انسان و روابط انسانی مقوله ی بسیار پیچیده ای است و متاسفانه یا خوشبختانه فرمول مشخصی ندارد... همین آقای مورینیو به خاطر از دست دادن جو رختکن ناچار به ترک تیمش شده است. یکی از جاهایی که در این تنظیم روابط نقش پررنگی ایفا می کند، مصاحبه های مطبوعاتی است. ازین رو مهم است که مربی در رسانه و در برابر هواداران و به صورت علنی موضع خود را مشخص می کند. پس حقیقتا قبل از اینکه مخاطب صحبت ها هواداران باشند، مخاطب بازیکنان تیم اند.
طرفداری| در این یادداشت می خواهیم که به تعدادی از نکات روانشناسانه و هوشمندانه حاضر در این مصاحبه ها اشاره کنیم. برای این یادداشت صحبت های توماس توخل سرمربی حال حاضر چلسی را بررسی می کنیم که توانست با دو تیم مختلف در دو سال پیاپی به فینال لیگ قهرمانان اروپا برسد.
یادمان بیاید که در انتخاب توخل آلمانی، تیاگو سیلوا بازیکن اسبقش نقش کلیدی ایفا کرد و روابط بین مربی و بازیکن در دادن این پست به او کلید اصلی بود. حتی در زمان انتخاب سرمربی به فاکتور هایی مثل ملیت آلمانی اش برای بهبود عملکرد ستاره های تازه اضافه شده ی هم میهنش یعنی هاورتس و ورنر توجه شد. بگذریم که هیچ کسی به اندازه رودیگر ازین انتخاب بهره نبرد و توانست درخشان ترین بازی هایش را به نمایش بگذارد. همه ی این ها گواه اهمیت روابط بین مربی و بازیکن است. شاید یک مربی بتواند با استفاده از آنالیزور و کمک مربی های خود، ضعف های تاکتیکی خود را پوشش دهد ولی شخصیت و کاریزما تنها چیزی است که یک مربی نمی تواند به صورت مستقیم از کمک کننده ای استفاده کند و باید خود دارای آن باشد.
بیاید مصاحبه ی او قبل از بازی با لستر را زیر ذره بین قرار دهیم:
روملو فاصله بسیار کمی تا بازگشت دارد و امیدواریم که روز یکشنبه به تمرینات برگردد. اجازه دهید ببینیم اوضاع چگونه پیش می رود. او به شدت در حال تلاش است که هرچه زودتر به تمرینات برگردد و ما روز یکشنبه شانسمان را امتحان خواهیم کرد.
تصور کنید جای لوکاکو هستید و به یک تیم جدیدا اضافه شده اید و با یک سرمربی جدید شروع به کار کرده اید، در همین اثنا انتقادهایی به سرمربی وارد می شود که او نحوه استفاده از شما را نمی داند (این صحبت های کونته). سپس با مصدومیت مواجه می شوید و تیم درخشان تر از قبل بازی کرده و می برد. طبیعی است جایگاه خود را کمی متزلزل ببینید. پس تلاش خود را برای بازگشت را به سرعت به کار می گیرید و همچنان نسبت به آینده و انتخاب خود مردد هستید. اینجاست که مربی با ایجاد یک فضای امن و آرام نه تنها می تواند به شما کمک کند بلکه روند و انگیزه بهبودی تان را افزایش دهید و این گونه شما برای او جان هم می دهید! دقت کنید به قدرت واژه ها و تیزهوشی توخل در انتخاب لغات. می گوید ما شانسمان را برای استفاده از لوکاکو امتحان خواهیم کرد! این شانس و فرصت ماست (تیم چلسی) ! اگر همین شانس را نسبت به لوکاکو به کار می برد، تنها استرس روملو را برای بازی بعد زیاد می کرد و او را در تردید نگه می داشت!
حضور لوکاکو مقابل یوونتوس؟ یک حدس و گمان مطلق است و کمکی نمی کند. فقط می توانم بگویم که تمام تلاشمان را می کنیم تا او را روز یکشنبه دوباره در تمرینات داشته باشیم. اگر همه چیز بی نقص پیش برود و روز یکشنبه شاهد حضور او در تمرینات باشیم، شاید بتواند روز دوشنبه دوباره به نیمکت برگردد. اما و اگرهای زیادی وجود دارد و نمی خواهم روی کسی فشار بیاورم. روز دوشنبه در این خصوص تصمیم می گیریم.
با اینکه نیاز شدیدی به لوکاکو توخل برای دیدار بزرگشان مقابل یوونتوس دارد، هیچ مسئولیت و فشاری را بر روی بازیکن خود نمی گذارد! کاری که کمتر مربیانی انجام می دهند و معمولا از همین روزها علت باخت خود را می تراشند تا در صورت نتیجه نگرفتن آن را مورد دستاویز قرار دهند. البته که قهرمانی اروپای سال گذشته و تثبیت جایگاهش در این گونه صحبت کردن اثر دارد. اطمینان او به حضورش در نیمکت چلسی باعث می شود نگران نتیجه نگرفتن در یک دیدار مهم هم نباشد .
سپس در مصاحبه اش به جورجینیو اشاره کرده و در مورد خراب کردن پنالتی اش صحبت می کند! باز هم اگر خودمان را جای جورجینیو بگذاریم، متوجه فشار روانی رسانه ها و جامعه ایتالیا می شویم. عده ای بردن جایزه ی انفرادی اش را زیر سؤال می برند و می گویند او شایسته نیست! ابتدایی ترین مسئله ای که پیش می آید از دست رفتن اعتماد به نفس است. توماس خوب می داند چگونه این موضوع را رفع و رجوع کند. ذره بین ما شفاف می کند این عملکرد را!
ابتدا با دادن خود باوری به جورجینیو (اینجا) شروع می کند. سپس با ایجاد فضای امن خانگی او را محافظت می کند و می گوید سوای اینکه چه اتفاقی افتاده ما از او حمایت می کنیم. (کاری که پدر و مادر ها باید نسبت به فرزندان خود انجام دهند) و همین که سالم باشد کافی است:
اگر یک نفر وجود داشته باشد که بتواند به خوبی از پس ناامیدی و مشکلات (عدم صعود مستقیم ایتالیا به جام جهانی) بربیاید، جورجینیو است. من به او و شخصیتش کاملا باور دارم. برای من مهم ترین چیز این بود که او سالم از اردوی تیم ملی برگردد. او می داند که در کبهام همه صرف نظر از اینکه چه اتفاقی در خارج از مجموعه رخ داده است، از او حمایت می کنند. او بازیکن ماست و تحت مراقبت ما قرار دارد. از بازگشت او به شدت خوشحالیم. این اتفاقات در فوتبال رخ می دهند و جورجی اولین کسی نیست که یک پنالتی مهم از دست می دهد و آخرین آنها هم نخواهد بود. اگر از داستان زندگی او باخبر باشید، می دانید که او برای ورود به فوتبال حرفه ای چه موانعی را پشت سر گذاشته است. این یک لغزش در مسیر است، نه چیز دیگر. او اینجا در کبهام احساس امنیت می کند، احساس خوبی دارد و می تواند در همان بالاترین سطحی که از روز اول به نمایش گذاشته به بازی ادامه دهد.
باز هم انتخاب هوشمندانه واژه ها و چیدن معنا دار آن ها کنار هم! سپس اتفاق افتاده برای او را کوچک و طبیعی جلوه می دهد و در نهایتا موفقیت و کامیابی های قبلی وی را یاداور می شود. کلیدی ترین نکته در بازیابی اعتماد به نفس و خودباوری، یاداوری موفقیت های گذشته است. در واقع به جای اینکه فرد خود را ضعیف ببیند، خود را فرد شایسته ای می بیند که لغزش های ناگزیری هم داشته است. در مورد صحبت های توخل در رابطه حکیم زیاش و گلگر در یادداشت دیگری خواهیم نوشت.
ارسالی محمد جواهری/ روانشناس ورزشی