| موضوع : زندگی پس از مرگ وجود دارد |
...
موافق : آرش مدیری
تحصیلات : کارشناسی ارشد بالینی
سن : 27
حرفه : روانشناس بالینی
زندگی پس از مرگ وجود دارد
مخالف : ویلی
تحصیلات : نامعلوم
سن : نامعلوم
حرفه : نامعلوم
زندگی پس از مرگ وجود ندارد
میدونم شاید این حرفی که میخوام بزنم یکم مسخره به نظر بیاد و فکر کنین که خیلی سطحم پایینه یا حتی ساندیسیم اما ساعت 9 امشب بزنین شبکه چهار تا همه چیزو دقیق بفهمین
یه برنامه هر هفته میده که راجب زندگی پس از مرگه و خیلی جذابه / من اولین بار با این برنامه رفتم سراغ این موضوع
خب بریم سراغ مناظره . من گفتم که هیچ حرفی مذهب نمیزنم و همش از تجربه و علم حرف میزنم / قراره همین کاروهم بکنم
موضوعی که میخوام راجبش صحبت کنم اسمش near death exprience یا تجربه نزدیک به مرگه که تو اون فرد علائم حیاتیش از بین میره و میمیره اما حالا به دلایل مختلفی دوباره زنده میشه
من میخوام از این فاصله مردن و زنده شدن براتون بگم و از کاربر مقابلم میخوام که این دلایلو رد کنه
این تجربه نزدیک به مرگو همه کشورها داشتن و فقط مربوط به ایران نیست پس کسی نمیتونه بگه که این ساخته ذهن یه ساندیسیه که تو شبکه چهار واسه سرگرم کردن مردم داره برنامه میسازه!
اون لحظات انسان کابوس و رویا میبینه کافیه توازن بدن بهم بخوره phخون بره بالا امونیک درون جمجمه زیاد بسه تا تصاویر رندوم و توهم ببینی مثل خواب و رویای مبتلایان به کبد چرب!! که تصادفا گاهی معنادار میشه و دژاوو میشه شما با آب و تاب تعریف میکنی!!این تصاویر و تلقینات در کاسه سر و حاصل پردازش مغزه چرا کسی که مرگ مغزی شده هرگز برنمیگرده برامون تعریف کنه چی دیده؟
یعنی همشون توهم زدن و دارن پرت و بلا میگن؟؟
اوکیه یه زنه مرده بود بعد از زنده شدن گفته بود :
بهم گفته بودن شوهرت زیاد تو اون دنیا نمیمونه
بعد از اینکه زنده شدم شوهرم بعد از چن سال مرد اینو چجوری توجیه میکنی؟؟ این غیبی که بهش گفتن توهم نبوده و تو دنیای واقعی اتفاق افتاده
مکانیزم رویابینی اون لحظات احتضار دقیقا شبیه خواب و رویاست اسمس روشه تصادفیه یعنی از هر چندتا ممکنه یکیش اتفاقی معنادار باشه خیلی از ما تجربشو داشتیم ولی این موارد استثناء در سازوکاری تصادفی چیزیو ثابت نمیکنه.....
مسئله اینه که بهش 800 تا چیز نگفته بودن که یکیش درست از اب در بیاد
اسم دختره بنفشه بود / فقط تو اون دنیا بهش گفتن شوهرت زیاد نمیمونه و بعد چند سال شوهرش مرد / نگفتن که تو قراره پولدار بشی و قراره بچه دار بشی و قراره شوهرت بمیره / فقط گفتن قراره شوهرت به زودی بمیره که مرد
باشه این تصادفی بود
یکی داشت تعریف میکرد میگفت من داشتم سفر میکردم برای اولین بار به یه مکانی / تا حالا نرفته بودم /
من سر یه پیچ تصادف کردم و افتادم تو دره / بعد مردم / روحم جدا شد از بدنم و اومد از زاویه بالا صحنه تصادفو شاهد بود /
حالا نکته جالبیش اینجاست که وقتی مرد و روحش جدا شد و اومد بالا
اونطرف پیچ که یه مغازه بود رو دیده بود! و بعد از زنده شدن اومد تعریف کرد و همه دیدیم که درست بوده!
یعنی تصادفش قبل اون پیچ بوده و اصلا اون مغازه رو تو عمرش ندیده بوده / وقتی مرد و روحش جدا شد اون مغازه رو دید!
اینو چطور توجیه میکنی؟؟ چطوری ممکنه یکی یه جایی رو که قبلا تو عمرش ندیده باشه و بعد مرگ اون جارو قشنگ توصیف کنه؟؟
به همون دلیل که شما شام چرب و شور وسنگین میخوری و میخوابی ممکنه شب خواب مارگو رابی رو ببنی که اومده خونه مامان بزرگتون!!!وقتی مغز این دوستان هنوز فعال بوده امکان دیدن هرچیزی وجود داشته....حالا یک در هزار رویای یکیشون خیلی اسرارآمیزو جالب در اومده!!معیار مرگ و عدم وجود برای انسان خاموش شدن مغزه حالتی مشابه خواب عمیق وقتی خوابیم متوجهیم که وجود داریم و الان خوابیدیم؟!اینجا حالت خاموشی مغز معیار مرگه نه علائم حیاتی ارگانهای حیاتی دیگه....کسی ازین موارد دچار مرگ مغزی بوده و برگشته؟
کی از کاربرها گفت که این دلیل علمی نیست / تجربه نزدیک به مرگ روی خیلی از افراد تست شده و یه موضوع پذیرفته شده تو دنیای علمه / همه کسایی که مردن تقریباً مشابه هم بودن و اعتقاداتشون تاثیری رو تجربه نداشته / تو جزییات فرق داشتن ولی اصلش نه / مسیحی و مسلمون و آتئیست و یهودی مرده ، روحش از بدنش جدا شده و از زمین اومده بالا و ناظر همه اعمال هم بوده ، بعد رفتن داخل یه تونل (به غیر کسایی که خودکشی کردن / اونا به سمت پایین سقوط کردن ) و یه حس آزاد شدن و حس خوب داشتن و کلی چیزای مشترک دیگه . پس وقتی افراد زیادی شبیه هم بودن دیگه رد کردنش احمقانست
ببینین دوست عزیز کاربر ویلی که اخر نه اسمتو گفتی نه سنتو / یه چیزایی رو دیدن که در حالت عادی نمیتونستن ببینن! میگم اونطرف پیچ که یه کوه خیلی بزرگی جلوشو گرفته بود رو داشت میدید! اون قبل رسیدن به پیچ تصادف کرده بود! چجوری بعد مرگش اون طرف پیچو میتونه ببینه؟؟ یه کوه بزرگ جلوش بوده! اینو چطور میتونسته ببینه؟؟ اخه یکی دوتاهم نیستن که بگیم تصادفیه من تا صب واست مثال میزنم
یه نفر خارجی گفته بود که وقتی که مرده بود ، مکالمه خانوادشو که تو یه کشور دیگه بودن و چند هزار کیلومتر باهاش فاصله داشتن موقع مرگ داشته میشنیده و کاملا با جزییات تعریف کرده و همه رو متجعب کرده که چطور از اون مکالمه خبر داشته ! این چطور ممکنه؟؟ یه مکالمه چهار پنج دقیقه ای رو چند هزار کیلومتر اونطرف تر شنیده بود! اینو توجیه کن واسم! یا بگو اینم تصادفه / اخه چنتا تصادف و اتفاق؟؟ تصادف یعنی یک در میلیون یا یک در هزار اتفاق بیفته نه اینکه همینجوری من واست مثال بیارم و بگی تصادفیه!
این سوالو جواب بده این چیزایی که در حالت عادی اتفاق نمیفته چطور موقع مرگ اتفاق میفته؟؟
و بله مرگ مغزی هم زیاد داشتیم که برگشتن خیلی زیاد / تمام علائم حیاتی از کار افتاده بود و مغز دیگه کار نمیکرد
اتفاقا این موارد خیلی عادی و پیش پا افتادست عرض کردم دقیقا مشابه مکانیزم خواب و رویاست هر شب چندمیلیارد انسان خواب میبینن ازین تهداد بالاخره چند رویا سناریوهای معنادار و قابل تفسیر دارن!!حالا به نظرتون باید بر این اساس تعبیر خوابو علم و دانش بحساب بیاریم و در دانشگاه ها تدریس کنیم؟
بهتره بحث رو ببریم سمت دیگه ای:
دو عامل اصلی در طی تمدن بشر منجر به اختراع توهم زندگی پس از مرگ شده بعبارت دیگه مفهوم زندگی پس از مرگ همچون مخدری برای پاسخ به برآیند دو نیاز روانی بشره:
*انسان جاه طلب و بلندپرواز از روز اول کنجکاو و تشنه دونستن بود زمانی برای پاسخ به مجهولات بیشمار نیاز به تخیل کردن بود مثل اینکه رعد و برق ناشی از برخورد شمشیر خدایان حین جنگه!!هر چه که علم جلوتر اومده و پاسخگوی مجهولات بوده تخیلات عقب تر رفته ولی هنوز انسان با ترسناک ترین پرسش خودش مواجه مونده اینکه مرگ چیه و بعدش چی میشه....علم واقع بینانه و فروتنانه چون شواهد و مستندات در کار نیست هنوز ساکته ولی این خلاء روانی در ذهن انسان با توجیهات دیگه پر شده که از لحاظ پیش پا افتادگی در حد همون برخورد شمشیر خدایانه!! غریزه میل به جاودانگی و غرور انسان و سرکشی اون برابر طبیعت باعث شده به قیمت گرفتار شدن به انحرافات مخرب و موهومات مسموم، زیر بار این واقعیت نره که میراست
*نیاز دیگه بحث میل انسان به یک نظام پاداش و جزا برای تضمین اخلاق بوده انسان وقتی به یکی بزرگترین دستاوردهایش یعنی قانون رسید قوانین حمورابی بلافاصله درقالب ده فرمان موسی حالت یزدانی و آسمونی پیدا کرد انگار که یه عامل بازدارنده باید باشه تا انسان ازش بتر سه تا قتل و دزدی و...نکنه این کارکرد اصلی دین/خدای آسمانی بود و کارگزارانش (علمای دین پرداز )برای پاسخ به تناقضات زندگی بشرو به دنیای دیگری ورای این دنیا تعمیم دادن تا کمبودها و ناکارامدیها حواله بشه به دنیایی دیگر!!
نه نه اصلا موافق نیستم که بحث رو ببریم سمت دیگه / این فرار کردن از بحثه و هنوز جواب سوالمو نگرفتم / این چیزی که مطرح کردین برای فرار از بحثه و اصلا به بحث اصلی مربوط نیست و قبلوش نمیکنم / وقتی هنوز جواب سوالم رو نگرفتم ، چرا بریم سمت دیگه؟ /
شما دارین هی تکرار میکنین که این رویاست و توهم! دوست عزیز میگم 5 دقیقه مکالمه ای که در واقعیت اتفاق افتاده بود رو بعد از اینکه تصادف کرد و مرد شنیده! این چجوری رویا بوده؟
کسی که تا الان یک مکانی رو ندیده و بعد از مرگ به اون مکان واقعی سفر کرده ، چجوری میتونیم بگیم که این توهمه؟؟ این رویاست؟؟
یه مثال دیگه میزنم :)
تو یه قسمت دیگه از این برنامه یکی میخواست به یه قله صعود کنه و از صخره افتاده بود و مرده بود / 7 ساعت حدودا مرده بود و تو سردخونه مونده بود / تو این 7 ساعت کلی اتفاق افتاد که حالا وقتش نیست بگم چی شد / اما یه نکته جالب بود / این جنازش تو سردخونه بود اما تو این 7 ساعت مو به مو اتفاقی که تو خانواده خودش افتاده بود رو داشت تعریف میکرد / سردخونه تو جنوب اون شهر بود و خونه این طرف تو شرق شهر تقریبا 50 کیلومتری فاصله بود
تو این 7 ساعتی که مرده بود کاملا روحش تو خونه خودشون بود همه چیزایی که اتفاق افتاده بود رو کاملا دیده بود و با جزییات یادش مونده بود / بچه هاش سر ارث و میراث داشتن دعوا میکردن و همسرش هم تو این دعوا فقط داشت گریه میکرد و میگفت بس کنین و اینا همه رو دیده بود در حالی که جسدش تو سردخونه بود !!
حتی پسر کوچیکش رفته بود تو اتاق باباش (همینی که از کوه سقوط کرده بود) داشت مدرک جعل میکرد این روحش اینو دیده بود :))
حالا خیلی چیزا ر. دیده بود ولی بعد زنده شد همه اینارو تعریف کرد و همه تعجب کردن و دهن بچه هاشو سرویس کرد و حالا یه داستان دیگه پیش اومد
ویلی ناموسن طفره نرو اینقد :)) این چه رد کردنیه ناموسن میگی رویاست و تموم میگی رد شد :)) اخه این چه استدلالیه :))
بهم بگو چجوری ممکنه این اتفاق بیفته؟؟ تو هی بگو تصادفیه رویاست من بازم واست مثال میزنم :)) بابا اتفاق افتاده تو دنیای واقعی چطوری تصادفیه :)) بعدم میخوای بحثو بکشونی یه چیز دیگه فرار کنی
چطور ممکنه این اتفاق بیفته درحالی که جسدش تو سردخونه 50 کیلومتر اونطرف تره؟؟ چجوری ؟؟
دوست گرامی این موارد که شما میفرمایید هیچ چیزو ثابت نمیکنه....همه ما میدونیم که مافیای ارتجاع جهانی کاسبیش در دامن زدن به این حرفاست طبیعیه با ذره بین بگرده یه نفرو پیدا کنه که چنین توهماتی رو تحربه کرده تا با دربوق و کرنا کرنش ثابت کنه دروغ جهان پس از مرگ و وجود روح رو ثابت کنه!!همونطور که ارتجاع بومی ما قرنها مدعی بودن اماکن مقدس و متبرکه بیمارارو شفا میدن همه ازین قصه ها شنیده بودیم ولی از وقتی دوربین اومده و در حرمها نصب شده و امکان اثبات این ادعاها بوجود اومده حتی یه مورد هم ندیدیم مثلا در صحن مشهد شفا پیدا کرده باشه!!این برنامه ها و این ادعاها هم دقیقا در همون راستاست و به راحتی آب خوردن قابل رد کردنه اینکه از کجا معلوم این افراد راست میگن یا غلو نمیکنن؟
چیزی به اسم روح وجود نداره و همه چیز درون مغزش انسانه تا مغز خاموش نشده هستی و وقتی مغز خاموش میشه نیستی به همین سادگی وقتی هم که نیست شدی درکی نداری ازینکه بودی و حالا مردی پس مرگ اصلا مسئله پیچیده و ابهام بزرگی نیست.....
کاربر ویلی میگن که همه این افراد باهم دارن شبیه هم دروغ میگن و یه ارتجاع جهانی ( یه چیزی شبیه ایلومیناتی و فراماسونا که دارن دنیارو کنترل میکنن و رائفی پور طور ) وجود داره که به این افراد پول یا چیز دیگه میده که همه بیان دروغ بگن و به ما خالی ببندن
استدلال خوبیه چطور رائفی پور خیلی طرفدار داره؟ این نظریاتم طرفدار داره دیگه چیکار کنیم؟؟
ولی باید ببینیم که چن نفر میخوان دروغ بگن به ما؟؟ چن نفر اخه؟؟ چرا به چه هدفی؟؟ ایرانو بگیم دروغ میگه خب قابل توجیهه
امریکا و اروپا و افریقا و اسیا و کل دنیا دارن دروغ میگن شما راس میگین؟؟ باشه
اخرش جوابی ندادین و گفتین که اینا دارن دروغ میگن
اوکیه
////
حرف اخرم / قبلش اینو بگم که کل بحث من که هنوز هیچ کس جوابی واسش نداده اینه :
چجوری این اتفاقات خارق العاده اتفاق میفته؟ چجوری اون جایی رو که طرف قبلا هیچ وقت نبوده رو میبینه؟؟ چجوری مکالمه ای که چند هزار کیلومتر اونطرف تر بوده یا حوادثی که در زمان مرگش اتفاق افتاده رو دیده؟؟ این چطور ممکنه؟؟ مثال اوردم زیاد و بازم مثال هست میتونم بیارم / این حرف منه چطور ممکنه؟؟
اما کاربرا چنتا سوال خوب پرسیدن که جواب میدم .
پرسیدن این ادمایی که میگی منبعش کجاست کیا هستن؟؟ همه اینایی که گفتم از دو جا منبع آوردم / یکی برنامه زندگی پس از زندگی شبکه چهار و یکی دیگه انجمن جهانی تجربه نزدیک به مرگ / همه این مثال ها منبعش اونجاست میتونین برین ببینین / من وقت نداشتم منبع رو واسه همه بیارم و پیدا کنم اما اگه علاقه داشتین میتونین برین ببینین
سوال دوم این بود که چرا بعضیا رفتن و چیزی ندیدن؟؟
1 / اول اینکه تجربه نزدیک به مرگ باید علائم حیاتی کاملا متوقف بشه / کما علائم حیاتی متوقف نشده پس مرگ به حساب نمیاد / به اسمش که تجربه نزدیک به مرگه توجه نکن این خود مرگه / چون برگشتن میگن تجربه نزدیک به مرگ اما علائم حیاتی کاملا از بین رفتن
2 / بعضیا این تجربه رو داشتن اما یادشون میره و بعد از ده ها سال یادشون میاد
3 / خیلی از افراد تجربشونو در میون نمیذارن / حالا دلیل زیاد داره / یکی میگه شخصیه / یکی میترسه که بقیه بهش بگن توهم داری و ...
و اخرین جمله : من فقط باید میگفتم که همچین چیزی وجود داره و اصراری ندارم کسی قبول کنه / قبول کردین ، کردین نکردین دیگه به خودتون مربوطه و در اخر ساعت 9 (10 دقیقه دیگه) همه بزنین شبکه چهار تا یکی که الان میاره رو ببینین
موفق باشین!
عرض کردم که باور به ادامه حیات مثل یه مخدر عمل میکنه واقعا از جنبه انساندوستانه هم صحیح نیست فی المثل پیرمرد یا پیرزنی که پشت کوه سالها با امید دنیای بعد از مرگ زندگی پوچ و سختشو تحمل کرده رو ناامید کنیم اینهمه انسان محروم و سرخورده که هیچی از زندگیشون نفهمیدن از افریقا و امریکای جنوبی تا بنگلادش و....دلشون به این خوشه اگه زندگیشون اینجا هیچی نداشته بعد مرگ جبران میشه!!!کاربرد چنین برنامه هایی بیشتر برای دلخوشی و امیدبخشی به عوام و آرامش بخشی بهشون در جهل و محرومیت و بیخبریه نه مورد استدلال و حجت قرار گرفتن در یک بحث علمی و اصولی
///
/// پایان مناظره ///
