Fatemeh ..تو اولین نظرات گفتید ترجیحتون اینه با کسب تجربه و برخورد با آدما آگاهیتون بالا بره نه کتاب در مورد این مسئله یه چیزی بگم
شاید با اینکار سطح رابطه اجتماعی،عاطفیتون و... افزایش پیدا کنه ولی برای مثال من تو برخورد با افراد غیر متخصص و غیر مرتبط با یه دانشی و رفت و آمد باهاشون نمیتونم اون دانش مثلا پزشکی رو یاد بگیرم و اینکه اینو در نظر بگیرید مثلا من برای بهبود روابطم تو بهترین حالت میام از تجربه های موفق تو زندگی دیگران الگو برداری میکنم ولی بازم ممکنه اون تجربه با توجه به شخصیت من کارساز نباشه حالا خیلی از کسایی که باهاشون در ارتباطیم فقط در ظاهر موفقن از داخل خالین و ممکنه راه اشتباه جلو پامون بذارن
ولی اگه این کسب آگاهی از یه منبع معتبر مثل کتاب باشه و در کنارش یه راهنما مثل یه مشاور یا یه الگو و استاد خوب داشته باشیم و در آخر با توجه به شخصیتمون،سازگاری لازم انجام بشه نتیجه ش فوق العاده میشه
برای کارهای فنیم همینجوره به نظرم اصول اولیه و بیسش رو فرد یاد میگیره در کنارش با کسب تجربه تو کارش موفق میشه
بیشتر به هدف فرد بستگی داره میخواد تو چه زمینه ای دانش کسب کنه و چه مهارتی رو تقویت کنه نمیشه گفت با دنبال کردن یه راه میشه به نتیجه رسید
سواد مالی، سواد رسانه ای،سواد عاطفی و... همه ی اینا به نظرم نیاز به آموزش داره اونم تو سنین کم ،شاید فرد بتونه تجربی یه چیزایی یاد بگیره ولی نه اصولی و اینکه زمانبر هم هست( اینکه یه راهی که قبلا تجربه شده و درست هست رو بارها شکست بخوریم و خودمون بهش برسیم عقلانی نیست)
مثلا تو رابطه بدونیم باید مسئولیت پذیر باشیم، متعهد و وفادار باشیم،احترام بذاریم،درک متقابل داشته باشیم، پذیرش تفاوت هاو شخصیت، انعطاف پذیری،سازش و وقت گذاشتن و موارد این چنینی و برای رسیدن به هرکدوم باید چه جور و به چه روشی عمل کنیم نیاز به آموزش داره
با سوادی از نظر من اینه که اولا ارتباط موثر رو بلد باشیم و تاثیر مثبت تو زندگی خودمون و دیگران بذاریم در ثانی دچار روزمرگی نشیم و تو زندگی برای خودت هدف داشته باشی بعد ببینی برای رسیدن به اون هدفت لازمه کدوم راه رو با تمرکز بیشتری پیگیری کنی