(کاری از حزب دکتران)
خب دوستان رسیدیم به نخستین قسمت دکتر فوتبالی، امروز قصد داریم معروف ترین نقل قول های برایان کلاف افسانه ای رو با هم مرور کنیم تا بلکه یکم بیشتر با شخصیت سلبریتی کلاف آشنا بشیم
پی نوشت؛ در قسمت قبلی در پست https://www.tarafdari.com/node/1878423 به طور مفصل به توصیف کلاف پرداختیم ؛ که پیشنهاد میکنم قبل از خوندن این پست، حتما سری به اون مطلب بزنید تا بفهمید اصلا کلاف کی بود و چه کرد؟
این نقل قول ها حاصل ترجمه هایلایت مطالب سایت
https://www.brianclough.com/quotes هستش و برگرفته از حدود ۵۰ مصاحبه کلاف می باشد؛
خانم و آقایون این هم شخصیت سلبریتی کلاف؛
*درباره دیوید بکام؛
+همسر دیوید نمی تواند آواز بخواند و آرایشگر خودش نیز، نمی تواند اصلاح کند!
*درباره موفقیت های شخصی اش؛
+من نمی خواهم بگویم که بهترین مدیر در شغل خودم هستم اما من نفر اول هستم!
پ.ن؛ وقتی به برایتون دسته سومی رفت، تیتر خیلی از روزنامه تمسخر این حرف کلاف بود
*درباره اهمیت پاسکاری متعدد و عدم استفاده پاس بلند؛
+ اگر خدا می خواست که ما روی ابرها بازی کنیم، حتماً همان جا هم چمن قرار می داد!
* درباره مراقبت از استعداد جوان تیمش روی کین؛
+ وقتی یک مرتبه به روی ضربه زدم، او از جا برخاست و به همین دلیل نتوانستم ضربه محکم تری به او بزنم!
* در مورد بازیکنانی که با ایده های وی مخالف بودند؛
+ من با آنها ۲۰ دقیقه صحبت می کنم. در نهایت، همگی با هم تصمیم می گیریم که حرف من درسته!
پ.ن؛ Sis mast
* در خصوص حذف انگلیس از یورو ۲۰۰۰؛
+بازیکنان تیم، مسابقه را باختند و نه تاکتیک را. برخی از افراد که هنوز نمی دانند چطور باید بردهای دومینویی به دست آورد، صحبت های چرندی را درباره تاکتیک مطرح می کنند.
* در خصوص کری با سر الکس فرگوسن؛
+ با وجود همه جسارت ها، افتخارات و موفقیت های او، باید بگویم که هرگز نتوانست به چیزی دست یابد که من، دو تای آن را (منظورش چمپیونز لیگه) دارم. البته منظور من ... نیست
پ.ن؛ برایان کلاف به شدت از فرگوسن متنفر بوده و برخی محافل میگویند که وی را اسکاتلندی خرفت خطاب میکرده است. ضمنا در نهایت سر الکس به ۲ چمپیونز لیگ رسید!
* در خصوص تعداد زیاد بازیکنان شاغل در Pl؛
+ من حتی نمی توانم اسپاگتی را تلفظ کنم چه برسد به این که به زبان ایتالیایی صحبت کنم. چطور باید به یک بازیکن ایتالیایی بگویم که توپ را بگیر؟ ممکن است طوری بگویم که او به جای توپ، مرا چنگ بگیرد.
* در خصوص موی دم اسبی دیوید سیمن اسطوره سابق باشگاه آرسنال؛
+سیمن یک جوان خوش تیپ است اما اغلب زمان خود را جلوی آینه هدر میدهد و نه در جلوی توپ! شما با این مدل مو نمی توانید از دروازه محافظت کنید.
پ.ن؛ کلاف تاکید زیادی بر آراستگی ظاهر داشت اما هرگز از جنبه برای تفاخر حمایت نمیکرد.
* در خصوص شایعه نامزدی وی در کسب مقام شوالیه؛
+ فکر کنم که پخش کننده این شایعه، همسایه کناری من بوده است چون او فکر می کند که اگر من به چنین مقامی برسم، حتماً از این محله خواهم رفت!
* زمانی که کلاف از جراحی کبد خود که ناشی از مصرف مشروبات الکلی بود جان سالم به در برد، جمله ای طلایی گفت؛
+ وقی که از دنیا رفتم، برای من گل نفرستید. اگر مرا دوست دارید، وقتی که زنده هستم برایم گل بفرستید
پ.ن؛ کلاف از اینکه نتوانست پیش از مرگ با پیتر تیلور آشتی کند، به شدت در عذاب بود
* در خصوص بازیکن با موهای عجیب تیم هارتپول؛
صاف بایست، شانه هایت را صاف کن، موهایت را هم کوتاه کن!
* زمانی که ترور فرانسیس اولین بازیکن میلیون پوندی تاریخ فوتبال در حال فخر فروشی با جایزه خود بود، کلاف به وی گفت؛
+ دست هایت را از جیبت در بیاور!
.jpeg)
* در اعتراض به پخش زیاد بازی های فوتبال از شبکه تلویزیونی؛
کسی نمی خواهد که هر شب و دو مرتبه در یکشنبه، roast beef و Yorkshire ( یکی از غذاهای ملی انگلیس) بخورد!
* در خصوص جدایی برایان رایس بازیکن سابق ناتینگهام فارست؛
+ من نمی گویم که او لاغر و رنگ پریده است اما خدمتکار هتل که داخل اتاق می آمد و پرده ها را می کشید و رختخواب را مرتب می کرد، او را نمی دید!
* کلاف در اعتراض به فوتبال بانوان؛
+ من دوست دارم که همسرم مظهر زنانگی باشد نه این که تکل بلند برود و سر تا پایش با گِل پوشانده شود!
پ.ن؛ فکر کنم اگه الان این حرفو میزد دهنش صاف بود، آنتی فمنیست بود وقتی آنتی فمنیست بودن مد نبود.
* در واکنش به ضربه کونگ فوی اریک کانتونا به تماشاگر کریستال پالاس:
اگر جای آن تماشاگر بودم، ...! (غیر قابل ترجمه)
پ.ن؛ کلا مرحوم خیلی به فحش های ناموسی علاقه داشتن
* پیام محمد علی کلی زمانی که کلاف که هدایت تیم دربی کانتی را بر عهده داشت، در مصاحبه با روزنامه اکسپرس گفته بود که یک محمد علی دیگر وجود دارد و آن منم؛
+ یک آقایی در لندن هست که برایان نامیده می شود، برایان کلاف! بازیکن فوتبال یا حالا هر چیز! من در اندونزی شنیدم که این آقا حرف زیادی زده است. او می گوید که یک محمد علی دیگر وجود دارد. فقط یک محمد علی وجود دارد. من حرف های خودم را زدم. از این چیزها هم زیاد دیده ام. همین الان تمامش کن کلاف!
* زمانی که منچستر یونایتد از حضور در جام حذفی انصراف داد تا در جام باشگاه های جهان در برزیل شرکت کند؛
+ امیدوارم که آنها اسهال خونی بگیرند!
* در واکنش به تعداد بالای فرانسوی های آرسنال؛
+ حاضر شرط ببندم که تا چند ماه آینده، در رختکن آنها، بوی سیر بیشتر از بوی روغن طبی است!
پ.ن؛ روغن طبی، یکی از روش های قدیم پزشکی ورزشی برای تسکین درد عضلانی بوده است
* در واکنش به خبر گم شدن چمدان ویکتوریا بکام، همسر دیوید بکام که در آن ۱۴ کفش بوده است؛
+ کدام گوری می خواست برود که ۱۴ جفت کفش با خود برده؟ من در تمام عمرم، ۱۴ جفت کفش نداشتم!
* در خصوص دستاور های زندگی خود؛
+ شهر رم در یک روز ساخته نشد چون من در آنجا نبودم!
* درباره لقب خودش یعنی «پیرمرد پر ادعا»؛
+ حتما دلیلی وجود دارد که من پر ادعا و مغرور شده ام. فکر می کنم همه افرادی که مورد توجه عامه مردم هستند، چنین ویژگی داشته باشند. من فقط به این دلیل، خودم را پر ادعا می نامم تا به خویش یادآوری کنم که نباید چنین باشم!
* در پاسخ به انتخاب اسون گوران اریکسون سرمربی سابق لاتزیو به سرمربیگری تیم ملی انگلیس:
+حداقل باید یک مربی را برای انگلیس انتخاب می کردند که انگلیسی را بهتر از بازیکن ها صحبت کند!
* در واکنش به عدم انتخاب مارتین اونیل به عنوان سرمربی انگلیس و در طعنه به انتخاب اریکسون:
+ اگر او یک انگلیسی یا سوئدی بود، حتماً مربی انگلیس می شد!
* پس از باخت ناتینگام فارست انگلیس در مرحله نیمه نهایی جام یوفا ۱۹۸۴ مقابل اندرلخت بلژیک:
+ آن یک بازی قلابی بود و او یک داور قلابی! ما می توانستیم و باید قهرمان این تورنمنت می شدیم.
پ.ن؛ بعد ها مشخص شد که داور اسپانیایی از اندرلخت ۲۰ هزار پوند رشوه دریافت کرده است
.jpeg)
* در خصوص افزایش اخراج سرمربیان در دهه های اخیر؛
+ اگر مدیر باشگاهی اقدام به اخراج یک مربی بکند که خودش از ابتدا وی را منصوب کرده، پس آن رئیس باشگاه هم باید برود.
* پاسخ کلاف به اولین فصل حضور دیوید پلات به عنوان مربی ناتینگام فارست:
او بیشتر از آن چیزی که تصور می شود، مربیگری فوتبال را آموخته است. برخی از افراد فکر می کنند که شما می توانید کفش های فوتبال را آویزان کرده و بلافاصله کت و شلوار بپوشید. (منظور مربیگری است)
پ.ن؛ خودش بلافاصله همینکارو کرد
* ناتینگام فارست تحت هدایت برایان کلاف به رکورد ۴۲ بازی بدون باخت دست یافت ولی این رکورد پس از ۲۶ سال توسط آرسنال طلایی ونگر در سال ۲۰۰۴ شکسته شد. کلاف در این خصوص به استاندارد گفت؛
+ باید اقرار کنم که آنها توانستند به خوبی ما باشند. آنها بسیار عالی هستند. اما این موفقیت به دل کسی نچسبید چون هیچ کس آرسنال را دوست ندارد! البته که دلیلش، حضور یک مرد فرانسوی در این تیم است و هیچ گاه انگلیسی ها از فرانسوی جماعت خوششان نمی آید! او یک مربی درجه یک است!
پ.ن؛ برایان کلاف بسیار وطن پرست بود و بهتره بگم نژاد پرست، کسی که تو رگاش خون بریتانیایی جریان داشت، که فقط و فقط به بریتانیا اعتقاد داشت و بس!
* در پاسخ به خبرنگار ایندپیندنت که آیا از لیدز استعفا میدهد یا خیر؛
+ استعفاء مخصوص نخست وزیرها است و گرفتاری هایی که دارند، نه برای من!
* درباره سبک بازی تیمش؛
+من کمی کمال گرا هستم. من به جن اعتقاد دارم و این طرز نگاه من است.
* در پاسخ به مربی گری فوتبال؛
+ تیم های بزرگ توسط مربیان بزرگ ساخته می شود، هرگز یک تیم نمی تواند یک مربی بسازد!
* در پاسخ به استعداد دان رِوی بازیکن کریستال پالاس می گفت:
+ علارغم اینکه بازیکن مستعدی است اما اصلا از ریختش خوشم نمیاد!
* زمانی که به وی گفتند که استیوارت پیرس ستاره سابق ناتینگهام فارست به علت ضربه ای که در بازی خورده، دچار فراموشی موقت شده بود و حتی نام خودش را به یاد نمی آورد، گفت؛
+ به او بگویید نام تو پله است و در ۱۰ دقیقه آخر بازی، در خط حمله بازی می کند!
* درباره تغییر قانون آفساید (قانونی که می گوید اگر بازیکنی در جریان بازی دخالت نداشت، نباید آفساید او را گرفت):
+ بازیکنی که در جریان بازی دخالت نداشته باشد؟ اگر چنین بازیکنی داشتم، هرگز به او حقوق نمی دادم!
* درباره همسرش باربارا که تا لحظه مرگ، یک همسر وفادار برای او بود:
+ ملاقات با باربارا، بهترین اتفاق زندگی ام بود.
پ.ن؛ روابط برایان و باربارا کلاف بسیار نزدیک بود، به حدی که به فوتبال وی لطمه زد، زمانی که تیم لیدز یونایتد قصد اردو در هلند را داشت، به دلیل اعتقاد داشت این یک سفر کاری است و اجازه نمیدهد همسر برایان کلاف همراه وی بیاید، کلاف هم از سفر امتناع کرد و پیتر تیلور دستیار خود را فرستاد
* دوست دارید پس از مرگ، چگونه از شما یاد شود؟
+ من سنگ قبری که تاریخچه زندگی ام روی آن حک شده و چیزهایی از این قبیل نمی خواهم. فقط امیدوارم که پس از مرگ، بعضی از آدم ها مرا دوست داشته باشند.
