مطلب ارسالی کاربران
اگه این پست رو باز کردی انتخاب تو نبوده ، جبر زندگانی بوده
این "تفکر" و حتی این "فهم" از جهان و جبر و اختیار چیزیه که خود این طبیعت به جبر بهمون داده
منطقی نیست با یچیز محدود مثل عقل بتونیم خودمون رو کشف کنیم
کل این جملات در قالب کلمات نوشته شده
مغز و فکر ما دنبال "چرایی" و "جواب" برای همه سوالا میگرده و خب این صرفا ویژگی مغزه
ناخوداگاه داریم علیت رو مقدم بر هرچیزی در نظر میگیریم
خود این محدود کنندست ، خود این یعنی تو یه مخمصه خودمونو گرفتار کردیم
شاید تنها موقعی بتونیم کاملا ازاد باشیم که بتونیم ذهنمونو از کوچکترین تعلقات ازاد کنیم مثه علیت ، چرایی ، حتی زبان و نوشتار و حرف زدن و فکر کردن در قالب کلمات
ولی خب چجوری میتونیم ذهنمونو از قید و بند اینها ازاد کنیم؟
در نهایت اصلا خود ذهن چیزیه که طبیعت داده ، ایا با این چیز محدود ، حتی با ارام کردنش و ازاد کردنش از تعلقات میتونیم به نامحدود ها برسیم؟
اصن خود همین "رسیدن" هم چیز عقلیه
تو یه گرداب مسخره و یه حلقه چرت افتادیم که معلوم نیس بشه ازش بیرون اومد یا نه
هرچیزی که اینجا نوشته شه ناقصه ، چون در قالب کلمات و محدودیت مغز نوشته شده
فعلا علیالحساب بنظر میرسه تنها راهی که هس اینهکه شروع کنم ذهنمو از تعلقات ازاد کنم حتی تعلقاتی مثل فکر کردن در قالب زمان و کلمات و علیت.
ایا شدنیه؟
نمیدونم