۲۰ انیمیشن برتر ۲۰ سال قرن ۲۱ام که باید تماشا کنید
قرن بیست و یکم دورانی طلایی برای صنعت انیمیشن بود. دهها عنوان دوبعدی و سهبعدی خاطرهانگیز در بیست سال اخیر اکران شدهاند که تماشای آنها حتی برای چندمین بار هم خالی از لطف نیست.
انیمیشن یا پویانمایی دقیقا همان صنعتی است که موفق شده نسل جدیدی از خلاقیت و تخیل را به دنیای سینما تزریق کند. این دنیای عظیم تفاوت خاصی میان دختربچهها با پیرمردها قائل نمیشود و همه مردم را حسابی تحت تاثیر قرار میدهد. با آغاز قرن بیست و یکم دورانی باشکوه برای استودیوهای انیمیشنسازی رقم خورد که به آنها کمک میکرد روایتهای جدیدی را به تصویر بکشند. انیمیشنهای سهبعدی از راه رسیدند و دنیا را برای همیشه تغییر دادند.
در ادامه میتوانید با ۲۰ انیمیشن برتر ۲۰ سال قرن بیست و یکم که باید تماشا کنید، آشنا شوید.
سال ۲۰۰۱
Chicken Run (فرار مرغی)
نمره منتقدان: ۹۷ از ۱۰۰
استودیوی آردمن یکی از مهمترین استودیوهای انیمیشنسازی در دوران معاصر بوده که همیشه اهمیت ویژهای برای انیمیشنهای خمیری و ایستحرکتی قائل شده است. به اعتقاد بسیاری از منتقدان، احتمالا «فرار مرغی» بهترین انیمیشن خمیری استودیوی آردمن باشد که در سال ۲۰۰۱ منتشر شد و میتواند بهترین انیمیشن این سال هم لقب بگیرد. با ترکیب یک داستان هیجانانگیز با شخصیتهای دوستداشتنی به یک ترکیب بیش از حد موفق تبدیل میشود. اگر «فرار مرغی» را دوست داشتید، از همین حالا باید برای قسمت دوم این انیمیشن که در دست توسعه و ساخت قرار دارد، آماده شوید.
خلاصه داستان: در یک مرغداری، تعدادی مرغ در کنار یکدیگر مشغول تخمگذاری هستند. همه چیز آرام و دوستداشتنی به نظر میرسد تا اینکه صاحب مزرعه تصمیم میگیرد بجای فروش تخم مرغ از دستگاهی برای تولید نوعی کیک استفاده کند که برای تامین مواد اولیه آن به کشتار مرغها نیاز است. بنابراین مرغها تصمیم میگیرند از مزرعه فرار کنند و نقشهای برای فرار از مزرعه آماده میکنند.
سال ۲۰۰۲
Treasure Planet (سیاره گنج)
انیمیشن «سیاره گنج» یکی از بینظیرترین انیمیشنهای دوستداشتنی تاریخ است که متاسفانه به اندازه لیاقتی که به نمایش گذاشته مورد توجه قرار نگرفته است. یک داستان تمام عیار، شخصیتهای دوستداشتنی و دنیایی از زیباییهایی که در هیچ انیمیشن دیگهای دیده نمیشود، همه و همه در کنار یکدیگر قرار میگیرند تا «سیاره گنج» را به یک عنوان دوستداشتنی و خاطرهانگیز تبدیل کنند. این انیمیشن که در حقیقت اقتباسی علمی تخیلی از رمان «جزیره گنج» رابرت لوییس استیونسون است، در دورانی اکران شد که به نظر میرسید دوران انیمیشنهای دوبعدی به پایان رسیده و همین هم باعث شد مورد توجه تماشاگران قرار نگیرد.
خلاصه داستان: جیم هاکینز با خدمه یک کشتی فضایی همراه میشود تا یک سفر فوقالعاده را تجربه کند. او در این سفر هدف ویژهای را دنبال میکند و میخواهد با کمک نقشهای که دارد، گنجهای بسیاری را پیدا کند. اما جیم تنها نیست چراکه خدمه کشتی هم با هدف پیداکردن گنجهای ارزشمند راهی این سفر شدهاند.
سال ۲۰۰۳
Finding Nemo (درجستجوی نمو)
نمره منتقدان: ۹۹ از ۱۰۰
اگرچه هفده سال از اکران این انیمیشن میگذرد اما «درجستجوی نمو» موفق شده جایگاه دومین انیمیشن پرفروش استودیوی پیکسار حتی با احتساب نرخ تورم حفظ کند. این انیمیشن فارغ از داستانگویی منحصربهفرد و شخصیتهای دوستداشتنی، «درجستجوی نمو» از نگاه فنی هم انیمیشن محترمی شمارده میشود. این انیمیشن برای نخستین بار موفق شد تصویری دقیق و مستند از دنیای زیر آب ارائه دهد. تصویری شبیه به آنچه واقعا در زیر آبهای اقیانوس در جریان است در انیمیشنهای دوبعدی در دسترس نبود و به نظر نمیرسید انیمیشنی سهبعدی به همین زودیها به آن دست پیدا کند. اما «درجستجوی نمو» در سال ۲۰۰۳ به این دستاورد بزرگ دست پیدا کرد.
خلاصه داستان: مارلین یک دلقک ماهی است که فرزندی بهنام نمو دارد. مارلین که بهشدت مراقب نمو است، دوست ندارد فرزندش را هم مانند همسرش در میان هجوم کوسههای وحشی آبهای اقیانوس از دست دهد. اما این نگرانی بیش از حد در نهایت به یک تراژدی عظیم تبدیل میشود.
سال ۲۰۰۴
The Incredibles (شگفتانگیزان)
نمره منتقدان: ۹۷ از ۱۰۰
قرن بیست و یکم بدون هیچ شک تردیدی متعلق به پیکسار است. اگر والت دیزنی در سالهای ابتدایی قرن بیستم به توسعه مفهومی بهنام انیمیشن کمک کرد، پیکسار این فناوری جذاب را وارد دنیای سهبعدی کرد تا روح تازهای به آن دمیده باشد. «شگفتانگیزان» یکی از نخستین عناوین سینمایی استودیوی پیکسار بود که بهشدت مورد توجه منتقدان و تماشاگران قرار گرفت. در شرایطی که بیشتر انیمیشنهای هر سال آثاری دوبعدی و تکراری بودند، ظهور «شگفتانگیزان» پویانمایی را برای همیشه عوض کرد.
خلاصه داستان: خانواده آقای پار زیر سایه زندگی تقریبا معمولیشان از قدرتهای ابرقهرمانی خود یاری میگیرند. با این حال آنچه باعث شده آنها زندگی خاصی داشته باشند، استفاده از همین قدرتهای ویژه در زندگی روزمره است. زندگی اما همیشه ملایم دنبال نمیشود. رباتهایی ظهور کردهاند که میتوانند دنیا را برای همیشه تحت تاثیر قرار دهند و هیچکس به اندازه خانواده پار نمیتواند در برابر آنها ایستادگی کند.
سال ۲۰۰۵
Madagascar (ماداگاسکار)
نمره منتقدان: ۵۴ از ۱۰۰
نیمه دوم دهه ۲۰۰۰ آغاز دوران سلطه انیمیشنهای سهبعدی است و «ماداگاسکار» آغازگر این مسیر طوفانی بود. انیمیشنی که اگرچه موردپسند تماشاگران و منتقدان قرار نگرفت اما برای چندین قسمت ساخته شد تا استودیوی دریمورکس از آخرین عصارههای وجودی این مجموعه هم استفاده کرده باشد. ایده کلی «ماداگاسکار» جالب بود و داستان آن هم بهخوبی پردازش میشد اما در نهایت به بهترین شکل ممکن به تصویر کشیده نشده است.
خلاصه داستان: در یک باغ وحش در پارک مرکزی نیویورک، حیوانات متعددی زندگی میکنند که هر کدام سبک زندگی و دغدغههای خاص خود را دارند اما آنها دوست دارند زندگی آزادی را تجربه کنند که در باغ وحش ممکن نیست. در جریان تولد ۱۰ سالگی گورخر باغ وحش، گروهی از حیوانات تصمیم میگیرند برای زندگی دور از انسانها یک نقشه کامل بریزند.
سال ۲۰۰۶
Flushed Away (بر آبرفته)
نمره منتقدان: ۷۴ از ۱۰۰
اگر انیمیشنهایی مانند «فرار مرغی» و «والاس و گرومیت» را تماشا کردهاید و از هیجان بینظیر آنها لذت بردهاید احتمالا «بر آبرفته» هم برای شما سرگرمکننده است. با وجود همه استقبالی که منتقدان و تماشاگران به این فیلم داشتند، انیمیشن «بر آبرفته» آنطور که انتظار میرفت هم دیده نشد و استودیوی دریم ورکس به همکاری با استودیوی سازنده این انیمیشن پایان داد.
خلاصه داستان: یک موش خانگی که به زندگی در شرایط بسیار ایدهآل عادت کرده به صورت کاملا تصادفی به درون سیستم فاضلاب راه پیدا میکند. این فضای آلوده و وحشتناک به هیچوجه چیزی نیست که این موش خانگی به آن عادت داشته باشد.
سال ۲۰۰۷
Ratatouille (موش سرآشپز)
نمره منتقدان: ۹۶ از ۱۰۰
باز هم شاهکاری از استودیوی پیکسار که میتواند یکی از متفاوتترین ساختههای این استودیو هم باشد. اگر «موش سرآشپز» توسط استودیوی دیگری ساخته میشد احتمالا هرگز مورد توجه قرار نمیگرفت اما این قدرت باورنکردنی استودیوی پیکسار است که به موفقیت تاریخی این انیمیشن کمک شایانی کرده است. ترکیب موفق آشپزی، شهر پاریس و رویاپردازی به زیباترین شکل ممکن در «موش سرآشپز» به تصویر کشیده میشود تا هشتمین انیمیشن سینمایی پیکسار به یک موفقیت ارزشمند تبدیل شود.
خلاصه داستان: رمی موشی است که در خیابان پاریسهای زندگی میکند. او امیدوار است روزی به یک آشپز بزرگ تبدیل شود. اما خانواده رمی با این هدف عجیب او مشکل دارند. با این حال رمی دوست ندارد رویاهایش را فدای انتقاد دیگران کند و به هر شکلی که شده تلاش میکند تا این مسیر دشوار را تا انتها طی کند.
سال ۲۰۰۸
Kung Fu Panda (پاندای کنگ فوکار)
نمره منتقدان: ۸۷ از ۱۰۰
یکی از محبوبترین انیمیشنهای قرن بیستم که دو دنباله سینمایی برای آن ساخته شد. اما عناوین سینمایی پایان دنیای «پاندای کنگ فوکار» نبود و سریالهای انیمیشنی، انیمیشنهای کوتاه و حتی بازیهای ویدیویی متعددی براساس داستانهای آن ساخته شده است. مانند همه آثار موفق استودیوی دریمورکس، این استودیوی انیمیشنسازی به «پاندای کنگ فوکار» هم رحم نکرده و همه پتانسیل آن را به کار گرفته تا بیشترین درآمد ممکن را کسب کرده باشد.
خلاصه داستان: داستان در چین باستان رخ میدهد و یک پاندا بهنام پو آرزو دارد که استاد کونگ فو شود. اما با فرار یک زندانی خطرناک از زندان، جشنوارهای برگزار میشود تا در آن جنگجوی اژدها انتخاب شود. پو که دوست دارد شانس خودش را امتحان کند به استاد شیفو مراجعه میکند. اما استاد شیفو احساس میکند پو بیش از حد تنبل است و او را در لیست نهایی گروه مبارزان قرار نمیدهد. با این حال پو تسلیم نمیشود.
سال ۲۰۰۹
Mary and Max (مری و مکس)
نمره منتقدان: ۹۵ از ۱۰۰
معمولا وقتی صحبت از صنعت انیمیشنسازی میشود، بیشتر مردم از تواناییهای دو کشور ژاپن و آمریکا در این دنیای بزرگ صحبت میکنند. بنابراین «مری و مکس» میتواند یک استثنای بزرگ باشد. انیمیشنی ساخته کشور استرالیا که داستان آن براساس یک روایت واقعی ساخته شده و داستان بیش از حد غمانگیز و تاثیرگذاری هم دارد. «مری و مکس» یکی از متفاوتترین انیمیشنهای قرن بیست و یکم است.
خلاصه داستان: مری دختری ۸ ساله است که در حاشیه شهر ملبورن در استرالیا زندگی میکند. روزی مری به اداره پست میرود و به صورت اتفاقی آدرس یک نفر را انتخاب میکند تا نامهای را برای او ارسال کند. نامه مری به دست مردی ۴۴ ساله در نیویورک میرسد که مکس نام دارد. مری و مکس بایکدیگر دوست میشوند و تصمیم میگیرند برای یکدیگر نامه ارسال کنند. نامهنگاریهای مری و مکس هجده سال طول میکشد.
سال ۲۰۱۰
How to Train Your Dragon (تربیت اژدها)
نمره منتقدان: ۹۹ از ۱۰۰
شروع دهه دوم قرن بیست و یکم با انیمیشن «تربیت اژدها» شکوهمندانه به نظر میرسد. یک داستان حماسی که با مدرنترین فناوریهای پویانمایی به تصویر کشیده شده و یکی از بهترین روایتهای شکلگرفته توسط استودیوی دریمورکس است. «تربیت اژدها» سریالهای تلویزیونی و دنبالههای سینمایی متعددی دارد که البته هیچکدام به اندازه فیلم ابتدایی محبوب و جذاب نیستند.
خلاصه داستان: هیکاپ یک واکینگ جوان است. او در سرزمینی زندگی میکند که مورد حملات مداوم اژدهایان قرار میگیرد. اگرچه هموطنان او دائما با این اژدهایان غولپیکر در جنگ هستند اما هیکاپ شانس زیادی برای نمایش تواناییهایش ندارد. او پسرکی لاغر و ریزاندام است که مورد توجه خانوادهاش هم قرار نمیگیرد. با این حال هیکاپ دوست ندارد در این محدودیتها باقی بماند.
سال ۲۰۱۱
Rango (رنگو)
نمره منتقدان: ۸۸ از ۱۰۰
انیمیشن «رنگو» با تهمایهای ژانر وسترن در ابتدا عنوانی صرفا سرگرمکننده و کمدی به نظر میرسد که شخصیتهای دوستداشتنی و جذابی دارد اما وقتی فرصت بیشتری به روایت فیلمنامه آن بدهید، شرایط برای همیشه تغییر میکند. شخصیت اصلی انیمیشن یعنی «رنگو» نه تنها بحرانهای هویتی انسانی را در کالبد یک آفتابپرست نمایش میدهد بلکه پیامهای فلسفی، سیاسی و اجتماعی متعددی را مطرح میکند که شاید مهمترین آنها تغییرات اقلیمی باشد. بیابانزایی، خشکسالی، بحران آب و گرمشدن کره زمین بخش مهمی از داستان اصلی انیمیشن «رنگو» را تشکیل میدهند.
خلاصه داستان: یک آفتابپرست به نام «رنگو» پس از آن که به صورت کاملا اتفاقی از داخل آکواریوم یک ماشین در حال حرکت به بیرون پرتاب میشود، خودش را در محیطی پیدا میکند که هیچ شناختی از آن ندارد و پس از آن با حیوانات تازهای آشنا میشود. این حیوانات در شهری بیابانی زندگی میکنند که وضعیت اقتصادی خوبی ندارد. «رنگو» به عنوان یک تازهوارد، باید جایگاه و شخصیت خودش را در شهری که همه شهروندانش به یکدیگر بیاعتماد هستند، پیدا کند.
سال ۲۰۱۲
Frankenweenie (فرانکوینی)
نمره منتقدان: ۸۷ از ۱۰۰
این انیمیشن استاپ موشن (ایست-حرکتی) میتواند یکی از متفاوتترین آثار تاریخ استودیوهای انیمیشنسازی دیزنی باشد که توسط یک کارگردان صاحبسبک ساخته شده است. تیم برتون (کارگردان آثار مشهوری از جمله ادوارد دستقیچی و سوئینی تاد) در سال ۲۰۱۲ به سراغ ایده بازسازی یکی از فیلمهای کوتاه والت دیزنی رفت. «فرانکنوینی» در حقیقت بازسازی فیلم کوتاهی به همین نام محصول سال ۱۹۸۴ است. این انیمیشن سیاه و سفید، بیشتر از آنکه به فضای رنگارنگ و همیشه شاد انیمیشنهای دیزنی نزدیک باشد، فضایی ترسناک و وهمآلود مانند بیشتر آثار تیم برتون دارد.
خلاصه داستان: ویکتور فرانکشتاین پسری باهوش است که همه اطرافیانش هوش او را تحسین میکنند. او سگی دارد که عاشقانه دوستش دارد اما وقتی این سگ بر اثر یک تصادف مهیب کشته میشود، ویکتور تصمیم میگیرد همه توانش را به کار بگیرد تا او را دوباره به زندگی بازگرداند.
سال ۲۰۱۳
Planes (هواپیماها)
نمره منتقدان: ۲۵ از ۱۰۰
اگر مجموعه انیمیشن «ماشینها» از استودیوی پیکسار را تماشا کرده باشید احتمالا متوجه شباهتهای غیرقابل انکار «هواپیماها» با این مجموعه میشوید. استودیوی دیزنی، مالک استودیوی پیکسار، باور داشت همانطور که «ماشینها» به انیمیشن موفقی تبدیل میشود، «هواپیماها» هم شانس خوب برای محبوبشدن دارد. اما استودیوی پیکسار علاقهای به ساخت این انیمیشن نداشت. بنابراین دیزنی بهتنهایی تولید آن را برعهده گرفت. «هواپیماها» مورد استقبال تماشاگران قرار گرفت و قسمت دوم آن هم ساخته شد.
خلاصه داستان: داستی، هواپیمایی زراعی است و در زمینهای کشاورزی کار میکند و همزمان هم دوست دارد به یک هواپیمای حاضر در مانورهای هوایی را هم دارد. او باید برای این هدف بجنگد.
سال ۲۰۱۴
The Boxtrolls (غولهای جعبهای)
نمره منتقدان: ۷۷ از ۱۰۰
استودیوی لایکا یکی از خلاقترین استودیوهای انیمیشنسازی در سالهای اخیر بوده که متاسفانه آنقدر که باید مورد توجه قرار نگرفته و «غولهای جعبهای» هم سومین انیمیشن سینمایی آنها بود که در سال ۲۰۱۴ اکران شد. این انیمیشن موفق شد با بودجهای ۶۰ میلیون دلاری بیشتر از ۱۰۶ میلیون دلار درآمد داشته باشد. « غولهای جعبهای» هنوز هم دومین ساخته پرفروش استودیوی لایکا لقب میگیرد که نامزد جایزه بهترین انیمیشن اسکار هم شده است.
خلاصه داستان: ایگز پسرکی یتیم است که کاری به جز جمعآوری زبالهها و انتقال آنها به خارج از شهر ندارد . شهر بزرگی که ایگز در آن زندگی و کارش را دنبال میکند، بیش از حد جادویی و ترسناک است و ماجراهای بسیاری در آن رخ میدهد. به همین دلیل خیلی هم عجیب نیست که روزی هیولایی از راه میرسد و صمیمیترین دوستان ایگز را گروگان میگیرد.
سال ۲۰۱۵
Inside Out (درون بیرون)
نمره منتقدان: ۹۸ از ۱۰۰
بدون شک انیمیشن «درون بیرون» یکی از احساسبرانگیزترین انیمیشنهای تاریخ سینما است که با طرح تصویری دقیق از مفاهیم روانشناسی تنها برای کودکان مناسب نیست. رابطه اساسی میان احساس و منطق به زیباترین شکل ممکن در انیمیشن «درون بیرون» به نمایش درآمده و خلاقیتهای استودیوی پیکسار به تماشاییشدن هر چه بیشتر این انیمیشن کمک کرده است. آنچه «درون بیرون» ارائه داد، یک تعریف دقیق از بسیاری از دستاوردهای علم روانشناسی بود که نه تنها برای کودکان بلکه برای بزرگسالان هم جذاب و آموزنده به نظر میرسد.
خلاصه داستان: در ذهن یک دختربچه یازده ساله به نام رایلی، احساساتی مانند غم، ترس، خشم و شادی زندگی میکنند. آنها وظیفه دارند تا احساسات رایلی را در شرایط مختلف کنترل کنند و آن را نمایش دهند. در این میان خانواده رایلی باید شهر و محل زندگی خود را تغییر دهند و این مهاجرت برای رایلی به معنای دست و پنجه نرمکردن با مشکلات جدید است. مشکلاتی که میتواند احساسات او را تحت تاثیر قرار دهد.
سال ۲۰۱۶
Kubo and the Two Strings (کوبو و دو تار)
نمره منتقدان: ۹۷ از ۱۰۰
این عنوان جذابیت زیادی برای بیشتر کودکان ندارد و یک انیمیشن کاملا هنری و فلسفی به نظر میرسد که تماشاگران اصلی آن میتوانند افراد بزرگسال باشند. حماسهسرایی بینقص و شخصیتپردازی دلنشین این انیمیشن ایست-حرکتی با ثبت بیشتر از ۱۴۵هزار عکس به دست آمده و صداپیشگان شناختهشدهای مانند شارلیز ترون و متئو مککانهی را میزبانی میکند. استودیوی لایکا، خالق انیمیشن «کوبو و دو تار» با الهام از سینمای کارگردانان شناختهشده ژاپنی یعنی آکیرا کوروساوا و هایائو میازاکی موفق شده یکی از انیمیشنهای متفاوت قرن بیست و یکم را بسازد.
خلاصه داستان: پسرکی به نام کوبو در ژاپن دوران باستان زندگی میکند. او در دهکدهای کوچک از مادر بیمارش مراقبت میکند اما ناگهان یک شبح ناشناخته برای زندهکردن یک طلسم قدیمی وارد زندگی او میشود. بنابراین زندگی کوبو برای همیشه تغییر میکند. او برای اینکه زنده بماند، باید زرهی جادویی را پیدا کند.
سال ۲۰۱۷
The Breadwinner (نانآور)
نمره منتقدان: ۹۵ از ۱۰۰
شاید داستان زندگی مردم جنگزده افغانستان انتخاب خوبی برای یک انیمیشن نباشد اما دنیای تصاویر متحرک همیشه شبیه به سیندرلا و هرکول نبوده و این روایتهای متفاوت گاهی اوقات دیده میشوند. با این حال از آنجایی که «نانآور» براساس کتابی به همین نام نوشته شده، میداند که روایت داستانش خیلی هم دشوار نیست. شاید روایت کودکانه و زیبای یک داستان غمانگیز برای آشناکردن بسیاری از کودکان با زندگی مشقتبار مردم خاورمیانه کافی باشد اما واقعیت این است که هدف اصلی و مهم انیمیشن «نانآور» تنها توسط تماشاگران بزرگسال درک میشود.
خلاصه داستان: پس از آن که نصرالله، پدر پروانه، در زمان حاکمیت طالبان دستگیر میشود، پروانه باید موهایش را کوتاه کند و با پوشیدن لباسهای پسرانه خرج زندگی خانوادهاش را بپردازد. تامین مخارج و هزینههای زندگی مادر و خواهر پروانه تنها یک راه حل دارد و آن هم کارکردن در بازار است.
سال ۲۰۱۸
Spider-Man: Into the Spider-Verse (مرد عنکبوتی: بهدرون دنیای عنکبوتی)
نمره منتقدان: ۹۷ از ۱۰۰
انیمیشنهایی که براساس کتابهای کمیک بوکی ساخته میشوند، معمولا آنطور که باید دیده نمیشوند. اما انیمیشن «مرد عنکبوتی: بهدرون دنیای عنکبوتی» یک استثنای تاریخی بود. احتمالا تاریخ انیمیشنهای ابرقهرمانی به پیش از ساخت این انیمیشن و پس از اکران آن تقسیم میشود. این شاهکار جذاب که در نهایت برنده جایزه اسکار هم شد، میتواند نگاه هر تماشاگری به سینمای ابرقهرمانی را برای همیشه تغییر دهد.
خلاصه داستان: مایلز مورالز، نوجوانی که از طرفداران مرد عنکبوتی است به دلیل فشار خانوادهاش در یک مدرسه نمونه دولتی شبانهروزی درس میخواند. پدر مایلز، جفرسون، بهعنوان یک افسر پلیس باور دارد که مرد عنکبوتی یک تهدید بسیار جدی است. اما یک عنکبوت رادیواکتیوی موفق میشود مایلز را نیش بزند. حالا مایلز مورالز در حال تبدیلشدن به یک مرد عنکبوتی است.
سال ۲۰۱۹
Toy Story ۴ (داستان اسباب بازیها)
نمره منتقدان: ۹۷ از ۱۰۰
پایان یکی از خاطرهانگیزترین مجموعه انیمیشنهای تاریخ سینما به اندازه آغاز آن شیرین و دوستداشتنی است. داستان وودی و دوستانش که در تعامل با کودکان هزاران ماجراجویی کوچک و بزرگ را تجربه کردهاند در سال ۲۰۱۹ پایان رسید و شاید تلخی آن را تماشاگران سینما سالها بعد درک میکنند. اگر از هواداران جدی «داستان اسباب بازیها» باشید احتمالا با قسمت چهارم آن اشک میریزید.
خلاصه داستان: وودی، عروسک گاوچران، باید یک تصمیم مهم بگیرد. او باید صاحب جدیدش را انتخاب کرده و با گروهی از دوستانش خداحافظی کند. اما این سرنوشتی نیست که به راحتی دردسترس باشد.
سال ۲۰۲۰
Onward (رو به جلو)
نمره منتقدان: ۸۸ از ۱۰۰
متاسفانه شیوع ویروس کرونا باعث شد سال ۲۰۲۰ به یکی از وحشتناکترین سالهای تاریخ سینما تبدیل شود و دنیای انیمیشنها هم تحت تاثیر آن قرار گرفت. بنابراین نباید انتظار زیادی از چنین سال ناامیدکنندهای داشته باشیم. با این حال «رو به جلو» از استودیوی انیمیشنسازی پیکسار یکی از بهترین انیمیشنهای سال ۲۰۲۰ بوده که فرصت کرده زودتر از سالنهای سینما خارج شود و در دسترس تماشاگران قرار بگیرد.
خلاصه داستان: ایان و بارلی دو برادر الف (موجودی اساطیری) هستند. آنها که پدر خود را سالها از پیش از دست دادهاند حالا فرصتی را پیدا کردهاند تا عزیزترین مرد زندگیشان را دوباره ملاقات کنند. ایان به بارلی کمک میکند تا دنیای جادو را برای پیداکردن پدرشان به کار بگیرند.
*پایان*