شاید این از بد شانسی جوزپه کولوچی باشد که مهمترین تصویر ثبت شده از او شده آمدن به زمین به عنوان یار تعویضی . اما هیچ چیز غیر معمولی در مورد نحوه ورود او - که البته هافبک میانی قابل اعتمادی بود و در مجموع بیش از 300 بازی برای تیم هایی چون کاتانیا، لیورنو و ورونا انجام داد - به میدان سن سیرو در ماه مه 2004 وجود نداشت ، بلکه اهمیت آن تعویض بیشتر به شخصی بود که جوزپه جایگزین او می شد.
روبرتو باجو یکی از بزرگترین فوتبالیست های تمام دوران با تشویق هواداران آث میلان از زمین خارج می شد. آغوش باز پائولو مالدینی اسطوره ای و چشمان اشکبار بودای کوچک، این آخرین تصویر از باجو به عنوان یک بازیکن حرفه ای بود و آخرین پرده از 22 سال نمایش پر شکوه
چهار فصل پایانی درام بودا در باشگاه برشا رقم می خورد، یک باشگاه نه چندان شاخص از شهری صنعتی در ایالت لمباردی. آنها تا قبل از ورود باجو در سال 2000 به طور مداوم بین سری A و B در رفت و آمد بودند. اغلب بسیار خوب در سری B اما کاملاً ناتوان در تطابق با استانداردهای بالای سری A. با آمدن بودای کوچک اما همه چیز تغییر کرد. این بازگشتی بود رویایی پس از روز های ناکامی در اینتر. باجو می خواست در تیم ملی باشد تمایل به جبران پنالتی از دست رفته او در فینال جام جهانی 1994 به آتش این شوق دامن می زد اما شرایط آن روز های او در اینتر ناامید کننده بود مارچلو لیپی باجو را چسبانده بود به نیمکت اقدامی که باجو را از چهارمین حضور در جام جهانی ناامید می کرد. بنابراین با وجود پیشنهاداتی از سایر لیگ های اروپا ، در کنار ژاپنی که به دلیل عقاید بودایی خود بت شده بود ، باجو برای از دست ندادن تیم ملی تصمیم گرفت در ایتالیا بماند.
پیشنهاداتی از بارسلونا ، ناپولی و اودینزه ارائه شد ، اگرچه همه به دلایل مختلف به جایی نرسید. در حالی که به نظر می رسید که او در حال رفتن به رجینا باشد، اما ، با خواندن خبر این انتقال قریب الوقوع در روزنامه ، کارلو ماتزونه ، مربی برشا در صدد هایجک باجو برآمد. چند تماس تلفنی و دیدار خصوصی با این بازیکن باعث شد که باجو بعد از مدتی کوتاه قراردادی دو ساله با تیم تازه صعود کرده امضا کند.
حضور روبی در همان ابتدای کار به نظر انتقالی ناکام بود. برشا به سبک پیشین خود ادامه می داد و در بیشتر فصل برای فرار از سقوط مبارزه می کرد ، از طرفی مصدومیت های تمام نشدنی باجو همچنان ادامه داشت. او تا پایان فوریه 2001 موفق به یافتن شرایط ایده آل نشد ، اگرچه با به ثمر رساندن هر دو گل در تساوی 2-2 برابر فیورنتینا تأثیر بسزایی داشت.
سه باخت پی در پی برشا را در معرض خطر سقوط دوباره قرار داده بود. اگر چه کیفیت او نیاز به اثبات نداشت اما او در بازگشت در مقابل یوونتوس موفق شد با کمک آندره پیرلو جوان گل تساوی در دقیقه 86 را به ثمر برساند. حرکت پیرلو از میانه زمین خودی شروع شد و در ادامه با ارسالی استثنایی که با استپ با شکوه باجو ادامه یافت و با دریبل ادوین ون در سار و چسباندن توپ به تور دروازه پایانی خیره کننده یافت. آن دیدار به گفته ماتزونه روزی بود که پیرلو جدید متولد شد.
باجو در پنج بازی بعدی بی وقفه گلزنی کرد تا برشا 13 امتیاز از 15 امتیاز ممکن را بدست آورد ، از جمله هت تریک در برابر لچه و یک برد رضایت بخش مقابل اینتر. روبی تقریباً در هر مسابقه گل می زد و فرم بدنی او شگفت انگیز بود. پرستوهای او عملاً شکست ناپذیر بودند. برشا لیگ را در مکان هشتم به پایان برد بهترین نتیجه تاریخ باشگاه آنها پس از انصراف آتالانتا حتی به جام اینتر توتو نیز راه یافتند. باجو همچنین با ثبت 10 پاس گل برشا را به مرحله یک چهارم نهایی کوپا ایتالیا راهنمایی کرد ، جایی که آنها به برنده نهایی جام یعنی فیورنتینا باختند بردن جایزه مجله گورین اسپورتیوو به عنوان بهترین بازیکن فصل و نامزدی دریافت توپ طلا در کنار بازیکنانی چون اوون، ندود و باتیستوتا نتیجه درخشش خیره کننده بودای کوچک بود.
این درخشش درفصل بعدی ادامه داشت ، این بار پپ گواردیولا جایگزین پیرلویی شده بود که همان روزها برای تولد افسانه ای دیگر به میلان پیوسته بود. تاثیری که باجو بر مرد اسپانیایی گذاشت ، چنان بود که گواردیولا بعداً او را به عنوان بهترین بازیکنی توصیف کرد که با او هم بازی شده است. چنین اظهار نظری البته اغراق نبود زیرا او فصل را به شکلی بسیار خوب آغاز کرد و در 9 مسابقه 8 گل به ثمر رساند ، از جمله سه گل در تساوی 3-3 برابر آتالانتا.
هر چند فصل به خوبی پیش نرفت و یک آسیب دیدگی شدید رباط صلیبی باعث شد باجو از ماه نوامبر تا اواسط آوریل فقط 72 دقیقه بازی کند. این اما پایان فاجعه نبود ، در اواخر ژانویه مدافع تیم، ویتوریو مرو در یک سانحه رانندگی جان خود را از دست داد این اتفاق ضربه سختی به باشگاه زد تیم رو به افول گذاشت و بازیکنان شروع به افت کردند. باجو اما دوباره برگشت ، یک بار دیگر برای نجات برشا.
در هفته های پایانی در پیروزی 3-0 مقابل فیورنتینا و همچنین در بازی آخر مقابل بولونیا ، باجو دو بار گلزنی کرد. این بازی یک حس ترسناک دژاوو را به نمایش می گذاشت ، زیرا جیانلوکا پالیوکا در 20 دقیقه پایانی پنالتی باجو را مهار کرد که می توانست کار برشا را تمام کند. با این وجود برخلاف رُز بول ، باجو توانست توپ برگشتی را به ثمر برساند و برد و شادی بقا در سری A را برای برشا رقم بزند.
اگرچه او قصد داشت پس از جام جهانی 2002 بازنشسته شود ، پس از اینکه توسط جووانی تراپاتونی در تیم نادیده گرفته شد ، تصمیم به ادامه کار گرفت. قبل از شروع فصل تصمیم او توسط برخی زیر سوال رفت ، اما می توان گفت نتیجه نهایی باخت آتزوری و برد برشا بود. به طرز اعجاب انگیزی ، باجو دوباره در سال 2002 تعداد گل های زده خود را دو رقمی کرد و برشا در مکان نهم فصل را به پایان رساند. یکی از این گل ها - گل با ضربه چیپ به ماسیمو تایبی - توسط باجو به عنوان بهترین گلی که در تمام دوران ورزشی اش زده توصیف شده است.
فصل آخر حضور باجو در لمباردی با حضور برشا در میانه جدول به پایان رسید. در طول این فصل او 200 امین گل خود در سری آ را به ثمر رساند ، گل دیرهنگام در تساوی 2-2 برابر پارما. باجو که میان چهار مدافع محاصره شده بود ، با پای چپ توپ را به پشت سر سباستین فری انداخت، در حالی که تمام ورزشگاه به وجد آمده بود هم تیمی هایش به احترام او پیراهن های خود را از تن درآوردند.
حرکت آخر او برای پرستوها چند هفته بعد ، در آخرین مسابقه او در ورزشگاه ماریو ریگامونتی انجام شد. باجو در پیروزی 2-1 برابر لاتزیو ، پاس فرناندو کوتو را از راه دور درون دروازه آنجلو پروتزی قرار داد. در جشن گلی که یادآور اریک کانتونا بود ، باجو فقط با دستان باز شده ایستاده بود و به جمعیتی که در طی چهار سال گذشته به او عشق ورزیده بودند سلام می داد.
اهمیت باجو برای ساکنان شهرک صنعتی را نمی توان اغراق شده دانست او علی رغم اینکه فقط چهار فصل در برشا بازی کرد ، با 45 گل ، بهترین گلزن تاریخ باشگاه در سری آ است. شاهدی بر اهمیت او برای باشگاه و هواداران، پیراهن شماره 10 است که وی در هنگام ترک زمین سن سیرو در ماه مه 2004 از تن درآورد و به پاس ادای احترام به تاثیر خارق العاده اش برای همیشه بازنشسته شد. تاثیر غیاب روبی را می توان به وضوح در فصل بعد مشاهده کرد. برشا نتوانست حتی یک سال بدون دم اسبی آسمانی در سری A دوام بیاورد و دوباره به سری B سقوط کرد.
در طول دوران حرفه ای روبرتو باجو ، دوران حضور در برشا را می توان به عنوان یکی از دوران برجسته او یاد کرد. در برشا بر خلاف دوران طلسم شده اش با هفت خواهران فوتبال ایتالیا احترام بی حد و حصر ی که شایسته استعدادش بود به او داده شد باجو در 36 سالگی ثابت کرد که سن مانعی برای خلق افسانه ها نیست.