هانس دیتر فلیک بعد از سال ها حضور در کنار یواخیم لوو، راهی بایرن مونیخ شد تا دستیار نیکو کواچ در تیم اول آلمان باشد، ولی در ادامه و بعد از اخراج کواچ، به عنوان سرمربی موقت باشگاه معرفی شد و آنقدر خوب عمل کرد که در همان فصل اول حضورش در این تیم، به یک شش گانه تاریخی دست پیدا کرد.
فصل دوم هم او تیم را قهرمان بوندس لیگا کرد و در انتهای فصل و با اعلام جدایی یواخیم لو از تیم ملی، به عنوان سرمربی آلمان انتخاب و معرفی شد. به گزارش طرفداری و به نقل از Sueddeutsche، فلیک در این مصاحبه در مورد برنامه هایش برای بازگرداندن آلمان به قله های افتخار حرف زده است. همچنین فلیک در خصوص شایعاتی که می گفتند او برای رسیدن به صندلی تیم ملی، بایرن را رها کرده هم صحبت کرده است که قسمت اول آن را باهم می خوانیم:
آقای فلیک، حتما فوت گرد مولر خبر بسیار ناراحت کننده ای برای شما بود. جایی گفته بودید فقط به خاطر او به دنیای فوتبال آمدید.
گرد مولر الگوی بزرگ من بود. هنوز هم تصاویر بسیاری از جام جهانی 1970 که 5 ساله بودم، در ذهنم دارم. خیلی خوب به یاد دارم که گرد مولر در آن دوره گل ها را می زد. از همان موقع درست مثل پدرم، از طرفداران سرسخت بایرن بودم. وقتی با دوستانم فوتبال بازی می کردیم، همیشه می خواستم گرد مولر باشم.
چیزی که بعدا در دوران فوتبالتان چندان مشهود نبود...
درست است. ویژگی تهاجمی ام در طول سال ها، محو شد.
آیا دوران فوتبالتان به شکل کلاسیک آغاز شد؟
در موکن لاخ، یک زمین هندبال داشتیم، ولی خب مشخص است که از آن برای فوتبال استفاده می کردیم. اگر هم شجاعت به خرج می دادیم، سراغ زمین چمن می رفتیم، ولی گوش به زنگ می ماندیم. سرایدار یکی از آن کامیون های مشهور فولکس واگن داشت و وقتی صدای موتورش می آمد، سریع در می رفتیم.
اولین تورنمنت بزرگ فوتبالی که به یاد دارید، چیست؟
واقعیتش را بخواهید، جام جهانی 1974 و گل پیروزی بخش گرد مولر در فینال است. بازی در بعدازظهر انجام می شد و کاملا به یاد دارم که آن را در رستورانی در موکن لاخ تماشا کردیم. بعد از بازی، برای شادی در خیابان بودیم. طی فقط 5 دقیقه، تمام روستا بیرون ریخته بودند.
الان یکی از سوال ها این است که آیا گرد مولر امروز می توانست بیشتر یا کمتر از قبل گل بزند. با این حال، سوال اساسی این است که آیا امروز گرد مولری می توانست وجود داشته باشد؟ آیا تیم ها از وجودش استقبال می کردند یا او را به پست وینگر هدایت می کردند؟
سوال خیلی خوبی است. می ترسم خطرناک باشد.
آیا شما گرد مولر جوان را تمرین می دادید؟
نگاهی به بازیکنان تهاجمی ما بیندازید. همهشان فوق العاده با استعداد و منعطف، ولی همهشان تا اندازه بسیاری شبیه هم هستند. همیشه گفته ام به مدافعانی نیاز داریم که بتوانند دوباره دفاع کنند و مهاجمانی که بتوانند یورش ببرند. به متخصصین نیاز داریم. فرض کنید گرد مولر در تیم ملی الان ما حضور می داشت: بازیکنی که همیشه می تواند آن جلو بازی کند، توپ ها را مال خود کند و به سمت محوطه یورش ببرد؛ بازیکنی که شم گلزنی داشته باشد. فوق العاده می شد.
اولین مربی ملی که شما در زندگیتان تجربه کردید، هلموت شون کلاه به سر بود. آیا یادتان می آید این دفتر سرمربی تیم ملی که الان در آن حضور دارید، چه تاثیری رویتان گذاشت؟ آیا مربیگری تیم ملی چیز بزرگی برایتان بود؟
به عنوان یک نوجوان، در مورد چنین چیزی فکر نمی کند، ولی البته، سرمربیگری در تیم ملی چیزی بسیار خاص است. موقعیتی بسیار قابل احترام است.
از اول آگوست، شما خودتان هم تبدیل به یک سرمربی ملی شدید. شما یازدهمین نفر در تاریخچه طولانی سرمربیان تیم ملی آلمان هستید. آیا اول آگوست را با این فکر که "خب، الان من دیگه پادشاه آلمان هستم"، بلند شدید؟
به هیچ وجه. اصلا یادم نمی آید اول آگوست کجا بودم.
هیچ همسایه ای برای تبریک نبود؟ هیچ تماسی دریافت نکردید؟
نه. اول آگوست فقط مراسم رسمی شروع سرمربیگری ام بود. با این حال، وقتی در اواخر ماه مِی، قراردادام را امضا کردم، موبایلم داشت منفجر می شد. در یک روز، 600 پیام داشتم. دیوانه وار بود. این دو برابر مقداری بود که بعد از قهرمانی در چمپیونز لیگ دریافت کرده بودم.
توانستید از همه تشکر کنید؟
نه، نمی توانستم چنین کاری بکنیم. تعداد خیلی زیاد بود، ولی الان می توانم بگویم از همه در این مسیر متشکرم. همه چیز را خوانده ام و از دریافت تک تک پیام ها، خوشحال شدم.
مرکز اصلی توجه بودن حس ترسناکی ندارد؟
حتما دوران حضورم در بایرن را به یاد دارید. هیچ چیز در مورد من نیست. ما تیمی از تمرین دهنده ها هستیم و الان می توانم انرژی تیمم را در ورکشاپهایمان احساس کنم.
به چه شکلی؟
می دانیم که تیم ملی آلمان هستیم. همه می دانیم که می خواهیم دوباره شانس قهرمانی باشیم و بازی هایمان را ببریم. می خواهیم فوتبال آلمان را دوباره به اوج برسانیم.
شما و کادر مربیگریتان در حال گذراندن ورکشاپی 3 روزه در دوسلدورف هستید. این ورکشاپ در مورد چیست؟
آنالیزورهای ما چند صحنه از بازی رقبای آتیمان شامل لیختن اشتاین، ارمنستان و ایسلند نشانمان دادند. همچنین جلسه ای آنلاین با دیگر مربیان رده های سنی آلمان داشتم و به آنها گفتم مشتاق کار کردن با آنها هستم. همچنین در مورد لیست بازیکنان برای بازی های سپتامبر هم صحبت کردیم. مدز بوتگرایت، تمرین دهنده جدیدمان مربوط به ضربات ایستگاهی، هم در مورد اولویت هایش صحبت کرد.
چه شد که ایده اضافه کردن متخصصی برای ضربات آزاد و کرنرها به ذهنتان رسید؟
با برنهارد پیترز (تمرین دهنده سابق هاکی و از نویسندگان و مسئولان فوتبالی) ارتباط خوبی دارم و معمولا با او در مورد اهمیت ضربات ایستگاهی در بازی های تیمی صحبت می کنم. به او گفتم دوست دارم شخصی را در این باره به کادر مربیگری اضافه کنم و او 3 نفر از جمله مدز را پیشنهاد داد. او را قبلا هم می شناختم. در بایرن هم دوست داشتم متخصصی در این باره داشته باشم و مدز آنجا هم نقش خوبی داشت که البته به دلایل مختلف، چندان جواب نداد.
شیوه کارش چطور است؟
رویکرد بسیار جالبی دارد که حتما در گلف دیده اید. در کنار مسائل دیگر، داستان به چگونگی ضربه زدن به توپ، میزان چرخش و سرعت آن مربوط می شود. در ادامه می تواند روی آیپد به بازیکنان نشان دهد که چطور و با چه سرعتی به توپ ضربه زده اند و توپ به چه شکلی به سمت دروازه رفته است. می توانند آن را به شیوه دیگری امتحان کنند.
آیا ستاره های کلاس جهانی بعد از سال ها فوتبال و رسیدن به قهرمانی اروپا و جهان، وقتی یک مربی گمنام می گوید باید به گونه دیگری به توپ ضربه بزنید، این را می پذیرند؟
پاسخ نسبتا ساده است: بازیکنان می خواهند موفق باشند و وقتی می بینند چیزی این را برایشان به همراه دارد، از آن استقبال می کنند. آیا گل ضربه ایستگاهی میکل دامسگارد دانمارکی مقابل انگلیس (در یورو 2020) را به یاد دارید؟ (این گل)
بله، مستقیم گل زد و تکنیک ضربه زنی خیلی خوبی هم داشت.
مدز بوتگرایت، مربی ضربات ایستگاهی دانمارکی ها بود.
آیا او بود که به دامسگارد این تکنیک را یاد داد؟
من آنجا نبودم، ولی می توانم چنین چیزی را تصور کنم.
بیشتر بخوانید: