"خطر اسپویل"
سال ۱۹۶۱ است.بارتن فينک،نمایشنامه نویسی که هالیوود با اشتیاق او را پذیرفته،دارد اتاقی در هتل نحس ارل می گیرد. هنگامی که در جای جدید مستقر می شود تا شروع به نوشتن کند، سروصدایی از اتاق مجاور مزاحمش میشود.و وقتی که اعتراض می کند،همسایه اش چارلی میدوز،یک بازاریاب لندهور بیمه-دور اتاق با خشونت و سروصدای زیاد راه می رود و در کمال تعجب بارتن،با هم رفیق میشوند.بعد از این که چارلی می رود،بارتن متوجه میشود که نمی تواند بنویسد. ایده هایش بر کاغذ جاری نمی شوند.برای الهام گرفتن به رمان نویس مشهوری به نام دبلیو.پی.می هیو نزدیک می شود.
متأسفانه می هیو به وسیله شیطان درون نابود شده.آدری منشی می هیو بیشتر به درد بارتن میخورد،
به ویژه در آزاد ساختن میل جنسی شدید،کنترل شده اش.
صبح روز بعد،بارتن بیدار می شود و آدری را مرده کنار خود می یابد.
چارلی می آید تا اوضاع را سر و سامانی بدهد.
بعد بارتن را ترک می کند تا از جعبة اسرارآمیزی مراقبت کند.بارتن به زودی می فهمد که در واقع چارلی همان کارل مانت «دیوانه» است که سر از بدن قربانیانش جدا می کند.بارتن با شک و تردید به جعبه نگاه می کند.
درست اندازه سر آدم است.بارتن آرام آرام به واقعیت پی می برد؛اما به جای وحشت،از موضوع الهام می گیرد...
کارگردان:جوئل کوئن
نویسندگان:جوئل و ایتن کوئن
بازیگران:جان تورتورو،جان گودمن،جودی دیویس...
فیلمبردار:راجر دیکینز
آهنگساز:کارتر بورول
تدوینگر:رودریک جینس
سال تولید:۱۹۹۱
زمان:۱۱۶ دقیقه
در طی ۳۵ سال فعالیت هنریشون،۱۸ فیلم توسط برادران کوئن خلق شده،و از بین این همه فیلم در ژانرهای مختلف،اونقدری شاهکار خلق کردن که هر کسی از ظن خودش یار اونها بشه.
با اینحال،چیزی که عیانه اینه که بین مخاطب عام، no country for old men و big lebowski محبوبترن.
بین قشر هنردوست(؟!) Inside Llewyn Davis اخیرا محبوبیت عجیبی پیدا کرده.
و بین بعضی از اونایی که به تازگی درهای سینما به روشون باز شدهballad of buster scruggs.
لیکن یه سری فیلم بسیار شخصی هستن که خیلی به مذاق مخاطبای بی حوصله و مخاطبای عامه پسند خوش نمیاد,اما از نظر هنری صاحب موفقیت بزرگی میشن و میون منتقدا و سینفایلها و حتی خود خالق اثر صاحب اعتبار.
سهم این مدل فیلمها در فیلموگرافی کوئنها دو شاهکاره:
A Serious Man و فیلمی که اینجا قراره درباره اش مطالعه کنید:
Barton fink.
این فیلم چهارمین اثر بلند برادراست،بعد از سه تجربه ای که هر کدومشون در ژانر خاصی قرار میگرفتن.
Blood simple(نئونوآر)
Raising Arizona(کمدی)
Miller's crossing(گنگستری)
برادران کوئن
یکی از خصائص مهم کوئنها،بی قید و بند بودن اونها نسبت به مسئله ی مهم ژانره،و شروع رسمی این خصیصه ی مهم،با بارتن فینکه.
گرچه فیلم دوم و سوم عناصری از چند ژانر دیگه رو در خودشون داشتن،اما با اینحال اینجا وضعیت بسی دشوارتره...
خود کوئنها معتقدن فیلم "به ژانر خاصی تعلق نداره".
البته که ایتن معتقد بود فیلم یه "Buddy movie متعلق به دهه ۹۰عه"
جان تورتورو بازیگر نقش اصلی فیلم میگفت فیلم شبیه یه اثر "Bildungsroman" به نظر میاد(ﺩﺭ ﻧﻘﺪ ﺍﺩﺑﯽ ﺑﻪ ﺳﻨﺘﯽ ﺩﺭ ﺭﻣﺎﻥﻧﻮﯾﺴﯽ ﺍﺭﻭﭘﺎﯾﯽ ﺍﻃﻼﻕ میشه ﮐﻪ ﺗﻤﺮﮐﺰ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺑﺮ ﺑﻠﻮﻍ ﻭ
ﺷﮑﻞﮔﯿﺮﯼ ﺟﻬﺎﻥ ﻋﺎﻃﻔﯽ ﻭ ﺫﻫﻨﯽ ﺷﺨﺼﯿﺖ ﺍﺻﻠﯽ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺩﺭ ﺗﻘﺎﺑﻞ ﺑﺎ ﺍﺭﺯﺵﻫﺎ ﻭ
ﻫﻨﺠﺎﺭﻫﺎﯼ ﺟﺎﻣﻌﻪ باشه)
این نکته ای بود که ار.بارتون پالمر استاد دانشگاه و تحلیلگر فیلم هم بهش اشاره کرده بود.
و منتقد فیلم دیوید لیونز عقیده داشت فیلم از "سورئالیسم" بهره میبره.
این یه نکته ی بسیار مهمه،چرا که مهمترین فیلمنامه نویس قرن بیست و یکم یعنی "چارلی کافمن" که اتفاقا ید طولایی در خلق آثار سورئال دارن(جان مالکوویچ بودن و سینکدوکی نیویورک)،وقتی ازش پرسیدن اگه قراره باشه تا آخر عمر تو جزیره زندگی کنی و فقط یه فیلم همراه خودت ببری اون چیه؟
چارلی گفت:
"بارتن فینک"
از اون مهمتر،فیلم در سالی برنده ی سه جایزه از ۴۴مین جشنواره ی کن شد(نخل طلا،بهترین کارگردانی،بهترین بازیگر مرد) که رومن پولانسکی نازنین جزو هئیت داوران بوده.
جان تورتورو و برادران کوئن در جشنواره ی کن
این نکته ناگفته نمونه که فیلم شدیدا تحت تاثیر تریلوژی "آپارتمان" پولانسکی خلق شده.
بنابراین فضای خوفناک و وهم انگیزی داره.
برای تشدید این فضا،کوئنها طبق سنت همیشگی شون،یعنی ادای احترام به کارگردانهای شهیر و تاثیرگذار،طوری فیلم رو ساختن که وقتی سکانسهای درون هتل رو میبینیم فیلم معروف جناب استنلی کوبریک یعنی "the Shining" به ذهن متبادر میشه.
این نکته ای بود که جوئل هم بهش اعتراف کرد،چون بارتن درست مثل "جک تورنس" یه نویسنده است که نمیتونه آخرین اثرش رو تموم کنه و تو یه هتل عجیب و غریب گیر افتاده.
از دیگر فیلمهای الهام بخش کوئن ها هنگام نوشتن فیلمنامه و کارگردانی این فیلم میشه به "Sullivan's Travels" اثر پرستون استرجس اشاره کرد.
و نویزهایی که کنار موسیقی مرموز یار همیشگی کوئنها کارتر بورول شنیده میشن،احتمال قوی از اثر بزرگ جناب دیوید لینج یعنی "eraserhead" الهام گرفته شده.
حرف از نوشتن فیلمنامه شد...
کوئنها فیلمنامه ی شخصی ترین و مهمترین فیلمشون(حداقل تا اون زمان) رو فقط در عرض سه هفته نوشتن.اون هم در حالی که هنوز نوشتن فیلمنامه ی Miller's Crossing تموم نشده بود.(بعد از ۴ ماه)
اونها روند نوشتن فیلمنامه ی barton fink رو روان و مثل یک کاتالیزور میدونستن.
همون موقع جان گودمن رو برای نقش چارلی در نظر گرفتن،دیالوگ پایانیش رو اواسط نگارش فیلمنامه نوشتن،و حتی همون زمان پایان فیلم هم طراحی شد...
بعد اتمام نگارش فیلمنامه اونها رفتن سراغ تموم کردن پروژه ی Miller's Crossing و بلافاصله بعد اتمام پروژه اومدن سراغ ساختن فیلمی که خیلی براش مشتاق بودن:
"barton fink"
اونها جان تورتورو رو برای نقش اصلی در نظر گرفتن،جان در اینباره گفته:
"احساس کردم میتونم یه وجهه انسانی تر به بارتن ببخشم،جوئل و ایتن به من اجازه ی کمک خاصی دادن،کمی بیشتر از اون چیزی که انتظارش رو داشتم"
بعد رفتن سراغ یکی از مهمترین ارکان فیلم،فیلمبردار.
برادرا کاملا مشتاق کارکردن با راجر دیکینز بودن.
اونها نسخه ای از فیلمنامه رو برای دیکینز فرستادن و از ایشون دعوت به همکاری کردن.
دیکینز با رد پیشنهاد نماینده اش مبنی بر ردکردن پیشنهاد کوئنها،درخواست رو قبول و کوئنها رو شگفت زده کرد.
خصوصا با ترکینگی که از اتاق به سینک حمام منتهی میشد و تبدیل به نمادی از رابطه ی جنسی شد.
جوئل در اینباره گفته بود:
"فقط یک لحظه و اون ما رو غافلگیر کرد،این شات سرگرم کننده ای بود و ما در مورد چگونگی انجامش وقت زیادی رو سپری کردیم.بعد از اون هر وقت از راجر میخواستیم کار دشواری انجام بده اون ابرو بالا مینداخت میگفت:
"دیگه از من نخواید از یه سوراخ پلاگین ترکینگ بگیرم."
فیلمبرداری این فیلم زمانی افسانه ای تر میشه که به این پی میبریم برای سکانس آتیش بازی چارلی در دالان هتل از آتش واقعی استفاده شده و به هیچ وجه از جلوه های ویژه استفاده نشده.
یکی از مضامین مهم فیلم نویسنده بودن و روند نویسندگیه،و کوئنها برای پرداختن شخصیت اصلی از یک نمایشنامه نویس مشهور به نام "کلیفورد اودتس" الهام گرفتن.
کلیفورد اودتس هم مثل بارتن یه نابغه بود که تو باتلاق غرق شد....
و شخصیت دیگری به نام می هیو که بارتن اون رو الگوی خودش میدونه،از نویسنده ی بزرگ "ویلیام فاکنر" الهام گرفته شده(ایشون هم غرق شدن)
کلیفورد اودتس
فیلم پر از نمادگراییه و فضای معماگونه ای داره.
از یه جایی به بعد سکانسهایی وجود داره که مشخص نیست حقیقی هستن یا به خاطر فضای روانشناختی فیلم ما تو ذهن بارتن هستیم؟
ایتن در اینباره گفته:
"درسته ﮐﻪ بگیم ما میخواستیم تماشاگر در زندگی شخصی بارتن و دیدگاه او سهیم باشه،اما نیازی به دورشدن نیست.
برای مثال اگه بارتن در انتهای فیلم از خواب بیدار نمیشد ما نمیتونستیم به این وسیله این نکته رو برسونیم که اون در واقعیت بزرگتری از اون چیزی که تو فیلم میبینیم زندگی میکنه.در هر صورت صحبت در مورد -واقعیت- فیلم یا توجه به یک شخصیت در فیلم همیشه تصنعیه."
اگه بخوایم درباره ی مهمترین رکن فیلم یعنی مضامینش بیشتر صحبت کنیم،مطلب تبدیل به نقد میشه،لذا به معرفیشون بسنده میکنم.
چرا میگم فیلم یکی از چندلایه ترین و عمیقترین فیلمهای دهه ۹۰عه؟
نوع برخورد روشنفکرها با مردم عادی،برده داری،شرایط کار در صنایع خلاق و فاشیسم و حتی دین....
اینها همه مضامین این فیلم عمیق و سیاه کوئنها در چهارمین اثرشونه.
طبعا بیشتر به ساز و کار هالیوود در دوران طلاییش و نویسنده بودن و مصائبش پرداخته شده،اما در لایه های زیرین فیلم کلی اتفاق برای تعمق وجود دارن که چندباره دیدن فیلم رو مهیا و لذت بخش میکنه.
فیلمی که پایانی سرراست نداره و هر کسی میتونه برداشت خودش از فیلم رو داشته باشه،و این زیباست،
درست مثل استاد لینچ،برادرا با تواضعشون رازهای زیادی درباره ی فیلم رو افشا نکردن،و این زیباتره.
منابع:
کتاب جوئل و ایتن کوئن/الن چشایر،جان اشبروک/ترجمه مرسده بصیریان
ویکی پدیا
لینک دانلود:
کیفیت ۷۲۰p(حجم ۱ گیگ)
http://s4.habqmymoviefilm.cf/film/99...
کیفیت ۱۰۸۰p(حجم ۱.۹ گیگ)
http://s4.habqmymoviefilm.cf/film/99...
لینک دانلود زیرنویس:
https://subpars.xyz/subtitles/barton...