مطلب ارسالی کاربران
#مقاله_کوچک ✅ با عقل جور در نمیاد؛ فقط با احساس میشه توجیهش کرد...
#مقاله_کوچک
✅ با عقل جور در نمیاد؛ فقط با احساس میشه توجیهش کرد...
فقط دو دفعه تو این فصل، دو بازی پیاپی، فیکس تو ترکیب حاضر شد و کلا هم دو باره، اون پوگبایی میشه که باید. همین دو توالی اخیر: استونویلای دیشب و ولوز چهار شب پیش. بدون مداخلهگری در توپهای دریافتی از خط دفاع، و منقش به نقش خالص هجومی. جلوی ولورهمپتون، بین ماتیچ و برونو، هافبک جلوزن چهار دو سه یک، یا دقیقتر، هافبک باکس تو باکس چهار سه سه؛ و جلوی ویلا، هافبک چپِ با خصوصیاتِ تهاجمیِ بیشتر از زوجش، مکتامینِیِ، چهار چهار دو لوزی. مجاز به افراطی اضافه شدن به خط حمله، بدون سایه مسئولیت دفاعی؛ و مستقر در حوالی خط هجدهقدم. نوع بازی منچستر ثبات نداره و سیستم دائما عوض میشه. اما این بیثباتیها به طرز تعجبانگیزی، به اصولیترین و درستترین شکل ممکن به اجرا در میان. اولین پاس گل فصل ونبیساکا و نفوذهای فراوون لوک شاو، برخلاف همیشه؛ وظایف بینقص فِرِد، مکتامینِی، پوگبا و برونو (گرایش مکتامینِی به فِرِد، نزدیکی پوگبا به مهاجمین، و آزادی برونو، از خط ابتدایی تا خط انتهایی زمین)، و زوجسازی هماهنگ رشفورد و مارسیال. همهچیز دیشب منچستر کامل بود؛ همهچیز. مثل چهار شب پیش. دو تا برد مهم، مقابل دو تیم سرسخت و قوی لیگ، ولوز و ویلا، با شایستگی تام. منچستر، و علیالخصوص، سولشائر، تو این دو مسابقه، غریب و بدیع بودن؛ و غیر منطقی. بدل جسمی، بعد از نوشیدن نوشیدنی انرژیزا. طی کردن راه چندماهه، در سه چهار روز. از هشت روز گذشته تا چهار شب پیش، وَ از چهار شب پیش تا دیشب. دو سیستم کاملا متفاوت، با بازدهی صد درصدی. با عقل جور در نمیاد؛ فقط با احساس میشه توجیهش کرد...