قَزوین یکی از شهرهای ایران است که در قسمت مرکزی این کشور واقع شده و در گذشته برای مدتی پایتخت ایران نیز بوده است. شهر قزوین، مرکز استان قزوین، در بلندای ۱٬۲۷۸ متری از سطح دریا واقع شده است. تاریخچه و ریشه شهر قزوین به دوران ساسانیان باز میگردد زمانی که به دستور شاپور پادشاه ساسانی رونق یافت. قزوین شاهراه اقتصادی جاده ابریشم، سالها محل گذر تجار و بازرگانانی بود که کالاهای خود را از شرق به غرب میبردند. قزوین در زمان حکومت صفوی ۵۷ سال پایتخت ایران بوده و از همین رو دارای اماکن و موزههای تاریخی بسیاری است. قزوین پایتخت بزرگ خوشنویسی ایران است و از جمله خوشنویسان معروف خط پارسی میتوان به میرعماد قزوینی اشاره کرد. قزوین از نظر تعداد اثر تاریخی رتبه نخست در ایران و سوم در جهان را دارد، که از این آثار کهن و باستانی گوناگون میتوان کاروانسرای سعدالسلطنه، مسجد جامع قزوین، میمون قلعه، حمام قجر، آب انبار سردار، پیغمبریه، کاخ چهلستون، امامزاده حسین و خیابان سپه (اولین خیابان ایران) نام برد.
قزوین به دلیل قرار گرفتن در مسیر ارتباطی شرق به غرب و جنوب به شمال کشور، نزدیکی به تهران و کرج، دارا بودن چندین شهرک صنعتی و نیز امکانات مناسب آموزشی و علمی از جمله چندین دانشگاه دولتی و غیر دولتی از جمله دانشگاه بینالمللی امام خمینی، دانشگاه علوم پزشکی قزوین و دانشگاه آزاد اسلامی - باراجین از موقعیت مناسبی در ایران برخوردار است. قزوین به علت دارا بودن ۲ هزار و ۵۰۰ هکتار باغستان کهن در اطراف شهر و وجود بوستان ۱٬۴۰۰ هکتاری باراجین در سال ۱۳۹۲ از سوی معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کشور به عنوان شهر پاک ایران انتخاب شد.

قزوین شهری فارسی زبان است. زبان مادری اکثر اهالی اصیل شهر قزوین فارسی همراه با لهجه خاص قزوینی است. زبانهای تاتی، گیلکی و آذری نیز در قزوین تکلم میشود. علیرغم حضور تاتها، گیلکها و آذریها در شهر قزوین، اغلب آنها بومی خود شهر قزوین نمیباشند، و از اقصی نقاط ایران و استان قزوین به شهر قزوین آمدهاند. کردها و لرها از دیگر اقوام شهر قزوین هستند. ره آورد شهر قزوین پسته، باقلوا و انواع شیرینی سنتی متنوع از جمله باقلوای لوزی، باقلوای پیچ یا گل رز، شیرینی پادرازی، نان نخودی قزوین (شیرینی نخودی)، نان چرخی، نان برنجی (شیرنی برنجی)، نان بادامی قزوین (شیرینی بادامی)، شیرینی اتابکی (شیرینی ولیعهدی)، نان قندی (شیرینی قندی)، نان نازک (نازک پستهای) است.
نوشتههای باستانی یونان قزوین را با نام «راژیا» معرفی میکند و پس از آن در نوشتههای اروپایی این شهر با نام شهر باستانی «آرساس» یا «آرساسیا» شناخته میشدهاست. اشکانیان قزوین را به نام مؤسس آن «اردپا» میخواندند؛ و ساسانیان نام این شهر را «کشوین» (یعنی سرزمینی که نباید از آن غافل شد) نهاده بودند. در برخی متون نام این شهر «قسوین» (یعنی شهری که مردمی پر صلابت و استوار دارد) ذکر شدهاست. به هر روی مورخان و باستان شناسان عصر حاضر قزوین را عربی شده «کاسپین» میدانند؛ و بر این باورند که قوم کاسپیها که در سواحل دریای کاسپین میزیستند به مرور کوچ کردند و شهر قزوین را بنا نهادند. و به همین دلیل است که در متون کهن عثمانی و عربی نام دریای خزر «بحرالقزوین» ذکر شدهاست.
قزوین را در نوشتههای قدیمی؛ شهر باستانی "آرساس" یا "آرساسیا" و در تاریخ یونان شهر قدیمی "راژیا" نامیدهاند. قرار گرفتن آن بر سر راه جاده ابریشم سرنوشت قزوین را با فراز و فرودهای تلخ و شیرین گره زده است. تاریخ نگاران ایرانی و عرب عقیده دارند که واژه «قزوین» از جمله «این کش وین» گرفته شدهاست، به این شرح که وقتی سرکرده سپاه کسرا به هنگام نبرد، در صف لشکریان خود خللی دید، با عبارت «این کش وین» (یعنی به آن کنج بنگر) زیردست خود را مأمور رفع خلل کرد و در نتیجه سپاهیان او پیروز شدند. آن گاه در آن محل؛ شهری بنا کردند و آن را «کشوین» نامیدند و در دوره اسلامی، عرب ها، این واژه را معرب کرده و آن را «قزوین» نامیدند. در مورد وجه تسمیه نام قزوین نظر دیگری نیز وجود دارد. گفته میشود که کوهستانهای شمالی قزوین همواره زیستگاه مردمان سرکش بوده (دیلمیان) و آبادیهای دشت قزوین پیوسته دست خوش تاخت و تاز و تاراج طایفههای گوناگون قرار داشتهاست. به فرمان حاکم وقت، برای جلوگیری از تاخت و تاز کوه نشینان، یک دژ درمدخل کوهستان شمالی قزوین و دژ بزرگ دیگری برای استقرارسپاهیان در محل کنونی قزوین بنا کردند. اولی را «دژ بالا» و دومی را «دژ پایین» نامیدند که با گذشت زمان، نام «دژ پایین» دچار دگرگونی شده و به «دژپین»، «گژوین» و سپس «کشوین» تبدیل شدهاست. در دوران شاپور ذوالاکتاف قلعه ای - در جای همان دژ - بنا کرده و همان کشوین نامیده شد. این نام در دوره اسلامی معرب شده و به قزوین تغییر یافتهاست.
یک لقبی که به این شهر داده شده؛ لقب باغشهر است. این لقب را ناصرالدین شاه در هنگام سفری که به پاریس داشت به علت باغات بسیار که گرداگرد شهر را فراگرفته بود به قزوین داد. در زمان صفوی به دلیل پایتختی قزوین لقب دارالسلطنه به این شهر داده شده؛ این لقب تا عصر قاجاریه هم ادامه داشت و در اکثر فرمانهای پادشاهان قاجار این عنوان دیده میشود. همچنین در سدههای اول اسلام قزوین به نام مدینهٔ مبارک معروف بودهاست. این شهر باستانی در زمان شاه طهماسب صفوی پایتخت ایران بودهاست. نخستین خیابان ایران (خیابان سپه) در قزوین ساخته شد. آب انبار سردار بزرگترین آب انبار تک گنبدی جهان در قزوین است.

در منطقه قزوین صدها تپه باستانی شناسایی شدهاست و تنها تپه سگزآباد نشانگر شهرمندی ۹۰۰۰ ساله یکجانشینی در این دشت برومند است. منطقه قزوین به لحاظ موقعیت جغرافیایی، نظامی و ارتباطی در دورانهای مختلف تاریخ مورد توجه حکومتهای مختلف بودهاست. در زمان حکومت مادها یکی از نقاط مهم کشور بوده و دژ «ماگ بیتو» در جنوب غربی قزوین و تحت فرمان «هانا سیروکا» از امیران ماد بودهاست. در نیمه نخست قرن نهم پیش از میلاد، دژ «ماگ بیتو» در قزوین مورد هجوم «آداد پنجم» فرمانروای آشور قرار گرفت و ویران شد.
بنای شهر قزوین را به شاپور ذوالاکتاف نسبت داده و میگوید آنجا را شاد شاپور نامید. عبدالکریم رافعی در التدوین فی تواریخ قزوین به قزوین و زکریای قزوینی در آثارالبلاد و یاقوت حموی در معجم البدان به گفته از این فقیه و شاهزاده فرهاد میرزا معتمدالدوله در نسک هدایه السبیل و کفایه الدلیل باستناد شهرت قزوین را از بناهای شاپور ذوالاکتاف نگاشتهاند ولی ولی احمد بن ابی عبدالله برقی در نسک النبیان و خواجه حمدالله مستوفی درتاریخ گزیده و محمد حسنخان اعتماد السلطنه در نسک مرآت البدان و امین احمد رازی در هفت اقلیم به گفته از البنیان و استاد و بارزایش خاورشناس نامی روس در نسک جغرافیای تاریخی ایران بنای شهر قزوین را به شاپور اول منسوب داشتهاند. شمس الدین سامی بیک در قاموس الاعلام ترکی در این باره تردید کرده و نوشتهاست که از ایرانیان شاپور ذوالاکتاف با یکی از بهرامها شهر قزوین را بنیاد کردهاند. سرچشمه اصلی این دو قول یکی اخبار البدان ابن فقیه و دیگری البنیان احمد بن ابی عبدالله برقعی است که نویسندگان پیشین نیز عموماً با این دو مآخذ استناد داشتهاند. البته نمیتوان در این باره دید قطعی داد ولیکن با بررسی اوضاع دوران فرمانروائی این دو پادشاه دریافته میشود که زمان شاپور ذوالاکتاف که بواسطه صغر سن نمیتوانست در کارهای کشور کارآمد باشد در صورتی که سراسر مملکت دستخوش آبادانی و عدل داد درونی و بیرونی بود.
بنابراین بارهاست بانی قزوین را بنا به نگارش ابن دانشور شاپور ذوالاکتاف بدانیم اما این که ابن دانشور آوردهاست شاپور ذوالاکتاف شهر قزوین را بنا کرده و آن را شاد شاپور نامید. دیگران نیز در این زمینه شرحی نگاشتهاند از جمله حمدالله مستوفی در دیرینه گزیده به گفته از نسک البنیان قدری بتفصیل پرداختهاند و نوشتهاست شهر قزوین را شاپور بن اردشیر بابکان ساخته و آن را شادشاپور نام کرد همانا آن شهری که در میان قزوین ساختهاند چنانچه رودخانه چند بر جنوبی آن روانست و رودخانه ابهر بر شمالی آن و از آنجا اطلال بار و پدیدارست.
محمد حسن خان اعتماد السلطنه نیز در نسک مرآت البلدان به گفته از نسک البنیان این موضوع را تا اندازهای روشنتر به کلک آورده و میگوید قزوین را شاپور بن اردشیر بابکان ساخت و شاد شاپور نام نهاد و همانا آن شهری بود که میان رودخانههای خررود و ابهر رود میساختهاند و آنجا اطلال بار و پدیدار است و مردم آنجا در دیه نرجه که به اردشیر بابکان منسوب است مسکونند و مشهور است در نسک گردآوری رافعی مسطور که حصار شهرستان قزوین اکنون جایی است در میان شهر شاپور ذوالاکتاف ساسانی ساختهاست.
قزوین به دنبال گشایش آن در سال ۲۱ هجری به نام مرز و ثغر مسلمانان شناخته شد و مسلمانان برای جهاد با کفار دیلم به سوی آن رهسپار شدند. روایات فراوانی وجود دارد که در آنها بر بزرگی قزوین و کارکرد زمامداران حکومت اسلامی در پشتیبانی از نگن تأکید شدهاست. اعزام چهار هزار تن از مسلمانان به فرماندهی ربیع بن خثیم در سال ۳۶ هجری و پیش از جنگ صفین به قزوین به دست علی نمونهای از این توجهاست. بدیهی است که شهر کهن قزوین که به استواری محدود بوده و گنجایش گسیل سترگ کوچندگان و مجاهدان را نداشته و لزوم گسترش آن برای کشش بیشتر مسلمین اعزامی به قزوین احساس میشدهاست. سعید بن العاص بن امیه که از طرف عثمان والی کوفه بوده برای جنگ با دیلمیان به قزوین میآید و آن را شهری استوار و آباد میکند قطعاً این عمران اولیه قبل از سال ۳۵ هجری که سال قتل عثمان است صورت گرفتهاست.
خانهسازی در بیرون از قلعه کهن شهر ظاهراً نخستین بار بدست محمد بن سنان عجلی و در سال ۹۰ هجری انجام شده و دیگران نیز به تقلید از او در بیرون از شهر به خانهسازی پرداختهاند و شهر را گسترش بخشیدهاند. پیش از سال ۱۶۹ هجری در سالهای خلافت مهدی عباسی و زمانی که فرزندش موسی الهادی ولیعهد بوده و شهرک به نامهای مدینه موسی و مبارکیه در کنار قزوین ساخته شد و همین دستور به گسترش شهر کمک شایانی کرد.

طغرل در سال ۴۳۳ ه.ق قزوین را فتح کرد و یکی از شیعیان علوی را به حکومت قزوین انتخاب کرد. وی در سال ۴۵۵ ه.ق در گذشت و بنابر وصیتش، سلیمان پسرش به جانشینی او برگزیده شد، اما سران لشکر که به آلب ارسلان پسر دیگر طغرل دلبستگی داشتند در قزوین جمع شده و خطبه پادشاهی را به نام وی خواندند. چنین رویدادی نشانگر آن است که قزوین در آغاز دوره سلجوقی دارای موقعیتی ویژه بودهاست. در دوره آلب ارسلان حکومت قزوین در یک دوره شصت ساله بر عهده خاندان جعفری از اصیلترین خاندانهای علمی شیعی در ایران و از نوادگان جعفر طیار بودهاست[۳۹]
شاه تهماسب صفوی به سال ۹۵۳ ه.ق به علت نزدیکی تبریز به مرزهای عثمانی و آسیبپذیر بودن این شهر و نیز دور بودن از خراسان و هجوم مداوم ازبکان به ایران پایتخت را به قزوین انتقال داد؛ که این پایتختی تا سال ۱۰۰۶ ه.ق (به مدت نیم قرن) ادامه داشت. با آغاز دوره صفوی و استقرار آنها در مرزهای کهن با مرکزیت نواحی شمال و غرب ایران و اعلام حکومت شیعی، باب جدیدی را برای گسترش همهجانبه شهر قزوین فراهم آورد که آثار مکتوب مورخان و سیاحان و یادمانهای تاریخی _فرهنگی، نمایانگر این گسترش است. تغییرات سیاسی و جابهجایی پایتخت از قزوین به اصفهان که با تحولات در جنوب ایران با حضور دولتهای اروپایی همراه بود، نتوانست اهمیت کلیدی منطقه قزوین را در پیوند غرب به شرق ایران با دولتهای همسایه در مرزهای شمال و غرب ایران کمرنگ کند.
یکی از دورانهای طلایی تاریخ قزوین، انتخاب این شهر به عنوان پایتخت حاکمیت شیعی صفوی است. با استقرار دولت شیعی صفوی در قرن دهم هجری، عصر جدیدی در تاریخ ایران آغاز شد و از این زمان قزوین به محل تجمع دولتمردان، علما و اندیشمندان و صاحبان حرفه و فن و هنر تبدیل شد. حکومت صفوی با تکیه بر مفاهیم عرفانی از سویی و تعابیر و تفسیر شریعت از نظرگاه مذهب شیعه از دیگر سو، موفق شد تا پایگاه اجتماعی بسیار گستردهای در خطهای بس وسیع به دست آورد. ژان شاردن که در مجموع یازده سال در دوره صفویان (۷۰–۱۶۶۴ و ۷۷–۱۶۷۱ میلادی) در ایران بوده در سال ۱۶۷۴ میلادی در شهر قزوین چهار ماه اقامت میکند و دربارهٔ آن مینویسد: قزوین شهر بزرگ و زیبایی است که در دشتی وسیع واقع در سه فرسنگی کوه الوند بنا شدهاست… دوازده هزارخانه و صد هزار تن جمعیّت دارد. صد خانوار یهودی، و چهل خانوار مسیحی در این شهر به سر میبرند. میدان شاه که اسبدوانی نیز در آنجا به عمل میآید زیباترین نقاط این شهر است… قزوین مسجد بسیار ندارد… بعد از مسجد مهمترین و مجللترین عمارات قزوین مدارسی است که طلاّبعلوم دینی در آن تحصیل میکنند… آنچه قزوین را در انظار بینندگان باشکوهو رفیع مینماید کاخها و خانههای قصرآسای بزرگان و اعیان شهر است که همهتماشائی و دیدنی است… اما این شهر نسبتبه شهرت و عظمتش باغ و بستان زیاد ندارد، زیرا هم خاک دشتی که شهر در آن بناشده شنی و هم آبش کم است. برخی از کشتزارهایش از آب شاخهٔ کوچکی ازشاهرود آبیاری میشود. کاریزهایی نیز دارد. آب آشامیدنی بیشتر مردم از چاههاییکه غالباً متجاوز از سی پا گودی دارد برآورده میشود. آب این چاهها خنک اماسنگین و بیمزه است. کمبود آب گذشته از این که بزرگترین مانع رشد کشاورزیو توسعهٔ باغها و بوستانهاست مایهٔ سنگینی و ناسازگاری هوا و عدم رعایت بهداشتعمومی است، و این عوامل زیانزا مخصوصاً در تابستانها بیشتر ظاهر میشود. زیراچنان که یاد شد قزوین رودخانه و آب جاری ندارد که کثافات شهر را بزداید وهمراه خود به جاهای دور ببرد…
با سقوط اصفهان به دست افغانها و تسلیم شدن شاه سلطان حسین در سال ۱۱۳۵ ه.ق طهماسب میرزا، فرزند سلطان حسین که در قزوین به سر میبرد در آنجا تاجگذاری کرد. با اعلام تاجگذاری طهماسب میرزا، افغانها با سپاهی گران به سوی قزوین حرکت کردند و شاه طهماسب در نهایت خفت و خواری با شتاب فراوان قزوین را ترک و به سوی تبریز فرار کرد. سپاه افغان وارد شهر قزوین شد و مورد پذیرایی قزوینیها قرار گرفت اما افغانها به غارت اموال تجاوز به حقوق مردم پرداختند. مردم قزوین نیز همراه با قزلباشان به یک باره بر سر افغانها ریخته و بسیاری را کشته و بسیاری از افغانها نیز به سوی اصفهان متواری شدند. باستانی پاریزی این حادثه را که به «لوطی بازار قزوین» معروف است چنین توصیف میکند: «اما افغانان بیست هزار تومان از قزوینیان خواستند، مردم قریب شش هزار تومان دادند. امانالله از این گذشته فرستاد و مطالبه ۶۰ دوشیزه نمود. این مطالبه آخرین، سخت بر قزوینیان گران افتاد. امانالله محصلانی بر مردم شهر گماشت تا پول نقدی که بر آنان نهاده بود مطالبه نمایند و همچنین در تحویل دختران تسریع کنند. رئیس محصلان افغانی گفت: ای سگان تا چند ما را میفریبید؟ اگر امروز پول و خواربار و دختران را نزد ما نفرستید همه را قتلعام خواهیم کرد. یکنفر لوطی پاسخ داد سگ ما نیستیم، سگ شمایید و آن کس که شما را فرستادهاست! دست محصل مالیات به سوی شمشیرش رفت ولی قزوینی چالاکتر بود، شمشیر بر آمیخت و محصل مالیات را به دو نیم کرد، پس آنگاه قزوینیان طبلها کوفتن گرفتند تا مردان خویش را فراخوانند که با افغانان به جنگ برخیزند». بعد از حادثه لوطی بازار، بار دیگر نیز قزوین مورد هجوم سپاه افغان، قرار گرفت و اشرف افغان در قزوین پادگانی را برای مقابله با طهماسب میرزا و سردار دلیر او نادر بنا کرد. اما در جریان نبرد نادر و اشرف افغان، سپاه افغانها دچار شکست فاحشی شدند و عملاً پادگان قزوین توانایی نبرد را از دست داد. در جریان حمله به افاغنه در قزوین، یکی از چهرههای برجسته دینی به نام شیخ آقامحمد رضی قزوینی حکم به جهاد با افاغنه را صادر فرمود. آقا محمدرضی هنگام محاصره قزوین به وسیله افاغنه حکم به جهاد با آنان را داد و پس از سخنرانی آتشین، سپاه عظیمی گرد آورد و خود پیشاپیش سپاه به جنگ با افاغنه رفت و پس از یک نبرد دلیرانه در قریه دیال آباد (از توابع قزوین) کشته شد؛ ولی سپاه او افاغنه را در پشت دروازههای قزوین شکست دادند و این شکست سر آغاز بیرون راندن افاغنه از ایران گردید.
قزوین در مدار °۵۰٫۰۰ شرقی و °۳۶٫۱۶شمالی قرار دارد. قزوین از سمت شمال به لاهیجان، از شمال شرق به رازمیان، از شرق به بیدستان و محمدیه، از جنوب شرق به الوند، از جنوب به شهر صنعتی لیا، از جنوب غرب به اقبالیه، از غرب به محمودآباد نمونه و از شمال غرب به منجیل راه پیدا میکند. آب و هوای قزوین در تابستان خنک و در زمستان سرد است. میزان بارش سالیانه قزوین حدود ۳۱۸ میلیمتر و دمای متوسط هوا ۱۴ درجه سانتیگراد است.
تأثیر توده هواهای بارانزا و ارتفاعات موجب شدهاست که توزیع رطوبت هوا در شهر قزوین از شرایط مناسبی برخوردار باشد. روند تغییرات رطوبت نسبی در طول سال نشاندهنده رطوبت حداکثر در ماههای زمستان و رطوبت حداقل در ماههای تابستان است. میانگین سالانه نم نسبی در قزوین ۵۱٪ است. براساس آمارهای اقلیمی تیر و مرداد گرمترین و دی و بهمن سردترین ماههای سال در شهر قزویناند. دوره یخبندان از اواخر آبان آغاز و تا ۹۰ روز ادامه مییابد. کمترین دمای ثبت شده در ایستگاه سینوپتیک قزوین ۲۴ درجه زیر صفر بوده که در ۲۰ دی ۱۳۵۵ رخ دادهاست.
استان قزوین همواره یکی از مناطق لرزه خیز کشور بودهاست و زلزلههای بسیاری تاکنون در آن رخ دادهاست. در شب پنجم رمضان ۵۱۳ ه.ق زلزله شدیدی در قزوین رخ داد که آسیبهای گسترده به شهر وارد کرد و نزدیک به نیمی از شهر ویران شد و بسیاری از افراد کشته شدند. در سال ۵۷۲ ه.ق زمین لرزهای در دامنههای جنوبی البرز تا آن سوی ری به وقوع پیوست. در این زلزله قزوین و ری دستخوش ویرانی شدید شد و افراد زیادی در آن حادثه کشته شدند. در زلزله سال ۱۰۴۹ ه.ق در قزوین نزدیک به ۱۲۰۰۰ نفر کشته شدند از فاجعه آمیزترین زلزلههای دوران معاصر میتوان از زلزله بوئین زهرا در سال ۱۳۴۱ ه.ش یاد کرده که در آن ۹۱ روستا به کلی ویران شد و بیش از ۳۰۰ روستا آسیب دید و ۱۲۲۰۰ تن کشته شدند.

انجمن اسلامی شهر قزوین، انجمنی است ساخته از ۹ نماینده که بر طبق قانون شوراها مسئول اداره شهر قزوین است. مهمترین وظایف شورا انتخاب شهردار به مدت چهار سال، نظارت بر عملکرد شهرداری و در صورت لزوم برکناری شهردار، تصویب طرحهای لازم برای رفاه بیشتر شهروندان و نظارت بر اجرای آنها، تصویب بودجه سالانه شهرداری، تصویب اساسنامه موسسات و شرکتهای وابسته به شهرداری هستند. نخستین بلدیه یا شهرداری قزوین در اسفند سال ۱۳۰۶ هجری قمری تأسیس گردید. شهرداری قزوین مانند دیگر شهرداریهای ایران سازمانی غیردولتی است. نخستین شهردار شهر قزوین میرزا حسین شهیدی (صدرالعلما) بودهاست. اولین بلدیه یا شهرداری قزوین در سال ۱۲۸۵ تأسیس گردید. شهرداری قزوین مانند دیگر شهرداریهای ایران سازمانی غیردولتی است و وظیفه آن اداره شهر قزوین میباشد.
با انتخاب خواجه نوری به عنوان فرماندار قزوین در سال ۱۲۹۸ هجری شمسی، سید کاظم سرکشیک زاده به قزوین فرا خوانده میشود و کار سازماندهی بلدیه قزوین به او واگذار میگردد، وی سازمان مرتبی را با شعبههایی چند و تعیین بودجه مشخص برای بلدیه قزوین ایجاد میکند. از آنجا که بلدیه آن روز جز دریافت عوارض دروازهها (نواقلی) محل درآمد دیگری نداشت فقط میتوانست حقوق کارمندان خود را تأمین کند و اقدامی در زمینه آبادانی و پاکیزگی شهر انجام نمیدادند. پس از به سلطنت رسیدن رضا شاه و برگزیده شدن بوذر جمهری به سمت کفالت شهرداری تهران و انجام فعالیتهای گسترده در سطح شهر تهران، شرایط قزوین که با تهران فاصله اندکی داشت بیشتر به چشم میآید و از این رو روزنامههای محلی و شخصیتهای مؤثر شهر و وکلای برای جلب توجه دستگاه حکومت و شخص رضا شاه به مشکلات شهر قزوین و ایجاد یک بلدیه فعال دست به یک رشته فعالیتهای چشمگیر میزنند که از آنها میتوان به فوقالعاده (روزنامه) رعد در قزوین به تاریخ ۲ مهر ۱۳۰۶ خورشیدی اشاره نمود. این فوقالعاده به مناسبت سفر رضا شاه به همراه ولیعهد به قزوین و عبور از آن شهر انتشار یافت و وظیفه آن نقل مشکلات مردم شهر قزوین بودهاست. شصت و یکمین شهردار قزوین مسعود نصرتی بود که با آغاز دوره پنجم شورای شهر، خدمت او به پایان رسید و علی صفری (شهردار سابق بوئین زهرا) به جای او شهردار قزوین شد. در چهل و یکمین جلسه شورای اسلامی شهر قزوین در تاریخ ۹۸/۰۷/۳۰، سیاوش طاهرخانی به عنوان شصت و سومین شهردار قزوین منصوب شد.
شهر قزوین از جمله شهرهایی است که همیشه با کمبود آب مواجه بودهاست و حتی ناصرخسرو در سفرنامه خود به آن اشاره کردهاست. در قرن پنجم هجری قمری خیرین اقدام به حفر قناتی برای تأمین آب شهر کردند، اما چون در تابستان میزان آب قنات کافی نبود، مردم شهر اقدام به ساخت دهها آبانبار کردند. به علت تعدد آبانبار، قزوین به «شهر آبانبارها» شهرت یافتهاست.
شهر قزوین دارای مراکز درمانی متعدد و چندین بیمارستان تخصصی و فوق تخصصی میباشد. از جمله بیمارستانهای شهر میتوان به بیمارستان ۱۰۰۰ تختخوابی پاسارگاد(در دست ساخت)، بیمارستان بوعلی سینا (مرکز قلب)، بیمارستان شهید رجایی (تصادفات و ارتوپدی)، بیمارستان ذکریای رازی (نام قدیم: ۲۵۶ تختخوابی/ تأمین اجتماعی)، بیمارستان کوثر (زنان و زایمان)، بیمارستان قدس (کودکان)، بیمارستان تخصصی پاستور، بیمارستان دهخدا، مرکز جراحی پارس، بیمارستان دولتی ولایت، بیمارستان تخصصی و فوق تخصصی مهرگان، بیمارستان ۵۵۳ ارتش و بیمارستان روانی ۲۲ بهمن میتوان اشاره کرد.[۵۷] همچنین نخستین مرکز درمان ناباروری از راه دور کشور با نام «مرکز تله مدیسین درمان ناباروری جهاد دانشگاهی» در خیابان فردوسی شهر قزوین مشغول به فعالیت میباشد که هزینههای درمان ناباروری در این مرکز نسبت به سایر مراکز بسیار پایین است.
به گواهی عبدی بیگ شیرازی و همچنین واعظ قزوینی، شهر قزوین از باغستانهای سرسبزی تشکیل شده بود که گرداگرد شهر را فرا میگرفت؛ درختان انگور، پسته و بادام که صفا و طراوتشان شهر را پر کرده و سایه سار دلکششان موجب آسودگی مردم شده بود. ولی متأسفانه با توسعه ناموزون شهری لطمه جبرانناپذیری به فضای سبز تاریخی قزوین زده شد؛ با این وجود باز هم میتوان آثار خرمی و سرسبزی را در باغستانهای ۱۴۰۰ ساله پیرامون شهر مشاهده کرد. از جمله باغستانهای سنتی قزوین که امروزه تبدیل به پارک و بوستان شدهاست. باغ تاریخی حکم آباد (پارک ملت) است. سبزیکار آقا جمالی یا حکم آباد از تفرجگاههای سنتی مردم قزوین است. از دیگر باغستانهای برجای مانده میتوان به باغ تاریخی مصلای قزوین اشاره کرد که در بیرون شهر بوده و هر ساله در مراسم سنتی پنجاه بدر میزبان اهالی قزوین است. بوستان دهخدا نیز در باغستان سنتی " ماریان " ساخته شدهاست. ضمناً سرانه فضای سبز در قزوین ۱۱٫۱۴ متر به ازای هر نفر است.
نمایشگاه بینالمللی قزوین فعالیت خود را از سال ۱۳۷۸ آغاز کرد. این نمایشگاه ضمن دارا بودن استانداردهای بینالمللی در سطوح مختلف در دو سالن سرپوشیده به مساحت ۳۶۰۰ متر مربع احداث شدهاست. نمایشگاه بینالمللی قزوین هماکنون دارای سالن کنفرانس، بیش از ۲۰۰۰ متر مربع فضای مفید نمایشگاهی، نمازخانه خواهران و برادران، اتاق رادیو و پارکینگ داخلی با ظرفیت ۱۰۰۰ خودرو میباشد.
به دلیل وجود شهرکهای صنعتی متعدد در اطراف قزوین و مهاجرت از سایر استانها برای یافتن شغلی مناسب و زندگی بهتر و همچنین گسترش مراکز دانشگاهی و آموزشی، شهر قزوین همواره یکی از شهرهای گران در زمینه مسکن بودهاست؛ بهطوریکه پس از سال۱۳۹۱ قزوین از نظر گرانی مسکن و زمین وهزینههای زندگی پس از تهران در جایگاه دوم کشور قرار گرفت.
زبان رایج مردم شهر قزوین فارسی با لهجه خاص قزوینی میباشد. فارسی باستانی اصیل بدون شکست الفاظ که ریشه در شمال شرق ایران دارد. علیرغم حضور تاتها، گیلکها و ترک ها، کردها و لرها در شهر قزوین، اغلب آنها بومی خود شهر قزوین نمیباشند، و از اقصی نقاط ایران و استان قزوین به شهر قزوین آمدهاند. اولیا چلبی، سیاحِ معروفِ عثمانی، در سیاحتنامه خود (۱۶۴۷ تا ۱۶۵۴ میلادی)، زبان مردم قزوین را اینگونه شرح می دهد: « اکثر اهالی قزوین عارف و ظریف، فصیح و بلیغ هستند و از این رو با همدیگر به فارسی نازک (ظریف) سخن گویند، اما عربی نیز میدانند.» در سفرنامه ادوارد براون به نام «یک سال در میان ایرانیان» (۱۸۸۷–۱۸۸۸) زبان غالب مردم قزوین نیز فارسی ذکر شدهاست. مردم قدیمی قزوین زبان فارسی را با لهجه قزوینی سخن میگویند که مبنی بر گشایشهگرایی در انتهای الفاظ است و به فارسی نوشتاری نزدیک است. در واقع گویش مردم این شهر گونهای از پارسی اصیل و باستانی ایران است و معمولاً بدون شکستن الفاظ.
کتاب «ضربالمثلهای مردم قزوین» نوشته دکتر محمدحسین سرداغی برای حفظ و نگهداری از همین لهجه و گویش مردم قزوین توسط انتشارات جهاد دانشگاهی قزوین منتشر شده است. در این کتاب آمدهاست: زبان مردم قزوین به زبان نوشتاری نزدیکتر است، مثلاً واژههایی مانند: خانَه و چانَه که امروز به تقلید از گویش تهرانیها خونه و چونه تلفظ میشوند و گاهی هم اینگونه تغییر باعث غلط شدن واژه میشود. بعضی از واژهها و عبارتها که غیر متداول هستند و اگر ضبط نشود فراموش میشوند و معنی آنها را دیگر آیندگان نمیدانند. مانند: اَلمبَه (چوب بلندی که با آن بادام و پسته میتکانند)، وِندِر (عنکبوت)، چِرپاندن (شلاق را محکم زدن)، خِرتِلاق (گلو).
مردم قزوین در گذشته بر اساس موقعیت اجتماعی خود پوشش متفاوتی داشتهاند اما امروزه زنان و مردان قزوینی دیگر به ندرت از پوشاک و لباسهای رسمی و سنتی خود استفاده میکنند، لباسهای رسمی قزوینیان در گذشته بدین شرح بودهاست:
مردان برای متمایز بودن افراد اعیان از قشر کم درآمد، کلاههای متفاوتی بر سر میگذاشتند، پیراهنها معمولاً به رنگ سفید و ساده و دکمه یقه آن بر شانه چپ بسته میشد و در میان سینه چپ، از شانه تا زیر سینه، چاکی داشت. پس از آن پیراهنهایی با یقههای بلند به نام یقه «قزاقی» متداول شد و سپس یقه «ملایی» جای آن را گرفت. دیگر تنپوش مردان قزوینی «ارخالق» نام داشت که ارخالق پیراهن جلو باز بسیار بلندی بود که تا انتهای پا میرسید و در ناحیه کمر تنگ و دامن آن بسیار گشاد بود و در دو پهلو، دو چاک بلند تا کمر داشت. همچنین شلوار قشر کم درآمد از جنس کرباس و به رنگ آبی یا مشکی بودهاست که کمر آنها با نخهای پنبهای سفت میشده و بلند و گشاد بودهاند، ولی افراد ثروتمند از شلوارهای دکمهدار استفاده میکردند. پاپوش مردان قزوین گیوههای به نام جوراب و آجیده بودهاست ولی افراد اعیان از گیوههای مرغوب و بهتری به نام ملکی استفاده میکردند.
زنان قزوینی زیر پیراهن خود شلیته میپوشیدند. بهطوریکه شلیته به اندازه یکوجب یا حتی کمتر از دامن آنها بیرون میآمد. جنس پارچه آن اغلب ململ، چیت و کرباس بود و به شکلها و رنگهای گوناگونی ساخته میشد. جوانان اغلب روی شلیتههای خود را با نخهای رنگی گلدوزی میکردند. شلیته گُلدار جوانان دارای سجاف پهن بود. برخی دیگر از شلیتهها به جای سجاف لیفه داشت. شلیته لیفه دار از پارچه ضخیم و سنگین مانند مخمل، ترمه، تافته ابریشمی و.. ساخته میشد. معمولاً قسمت پایین شلیته را با دست دوخته و آن را به حالت تزئینی درمیآوردند که به آن دالبُر و دندان موشی میگفتند. در حدود صد سال پیش در زنان اعیان از یل یا نیم تنه قزوینی استفاده میکردند که از پارچه ترمه با آستری از پارچه تافته کرم رنگ تهیه میشد. در قسمت جلوی آن، هجده دکمه فلزی پی در پی میدوختند. زنان در زیر شلیتههای خود شلوارهای مشکی میپوشیدند، دمپای این شلوارها تنگ و بالای آن گشاد بود و آنها را با بند تنبان میبستند. پاپوش زنان نیز بر اساس وضعیت مالی انواع مختلفی داشتهاست. اصولاً قشرهای کم درآمد از گیوههای ظریف و زنان اعیان نیز از کفشهای چرمی مدل روز استفاده میکردند.
استان قزوین نیز مانند سایر استانهای کشور دارای انواع غذاهای سنتی است که برخی از آنها در مناسبتهای ویژه و تعداد بسیاری نیز به شکل عادی در طی سال تهیه میشود. برخی از انواع غذاهای سنتی قزوین عبارتند از:قیمه نثار، شیرین پلو ،هلیم سنتی قزوین و کوکوی شیرین، آش دوغ (قزوین)، آش دندان کشه، یتیم چه، ماش پیازو، اشکنه، دیماج، بستنی سنتی پر خامه قزوین و کالهجوش نام برد. متداولترین شیرینیهای استان عبارتند از:باقلوای لوزی، نان برنجی، نان نخودی، نان قندی، باقلوای پیچ، نان بادامی، نان گردویی، پادرازی، نان نازک، نان چرخی، نان چای، اتابکی، ولی عهدی، حاج کریمی.
در قزوین انواع اقسام نان پخت میشود که شهرت بسیاری دارد؛ در بین نانهای قزوین، نان لواش تنوری که به صورت گرد و بزرگ طبخ میشود دارای کیفیت و طعم مطبوعی میباشد که موجب شهرت آن شدهاست. قاق یکی دیگر از نانهای سنتی قزوین است که خشک و شیرین بوده و با چای سِرو میشود. از دیگر نانهای سنتی قزوین میتوان به شیرمال و زنجبیلی اشاره کرد، که کم شیرین بوده و همراه با عصرانه و چای خورده میشود.
قزوین از دیرباز مهد پرورش بزرگان خوشنویسی کشور بودهاست. استادانی همچون میرعماد حسنی (استاد بزرگ خط نستعلیق)، میرزا محمدحسین عماد الکتاب قزوینی، میرزا محمد علی خیارجی قزوینی (اولین خوشنویسی که بسم الله را به صورت مرغ طغرا ترسیم کرد)، عبدالمجید طالقانی و ملک محمد قزوینی. از دیگر خوشنویسان به نام قزوین میتوان به گوهرشاد حسنی سیفی، میرابراهیم قزوینی، میرمحمد امین حسنی سیفی قزوینی و یحیی قزوینی اشاره کرد.
به این سبب شهر قزوین از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و شوای عالی فرهنگ به عنوان «پایتخت خوشنویسی ایران» لقب داده شدهاست؛ و به غیر از موزه دائمی خوشنویسی قزوین که در محل کاخ چهلستون قزوین برقرار است، هر ساله رویدادهای بزرگ خوشنویسی مانند: برگزاری دوسالانه خوشنویسی ایران (با حضور استادانی از سراسر جهان)، برگزاری جشنواره خوشنویسی آیات قرآنی، جشنواره خوشنویسی غدیر و… در این شهر به وقوع میپیوندد.
۹ شهریور ماه سالروز انتخاب قزوین به عنوان پایتخت از سوی شاه تهماسب صفوی است. با تصویب شورای شهر قزوین این روز از تقویم با عنوان روز قزوین انتخاب شدهاست؛ و همایش قزوین با حضور سفیرانی که در زمان صفوی در این شهر حضور داشتند برگزار میشود. در این روز بازدید از موزهها و اماکن سیاحتی رایگان بوده و نیز تورهای رایگان برای بازدید و گشتگذار در شهر از طرف شهرداری برگزار میشود. نمایشگاه خوشنویسی، جشنواره موسیقی، نمایشهای محلی، سینمای تابستانه و نمایشگاه صنایع دستی را میتوان از شاخصترین مراسمهای روز قزوین برشمرد.

جشنواره ملی بازی و اسباب بازی به همت سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری قزوین و همه ساله همزمان با عید نوروز در قزوین برگزار میشود؛ در این جشنواره که با شعار کودکان دیروز، امروز، فردا کار خود را آغاز کردهاست، تولیدات اسباب بازی در گذشته و حال به نمایش گذاشته میشود. این جشنواره هر سال در محل کاروانسرای اکبر میرزا برگزار میگردد؛ و هنرمندان عروسک ساز از سراسر کشور در آن شرکت میکنند. علاوه بر این بیش ۳۰۰ نوع اسباب بازی قدیمی توسط شهرداری قزوین جمعآوری شده که همزمان با جشنواره در موزه اسباب بازی واقع در همین مکان به نمایش گذاشته میشود.
از آیینها و جشنهای ایرانی و رایج درگستره جشن نوروز، نوروز خوانی، چهارشنبه سوری، سیزده بدر، جشن انار، جشن فندق، جشن تیرگان، پنجاه بدر، کوسه گلین، چمچه خاتون و… را نام برد. همچنین بازیهای «چوب جنگ»، «کشتی پهلو به پهلو» و «الک دولک» از بازیهای مرسوم گستره بهشمار میروند؛ و بازی کله کله که یک بازی جایی در رودبار شهرستان میباشد و در روز سیزده بدر بازی میکنند.
از هنرهای سنتی و صنایع دستی این سرزمین میتوان در ابتدا به نقاشی و تذهیب، نقاشی پشت شیشه، نم نم دوزی، گلابتن دوزی، پن بافی (نوار بافی)، فرش بافی، گلیم بافی، جاجیم بافی، گیوه دوزی، آینه سازی، قفل سازی، و منبت کاری اشاره نمود. همچنین در موسیقی، این شهر نوابغی همچون ابوالحسن اقبال آذر، عارف قزوینی، قمرالملوک وزیری و را به دیار ایران زمین هدیه کردهاست.
قزوین از دیرباز مهد پرورش بزرگان خوشنویسی کشور بودهاست. استادانی همچون میرعماد حسنی (استاد بزرگ خط نستعلیق)، میرزا محمدحسین عماد الکتاب قزوینی، میرزا محمد علی خیارجی قزوینی (اولین خوشنویسی که بسم الله را به صورت مرغ طغرا ترسیم کرد)، عبدالمجید طالقانی و ملک محمد قزوینی. از دیگر خوشنویسان به نام قزوین میتوان به گوهرشاد حسنی سیفی، میرابراهیم قزوینی، میرمحمد امین حسنی سیفی قزوینی و یحیی قزوینی اشاره کرد. به این سبب شهر قزوین از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و شوای عالی فرهنگ به عنوان پایتخت خوشنویسی ایران لقب داده شدهاست؛ و به غیر از موزه دائمی خوشنویسی قزوین که در محل کاخ چهلستون قزوین برقرار است، هر ساله رویدادهای بزرگ خوشنویسی مانند: برگزاری دوسالانه خوشنویسی ایران (با حضور استادانی از سراسر جهان)، برگزاری جشنواره خوشنویسی آیات قرآنی، جشنواره خوشنویسی غدیر و… در این شهر به وقوع میپیوندد.
موسیقی رایج در شهر قزوین تفاوت چندانی با موسیقی دستگاهی ایران ندارد. در گذشته، این آوازها و دستگاهها در مکتبهای متفاوت از جمله «مکتب خراسان»، «مکتب تهران» و… اجرا میشد. در آن زمان، مکتب دیگری تحت عنوان «مکتب قزوین» وجود داشت که امروزه فراموش شدهاست. این مکتب تا اواخر دوران قاجاریه رایج بود.
مکتب قزوین از مکاتب دیگر نگارگری جدا بوده و سبک و سیاق مختص خود را دارد، از ویژگیهای این مکتب میتوان به ترسیم اندام ظریف جوانان، درویشان و کشاورزان و نیز ترسیم چهرهها به صورت سه رخ اشاره کرد؛ به گونهای که ترسیم چهرهها به صورت تمام رخ ابداً در کار نقاشان سبک قزوین دیده نمیشود و نیز هیچ انسانی از پشت سر تصویر نشدهاست. سوژهها بیشتر از میان افراد عادی برگزیده شده و لباسهای فاخر در نگارگریها دیده نمیشود و جامه زنان و مردان چندان تفاوتی در نگارهها ندارد. از آثار فاخر این مکتب میتوان به معراج رسول (۹۶۵ ه.ق)، هفت اورنگ جامی و شاهنامه قوام ابن محمد شیرازی اشاره کرد؛ و نیز از جمله مشاهیر نگارگری در قزوین باید، استاد محمد قزوینی، صادق بیگ افشار، مولانا میرمصور، مولانا شیخ محمد، کاوس نقاش، عبدالحمید نقاش و رضا طالقانی ملقب به ضیع همایون را نام برد.
قزوین دارای فرهنگسرا و خانههای فرهنگی زیادی است که از جمله شاخصترین آنها میتوان به فرهنگسرای شهید رجایی (تأسیس ۱۳۷۹)، فرهنگسرای بانو زهرا،[۹۰] خانه فرهنگ میرداماد، خانه فرهنگ محمدیه، خانه فرهنگ نواب صفوی و خانه فرهنگ پردیس اشاره کرد.
شهر قزوین به علت داشتن سینمای تابستانه در گراند هتل و نیز داشتن مهمانخانه سلطنتی از اولین شهرهای ایران است که فیلم در آن اکران شدهاست. بر اساس گفته تاریخ شناسان نخستین بار در سال ۱۳۰۷ در قزوین فیلم به نمایش درآمدهاست بعد از آن هم به سال ۱۳۰۸ مقابل مهمانخانه بزرگ قزوین. در این سال همچنین در مهمانخانه هتل پارس (معروف سینما مایاک) فیلم به روی پرده میرفت. در مدرسه ارامنه نیز گاهی فیلم نشان داده میشد که این محل را سینما پاته ذکر کردهاند. در سال ۱۳۱۰ اولین سالن سینما در قزوین در کنار گراند هتل بنام سینما تابستانه ایران ساخته شدهاست.
سابقه فعالیت اولین واحدهای صنعتی در قزوین به عصر صفوی بازمیگردد؛ در دوره معاصر نیز با ساخته شدن اولین شهر صنعتی کشور (البرز) در سال ۱۳۴۶، قزوین جایگاه ویژهای در بخش صنعتی کشور پیدا کرد. در حال حاضر استان قزوین با دارا بودن ۸ شهرک صنعتی به نامهای البرز، لیا، کاسپین، آبیک، حیدریه، آراسنج، خرمدشت، حکیمیه، و دو شهرک در حال احداث به نامهای قزوین۲ و شال و نیز ۳ ناحیه صنعتی به نامهای نیکوییه، الموت و بویین زهرا، ضمن فعالیت بیش از ۸۰۰ شرکت صنعتی، این استان از قطبهای اقتصادی کشور محسوب میشود. استان قزوین از نظر توسعه یافتگی صنعتی رتبه دوم را در سطح کشور دارد، همچنین بر اساس دادههای مرکز آمار از نظر تعداد واحدهای صنعتی فعال در جایگاه چهارم کشور قرار گرفتهاست. از جمله شاخصترین واحدهای صنعتی در سطح قزوین میتوان به تولی پرس، مهرام، سپهر الکتریک، کاچیران، لوازم خانگی پارس، شیشه لیا، آبگینه، آپاداناسرام، سرامیک البرز، کاشی پارس، واحدهای صنعتی هفت الماس، فولاد البرز، فولاد قزوین، فولاد تاکستان و شیشه قزوین اشاره کرد.
استان قزوین دارای ۲٫۲۰۹ مدرسه، در سه مقطع ابتدایی، راهنمایی و متوسطه میباشد. شهر قزوین خود دارای دو منطقه آموزش و پرورش است. اولین مدرسه به سبک نوین در قزوین، مدرسه امید میباشد که در سال ۱۲۸۳ در شرق بنای عالی قاپو ساخته شد.
در حال حاضر جمعیت دانشجو در استان قزوین بیش از ۱۵۰هزار نفر است که بیشتر این دانشجویان در شهر قزوین و حومه آن مشغول به تحصیل میباشند. قزوین دارای چندین دانشگاه و تعداد زیادی مؤسسه آموزش عالی و غیرانتفاعی میباشد. از جمله مهمترین مراکز آموزش عالی این شهر، دانشگاه بینالمللی امام خمینی، دانشگاه علوم پزشکی قزوین، دانشگاه پیام نور مرکز قزوین، دانشگاه آزاد قزوین، دانشکده فنی شهید بابایی، مرکز تربیت معلم شهید رجایی، مؤسسه آموزش عالی رجاء، مؤسسه آموزش عالی دهخدا و غزالی و … میباشند. همچنین دانشگاه آزاد قزوین و دانشگاه بینالمللی امام خمینی، از مراکز مهم آموزش عالی در کشور میباشند، که دارای امکانات بسیاری میباشند و دستاوردهای بسیاری را در سطح ملی و بینالمللی کسب کردهاند.
شهر قزوین همواره در توسعه معابر پیشگام بودهاست، بهطوریکه اولین خیابان ایران به نام خیابان سپه در زمان شاه طهماسب صفوی در مقابل دارالسلطنه و بنای عالی قاپو احداث گردید که تا مسجد جامع امتداد داشت. در دوره ناصری، سعدالسلطنه حاکم وقت، خیابان سپه را تا خیابان تهران قدیم امتداد داد و با رسیدن خط راهآهن به شهر بخشی از بنای کاروانسرای سعدالسلطنه را تخریب شد و این خیابان را تا ایستگاه راهآهن در جنوب شهر امتداد یافت.

به منظور روانسازی ترافیک سنگین مرکز شهر و بهبود عبور و مرور شهری و پاسخگویی به نیاز مردم ۴۶ تقاطع غیر هم سطح برای شهر پیشبینی شده که به تدریج آماده بهرهبرداری میشوند. تاکنون ۱۲ پل و تقاطع غیر هم سطح در قزوین اجرایی شدهاست که از مهمترین آنها میتوان به تقاطع غیر هم سطح شهید رجایی، پل کابلی امام علی (ع)، تقاطع غیر هم سطح نصر و سرداران اشاره کرد. اولین خط راهآهن در ۱۸ اسفندماه ۱۳۱۸ به قزوین رسید و در ۲۷ همان ماه مورد بهرهبرداری قرار گرفت.
شهر قزوین دارای یک فرودگاه مخصوص هواپیماهای سبک و خدمات ویژه مانند تفریح و آموزش میباشد. شهرداری قزوین در راستای توسعه خطوط حمل و نقل این شهر، فرودگاه قزوین را خریداری کردهاست؛ و در صدد است تا در راستای توسعه گردشگری این شهر، فرودگاه فوق را توسعه داده و به فرودگاه مسافربری تبدیل نماید. در حال حاضر پرواز هواپیماهای کوچک مسافربری (مانند: فوکر ۱۰۰) در این فرودگاه امکانپذیر میباشد.
اولین ترمینال مسافربری قزوین در سال ۱۳۲۰ خورشیدی با نام سرای غیاث نظام تأسیس شد که بعدها به گاراژ «تهرانسیر» معروف گردید. این گاراژ قدیمیترین گاراژ شهر بودهاست. پس از آن ۴ دفتر مسافربری به نامهای دفتر ایرانغرب، قزوینتور، تهرانسیر و دفتر طهماسبی در قزوین تأسیس شد که وظیفه جابجایی مسافران را بر عهده داشتند. بعد از انقلاب دو دفتر طهماسبی و تهران سیر به ترمینال شهرداری واقع در میدان ولیعصر منتقل شدند و در مهرماه ۱۳۷۸ سازمان پایانههای مسافربری شهرداری قزوین تأسیس گردید. در حال حاضر شهر قزوین دارای دو ترمینال مسافربری در محورهای شرق و غرب میباشد. ترمینال آزادگان با مساحت ۲۷٫۹۶۶ مترمربع در محور شرق قرار دارد و ترمینال غرب قزوین به مساحت ۸٫۳۲۸ مترمربع در محور غرب فعالیت میکند.
سازمان اتوبوسرانی قزوین دارای سه بخش کلی سیستم اداری، توقفگاه و تعمیرگاه واقع در چهارراه ولیعصر و توقفگاه شهیدرجایی است و روزانه ۱۶۵ هزار نفر توسط اتوبوسها و ۱۳۰٫۰۰۰ نفر توسط مینیبوسهای این سازمان در سطح شهر قزوین و حومه جابجا میشوند. همچنین در حال حاضر ۲۰ خط اتوبوس تحت پوشش سازمان اتوبوسرانی قزوین مشغول ارائه خدمات هستند که از این تعداد، ۱۵ خط درونشهری و ۵ خط نیز از مبدأ شهر قزوین به شهرهای محمدیه، صنعتی و الوند، اقبالیه، محمودآباد، چوبیندر رفتوآمد میکنند. سازمان اتوبوسرانی قزوین در بحث بهرهوری و فنی، استفاده بهینه و کامل از اتوبوسها و امکانات، برنامهریزی و ارائه خدمات مطلوب به شهروندان در سال ۱۳۷۸ و ۱۳۷۹ خورشیدی مقام اول را در کشور کسب کرد.
سازمان مدیریت و نظارت بر تاکسیرانی قزوین در شهریور ماه سال ۱۳۷۶ تشکیل شد. وظیفه این سازمان ساماندهی و کنترل تاکسیهای شهر است. در حال حاضر بیش از ۶۰۰۰ تاکسی به مردم شهر قزوین خدمات ارائه میدهند.
مردم قزوین از دیرباز دوچرخه را به عنوان وسیله حمل و نقل استفاده میکردند، بهطوریکه اولین گواهینامه دوچرخه سواری در سال ۱۳۴۳ در این شهر صادر شد. هم چنین بر اساس پژوهشهای انجام شده توسط وزارت کشور شهر قزوین به لحاظ شبکه معابر و شیب طولی خیابانها برای دوچرخه سواری مناسب است. به همین دلیل شهرداری قزوین در حال ساخت دستگاه مکانیزه کرایه دوچرخه در سطح شهر میباشد. تاکنون شهرداری بیش از ۵۰کیلومتر مسیر مخصوص دوچرخه سواری در سطح شهر ایجاد کردهاست.
مترو قزوین به تهران در امتداد مترو تهران به کرج و هشتگرد قرار دارد. طول کل این خط از هشتگرد تا قزوین حدود ۷۰ کیلومتر بوده و در شهرهای نظر آباد، آبیک، شهرک صنعتی کاسپین، محمدیه و قزوین ایستگاه خواهد داشت. محل عبور مترو ضلع شمالی آزادراه خواهد بود. زیر سازیهای پیشبینی شده برای این پروژه سرعت ۲۰۰ کیلومتر بوده ولی به علت ضریب اطمینان قطارها با سرعت ۱۴۰ کیلومتر بر ساعت حرکت خواهند کرد. اعتبار کل پروژه ۵۰۰ میلیارد تومان است و یک شرکت چینی مسئول احداث آن میباشد. تاکنون ۲۰ میلیارد تومان به مطالعه و برنامهریزی این خط از مترو هزینه شده و عملیات اجرایی آن از سال ۱۳۹۲ آغاز میشود. مدت انجام پروژه ۵ سال بوده و پیشبینی میشود در سال ۹۶ به بهرهبرداری برسد.
ایجاد خط تراموا جهت کنترل ترافیک در محدودهٔ خیابان امام خمینی به عنوان هستهٔ مرکزی و تجاری شهر قزوین از برنامههای حوزه ترافیک شهرداری است. به منظور رفاه حال شهروندان و افزایش استفاده از اتوبوس در حمل ونقل عمومی برای آینده شهر سه خط BRT پیشبینی شدهاست که یک خط BRT از سبزه میدان به سمت شمال شهر تا اسماعیلآباد، یک خط دیگر از جنوب شرقی از مقابل ترمینال مرکزی آغاز شده و تا مینودر و کوثر است و خط BRT دیگر نیز از قسمت جنوب غربی و از میدان دفاع مقدس، خیابان شهید بابایی و متصل به دانشگاه آزاد میشود.
اولین فعالیت رادیویی در قزوین به سالهای ۴۸–۱۳۴۷ بازمیگردد. این رادیو با نام (پیکار با بیسوادی) توسط ارتش یا اداره اطلاعات وقت، نصب و راهاندازی شد که روزانه ۲ ساعت برنامه پخش میکرد و گلچینی بود از صحبتهای شخصیتهای اهل مطالعه و متدین شهر قزوین. بعد از ۲ سال فعالیتهای آن به دلایل نامعلومی تعطیل شد و تا سال ۱۳۷۶ که رادیو محلی قزوین راهاندازی شد، این رادیو از برنامههای جعبه جادویی زنجان و تهران استفاده میکرد. به دنبال تصویب لایحه استان شدن قزوین از سوی مجلس شورای اسلامی (سال ۱۳۷۵)، در شهریور ۱۳۷۶ اداره کل صدا و سیمای مرکز قزوین فعالیت اداری خود را آغاز کرد و طی یک برنامه زمانبندیشده در ۱۳ آذر ۷۶، رادیو شهری قزوین روی موج FM ردیف ۵/۱۰۳ مگاهرتز با تولید و پخش روزانه حدود ۳ ساعت برنامه فعالیت رادیویی خود را آغاز کرد. در ۲۸ آذر ۸۱ شبکه استانی صدا با پخش روزانه ۱۲ ساعت برنامه از اذان صبح تا ساعت ۱۹، آغاز به کار کرد.
اولین فعالیت سیما در قزوین مربوط به راهاندازی فرستنده تلویزیونی مرادتپه در نوروز ۱۳۵۶ است. این فرستنده برنامههای شبکه یک و ۲ سیما را برای شهرهای قزوین، تاکستان، آبیک و بوئینزهرا تحت پوشش قرار میداد. در ادامه این فعالیتها در سال ۱۳۶۰ با شروع به کار دفتر خبری قزوین، فصل جدیدی در انعکاس اخبار و وقایع شهر قزوین و مناطق اطراف آغاز شد. این دفتر انعکاس اخبار و وقایع شهرهای کرج، قزوین و تاکستان را به عهده داشت تا اینکه کرج از محدوده فعالیت خبری قزوین جدا شد. در سال ۱۳۷۵ لایحه تأسیس استان قزوین در مجلس شورای اسلامی تصویب شد و در شهریور ۱۳۷۶ با صدور حکمی از سوی آقای لاریجانی، آقای محمدحسین پیلهوری به عنوان اولین مدیرکل صدا و سیمای مرکز قزوین فعالیت خود را آغاز کرد. در ۲۶ فروردین ۱۳۷۸ استودیوی دومنظوره پخش سیما و تولید صدا، فرستنده پرقدرت تلویزیونی شهید بابایی (مرادتپه) و ساختمان اداری و مالی مرکز به مرحله بهرهبرداری رسیدند و روزانه به مدت ۱۵ دقیقه خبر سیمای استان پخش شد. در ۲۸ آذر ۱۳۸۱ شبکه محلی سیما که در روزهای جمعه از ساعت ۸ تا ۱۴ برنامه داشت، آغاز به کار کرد و مورد بهرهبرداری قرار گرفت.
اولین مجموعه ورزشی قزوین مجموعه ورزشی معلم نام دارد و بزرگترین مجموعه ورزشی قزوین ورزشگاه سردار آزادگان قزوین نام دارد که در زمینی به وسعت ۷۰ هکتار ساخته شده و قرار است در مرحله دوم، یک سالن ورزشی به ظرفیت هزار نفر، یک سالن سرپوشیده و پیست دو و میدانی هم به آن اضافه شود. همچنین ساخت استخر، سالن چند منظوره، زمینهای تنیس، زمین سوارکاری، زمین اسکیت و دریاچه قایقرانی در مراحل بعدی ساخت این مجموعه ورزشی پیشبینی شدهاست. باشگاه پیکان تهران نیز مدتی در استان قزوین فعالیت داشته و در لیگ برتر حضور داشته است.
جاذبه های قزوین
بازار قزوین: مجموعه بازار قزوین یکی از اماکن دیدنی تاریخی شهر قزوین است که در زمان پایتختی این شهر در دوران صفویان ساخته شده است. در دوران قاجار نیز این بازار را توسعه دادند و چندین کاروانسرا، سرا و تیمچه به آن اضافه شد. در طول ۹ قرن، در این بازار یک جابه جایی جنوب به شمال اتفاق افتاد که در آن مسجد جامع قزوین از بافت بازار کلا جدا شد. از بخشهای به جا مانده از بازار قزوین، میتوان به قیصریه قزوین اشاره کرد که طاقهای آجری و ارتفاع بسیار زیاد دارد. بازار قزوین چهار در دارد که یکی به تیمچه سرباز، دیگری به تیمچه سرپوشیده، در شرقی به سرای وزیر و در دیگر به چهارسوق کوچکی باز میشود. از مهمترین بخشهای این بازار میتوان به مسجدالنبی، سرای سعدالسلطنه، سرای وزیر، سرای حاج رضا، سرای رضوی، سرای خوشنویسان، تیمچه سرباز، تیمچه سرپوشیده، تیمچه سید کاظم، تیمچه حاج محمدتقی، سرای شاه، سرای نقدعلی، سرای حاج محمدباقر، سرای دالان دراز، سرای ضرابخانه، سرای نگارالسلطنه، سرای بهشتی، بازار قیصریه، گرمابهی سعدیه، گرمابه رضوی و حیاط قهرمانی اشاره کرد. این اثر تاریخی در ۵ دیماه ۱۳۵۶ با شمارهی ۱۰۲۱ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

مسجدالنبی: مسجدالنبی قزوین در ضلع جنوبی خیابان امام خمینی، در راستای بازار قزوین قرار دارد و هنوز هم نماز جماعت و نماز جمعه در آن برگزار میشود. با این حال گردشگران هم میتوانند از آن بازدید کنند. این مسجد نیز مانند مسجد جامع قزوین، شبستانی دارد که محل تجمع مردم است. مساحت مسجدالنبی حدود ۱۴ هزار متر مربع است و صحنها و شبستانهای گستردهای دارد و معماری آن در نوع خود منحصر به فرد است. این مسجد در زمان قاجار و به دستور فتحعلیشاه در محوطه وزیر یا همان چال وزیر ساخته شد که از موقوفات آقا جمال وزیر بود. این مسجد سه ورودی (شمال، شرقی و غربی) دارد که هریک دارای سردر باشکوهی است. سردر شمالی با کاشیهای میناکاری و اسلوبی زینت داده شده و کتیبه آن از کاشی لاجوردی به خط نستعلیق است. در کتیبههای ایوانهای شرقی و غربی، سوره مبارکه «عم یتسائلون عن النبا العظیم» و در کتیبههای ایوانهای شمالی و جنوبی، سوره مبارکه «هل اتی علی الانسان حین من الدهر» حک شده است. مسجدالنبی قزوین در تاریخ ۱۵ دیماه ۱۳۱۰، با شماره ۱۲۲ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

کاخ موزه چهل ستون (عمارت کلاه فرنگی شاه طهماسب): کاخ موزه چهل ستون یا عمارت کلاه فرنگی شاه طهماسب یکی از مهمترین آثار تاریخی در شهر قزوین است که قدمت آن به دوران صفوی بازمیگردد و در مرکز این شهر، در میدان آزادی (سبزه میدان) قرار دارد. گفته میشود این بنا تنها کوشک باقی مانده از مجموعه کاخهای سلطنتی دوران شاه طهماسب است. زمانی که قزوین پایتخت بود، به این عمارت کلاهفرنگی میگفتند. در این موزه نقاشیهایی مربوط به دوران صفوی نگهداری میشود. شاه طهماسب صفوی در سال ۹۵۱ هجری قمری پایتخت را از تبریز به قزوین انتقال داد و به معماران برجسته کشور فرمان داد تا باغی به شکل مربع بسازند و در میان آن عمارتهای عالی، تالار، ایوانها و حوضهای زیبا بنا کنند. گفته میشود شاه طهماسب این بنا را از روی نقشه یک معمار ترک با شیوه شطرنجی خیلی کوچک ساخته است که پنجرههای چوبی بسیاز زیبا و ظریفی دارد. در دوران قاجار محمدباقر سعدالسلطنه، فرماندار وقت قزوین این عمارت را بازسازی کرد و از آن پس نام چهلستون بر آن نهادند. عمارت چهلستون قزوین، در سال ۱۳۳۴ با شماره ۳۸۹ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.

کلیسای رفیع: کلیسای رفیع در خیابان طالقانی قزوین و در حیاط مدرسهای به همین نام قرار دارد. این کلیسا در دوران پهلوی اول، در محوطه این مدرسه ساخته شد که از دیرباز، مجموعه آموزشی و عبادتی ارمنیهای ساکن قزوین بود. بنای آجری این کلیسا، طرحی مبتنی بر محورهای چلیپایی دارد و فضای اصلی آن به شکل مستطیل است و چهار ستون دارد. محراب کلیسا در ضلع شرقی واقع شده و با چند پله، از هال نمازخانه جدا میشود. در دو طرف محراب، دو اتاق کوچک وجود دارد. دری هم در ضلع غربی کلیسا قرار دارد که به سمت فضلی زیر ناقوس هدایت میکند. طرح این فضا، هشتگوش است. در این کلیسا علاوه بر مراسم عمومی مربوط به ارامنه، آیین مخصوص «ارتحال و معراج حضرت مریم» هم در آن برگزار میشود که همزمان با عید انگور، در ماه آگوست (مردادماه) است و انجمنهای فرهنگی ارامنه به زیارت این کلیسا میآیند.

حمام قجر: حمام قجر یکی از قدیمیترین و بزرگترین گرمابههای قزوین است که در سال ۱۰۵۷ هجری قمری، امیر گونه خان قاجار قزوینی، از سرداران شاه عباس صفوی آن را ساخت و در ابتدا آن را «حمام شاهی» مینامیدند. این حمام مساحتی حدود ۱۰۴۵ متر مربع دارد و از سه بخش اصلی سربینه، میاندر و گرمخانه تشکیل شده است. قسمت زنانه و مردانهی این حمام مجزا است. در اصلی حمام به سمت جنوب است و با راهپلههای مارپیچ به سربینه منتهی میشود. سربینه بزرگ گرمابه، با حوضی زیبا در وسط آن، ۶ شاهنشین و طاق نما را در پلانی هشت ضلعی با راهرویی به گرمخانه پیوند میدهد. در سال ۱۳۷۹، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری این بنای تاریخی را خریداری کرد و شهرداری قزوین مدیریت سازمان نوسازی و بهسازی هزینه مرمت آن را به عهده گرفتند. امروزه این حمام را به موزه مردمشناسی (در سه بخش اقوام، آداب و رسوم و مشاغل) تبدیل کردهاند. این اثر در ۱۱ مردادماه ۱۳۸۴، با شماره ۱۲۶۰۱ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.

کلیسای کانتور: کلیسای کانتور قزوین، کوچکترین کلیسای ارتدکس ایران و سومین کلیسای کوچک جهان است. کانتو در زبان روسی به معنی مقر یا مرکز است. این کلیسا در زمان استغال ایران به دست روسها، در زمان جنگ جهانی دوم ساخته شد و با نام «برج ناقوس» نیز شناخته میشود. ورودی این کلیسا در ضلع غربی آن قرار دارد که شامل فضای ورودی با سقف شیبدار و درب ورودی میشود. با ورود به حیاط کلیسا، دو سنگ قبر میبینید که یکی متعلق به یک خلبان روس و دیگری مربوط به یک مهندس روس است که در ایران فوت شده بودند. گفته میشود صاحب این بنا فردی به نام استاد حسین معمار بود که بعدها با نام حسین کانتور معروف شد. زیر گنبد کلیسا نیز صلیبی نصب شده که نماد مسیحیان ارتدکس است که یک خط مورب هم روی آن قرار دارد.
مسجد جامع قزوین: مسجد جامع قزوین که با نامهای مسجد جامع عتیق و مسجد جامع کبیر نیز شناخته میشود، از بزرگترین مساجد ایران است که گفته میشود قدیمیترین مسجد جامع ساخته شده در ایران نیز به شمار میرود. بنای نخست این مسجد روی آتشکدهای از دوران ساسانیان، به سبک چهار ایوانی ساخته شد. آتشکده در بخش ایوان جنوبی مسجد فعلی بوده است. هارونالرشید در سال ۱۹۲ هجری دستور ساخت این مسجد را صادر کرد؛ در جریان حمله مغولها به ایران، بخشی از مسجد جامع تخریب شد؛ اما خیلی زود آن را مرمت کردند. در مسجد جامع قزوین، شاهد آثار معماری چند دوره مختلف هستیم؛ قدیمیترین بخش آن متعلق به سده دوم اسلامی است. در دوران صفویه، ایوانها بازسازی شد، اما ایوان شرقی در دوران قاجار مرمت شده است. در سال ۵۰۰ هجری قمری نیز به دستور امیر خمارتاش ابن عبدالله عمادی، وزیر سلطان ملکشاه سلجوقی، در ضلع جنوبی مسجد مقصوره خمارتاشی ساخته شد. در اردیبهشت ۱۳۹۲، مناره غربی مسجد مرمت شد و در شبستان غربی، موزهی سنگ و سفال شروع به کار کرد. مسجد جامع قزوین در ۱۵ دیماه ۱۳۱۰، با شماره ۱۲۱ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.

عمارت و باغ سپهدار: عمارت باغ سپهدار در انتهای خیابان فلسطین غربی شهر قزوین قرار دارد که یکی از خانههای تاریخی مربوط به دوران قاجار در این شهر است. اینجا خانه محمدولی خان سپهسالار تنکابی، ملقب به سپهدار اعظم، از رجال معروف دوره قاجار است که امروزه از آن به عنوان موزه کشاورزی استفاده میشود. گفته میشود این خانه بین سالهای ۱۳۲۳ تا ۱۳۲۷ هجری قمری ساخته شده است. در ساخت این بنا از عمارت کلاه فرنگی شاه طهماسب (کاخ چهلستون قزوین) و مهمانخانه بزرگ قزوین الهام گرفته شده است. در جنگ جهانی اول نظامیان روس و انگلیس از این خانه استفاده میکردند و بعدها به دلیل بدهکاری مالیاتی صاحب ملک به دولت، عمارت به تصرف دولت درآمد. این بنا از دو طبقه تشکیل شده که طبقه اول شامل چند اتاق (با کاربری خدماتی) راهرو و یک سالن مرکزی است. در طبقه دوم تعدادی اتاق و تالاری مستطیل شکل وجود دارد. عمارت باغ سپهدار قزوین در سوم اسفند سال ۱۳۷۷، با شماره ۲۲۲۷ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.

آب انبار سردار بزرگ: آبانبار سردار بزرگ یکی از مشهورترین بناهای تاریخی قزوین است که در سال ۱۱۹۱ هجری شمسی، (۱۲۲۷ هجری قمری-۱۸۱۲ میلادی) در محله راه ری این شهر ساخته شد. این آبانبار، بزرگترین آبانبار تک گنبدی در ایران و حتی جهان است. این بنا دارای گنبدی بلند و آجری است روی بدنهی آجری آن، نورگیرهایی تعبیه شده است. دو برادر به نامهای محمدحسن خان و محمدحسین خان، از امرا و سرداران زمان فتحعلی شاه، محمد شاه و ناصرالدین شاه بانیان ساخت این بنا با چنین ویژگیهای خاص و منحصر به فرد بودند. حجم مخزن این آبانبار بیش از سه هزار متر مکعب است که به عنوان سیستم بزرگ آبرسانی شهر محسوب میشد. در دو طرف ورودی این آبانبار، سکوی سنگی بزرگی برای نشستن و استراحت کردن وجود دارد. به طور کلی این آبانبار ۵۰ پلهی سنگی دارد که ارتفاع هر یک از این پلهها، به طور متوسط ۲۵ سانتیمتر است. این پلههای سنگی در نهایت به کانالی مشهور به راه شیر میشود که سقفی قوسیشکل دارد. این اثر تاریخی در ۸ شهریور ۱۳۵۵ با شماره ثبت ۱۳۳۷ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.

باغستانهای سنتی قزوین: باغستانهای سنتی قزوین به مجموعه باغهایی اطلاق میشود، که در نیمه جنوبی شهر قزوین گسترده شدهاند. این باغستانهای سنتی بیش از هزار سال قدمت دارند و یادگاریهای سبز نیاکانمان در این خطه است. حتی ناصرخسرو نیز در سفر خود به قزوین، اینچنین از باغستانهای سنتی قزوین یاد میکند: باغستان بسیار داشت؛ بی دیوار و خار و هیچ مانعی از دخول در باغات نبود. مساحت این باغها بیش از ۲۵۰۰ هکتار است و در گذشته دور شهر را فراگرفته بود. به دلیل این که این باغات به روش سنتی، یعنی غرق آبی آبیاری میشوند، به آنها باغستانهای سنتی میگویند.

حسینیه امینیها: خانه و حسینیه امینیها، یکی از خانههای تاریخی، زیبا و اعیانی در شهر قزوین است که قدمت آن به دوران قاجار میرسد. این خانه توسط حاج محمدرضا امینی، از تجار قزوین، در سال ۱۲۷۵ هجری قمری ساخته شد. در آن زمان حدود ۴۸ هزار تومان برای ساخت این خانه هزینه کردند. این عمارت دارای سه تالار و دو حیاط (شمال و جنوبی) است. تالارها به موازات یکدیگر، از شرق به غرب و میان دو حیاط ساخته شده و ارسیهای بسیار زیبایی دارد که هنگام روضهخوانی ارسیها بلند میشد و تالارها به صورت یکپارچه درمیآمد. در وسط تالار بزرگ، چهلچراغ آویخته بودند و فرشهای آن یکتخته و عتیقه بود. سقف تالارها دارای نقاشی، آیینهکاری، رفهای (طاقچه) کاسهای مزین، گچبری و گرهبندی چوبی است. سردابه، زیرزمین، شربتخانه و انبار از دیگر بخشهای این عمارت است.

سرای سعدالسلطنه: سرای سعدالسلطنه بزرگترین کاروانسرای سر پوشیده داخلی شهری در ایران است که در دوران قاجار (اواخر سلطنت ناصرالدین شاه قاجار)، حاکم وقت قزوین یعنی سعدالسلطنه دستور ساخت آن را صادر کرد. چهارسوق، ارزشمندترین قسمت این بنا است که از تقاطع قائم دو راسته ایجاد شده و گنبد بزرگ کاشیکاری شده بر فراز آن قرار دارد؛ چهار طرف گنبد، چهار نیمگنبد با رسمیبندی و نورگیر وجود دارد که سبب میشود فضا بزرگتر دیده شود. این سرا بیش از ۶.۲ هکتار وسعت دارد. امروزه بسیاری از قسمتهای این سرا بازسازی و بهسازی شده و زیر نظر سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری است. سرای سعدالسلطنه در ۱۱ مرداد سال ۱۳۵۷، با شمارهی ۲۰۸۹ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

قلعه الموت: در تاریخ ایران نام الموت با فرقه اسماعیلیه و حسن صباح بهعنوان رییس آن گره خورده است و گفته میشود که حسن صباح برای ۳۵ سال در قلعه الموت زندگی میکرد و به امور رهبری میپرداخت. طبق اسناد تاریخی، در عصر صفوی از این قلعه برای زندان استفاده میشد؛ هرچند کاوشهای باستانشناسی نشان میدهد که این محل فقط زندان نبوده و محل زندگی افرادی با مرتبه اجتماعی خاصی بوده است. قلعه الموت که مساحتی بالغ بر ۲۰ هزار متر مربع دارد، در سال ۱۳۸۱ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید. قلعه بالای صخرهای سنگی قرار دارد که برای رفاه گردشگران، پلههایی سنگی در مسیر ورودی آن تعبیه شده است. اکثر گردشگران با رسیدن به ورودی قلعه، برای استراحت روی زمین یا سکوها مینشینند. تابلویی در این محل وجود دارد که ضمن معرفی حسن صباح، آن را خداوندگار الموت نامیده است. کل قلعه را با سقفهای برزنتی پوشاندهاند و در برخی بخشها توضیحاتی ارائه شده؛ هرچند ورود به قسمتهای درونی قلعه ممنوع است. با توجه قرارگیری قلعه در ارتفاع بالا و چشمانداز زیبای اطراف آن، گردشگران حسابی به عکاسی مشغول میشوند و در جاهایی که نمای بهتری دارد، به نوبت عکس میگیرند. از بالای قلعه الموت میتوان شاهد دشت وسیع گازرخان، دره الموت و رودخانه اندج بود.

دروازه درب کوشک: دروازهی درب کوشک میراثی از دورهی قاجار که در شمال شهر است و از جاهای دیدنی قزوین به شمار میآید. دروازه تهران بنایی آجری است که یک سر در اصلی با قوس تیزه دار و ارتفاع و عرض نسبتا زیاد دارد و در دو سوی آن درهایی کوتاه تر با طاق آهنگ نیم دایره ساخته اند که هشت گلدسته بر فراز آنها قرار گرفته است.نمای دروازه از دو طرف دارای تزئینات کاشی کاری بوده ورودی اصلی نیز از کاسه بندی و رسمی بندی نفیسی برخورداراست. در زمان قاجاریه دروازهی درب کوشک به سمت الموت، رودبار و به طرف کوشک و شکارگاههای شمال قزوین باز میشده است. ورودی درب کوشک بهشکل نیمدایره است و از نوع قوس کلیل است. نمایی از دروازه که رو به شهر است، تزیین نشده و نمایی آجری دارد. اما نمای رو به بیرونِ آن کاشیکاری و رسمیبندی شده است. این کاشیکاری در زمان فرمانروایی عضدالملک قاجار انجام شده است.

سردر عالی قاپو قزوین: سردر عالی قاپو که سردر عمارت عالی قاپو در گذشته بوده و امروزه عمارت آن ویران شده است، در تقاطع خیابان پیغمبریه و سپه قزوین قرار دارد. این بنای تاریخی از ساختههای دوره صفویه در سال ۹۲۳ هجری شمسی است و امروزه از جاهای دیدنی قزوین به شمار میآید. این عمارت شامل مجموعهای به نام سعادتآباد بوده که در حال حاضر از کل مجموعه، تنها سردر عالی قاپو بر جای مانده است. این بنا سردر یکی از هفت در ورودی به ارگ سلطنتی صفویان بوده است و درب اصلی جنوبی مجموعه محسوب میشود که به خیابان و میدان شاه باز میشده و تنها درب از این مجموعه است که اکنون به یادگار مانده است. این بنا نخست در دوره شاه طهماسب ساخته شده و در زمان شاه عباس اول بهصورت کنونی تغییر شکل یافته است. در دوران ناصرالدین شاه نیز، تعمیرات و الحاقاتی به این بنا صورت گرفت و در دوران پهلوی اول به علت اقامت پلیس در آنجا ابتدا نظمیه و سپس شهربانی نام گرفت در ترنج بالای سردر به خط عبدالعلی پزشکیان، معلم خط قزوینی، گچبری و در زمان پهلوی دوم قسمت اضافی بالای سردر حذف شد.

خیابان سپه قزوین: خیابان سپه قزوین نخستین خیابان طراحی شده ایران است که در دوره صفوی و در زمان پایتختی قزوین احداث شد و بعدها به عنوان «اولین خیابان مدرن ایران» به ثبت رسیده است. امروزه این خیابان در زمره جاهای دیدنی قزوین قرار دارد. خیابان سپه قزوین، که به نام عالی قاپو یا دولتی نیز خوانده میشد، امروزه با نام خیابان شهدا شناخته میشود و از ضلع شمالی به کاخ چهلستون و عمارت عالی قاپو میرسد. این خیابان در ضلع جنوبی از مسجد جامع عتیق شهر نیز فراتر رفته و به خیابان سلامگاه و خیابان راه ری راه پیدا میکند. ضلع شرقی خیابان را هم مغازههای آجرنمای جدید با سبک و سیاق قدیم در برگرفتهاند. ظاهرا نام خیابان از نام محلهای به نام خیابان در هرات گرفته شده که شاه طهماسب در دوران ولیعهدی در آن شهر ساکن بوده است. در زمان شاه صفی خیابان را از سوی جنوب امتداد داده و به گورستان جنوب شهر قزوین (گورستان کُهَنبر) رساندهاند. بعدها نام این خیابان بر قسمتی از محله شهرستان قدیم اطلاق شد و این بخش از شهر قزوین را محله خیابان نامیدند. در دوره صفوی به دستور شاه طهماسب اول، اراضی زنگیآباد از میرزا شرف جهان قزوینی خریداری شد و با عنوان جعفرآباد برای ساخت کاخها، باغها و عمارتهای حکومتی تعیین شد؛ سپس، مجموعه کاخ و باغهایی در این اراضی طراحی و ساخته شد که دولتخانه و باغشهر صفوی در قزوین در این منطقه شکل گرفت. توصیفها و تعاریفی که عبدی بیک در اشعار خود از دولتخانه صفوی کرده است، بیانگر ساختار باغها است. اسکندر بیک در عالم آرای عباسی درباره آثار شاه طهماسب اول مینویسد: از آثارش عمارت دولتخانه مبارکه دارالسلطنه قزوین و حمامات معدود و چهار بازار و باغ ارم تمامی موسوم به سعادت آباد که به لطافت و خوبی شهرهی جهان و نمونهای از باغ جنان است. بخشهای باقیمانده از باغهای صفوی در مرکز شهر قزوین است؛ از جمله، سبزه میدان و باغی که عمارت چهلستون را دربر میگیرد. همچنین بخشهایی هم از باغ دارالشفا در نزدیکی بازار باقی مانده است.

دریاچه اوان: درياچه اوان در شهر و دهستان معلم كلايه از توابع بخش رودبار الموت استان قزوین واقع است. این دریاچه در نیمه شمالی الموت، در دامنه کوه خشچال، در فاصله ۷۵ کیلومتری شمال شرقی شهر قزوين و در میان چهار روستای اوان، ورین، زوار دشت و زر آباد استان قزوین قرار دارد. این دریاچه که به نگین الموت مشهور است یکی از زیباییهای این منطقه است که در کنار قلعه الموت از مهمترین جاهای دیدنی قزوین به شمار میروند. مسیر دسترسی به دریاچه اوان اینگونه است که باید اتوبان تهران قزوین را در پیش بگیرید. به ورودی قزوین و در اصطلاح مردم محلی، به میدان غریب کش رسیدید، سمت راستتان تابلوی الموت را میبینید. مسیر قزوین و الموت که مسیری تماشایی و پر از دشتهای سرسبز و البته کوهستانی و صعب العبور و پر از گردنه های خطرناک و بسیار زیبا است را ادامه می دهید. از رجایی دشت که بگذرید و حدود سه ساعت که راه بپیمایید به یک دو راهی میرسید. یک راه بهسمت الموت و راه دیگر به دریاچه اوان میرود. پس از طی هشت کیلومتر و گذشتن از روستای سرسبز زرآباد، گردنه آخر را که رد کنید، دریاچه اوان پیدا میشود.

...................................
آرشیو