کرده بودند، البته ظاهرا منظورشان از آخر بوده. این گه خوری های تهیه کنندگان و عوامل که در مراحل پیش از اکران در رسانه ها منتشر شد، آلت مخاطبان را برای دیدن فیلم شق کرد، اما در نهایت مخاطبان در سالن های سینما ارضا نشده و با شق درد و مغزی گوزیده مجبور به ترک سینما شدند. به علت گنده گوزی های فراوان از جمله منفجر کردن یک هواپیمای مسافربری واقعی و تمرین وارونه و کصخولانه بازیگران در سکانس های اکشن، طرفداران بسیاری کنجکاو شده بودند که تا هرچه سریع تر فیلم تنت را شیاف کنند.
داستان « تنت » در دورانی تخمی تخیلی و به دور از باور آغاز می شود که تجربه ای از معکوس شدن زمان به دست آمده است. به نظر می رود این دستاورد قرار است به طغیان آیندگان که ظاهرا همگی کونی و "بی تی اس" فن میباشند، علیه گذشتگان و اجداد با خایه خود منجر شود و این امر با ایجاد روابطی در دنیای حاضر در حال رخ دادن است. در این شرایط فوق تخمی که نابودی زمین محتمل است، تمام دولت های کصکش و کصخول دنیا دست به خایه یک مامور شدند، آن هم چه ماموری؟ یک کاکا سیاه زنگی که حتی نمیتواند شلوارش بالا بکشد، وظیفه پیدا می کند تا گهی بزرگ تر از دهانش بخورد و به مقابله با این بحران بپردازد.
▪️ بهتر است برای بررسی فیلم « تنت » آن را با دیگر اثر نولان یعنی « اینسپشن » مقایسه کنیم. در فیلم « اینسپشن » ما با ایده ای به مراتب گوزپیچ کننده تر مواجه بودیم که چند لایگی آن از اواسط فیلم به قدری پیچیده شد با مغز مخاطب زنا میکرد. با این حال تمام این پیچیدگی ها و گه کاری های کارگردان با پرداخت درست تبدیل به یک اثر فوق سکسی و کص خیس کن در ژانر تخمی تخیلی شد .
▪️ اما « تنت » درست شبیه به آنچه که روایت می کند، روندی معکوس در پرداخت به سوژه اش دارد. نولان همواره خایه مال مباحث زمان و فیزیک بوده و از « اینتراستلار » گرفته تا « پرستیژ »، خایه مالی های خود را در این دو مبحث با موفقیت به ثبت رسانده است. اما برخلاف آنچه که اغلب از نولان سراغ داشته ایم، او این بار حقیقتا ریده و نمیتواند مفهوم های فیلم را به درستی توضیح دهد.
▪️ اما شخصیت پردازی در « تنت » صد در صد در بین بدترین آثار کارنامه نولان مادر مرده، بلکه در بین کصشرترین شخصیت پردازی های قرن قرار می گیرد. کاکا سیاه دودول کوچک داستان که حتی پدرش سعی نکرده برای او نامی مشخص کند، حتی هویت و سیس لازم برای چوپونی هم ندارد، چه برسد که بخواهد قهرمان جهان باشد. فیلم که آغاز می شود این عقب افتاده را در حال انجام یک عملیات مهم می بینیم که اتفاقا مثل عن دستگیر میشود و به فاک میرود و بخاطر این حرکت تخمی او حتی بز هم نباید دستش داد؛ ولی پس از آن بلافاصله او عنوان ماموری کیر کلفت و رده بالا برای نجات دنیا را کسب می کند! شخصیتی که نه روحیات او را می شناسیم، نه میدانیم آلت او چند سانت است و نه حتی می دانیم که ننه بابای طرف کیست و چطور تبدیل به همچین کصخولی شده است.
▪️ شخصیت های فرعی نیز وضعیت تخمی تری از قهرمان سیه چرده قصه دارند. نیل با بازی رابرت پتینسون جقی، شخصیتی جانبی است که تا انتهای قصه معلوم نیست که این شخصیت چه گهی میخورد. نولان کص مغز ترجیح داده که گره اصلی شخصیت او را در یک دقیقه انتهایی فیلم باز کند، اما با این اشتباه گور خود را کند.
▪️ با اینحال، « تنت » از لحاظ فنی، کماکان بالاتر از خودش نگاییده و در حد و اندازه دیگر آثار نولان قرار دارد. ایده پشم ریزون فیلم این اجازه را به تماشاگر داده که صحنه های بکن بکنی را تماشا کند که پیش از این نمونه آن را در هیچ فیلمی مشاهده نکرده؛ به طوری که پس از سکس، تماشای صحنه های اکشن این فیلم بیشترین لذت را به مخاطب میدهد و تمام منتقدان را انگشت به کون باقی میگذارد.
▪️« تنت » سوژه ای جاه طلبانه دارد که هیچ کارگردان دیگری حتی خایه نزدیک شدن به این فیلم را ندارد، اما گه کاری های فیلمنامه و شخصیت پردازی های ریدمان، تعادل فیلم را برهم زده است. تا پیش از این از نولان همواره به عنوان فیلمسازی مسلط نام برده می شد که از فیلمنامه گرفته تا بازیگری، موسیقی و کارگردانی، احاطه کامل به اجزای فیلمش داشت. اما پس از این فیلم از او به عنوان یک بیخایه که حتی نمیتواند بازیگران خود را در مسیر درست قرار دهد نام برده خواهد شد ...