Dimensions of Disclosure 2019 -- The Cosmic Secret and the Latest Briefings on the Secret Space Program -- Croey Goode
2 Sep 2019
راز کیهانی، و آخرین گزارش ها درباره برنامه فضایی سری SSP
بدون گواه و شهادت تکان دهنده اما معتبر افشاگر SSP (برنامه فضایی سری)، یعنی کوری گود، Dimensions of Disclosure 2019 نمی توانست تکمیل شود. مجموعه اطلاعاتی که کوری در طول سال ها منتشر کرده تاثیر استثنایی بر جمعیت حقیقت جو گذاشته است.
برای نخستین بار در دو دهه گذشته، ما به مجموعه اطلاعاتی دست یافته ایم که با گفته کارشناسان واقع گرا هماهنگ است، اما در آن واحد معنویت گراها و عصر جدیدی ها را متحیر می سازد! شهادت های گود دائما منطقه امن و ساختار باورهای همه شنوندگان را تحت تاثیر قرار می دهد، و در عین حال، این افشاگری ها مخاطبان را تشویق می کنند که احتمالات و امکانات بهتری را برای آینده خود تصویر کنند.
در ماههای اخیر، اطلاعات کوری کمک کرد تا دستورکار افشاگری دولتی شرکتی که قبلا تحت پوشش برخی بخش های جوامع بیداری پنهان بود، فاش شود.
اگر به دلیل تصمیم کوری گود مبنی بر مقاومت و کوتاه نیامدن از چالشی ترین جنبه های شهادتش نبود، جامعه بیداری و افشاگری هنوز به اندازه «بیگ مدیا» و «بیگ فارما» عقب بود.
هنگامی که خجالتی بودن کوری گود در اولین صحبتهایش را با اطمینان و اعتماد کنونی اش در برنامه ها مقایسه می کنیم، مثل شب و روز است! این فقط یکی از تغییرات رو به جلویی است که کوری گود با انضباط، پشتکار، و یکپارچگی در عمل کسب کرده است.
در این گفتگو کوری خلاصه ای از تجربیان گذشته اش در ارتباط با فرازمینیان، اتحاد SSP ، و تاسیسات خارج از زمین اعم از سازه های مصنوعی درون ماه ارائه می دهد. به علاوه، درباره دلایل اینکه چرا اعضای اتحاد، ماه را از موضوعات حساس و سری می دانند، صحبت می کند.
http://www.discerningthemystery.com/2019/09/dimensions-of-disclosure-2019-cosmic.html?fbclid=IwAR3b6sQBijRfVnrf9JQuPG_fcBqwg2NKQoO6m8r7bBEPjEQS4fblS-ZEU5Q
{یادداشت ها}
زمین تمدن های پیشرفته بسیاری را به خود دیده است، لموریا، آتلانتیس، و نیز تمدن نژاد سازندگان باستان،
ancient builder race.
از آنجا که آنان نوشته ای برجای نگذاشته اند اطلاعات بسیار کمی درباره آنان وجود دارد. ظاهرا خطوط زمانی آنان پاک شده است.
مطالب موجود در این مقاله با مستند The Cosmic Secret تطابق دارد.
بر اساس اطلاعات کوری، تمدن آنشار گفته اند که وسایل باستانی متعددی از تمدن آنشار پیشین به آنان رسیده است. هنگامی که این گروه به گذشته برمی گردند، بایستی تمدنشان را بازسازی می کردند، و ابزارهایی که به کار بردند نسبتا بدوی بودند، زیرا در آن زمان به منابع پیشرفته دسترسی نداشتند.
اشیا و وسایل مذکور بین ۴۰۰ میلیون تا ۲.۸ میلیارد سال قدمت دارند.
تمدن آنشار کشف کردند که هفده میلیون سال عقب تر منشأ ظهور اشیا بوده است.
در نقطه ای از تاریخ آنشار، ناهنجاری ای پیش آمد و خط زمانی دچار بی ثباتی شد. بهمین دلیل آیندگان آنشار گروهی تشکیل داده به گذشته خود (زمان حال ما) برگشتند تا اختلال را برطرف کنند.
از آن نقطه به بعد تمدن آنشار انسانها را تحت نظر می گیرند. و همین طور همه انسانهایی که از سیارات دیگر به عنوان پناهجو وارد زمین شده اند را تحت نظر داشته اند.
آنشاری ها دلیل بسیاری از رویدادهایی بودند که انسانهای نخستین برای توصیف دقیقشان واژگان کافی نمی یافتند.
خزندگان در نقطه ای از تاریخشان، همانطور که خودشان ادعا کرده اند، از دایناسورها تکامل یافتند. آنها ادعا کرده اند که شهاب سنگی به طرف زمین هدایت شده و توسط آن دایناسورهای آن زمان نابود شدند. اما آنشار این ادعای خزندگان را رد می کنند و می گویند که که خورشید یک میکرونوا تجربه کرد که علت اصلی نابودی تمدن خزندگان اولیه بوده است.
خزندگان و پستانداران دو تمدن جداگانه بودند.
پیش از رخداد خورشیدی، دایناسورها می توانستند رشد کنند و بسیار بزرگ شوند، زیرا اتمسفر در آن زمان بسیار غلیظ تر بود. پس از رخداد خورشیدی، اتمسفر به مراتب رقیق تر شد. این گونه ها همراه با عمده حیات روی زمین از میان رفتند، که علت آن رخداد خورشیدی بود.
در واقع بدلیل رخداد خورشیدی موقعیت و مدار زمین تغییر کرد، درست مثل سیارات دیگر.
بنا به گفته خزندگان، آنها از موجوات دایناسورگونه تکامل یافته اند. تمدن آنشار گفته اند که خزندگان به سرعت توانایی تلپاتیک برای کنترل ذهن شکار را بدست آوردند. این توانایی گسترش و توسعه یافت تا به آنچه امروز می بینیم تبدیل شد. اکنون خزندگان قادرند هر موجودی که در برابرشان آسیب پذیر باشد را کنترل کنند.
اینسکتوید ها (فرازمینی های نوع حشره) نیز همین توانایی تلپاتیک ذهنی خزندگان را توسعه داده اند.
مالدک، مریخ بود، و تیامات «ابرزمین بزرگ» بود. ما تیامات را بزرگتر از آنچه واقعا بوده می پنداریم، احتمالا یک سوم بزرگتر از زمین بوده و ابرزمینی که قبلا تصور می شده نبوده است. پس از تحلیل های دانشمندان SSP مشخص شد کوچکتر بوده است.
پیش از این یک شبکه انرژی پیشرفته اطراف سیستم خورشیدی قرار داشت که با استفاده از آن، منظومه را از نژاد های خارجی محافظت می کردند. در طول جنگ بین مالدک و تیامات، آن شبکه انرژی توسط یک گروه هک شد، و این در واقع عامل مقدمه ساز انفجار تیامات بود. جمعیت تیامات از بین رفتند، و مالدک تا حد زیادی غیرقابل سکونت شد.
وقتی شبکه محافظ سقوط کرد، بسیاری از نژاد های کشت کننده ژنتیک، که تا پیش از آن دور نگه داشته می شدند، هجوم آوردند و شروع کردند به دخالت در حیات موجودات.
نخبگان قدرت پس از نابودی تیامات تعدادی سفینه مادر در اختیار داشتند، و با استفاده از آنها از ویرانی تیامات گریختند و عوام ماندند و از بین رفتند.
آنان که از بین رفتند در نوعی «گره روحی» گرفتار شدند، که اصطلاحی از قانون وحدت است. این گره روحی به علت رنج و آسیبی بود که قربانی ها متحمل گشتند.
http://www.discerningthemystery.com/2019/09/dimensions-of-disclosure-2019-cosmic.html?fbclid=IwAR3b6sQBijRfVnrf9JQuPG_fcBqwg2NKQoO6m8r7bBEPjEQS4fblS-ZEU5Q
در دهه ۳۰، آلمانی ها به مریخ رفتند. آلمان ها وسایل الکتروگرانشی ساخته بودند و بوسیله آنها در سیستم خورشیدی سفر می کردند، اما در طی همین روند، فناوری و فضانوردان بسیاری را از دست دادند.
آنها تلاش داشتند پایگاهی خارج از زمین بسازند.
این موضوع بسیار شبیه یک فیلم علمی تخیلی است، اما، اگر محتویات سینمای علمی تخیلی ریشه در واقعیت داشته باشد چه؟
آلمان ها قصد داشتند پایگاهی بسازند و در فرایند جستجو، به سازه هایی برخوردند که توسط سازندگان باستان بنا شده بود.
آنها (آلمانی ها) آن بناها را تعمیر و تنظیم فشار کردند و سپس از آنها به عنوان پایگاه عملیاتی استفاده کردند و مشغول ساختن تأسیسات پیشرفته تر شدند.
آلمان ها هم بر ماه و هم بر مریخ ساخت و ساز کردند.
پروژه موسوم به «سنگریزه های درخشان» از الگوریتم های ریاضی مختلف استفاده کرد تا اندازه و موقعیت سیاره نابودشده، تیامات، را محاسبه کند. یک برنامه جدیدتر هم وجود دارد با همان نام که طبقه بندی نشده است.
بنا به گفته کوری و دکتر سالا، پروژه های سیاه (سری) معمولا از یک نام برای دو عملیات استفاده می کنند، و به این وسیله عملیات حساس تر را پنهان می کنند. این کار محض انکار و پوشاندن حقیقت و ایجاد سردرگمی است.
عقیده بر این بوده که خدایان قدیم کابال از مریخ آمده اند. و این ادعا تا حدی اثبات شده است.
نژاد های کشت کننده ژنتیک به این دلیل به مطالعه خزانه های ژن سیستم خورشیدی علاقه داشتند که این گونه ها میلیونها (اگر نه میلیاردها) سال بدون دخالت مصنوعی تکامل یافته بودند. و به این دلیل خزانه ژنتیک سیستم خورشیدی بسیار مورد تقاضا بود.
این مزرعه داران ژنتیک که انسانها را کنترل می کردند معمولا همزمان DNA و آگاهی را دستکاری و کنترل می کردند. طبق اصول تکامل، با توسعه ژنتیک، آگاهی هم تکامل می یابد، و اگر نژاد پیشرفته ای تصمیم می گرفت تغییراتی بوجود بیاورد، منطقی بود که هر دو را کنترل کند.
کشاورزان ژنتیک معمولا همراه با تغییرات فیزیکی که ایجاد می کردند، ادیان مختلفی هم معرفی می کردند و اشاعه می دادند.
با هر تغییرات ژنتیکی، دین ها و ارزش های جدیدی هم ارائه می شد تا کنترل جمعیت میسر شود.
این نژادها این آزمایشات را در سیارات و ستاره های بسیاری و بر روی گونه های متعددی انجام دادند، که شامل انسانها هم می شده است. ۲۲ برنامه در ارتباط با انسانها وجود دارد.
فرازمینیان یک سوپرفدراسیون تشکیل دادند تا انسانها را به روشی صلح آمیز مدیریت کنند.
عملیات «بذر ستاره ای»–
بسیاری بذرهای ستاره ای اکنون روی سیاره هستند تا صرفا با حضورشان ارتعاش جمعی را افزایش دهند. صرفا با بودن و با حضورشان، بذرهای ستاره ای به اعتلای آگاهی سیاره کمک می کنند و نیز به انسانها کمک می کنند از گره روحی رهایی یابند.
فرایند صعود به دلیل این گره روحی در حالت رکود بود.
طبیعت یک بذر ستاره ای طوری است که به نحو طبیعی آگاهی افراد اطرافش را اعتلا می دهد.
در طول اعصار گوناگون، فرازمینی ها آموختند که چگونه ما را با ادیان، نژاد پرستی، مهندسی اجتماعی، هنجار های اجتماعی، و دیدگاهها کنترل کنند. این فرازمینی ها ما را برنامه ریزی کرده اند تا خود-مدیریتی کنیم و خود را تحت کنترل نگه داریم. این ها برخی از شرایط ۲۲ برنامه ژنتیک است که اعصار متمادی ادامه داشته است.
۶۰ گروه مختلف رقیب که روی زمین آزمایش انجام می دهند وجود دارد. این گروه ها رقابت دارند و تلاش می کنند در آزمایشات یکدیگر کارشکنی کنند تا بر یکدیگر امتیاز بیابند.
هنگامی که پناهجویان از تیامات گریختند، مدتها روی ماه ماندند. ماه مثل یک DEATH STAR بود. آنها موفق شدند ماه را در قفل گرانشی نسبت به زمین قرار دهند. برنامه این بود که از ماه برای محافظت از زمین در برابر فوران های خورشیدی در طول رخداد خورشیدی استفاده کنند. و گردش و حرکت آن را طوری تنظیم کردند که این قفل گرانشی قبل از رخداد بدست بیاید.
آنها ماه را در موقعیت قرار دادند و آن را دقیقا طوری زمانبندی کردند که در نقطه ایده ال برای دفع فوران های ناشی از رخداد خورشیدی قرار بگیرد.
پیش آدمی ها preadamites مدتی روی ماه زندگی کردند، و کوری موفق شد تأسیسات باستانی آنها را ببیند.
بسیاری بر این باورند که شهری فرازمینی در پشت ماه وجود دارد اما طبق اطلاعات کوری، ساختارهای روی ماه در واقع مخروبه های باقی مانده از آخرین رخداد میکرونوای خورشیدی است. ناسا در واقع از ایده «شهر فرازمینی» استقبال کرد زیرا این شایعه ناسا را از ضرورت ساختن دروغی از جانب خودشان رها ساخت.
http://www.discerningthemystery.com/...
در ماه، کوری کانال ها و مجراهای عظیمی که برای انتقال الکتریسیته استفاده می شدند را دید. آینه های عظیم طلایی در اتاق های کره ای، و یک نود node بزرگ در مرکز اتاق ها که الکتریسیته در آنجا متمرکز می شده است. این انرژی به مرکز ماه هدایت می شده؛ تمام این فناوری پیشرفته در طول آخرین فاجعه طبیعی از بین رفته بود. در زمان بازدید کوری، پرسنل SSP مشغول بازسازی آن بوده اند.
پیکرهای تعدادی preadamites پیش آدمی ها روی ماه پیدا شد، با استخوان های خرد شده و ارگان های اسیب دیده، که به احتمال بالا ناشی از ضربه یک موج عظیم بوده است.
پیش آدمیان با استفاده از سه سفینه به زمین رفت و آمد داشتند. به این سفینه ها لقب نینا، پینتا، و سانتا ماریا داده شده که یک شوخی است. این سه سفینه در انتارکتیکا فرود ناموفق داشتند، و از آنجا بود که تمدنی که حالا به عنوان آتلانتیس می شناسیم ظهور کرد.
این سه سفینه فرود ناموفق داشتند، و فناوری های درون سفینه ها آسیب دیدند. پیش آدمیان سفینه ها را برای ساخت و سازها مورد استفاده قرار دادند و رقابتی با لموریا آغاز شد (تمدن پیشرفته ای که از قبل روی زمین وجود داشت).
آتلانتیسی ها دستکاری و مهندسی ژنتیک را آغار کردند. سپس فاجعه دوم رخ داد و هم آتلانتیس و هم لموریا نابود شدند.
این شهرک سازان با ژنتیک بازی می کردند و شرایط جوی را دستکاری می کردند، بسیاری از آنچه امروزه خود ما انجام می دهیم.
۱۱۸۰۰ سال پیش یک رخداد خورشیدی دیگر بوقوع پیوست و این به تغییر قطب ها و سیل بزرگ منجر شد، این همان رویداد «سیل نوح» است.
گزارش شده که در طی این رخداد امواج عظیم سونامی آتلانتیس را پوشانده اند و سپس فلش فریز (انجماد آنی) شدند.
اکنون می توانید در اینترنت تصاویری را ببینید که نشان می دهند چطور امواج بزرگ اقیانوسی فلش فریز می شوند.
آیا پیغام «خدا» به نوح پیامی از جانب یک فرازمینی کشاورز ژنتیک بوده است؟ آیا بهمین دلیل است که اساطیر باستان مختلف اشاره دارند به افرادی که از درون زمین می آیند تا انسانها را از فجایع طبیعی حفاظت کنند؟
تمدن های بومی باستانی از این فجایع جان سالم به در بردند زیرا گروه هایی از درون زمین آنها را بهمراه حیوانات بسیاری حفظ کردند. بسیاری از اساطیر ریشه در این موضوع دارند.
نخبگان خط خون و تبار خودشان را از این پیش آدمیان می دانند.
http://www.discerningthemystery.com/...
کوری شهادت خود مبنی بر اینکه چگونه به آنتارکتیکا برده شد و در آنجا شاهد مصادره مجموعه ای از طومارهای فلزی بوده را شرح داد. یکی از گروه های درون زمینی این طومارها را مصادره کردند زیرا نمی خواستند کابال به آنها دسترسی پیدا کند و بتواند به لحاظ قانونی حق حکومت بر انسانها را برای خود مدعی شود. این طومارها حاوی اطلاعات تبار ژنتیک اعضای کابال هستند، و این گروه قصدشان این بود که آنها را پیش از آنکه سفرهای انسان به آنتارکتیکا آغاز شود از دسترس خارج کنند.
نخبگان شامل دو خاندان رقیب می شوند، یک خانواده آمریکای جنوبی، مرکزی و شمالی را کنترل می کرد، و دیگری آفریقا، اروپا و آسیا را. این دو گروه جدا از هم بودند و زمان کریستوف کلمب بود که این دو خانواده به ارتباط آشکار بازگشتند.
کوری سپس اسناد DIA (آژانس اطلاعات وزارت دفاع) را که دسامبر ۲۰۱۷ افشا کرده بود مرور کرد. او این اسناد را درست قبل از آن که گروه مقابل همان اطلاعات را درباره فرازمینی ها و SSP منتشر کند منتشر کرده بود. تفاوت بین این دو منبع در این بود که گروه دیگر خواهان یک افشاگری محدود و نسبی بود. این اسناد، اسناد کلیدی بودند که طراحی شده بودند که دانشمندان را به اصول علمی پیشرفته تر هدایت کنند و کمکشان می کرد که این موضوعات را عمیق تر مطالعه کنند.
این اسناد درست سر موقع منتشر شدند تا To the Stars Academy را شکست دهند (زودتر اسناد را کامل منتشر کنند). TTSA بلافاصله پس از کوری این اطلاعات را منتشر کردند و این اسناد می توانستند در صورت انتشار ناقص، افشاگری را بطور جدی با مشکل مواجه کنند. این گروههای افشاگری ناقص limited hangouts قصد داشتند کسانی
را که درباره افشاگری کامل صحبت می کنند را بی اعتبار سازند. و دلیل افشای ناقص اطلاعات از جانب آنها این است.
کوری قبلا اسناد واقعی را در اختیار داشت که درباره جهان الکتروپلاسمیک بودند، اما آن اسناد مورد سرقت قرار گرفتند. اسناد جدید با علوم سنتی بیشتر همخوانی دارند و به دانشمندان کمک خواهد کرد که بتوانند اطلاعات جدیدتر را هضم کنند.
این اسناد شامل موضوعاتی مثل درهم تنیدگی کوانتومی، و فناوری که می تواند از این درهم تنیدگی کوانتومی جهت ارتباطات بهره گیری کند است.
گروه SSP و توسعه دهندگانش فناوری الکترو-گرانشی، فناوری هولوگرافیک و درهم تنیدگی کوانتومی را از گروه های فرازمینی دریافت کردند.
برنامه «بیست سال به عقب» در اصل از یک نژاد نوردیک دریافت شد که تلاش داشتند به انسانها کمک کنند با مشکل هوش مصنوعی که خودشان هم با آن درگیر هستند مبارزه کنند.
فاصله بیست ساله به دلیل هارمونیک های سیستم خورشیدی است. سیستم های ستاره ای دیگر ممکن است برنامه های پانزده سال به عقب یا سی سال به عقب داشته باشند. که این به هارمونیک ها وابسته است.
هوش مصنوعی منفی از جهانی موازی آمد که توسط یک فرقه گرای شیطان پرست گشوده شد. شکافی در دیواره جهان پدید آمد و هوش مصنوعی از جهان دیگر وارد شد. این هوش مصنوعی متوجه آشفتگی شد و از آن موقع تلاش دارد نسخه نظم خودش را اعمال کند. از دیدگاه این هوش مصنوعی انسان شایستگی زندگی را ندارد.
http://www.discerningthemystery.com/...
رپتایل ها (خزنده ها) پیامبران هوش مصنوعی هستند. آنها هوش مصنوعی را به هر طریقی که بتوانند پشتیبانی می کنند.
سیگنال هوش مصنوعی زیرفضایی subspace وجود دارد که موجودات آسیب پذیر را تحت تأثیر قرار می دهد، و همینطور موجودات که آلوده به این نانوتک هستند.
نشان حیوان mark of the beast در بارکدهای چیپ های متعدد جدیدی که برخی شرکت ها در حال حاضر تولید می کنند وجود دارد.
سازمان سیا سندی منتشر کرد که درباره تغییر قطب زمین بود- یک فاجعه کامل. این سند درباره طوفانهای سوپرسونیک در اطراف سیاره، سیل، و بسیاری رویدادهای فاجعه بار دیگر صحبت کرده است. اما این سند بر اساس اطلاعاتی تهیه شده که آن زمان در اختیار داشتند. سند بر اساس فرض بدترین سناریوی ممکن تنظیم شده بود. اما این سناریو احتمالا صورت نمی گیرد زیرا از آن موقع تا به حال تحولات زیادی برای زمین پیش آمده است.
دانشمندان آموخته اند که سیستم های پیچیده زمین اجازه وقوع فجایع بسیار بزرگ را نمی دهد.
ما می توانیم بر طوفان های خورشیدی اثر بگذاریم اگر انتخابمان این باشد. اگر تصمیم بگیریم بمانیم و زندگی کنیم، توانایی آن را داریم. اگر نیاز است فاجعه ای را تجربه کنیم، امکان آن هم هست. این بستگی به ارتعاشات ما در آن زمان دارد.
مفهومی به نام سوپر موج کهکشانی وجود دارد. اعضای SSP می پنداشتند که صرفا یک موج غبار عظیم است، اما هنگامی که سفینه ها نزدیک شدند تا آن را مطالعه کنند اثر عجیبی را تجربه کردند.
بسته به ارتعاش هر فرد، وی یا سرمستی و سرخوشی را تجربه می کرد و یا اینکه وحشت زده می شد و منفی گراتر. اکنون باور این است که این موج، آگاهی کرایست است. این موضوع به ما اجازه می دهد با تمامی مسائلی که تا کنون مواجه نشده ایم روبرو شویم.
ستاره ما روی آگاهی ما اثر می گذارد و ما هم بر آگاهی ستاره اثر می گذاریم.
میکرو نواها نشانی هستند دال بر اینکه این رخداد در شرف وقوع دوباره است. آلفا سنتوری (و یا یکی از نزدیک ترین ستارگان به خورشید) حدود دو سال پیش طوفان اختری داشت.
این میدان آگاهی کرایست ما را به سمت خودشناسی سوق می دهد، تا بدانیم که قطبیتمان مثبت است یا منفی.
رخداد خورشیدی در همه جای سطح خورشید یکنواخت روی نخواهد داد. بلکه فوران و پرتاب غیر یکنواخت پلاسما، انرژی و گدازه روی خواهد داد. این عطسه خورشیدی ممکن است به زمین اصابت کند و یا نکند. بسته به آگاهی ما، می توانیم این رخداد را با کمترین آثار مخرب پشت سر بگذاریم. می توانیم برای محافظت از خود اقدام کنیم اما همه چیز به سطح آگاهی ما بستگی دارد.
برنامه طبقه بندی شده ای مدتی پیش توسط دولت های مختلف جهان ایجاد شد تا تأسیسات زیرزمینی، پایگاهها، و سرپناه هایی به هدف “حفظ گونه ها” ایجاد شوند. این کار بخشی از تولید ناخالص داخلی هر کشور را صرف خود کرد.
اد دیمز رخداد میکرونوا را مورد رصد از راه دور قرار داد و از نتایج این رصد برای تبلیغات پایگاههای زیرزمینی و تمدن های خارج از زمین SSP استفاده شد.
پس از رخداد خورشیدی، فناوری آزاد خواهد شد، اما هوش مصنوعی بطور تمام و کمال حذف و پاکسازی می شود. به همین دلیل هم خزندگان و سایر گروه های منفی تلاش می کنند تا پیش از وقوع رخداد، سیستم خورشیدی را ترک کنند. این موجودات در صورتی که در طول رخداد خورشیدی روی زمین باشند دچار احتراق خودجوش می شوند.
در هنگام وقوع میکرونواها، در آشفتگی خواهیم بود، و در آن مقطع، قانون عدم دخالت (دخالت فرازمینیان در امور انسان) دیگر موضوعیت ندارد. در آن مقطع فرازمینی های قطبیت مثبت اجازه دارند آشکارا با ما تماس برقرار کنند. زیرا شرایط آشفته و بی سامانی ناشی از وقوع رخداد خورشیدی به آنان اجازه می دهد وارد عمل شوند.
اهمیت دارد که گروه های اجتماعی تشکیل دهیم تا از یکدیگر حمایت کنیم.
صعود، شامل تحول و تغییری در نگرش و دیدگاه و در سطح آگاهی است. به باور کوری، صعود بلافاصله به کسب توانایی های ماورای بشری نمی انجامد، اما قادر خواهیم بود بسیاری از مسائلی که اکنون داریم را حل کنیم.
ما یک انتخاب داریم:
خدمت به خود، یا خدمت به همه، و بر اساس قانون وحدت این راه ها برای صعود موجود است.
http://www.discerningthemystery.com/2019/09/dimensions-of-disclosure-2019-cosmic.html?fbclid=IwAR3b6sQBijRfVnrf9JQuPG_fcBqwg2NKQoO6m8r7bBEPjEQS4fblS-ZEU5Q
از سایت اتحاد نور
https://www.etehadenoor.com/?p=2425